به قلم : شعبان بزرگی - جامعهشناس و مدرس دانشگاه
تحریریه زندگی آنلاین : هنوز این دوگانگی در جامعه میان برخی از افراد وجود دارد که حضور زن فقط متعلق به خانه است و مراودات اجتماعی، تنها از سوی مردان صورت گیرد و برخی نیز بر این باورند که نه تنها، زن باید در خانه، نقشآفرینی کند، بلکه از حق حضور در اجتماع نیز برخوردار است. بسیاری از بانوان کشورمان، این روزها، علاوه بر اینکه وظیفه مادرانه خود را انجام میدهند میتوانند نقش اجتماعی بیرون از خانه خود را نیز بهخوبی ایفا کنند، موضوعی که البته این روزها، بیشتر شاهد آن هستیم اما هنوز هم، افرادی با این نگاه وجود دارند که زن باید در خانه بماند و حق فعالیت در بیرون از خانه را ندارد.
بیشتربخوانید:
نقش موثر زنان در بازسازیِ جامعهِ فاجعهدیده
هویت فردی
انسان در هر امری دارای کنش یا رفتار عقلانی و حسابگرانه است و دنباله این کنش در زمینه اجتماعی شکل میگیرد. کمتر انسانی وجود دارد که زیست فردی را بر زیست اجتماعی ترجیح دهد چرا که میان انسان پرورش یافته در تنهایی و انسان اجتماعی فاصله وجود دارد. انسان بهطور عام و زنان بهطور خاص، همانند مردان دارای هویت فردی هستند و به یاد داشته باشیم که گرفتن حق حیات اجتماعی برای زنان، امتیاز یا لوح سپاس و شایستگی نیست بلکه حقی الهی و قانونی است که توسط زنان برای خودشان کسب میشود.
قانون، نه تنها مانع تحققِ برابریِ حقوق اجتماعی نیست بلکه دریچهای برای گشایش ظرفیتهای انسانی در هر دو سوی جنسیت است، از آنجایی که زنان نیز بخشی از جامعه محسوب میشوند شایسته است که بدون جبر، مراتب برخورداری از رفاه، آزادی و امنیت اجتماعی را داشته باشند و جامعه ایرانی علاوه بر دغدغههای سنتی، در تعاملات جهانی نیز، بسیار سخن دارد و این امری عادی است که هر جزئی، تابع یک کل باشد.
جامعه ایرانی نیز تابعی مساوات طلبانه از نظام جهانی است و زنان در ایران به مانند فیلسوفانی که در صورت تصاحب منزلتهای واقعیشان، "یک سینه سخن دارند" برای شمولِ جهانیِ فرهنگِ ایرانی میتوانند تفکری فراجنسیتی داشته باشند تا سایر جوامع از آن بهره بگیرند.
بهطور عام، هیچ زنی نمیتواند بدون زندگی جمعی، منزلتهای اجتماعی را تصاحب کند همانطور که هیچ مردی نیز قابلیت چنین انجامی را ندارد و بهنوعی زنان در فرآیند اجتماعی شدن و در همراهی با مردان، زن میشوند و این بسیار طبیعی است که در کنار وظیفه اجتماعی شدن، حقوق اجتماعی نیز دریافت کنند.
بیشتربخوانید:
بررسی نقش زنان در جامعه از نگاه دین
تمام مادران در کنار وظایف نهاد خانواده، کارکردهای اجتماعیشان را بهدرستی ایفا کردهاند و برخی گمان میکنند با تعریف مفاهیم در دوره جدید تغییرات اجتماعی - سیاسی در جمهوری اسلامی ایران، نقش زنان و مادران از هم تفکیک شده است درصورتیکه این بازبینی نقش به جنسیت مردان راجع است و ضروری است با توجه به نقشآفرینیهای حقوقی زنان در جامعه، کفه تعادلی ترازوی زنان با مردان، بی تعارض باشد.
بخشی از حساسیتهای حضور زنان به مسائل مذهبی و بخش بسیار مهمی به مسائل و مختصات جامعه مدرن مربوط است، زنان، فرای جنسیت بهعنوان اعضایی از جامعه که توان نقشآفرینی بهعنوان یک شهروند را دارند، همپای مردان میتوانند حضور داشته باشند.
مسئله عدم حضور و کنشگری شهروندی، مسئلهای عام بوده و زن و مرد نمیشناسد، اما در این بین بیشتر، جامعه ایرانی دچار سوءتفاهم جنسیتی شده است.
حضور زنان در جامعه با پوشش و مناسبات مردانه یک امر آنارشیستی است اما حضور مردان نیز با نگارههای زنانه یک آنارشی غیرقابل تحملتر محسوب میشود. اعتقاد دارم جامعه ایرانی یکی از بندرگاههای مهم تغییرات بزرگ اجتماعی بهویژه در مسئله زنان خواهند شد و دولت، مسئول ایجاد مسائل زنان نیست که بهطور خاص مسئول فرموله کردن این مساله اجتماعی باشد.
جداسازی بخشهایی از نهادهای اجتماعی از سایر بخشها، همانند جداسازی زنان و مردان در جامعه از ایجاد جامعه تندرست و پایدار جلوگیری خواهد کرد بهطوریکه در اکثر جوامع بهنجار، زنان و مردان به هم مرتبط، وابسته و دلبستهاند اما ضروری است که اصالت استقلال جنسیتی را هم در مردان و هم در زنان دنبال کنیم.
بیشتر بخوانید:
رئیس جمهور در انتخاب وزیر زن جدی نبود
جسارت؛ گمشده زنان امروز