شعر و داستان - صفحه 15
بازدید: 42819
-
گلم بهاره
پر، پر، پر، پرستو پر میزنه به هر سو چه ناز و مهربونه یه شعر برام میخونه میگه: «گُلم بهاره من اومدم دوباره»
-
پدربزرگ و بابایی
عصر، بابابزرگ به عكس جوانیاش نگاه میكرد. بعد توی فكر رفت و صورتش غمگین شد. من گفتم: «پدربزرگ، توی این عكس چقدر شكل بابایی هستی!» پدربزرگ دوباره به عكس نگاه كرد.
-
برف و عروسی
برفای مثل پولك از آسمون میباره درختِ خونهی ما یه تاجِ زیبا داره عروس، عروس، عروسی درختِما عروسه گنجشكِ كوچك من بازم اونو میبوسه
-
لالایی: خنده های تو
لالا، لالالا گلم، لالالا اومد زمستون شد فصل سرما این خونه گرمه با صدای تو گل و شكوفهس خندههای تو سرما دور دور خورشید منی غصه دور دور امید منی
-
هم قصه، هم بازی با انگشت: قابلمه ها
پنج تا قابلمه بودند. اولی گفت: «وقتی غذا میپزم درم با خوشحالی اینور آنور میپرد.» دومی گفت: «وقتی غذا میپزم با خوشحالی سوت میزنم». سومی گفت: «وقتی غذا میپزم قلقلكم میآید».
-
خنده، خنده
آی خنده، خنده، خنده بیا بشیم پرنده بریم به سوی ابرا صد آفرین مرحبا آی تُرشی تُرشی تُرشی به صف شین، یكی یكی من یه مغازه دارم چیزای خوبی دارم آی دونه دونه دونه مورچه میره به لونه
-
داستانک دوستش دارد
دیشب وقتی مادرم حمام رفته بود. خواهر كوچولویم توی خواب گریه كرد. پدرم فوری به طرف او رفت. كنارش نشست. موهایش را ناز كرد و آهسته آهسته روی شانههایش زد.
-
لالایی باران
دیشب كه میخواستم بخوابم، باران بارید. صدای باران مثل لالایی آرام و قشنگ بود. من آهسته گفتم: «باران، برای من لالایی میخوانی؟» باران گفت: «آره عزیزم، تو بخواب تا یك خوابِ قشنگ ببینی.»
-
داستانک مهد كودك
چه دوستای زیادی تو مهد كودك دارم اسم شونو همیشه زودی به یاد میارم میچرخن و میخونن الاكلنگ و شیشه دوست داریم همیشه بازی بیتو نمیشه
-
داستانک موتور
پدرم یك موتور دارد. او موتورش را توی حیاط میگذارد. بعضی وقتها كه به حیاط میروم، روی نوك پاهایم بلند میشوم و عكس خودم را توی آینههای موتور تماشا میكنم. وقتی كه به اتاق میروم.
-
من و ماه
با من شده دوست ماهِ آسمان هستیم با هم خیلی مهربان وقتی میپرم آن هم میپرد در مسابقه از من میبرد مادرم به من میگوید گاهی: «عزیز دلم تو مثلِ ماهی.»
-
شعر فرش پاییز
درختِ توی حیاط تا دستاشو تكون داد چه برگای قشنگی میونِ باغچه افتاد كلاغه گفت: «قار و قار باغچه، چه رنگارنگی! خوش به حالت كه داری فرشِ به این قشنگی»