پروانه مافی نماینده مجلس دهم در گفتوگوی اختصاصی با دنیای زنان عنوان کرد؛
گفتو گو؛ کبری فرشچی
مجلس تنها تصویب کننده قانون نیست، بلکه نظارت بر اجرای قوانین
از مهمترین وظایف مجلس است
هرچه از جناحهای مختلف بیشتر در صحنه باشند، شور انتخاباتی بین مردم بیشتر خواهد شد
یک سال برای تشکیل کمیسیون خانواده تلاش کردم ولی به نتیجه نرسید
بهکارگیری 30 درصدی زنان در پستهای دولتی و مدیریتی کاملاً محقق نشد
در کانون خانواده و زندگی زناشویی، گذشت حرف اول را میزند
همان اوایل ازدواج مهریهام را به همسرم بخشیدم
مجلس دهم از لحاظ ورود زنان به خانه ملت، با نشستن 17 زن بر روی صندلیهای سبز بهارستان، رکوردار حضور زنان در مجالس بعد از انقلاب شد. در این میان جوانی و چهرههای تازه، ویژگی اغلب زنانی بود که با حضور در فهرست اصلاحطلبان و به مدد چهرههای شناخته شدهتر جریان اصلاحات توانستند آرای مردم را در سبد خود جای دهند. اما در میان بانوان راه یافته به مجلس دهم میشد چهرههای پختهتری را هم پیدا کرد. افرادی همچون پروانه مافی که هم به لحاظ سن و سال و هم روزمه کاری سوابق متعددی را در کارنامه خود داشت و اگرچه حضورش در خانه ملت نخستین تجربه نمایندگی او بود اما سوابقی همچون فرمانداری شمیرانات، مدیر کل امور بینالملل مرکز زنان ریاست جمهوری در دولت اصلاحات، مدیر پروژه نظارت بر عملکرد حوزه خانواده دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور وزیر آموزش پرورش در دولت اصلاحات نشان میداد، وی سوابق فعالیت سیاسی و اجتماعی متعددی دارد و چندان تازه کار نیست. شاید همین سوابق کاری هم موجب شد تا مافی در مجلس دهم برای نخستین بار فراکسیون خانواده را راهاندازی کند. به سراغ این بانوی نماینده رفتهایم تا با زندگی خصوصی و فعالیتهای سیاسی اجتماعی وی بیشتر آشنا شویم.
خانم دکتر مافی! در میان بانوان حاضر در مجلس یازدهم شما به لحاظ فعالیتهای سیاسی- اجتماعی، روزمه پرباری دارید و از دوران اصلاحات در حوزههای مختلف فعالیتهای سیاسی و اجتماعی گوناگون را تجربه کردهاید. اگر اجازه دهید به عقب برگردیم و ببینیم شما چگونه و از چه زمانی وارد فعالیتهای اجتماعی سیاسی شدید؟
از دوران دبیرستان فعالیتهای سیاسی من شروع شد. اوایل دهه 50 از دبیرستان فارغالتحصیل شدم اما از همان زمان در حوزههای مختلف در مدرسه فعال بودم. بعدها دانشگاه خوارزمی قبول شدم و وارد دانشگاه شدم. دهه 50 اوضاع کشور بسیار ملتهب بود و شرایط دانشجویی در کنار فضای خاص حاکم بر کشور موجب میشد تا فعالیتهای سیاسی ما شدت بیشتری بگیرد. البته این فعالیتها برای ما هزینههایی هم داشت اما نه فقط بابت این هزینهها ناراحت نبودیم خیلی هم خوشحال بودیم. بعد از لیسانس و فوقلیسانس، من فعالیتهایم را با معلمی آغاز کردم. عمدتاً در حوزههای اجتماعی فرهنگی و گاه سیاسی فعالیتهایم ادامه داشت. در این سالها زنان به خصوص زنان بیسرپرست و بدسرپرست و دخترانی که دچار آسیبهای اجتماعی میشوند، موضوع فعالیتهای من بود. حدود 15 تا 20 سال پیش برخی سمنها را ایجاد کردم که این نهادهای غیردولتی خدمترسانی به زنان بیسرپرست و بدسرپرست و دختران بدون سرپرست یا دور از خانواده را در دستور کار دارند. علاوه بر اینها نخستین سازمان مردم نهاد زنان مدیر را با همکاری 5-6 نفر از خانمهایی که در حوزههای مختلف، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی فعال بودند راهاندازی کردیم. در مجموع در دوران جوانی من بیشتر در بخش غیردولتی در حوزه سمنها و NGO ها فعال بودم و این فعالیتها در کنار کار تدریس بود که گاهی در مقطع دبیرستان و گاه در مقاطع بالاتر همچون مراکز آموزشی تربیت معلم و برخی دانشگاهها انجام میشد. با بالاتر رفتن سن و رسیدن به پختگی بیشتر، فعالیتهایم بیشتر به سمت بخش دولتی رفت و از سال 76 به بعد وارد حوزه فعالیتهای دولتی شدم و در جاهای مختلفی حضور و فعالیت داشتم.
درباره زندگی شخصیتان برایمان بگویید؛ این که چه زمانی ازدواج کردید و چقدر موفقیتهای امروزتان را مدیون همراهی همسرتان هستید؟
من در سن 19 سالگی و زمانی که دانشجوی دوره کارشناسی بودم طی فعایتهایی که در انجمن اسلامی دانشگاه داشتم با همسرم آشنا شدم و این آشنایی منجر به ازدواج شد. آن زمان دانشجویان مذهبی در انجمن اسلامی فعالیت میکردند. من و همسرم هم در این انجمن فعال بودیم و با هم آشنا شدیم. این لطف خدا بود که همسرم واقعاً به فعالیتهای زنان اعتقاد دارد و تنها شعارش را نمیدهد. همسر من در این زمینه هم به فعالیتهای اجتماعی زنان علاقه داشتند و هم تأیید و حمایتشان موجب شد تا تلاشها و علاقه من برای فعالیتهای اجتماعی و سیاسی بیشتر شود و کمک و حمایت ایشان در طول زندگی یکی از محورهای اساسی رشد شخصی من بود.
شما در زندگی مشترک هم فرد موفقی به شمار میآیید و شکر خدا زندگی خوبی دارید. فکر میکنید راز این موفقیت چیست؟
در زندگی شخصی تا اندازه معقولی گذشت نقش زیادی در موفقیت دارد. در زندگی ما هم من نسبت به همسرم و هم ایشان نسبت به من گذشت داریم و سعی میکنیم مسائل را با چشمپوشی حل کنیم و اجازه ندهیم مسائل کماهمیت و حاشیهای اساس زندگیمان را دستخوش تغییر یا خدایی نکرده تزلزل کند. همراهی ما با هم یک همراهی نانوشته است و این همراهی ناشی از نگاهمان به مسائل داخل زندگی و پایهگذاری این مسائل بر اساس گذشت و عبور از خود بوده و هر کدام از ما حاضریم خودمان را زیر پا بگذاریم و به خواسته دیگری برسیم. این تجربه ارزشمندی است که ما در طول زندگی مشترک من توانستهایم به آن برسیم.
شما مادر چند فرزند هستید؟
سه فرزند؛ یک دختر و دو پسر. ضمن آن که من صاحب نوه هم هستم.
خانم مافی! ظاهراً خانواده شما چندان در عرصه سیاست فعال نیستند و شما سیاسیترین فرد خانواده هستید؟
بله همین طور است. همسر من گاهی به شوخی میگویند «من سیاسی نیستم اما سیاسیون را دوست دارم». معمولاً در خانواده بچهها به پدر و مادر و تعلقاتشان گرایش پیدا میکنند. در خانواده ما هم دخترم و یک پسرم مثل پدرشان سیاسی نیستند اما سیاسیون را دوست دارند. اما پسر دیگرم تقریباً روحیات من را دارد و به مسائل سیاسی علاقهمند است. ولی در مجموع شاید خود من از همه اعضای خانواده سیاسیتر باشم.
ظاهراً شما مهریه سنگینی داشتید؟!
بله مهریه من 300 سکه است. البته آن زمان سکه ارزان بود و کل مبلغ مهریه من 300 هزار تومان میشد. اما بعدها با روند رشد اقتصادی نامطلوب در جامعه به اینجا رسیدیم که این مهریه مبلغ بالایی بشود. ناگفته نماند که من همان اوایل ازدواج مهریهام را به همسرم بخشیدم.
پس در واقع به مهریه بالا اعتقاد ندارید؟
ببینید مهریه توافق بین زن و مرد است و هدیهای است که مرد به زن میدهد. اما متاسفانه در طول سالهایی که بر ما گذشته این فکر قشنگ و این هدیه به ابزاری سخت برای حفظ خانواده تبدیل شده است. گاهی اوقات خانوادهها برای آن که استحکامی را برای ادامه زندگی به ازدواج ببخشند، تلاش میکنند عدد سنگینی را برای بقای ازدواج دختر یا پسر به عنوان مهریه در نظر بگیرند. اما عملاً این ایده با شکست مواجه شده و وجود مهریههای سنگین چندان کمکی به حفظ جریان زناشویی نمیکند چرا که مهریه پشتوانه معنوی و فرهنگی خود را از دست داده است. ما در مجلس پیرامون این موضوع جلسات تخصصی متعددی را با حضور اهل فن در فراکسیون خانواده برگزار کردیم تا بتوانیم مهریه را از این حالت که ابزاری برای زجر دادن مرد و یا تضمین و پشتوانهای برای زن باشد خارج کنیم.
به فراکسیون خانواده و تلاش آن برای اصلاح قانون و فرهنگ مهریه اشاره داشتید؛ فراکسیون خانواده برای نخستین بار در مجلس دهم شکل گرفت و شما ریاست آن را به عهده گرفتید. ما پیش از این فراکسیون زنان را داشتیم که به مسائل مرتبط با حوزه زنان و گاه خانواده میپرداخت اما فراکسیونی برای خانواده نداشتیم تا زن را در مجموعهای به نام خانواده در نظر بگیرد. چه شد که این فراکسیون شکل گرفت؟
وقتی ما وارد مجلس دهم شدیم قریب به اتفاق خانمهای مجلس تاکید داشتند تنها فراکسیون زنان داشته باشیم. اما من اعتقادم این نبود! زنان را اگر به تنهایی در قالب زن بودن ببینیم به آنها جفا کردهایم. خلقت خداوند برای زنان این است که رشد و تعالی آنها در کنار خانواده اتفاق میافتد. بنابراین در عین این که زن شخصیت، عقاید، رشد و تعالی خود را سر جای خودش دارد، اما بخش مهمی از زندگی زن در خانواده شکل میگیرد. زن در خانواده کمال پیدا میکند و به اوج میرسد. لذا من پیشنهاد تشکیل فراکسیون خانواده را دادم و با استقبال آقای لاریجانی مواجه شد. البته این اتفاق سال دوم مجلس دهم اتفاق افتاد. پیش از آن در سال اول من تلاش کردم کمیسیون زنان و خانواده را تشکیل دهیم. کمیسیونها بخش رسمی مجلس هستند، اما فراکسیونها، بخشهای غیررسمی مجلس هستند و بیشتر حالت گفتوگو و نشست دارند و مباحث بعد از آماده شدن در فراکسیونها، به کمیسیونها داده میشود.
نظر آقای لاریجانی درباره تشکیل کمیسیون زنان و خانواده این بود که نمایندگان چون کمیسیونهای تخصصی دارند عضو این کمیسیون نمیشوند و شکل نمیگیرد. البته به نظر من هم خانمها و هم آقایان میتوانستند عضو این کمیسیون شوند اما به هر حال استراتژی این نبود و با وجودی که من یک سال برای تشکیل کمیسیون خانواده تلاش کردم این کمیسیون به نتیجه نرسید. بعد از آن پیشنهاد فراکسیون خانواده را دادم و این پیشنهاد پذیرفته و فراکسیون خانواده در سال دوم مجلس دهم تشکیل شد.
فراکسیون خانواده چه دستاوردهایی داشت؟
ما فرصت کمی داشتیم و دو سال زمان را از دست دادیم. بنابراین به تناسب فرصتی که داشتیم روی مواد قانون برنامه ششم در حوزه خانواده کار کردیم که یکی از آنها ماده 104 قانون برنامه ششم توسعه بود. طبق این ماده قانونی تمامی دستگاههای اجرایی موظف شدهاند تا پایان برنامه، آمار طلاق را تا 20 درصد کاهش دهند. به طور مثال وزارت ورزش و جوانان به عنوان یکی از دستگاههای موضوع این قانون باید برای افزایش ازدواج و کاهش طلاق برنامههای خودش را داشته باشد. یا سازمان بهزیستی مکلف است از طریق مراکز مشاوره و ارائه خدمات روانشناختی از وقوع اختلافات و بحرانهای خانوادگی و وقوع طلاق پیشگیری کند. همچنین این سازمان موظف است در این راستا از کمک سازمانهای مردم نهاد بهره بگیرد. همچین صدا و سیما باید در برنامههای خود ازدواج را ترویج کند و آسیبهای طلاق را به تصویر بکشد.
علاوه بر ماده 104 در بخش 19 قانون برنامه ششم که بخش حقوقی و قضایی این برنامه است به خانواده توجه ویژهای شده است. طبق ماده 113 قانون برنامه ششم هم سازمان بهزیستی مکلف شده، در راستای تحکیم خانواده خدمات مشاورهای رایگان به خانوادهها ارائه کند. این قانون مصوب شده و تأیید شورای نگهبان را هم گرفته است اما در فراکسیون خانواده به دنبال این بودیم تا ببینیم این قانون چقدر اجرایی شده و موانع اجرا یا نواقص احتمالی آن چیست و به نتایج خوبی هم رسیدیم. ما در کمیسیون خانواده بحث نظارت را دنبال کردیم تا بتوانیم آمار طلاق را کاهش دهیم. در واقع دستگاههای اجرایی مأمور وقتی نظارت مجلس را بالای سر خود حس میکنند عملکرد بهتری را ارائه خواهند داشت. ما در فراکسیون خانواده روی بخش نظارتی و اعمال فشار بر روی قوه مجریه برای انجام مصوبات قانونی متمرکز شدیم. همچنین قانون حمایت از خانوادههای زندانیان که در بحث نظارت بر روی اجرای این قانون خیلی تلاش کردیم و باعث شدیم فعالیتها در این زمینه بیشتر شود. به طور کلی تمرکز کمیسیون نظارت بر اجرای قوانین مصوب برنامه ششم توسعه در حوزه خانواده بود. البته گاهی اوقات موفق بودیم و گاهی وقتها هم ناموفق!
پس در واقع از نگاه شما یکی از مهمترین وظایف مجلس بحث نظارت بر قوانین قبلی است؟
بله قطعاً؛ به نظرم مجلس رکن اساسی و مهمی است که اگر بر روی نقش نظارتیاش بیشتر متمرکز شود کارها بهتر پیش میرود. این که قوانینی که وضع میشود اجرا میشود یا خیر و اگر اجرا میشود چگونه اجرا شود؟
مجلس دهم چقدر در این حوزه موفق بود؟
مجلس دهم در این حوزه مقداری ضعیف بود و من امیدوارم مجلس یازدهم قویتر عمل کند. هر چند مجلس دهم کار قویتر شدن بخش نظارت را آغاز کرد. یکی از نمونههای این نظارت هم پیگیری اجرایی نشدن قانون تسهیل ازدواج جوانان بود که ما در فراکسیون خانواده بر روی آن متمرکز شدیم و دیدیم این قانون که قانون کامل و جامعی هم هست از سال 84 تصویب و ابلاغ شده اما متاسفانه هیچ یک از دولتها آن را اجرا نکردهاند. کار کار سنگینی بوده اما دولتها برای این روی کار میآیند که کارهای سنگین را انجام دهند. من فکر میکنم هم دولتهایی که این قانون را اجرا نکردهاند مقصرند و هم کسانی که در طول این سالها به مجلس آمدند، اما مصوبات قبلی را پیگیری نکردند و بر اجرای آنها نظارت نداشتند. در واقع کار مجلس تنها تصویب قانون نیست بلکه نظارت بر اجرای قوانین نیز جزو وظایف مجلس است تا اگر مشکلی در قانون وجود داشته دوباره به مجلس باز گردد و اجرا شود. برای من یکی از تلخترین خاطرات مجلس دهم همین اجرایی نشدن این قانون و وضعیت کنونی ازدواج و طلاق در جامعه بود.
نظر شما درباره رد صلاحیتهایی که برای انتخابات مجلس یازدهم اتفاق افتاد چیست. با توجه به فضای کنونی جامعه میزان مشارکت مردم در انتخابات را چگونه میبینید؟
بالاخره ورود به مجلس یک قواعدی دارد که یکی از آنها تأیید صلاحیت است. در جریان بررسی صلاحیتهای اخیر ما انتظار داشتیم با جریان اصلاحطلبان با یک رویکرد تعاملی بهتر برخورد شود تا تعداد مناسبی از آنها بتوانند تأیید صلاحیت شوند و عرصه رقابت را پرشور کنند. وقتی رقابت مطرح است باید رقبا وجود داشته باشند و این رقبا بتوانند با یکدیگر در عرصه رقابتهای انتخاباتی رقابت کنند. اما این رقابت با آمارهایی که از تأیید صلاحیت 15 درصدی اصلاحطلبان ارائه شده است این رقابت شاید آن چیزی که انتظارش میرود نشود. هرچه فضای انتخابات پرشورتر باشد و افراد بیشتری از جناحهای مختلف در صحنه حضور داشته باشند، طبیعتاً شور انتخاباتی بین مردم بیشتر خواهد شد و مردم بیشتر در انتخابات حضور خواهند یافت. اگر ما میخواهیم انتخابات پرشوری داشته باشیم بهتر است با تساهل بیشتری به حضور افراد در عرصه رقابتهای انتخاباتی نگاه شود.
در دولت یازدهم و دوازدهم به رغم شعارهایی که برای مشارکت بیشتر زنان در عرصه اداره کشور داده میشد اما در عمل با این مسئله مواجه نبودیم و هیچ وزیر زنی نداشتیم. در دورههای مختلف برای قرار گرفتن یک زن در ترکیب کابینه تلاش شد که یکی از این دورهها مربوط به دوران استعفای آقای بطحایی از وزارت آموزش و پرورش بود و یکی از گزینههای مطروحه برای این وزارتخانه شما بودید. نظر شما درباره عملکرد دولت آقای روحانی در حوزه زنان چیست و ماجرای وزارت شما چقدر جدی بود و چرا به نتیجه نرسید؟
بله در دولت یازدهم آقای روحانی با شعار حضور 30 درصدی زنان در عرصههای مختلف مدیریتی ظاهر شدند. ما هم در مجلس و هم از طریق قوه مجریه روی این موضوع متمرکز بودیم و نامه نگاریهایی با رئیس جمهور داشتیم و از ایشان میخواستیم نگاه عدالت جنسیتی را که در ماده 101 و 102 قانون برنامه ششم آمده است را در برنامهها و سیاستهایشان در نظر بگیرند. این موضوع مهمی بود و ستاد ملی خانوادهها سالها بود که تشکیل نمیشد، ما در فراکسیون زنان و فراکسیون خانواده دیدیم 5 سال از حضور دولت آقای روحانی گذشته اما جلسه ستاد ملی خانواده تشکیل نشده از مجلس نامهنگاری کردیم و بالاخره این جلسه تشکیل شد و مصوبات خوبی داشت. ما در جایگاه مجلس وظایف خودمان را در بخش زنان و حضور 30 درصدی آنان در پستهای دولتی و مدیریتی انجام میدادیم و پیگیری میکردیم.
برای رأی اعتماد به وزراء آنها را به فراکسیون زنان دعوت میکردیم و با شنیدن نقطه نظراتشان با آنها تفاهم نامهای در خصوص به کارگیری 30 درصدی زنان در پستهای دولتی و مدیریتی میگرفتیم. شاید آن 30 درصد کاملاً محقق نشده باشد اما ما تلاشمان را کردیم و تا حدودی هم اوضاع بهتر شد.
درباره وزارت آموزش و پرورش هم بیشتر صحبت هواداران و حامیان بود و یک لیستی هم به آقای روحانی معرفی کرده بودند و من هم جزو این افراد بودم. اما به نظرم آقای رئیس جمهور در موضوع انتخاب وزیر زن خیلی جدی نبودند.
شاید تصریحاً این را نگفته باشند اما تلویحاً مشخص بود که چنین برنامهای را ندارند. اما خانمها تلاششان را کردند اما شاید تشخیص ایشان این بود که در شرایط سخت کنونی یک مرد را برای این وزارتخانه بگذارند.