تحریریه زندگی آنلاین : معاون مرکز تحقیقات زن و خانواده حوزه علمیه خواهران در پاسخ به این که چرا نگاه دوگانه به زن میشود، یعنی وقتی او را لازم داریم، بدحجاب را هم به نفع انقلاب مصادره میکنیم و وقتی به او نیاز نیست، بحث حرمت بدحجابی و ... را به رخش میکشیم، بیان کرد: متأسفانه صدا و سیما حتی تصویر مناسبی از زن چادری محجبه هم که در تراز انقلاب است، نشان نمیدهد؛ البته من با بحث «استفاده ابزاری» که به آن منفی نگریسته میشود، موافق نیستم، زیرا همه ما در تعاملات و تبادلات اجتماعی، استفاده ابزاری از یکدیگر داریم و به تعبیر علامه طباطبایی، انسان قدرت استخدام دارد، ولی مهم این است که در این استخدام، حرمت و کرامت طرف مقابل حفظ شود. بنابراین هر نوع استفاده ابزاری از دیگران منفی نیست.
*در انقلاب اسلامی، زنان کنشگر، آزاد و آگاه بودند؛ فریب نخوردند و مجبور هم نبودند؛ فردیت و هویت فردی داشتند، گرچه فردگرا به معنای امروزی نبودند؛ لذا وقتی کسی یک یا چند فرزند خود و همسرش را در زندگی و در دفاع مقدس از دست میدهد.
«نقش زنان در استقرار و استمرار انقلاب اسلامی» گفت: در پارادایم غربی، دین به ضرر زنان بود و آنان از امکانات و ظرفیتهای خود دور میشدند، لذا طبیعتاً استقبالی از دین نداشتند، اما انقلاب اسلامی که به تعبیر امام خمینی، انفجار نور بود، باعث ایجاد پیوند مبارکی میان زنان و دین شد.
بیشتر بخوانید:
رئیس جمهور در انتخاب وزیر زن جدی نبود
جسارت؛ گمشده زنان امروز
وی با اشاره به الگوی سومی از زن شرقی در پرتو انقلاب اسلامی بیان کرد: تا قبل از انقلاب، زن سنتی و شرقی، زنی است که یا فریبخورده و از آن ناآگاه است یا آگاه است که فریب خورده، ولی نمیتواند از سیطره مردان خارج شود و آرمان فمینیستی به او میگوید که من تو را نجات میدهم. البته فمینیسم هم گرایشات متعدد دارد و نباید سبب شود تا سطحی به آن بنگریم و همه آن را یک شکل ببینیم.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده تصریح کرد: در انقلاب اسلامی، زنان کنشگر، آزاد و آگاه بودند؛ فریب نخوردند و مجبور هم نبودند؛ فردیت و هویت فردی داشتند، گرچه فردگرا به معنای امروزی نبودند؛ لذا وقتی کسی یک یا چند فرزند خود و همسرش را در زندگی و در دفاع مقدس از دست میدهد، از منظر مادی، ادامه زندگی برای او بی معناست، ولی در پرتو آن معنا بود که زنان شهدا زندگی خود را با نشاط ادامه دادند.
داورپناه اظهار کرد: در فرمایشات امام خمینی بیان شده که اسلام میخواهد از زنان، افرادی جدی و کارآمد بسازد؛ پیش از انقلاب، زنان جدی نبودند و کمتر حتی انسان تلقی میشدند، ولی انقلاب آنان را جدی تلقی کرد؛ انقلاب هم افقشکن و هم کلیشهشکن بود و همه زنان را برای آرمانهای بزرگ پیوند داد و در پرتو آن، منطقه و جهان را تغییر داد؛ یعنی اگر افق زنان این بود که همسر خوب یا مادر خوب باشند، افقی مانند شهادت و جهاد به معنای مستقیم وغیرمستقیم را فراروی آنان باز کرد.داورپناه با بیان اینکه پیشرفت زنان در انقلاب صرفاً ناشی از گذر زمان و فرایند طبیعی آن نیست، تصریح کرد: آمار پیشرفت زنان در شاخصهای توسعه، قوانینی است که بسیاری از آنها به نفع زنان اصلاح شده است؛ در توسعه نهادهای اختصاصی زنان (گرچه برخی ظاهری هم بوده است) رشد دارد، همچنین زنان زیادی هستند که در حلقه مطالعاتی، خیریه و ... فعال هستند و همه اینها از برکات انقلاب اسلامی است.
بیشتر بخوانید:
زنان باید خودباوری همدیگر را تقویت کنند
تمام زنان پارلمانی ایران
وی با بیان اینکه زنان در همه دورهها مانند تحریم تنباکو، فعالیتهایی داشتهاند، افزود: بعد از انقلاب، این حضور چند ویژگی داشت، حرکت زنان تودهای و فراگیر و نه صرفاً در حد عده محدود بوده است؛ این حرکت با احضار الگوهای دینی و تحت رهبری یک رهبر دینی صورت گرفته است؛ تعبیر امام در مورد حضرت زهرا(س) این است که او زنی است که با حکومت مخاطبه، محاکمه و مجاهده میکند و این الگو فراروی زنان ما هست که گفتمانی تمدنی است، ولی اینکه چه مقدار محقق شده یا نه، باید علل آن را بررسی کنیم.
معاون مرکز تحقیقات زن و خانواده اظهار کرد: تمدن سومری در پاسخ به مشکل آب و تمدن مسیحی با پاسخ به چالش اقوام وحشی ظاهر شد، ولی انقلاب در پاسخ به چالش زن شرقی / زن غربی بروز یافت؛ انقلاب به جای اینکه در مورد نقش زن حرف بزند، در مورد نفس زن سخن گفت. انقلاب گفت که نباید مفهوم زنان را با عنوان جنسیت آنان اولویت بدهیم و هنر امام و رهبری این بود که فرمودند زنان، نفس انسانی هستند.
داورپناه با بیان اینکه رشد نقش زنان نباید به بدیهی بودن و بحث گذر زمان منحصر شود، زیرا این کار مغالطه است، تصریح کرد: انقلاب فمینیستی از ابتدای قرن ۲۰ شروع شده و انقلابی زنانه هم بوده است.
البته به برخی اهداف خود رسیدند و مثلاً حضور زنان در پستهای کشوری بیشتر شد، ولی انقلاب ما زنانه نبوده و باز حضور خوب زنان را شاهدیم. البته مسئله جدی که در اینجا وجود دارد، این است که آیا خواستهایم که زنان حضور بیشتری داشته باشند و نشده است؟ وی افزود: در سنجش خودمان با کشورهای دیگر، باید وضعیت زنان ۴ دهه بعد از انقلاب را با گذشته خودمان و نه صرفاً با کشورهای اروپایی بسنجیم؛ باید ببینیم که عربستان و افغانستان و کشورهای دیگر هم گذر زمان را داشتهاند، ولی زنان به حقوق طبیعی خودشان نرسیدهاند.وی با بیان اینکه در بحث زنان در شاخصههای سلامت و کنترل مرگ مادر، همچنین در شاخص افزایش سواد کاملاً موفق بودهایم، ولی در برخی موارد هم موفق نبودهایم، اظهار کرد: در مورد حضور زنان در سمتهای اجرایی باید گفت که دعوای «سیاست ایدهها و حضور» الان در دنیای غرب هم مطرح است؛ یعنی آیا فقط یک زن است که با داشتن پست دولتی میتواند از وضعیت زنان بهتر دفاع کند یا مهم نیست، بلکه مهم این است که مرد یا زن از ایده رفاه و سعادت زنان حمایت کنند.
داورپناه تصریح کرد: مارگارت تاچر با اینکه زن بود، ولی اقداماتی در انگلیس انجام داد که به ضرر زنان بود. در کشور ما ممکن است ما در مقایسه با اروپا در گرفتن مقام، کمتر موفق بودیم، ولی بحث این است که آیا میخواستیم و نشد؟ ما رهبرانی داشتیم که سعی کردند احترام زنان بیشتر شود و حتی رهبر دینی سنتی ما از ورزش زنان دفاع کرده و برای آن هزینه میدهد؛ ایشان همچنین فرمودند نگذارید حضور نمایان زنان شاعر و هنرمند و ... فراموش شود.
داورپناه با بیان اینکه امام فرماندهی سپاه همدان را به خانم دباغ در آن دوره و آن شرایط خاص دادند، افزود: قبل از انقلاب میدانی برای عمل زنان در بستر دینی وجود نداشت.
البته آن موقع هم نمیگفتند زن حق ندارد وارد جامعه شود، ولی بستر دینی مناسب فراهم نبود؛ امروز در عربستان هم نمیگویند زنان حق فلان کار را ندارند، ولی شرایط میدانی برای حضور آنان فراهم نیست.
ضمن اینکه خلأهای حقوقی زیادی هم در کشور هست که استفاده نمیشود و این ربطی به نگرش انقلاب و مجموعه مدیریتی آن به زنان ندارد و خود زنان از آن استفاده نکردهاند.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده با بیان اینکه من نمیگویم ۴۰ سال بعد از انقلاب برای زنان تماماً آبادانی و موافق با رعایت حقوق زنان بوده است، ولی نباید دچار نوعی خودکمبینی هم باشیم، اظهار کرد: انقلابها، عرف و فرهنگ را تغییر نمیدهند؛ انقلاب مثلاً بروکراسی و بانک و ... را تغییر نداده و تغییر آن آسان هم نیست و البته این به معنای آن نیست که باید آن را رها کنیم، بلکه باید بر سر اقداماتی که میتوانیم انجام دهیم، اجماع کرده و آن را درست کنیم.
ضمن اینکه رویکردهای متضاد زنانی که در سمتهای متولیگری امور زنان بودهاند، به جای همافزایی بعضاً تلاش همدیگر را خنثی کردهاند.