گفتوگو : رضا حسینمردی
تحریریه زندگی آنلاین : دکتر هومان نارنجیها، پژوهشگرو درمانگر اعتیاد، مجری، گوینده و سردبیر اخبار پزشکی صدا و سیما، یکی از چهرههای خوش نام و شناخته شده عرصه پیشگیری ودرمان اعتیاد در کشور است.
دکتر نارنجیها متولد شهریور 1348 در تهران و دانش آموخته دبیرستان البرز تهران است. او پس از موفقیت در کنکور سال 1367 وارد دوره هفت ساله پزشکی عمومی دانشگاه علوم پزشکی تبریزشد. دوران طلایی دانشگاه با هم دورهایهای خوبی چون دکتر محمد اسمی، دکتر امید مرجمکی، دکتر جوادی، مرحوم دکتر علی بروجردی، دکتر لاجوردی، دکتر قانع خیابانیان،
دکتر مهرداد ترکمنیها، دکتر محمد ایمانی، دکتر دباغیان، دکترعلیزادگان و دکتر سلطانیان برایش پر از رخدادهای به یاد ماندنی است.
وی سپس برای گذراندن خدمت سرباز به اهواز اعزام شد. ایشان با پایان این دوران پس از بازگشت به تهران سال 1376 در دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی مشغول فعالیت شد. به دلیل برجسته بودن مشکلات اعتیاد در کشور، این دفتر به دفتر پیشگیری و امور اعتیاد ارتقا و تغییر نام یافت. در آن زمان مسئولیت دفتر با خانم دکتر رحیمی موقر بود و دکتر نارنجیها در سمت کارشناس همکاری میکرد. به دلیل کمبود کارشناس در این حوزه در آن دوران کارشناسان بطور چند وجهی به امور درمان، پیشگیری، آموزش و حتی بازرسی میپرداختند. سپس ایشان به مرکز تحقیقات اعتیاد واقع در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی مأمور شد و در ادامه با ستاد مبارزه با مواد مخدر همکاری علمی، پژوهشی و مشاورهای خود را در قالب یک کارشناس ارشد و شناخته شده ادامه داد.
وی در خانوادهای با سطح تحصیلات بالا رشد یافته است؛ پدر اش دکتر ایرج نارنجیها از نخستین دانش آموختگان داروسازی کشور و مادرش نیز داروساز است. خواهر اش دندانپزشک و همسر او نیز در در همین عرصه فعالیت دارد و داروساز است. او پدر دو دختر؛ یکی دانشجوی بایو مدیکال در کانادا و دیگری دانشجوی سال آخر حقوق است.
دکتر نارنجیها موفقیت خود را مدیون راهنماییهای خانواده بخصوص مادر و بویژه پشتیبانیهای همسر در فراهم ساختن شرایط ادامه فعالیت وکار از جهت ایجاد فرصت پژوهش، چاپ مقاله، ماموریتهای سازمانی متعدد، طبابت و کار بیرون از منزل میداند. او میگوید در سالهایی که مشغول خدمت به هموطنان بود تا آنان را از دام اعتیاد نجات دهد، بیشترین بار مسئولیت مراقبت و تربیت فرزندان بر عهده همسرش بود.
وی معتقد است با وجود آنکه تمام مسیرها جهت ارتقا تحصیلی و گرفتن تخصص در سایر حوزههای پزشکی برایش وجود داشت ولی آشنایی با دکتر حسن رفیعی، خانم دکتر رحیمی موقر و آقای دکتر مهرداد حسینی، دکتر مرتضی خواجوی و دکتر عمران محمد رزاقی در دفتر پیشگیری و اعتیاد سازمان بهزیستی، موجب تاثیرات معنوی، فکری و گرایش به حوزه پیشگیری ودرمان اعتیاد در وی شد. همین علاقه موجب شد تا در این حوزه ادامه تحصیل بدهد و در سال 1380 با گذراندن یک دوره آموزشی از طرف ستاد مبارزه با مواد مخدر و (یو. ان.او. دی. سی UNODC) در بیمارستان سنت جرج لندن (جنوب لندن، منطقه ویمبلدون)، پیرامون کاهش تقاضای مواد مخدر تلاشهای خود را در امر پیشگیری و درمان اعتیاد متمرکز کند.
وی در مسیر کاری در مقطعی به عنوان کارشناس در جلسات مرتبط با اعتیاد در سازمان ملل نیز از جانب کشورمان حضور داشته است.
قرار گرفتن در آستانه هفته مبارزه با مواد مخدر و موقعیت مهم ایران در مسیر ترانزیت این مواد، بهانه خوبی شد تا گفتگویی با دکتر هومان نارنجیها داشته باشیم.
جناب دکتر نارنجیها شما یکی از چهرههای شناخته شده برای هموطنان هستید. سالها به عنوان مجری تلویزیون فعالیتهای ارزندهای جهت ارتقا دانش و آگاهی مردم پیرامون سلامت و پزشکی داشته و دارید. لطفاً کمی از سوابق کاری و زندگی حرفهای خود بگویید.
سال 1376 بود که در کنار فعالیت ام در سازمان بهزیستی و تلاش برای مبارزه با اعتیاد و کاهش آسیبها در قسمت اخبار برون مرزی صدا و سیما به عنوان گوینده خبر مشغول کار شدم. در آن سالها هم شیفت گویندگان با سابقهای همچون آقایان حیاتی، بابان، مرتضی حیدری بودم.
در ادامه همزمان با راه اندازی شبکه خبر سیما (سال 1378) و شرکت در دورههای آموزش گویندگی، تدوین و دبیری خبر در کنار 12 گوینده دیگر جذب این شبکه شدم. با راه اندازی بخش اخبار علمی و پزشکی شبکه خبر به همراه جمعی از پزشکان و همکاران برای نخستین بار یک بخش خبری پزشکی را راه اندازی کردیم که هر روز با ارائه آخرین اخبارپزشکی ایران وجهان همچنین دعوت از یک پزشک میهمان در تخصصهای مختلف با استقبال خوب هموطنان مواجه شدیم.
همزمان به مدت شش سال در دفترپیشگیری سازمان بهزیستی به فعالیت ام ادامه دادم تا اینکه در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، مرکز تحقیقات اعتیاد شکل گرفت و من کارشناس مرکز تحقیقات اعتیاد و سپس معاون مرکز تحقیقات اعتیاد دانشگاه علوم بهزیستی توانبخشی شدم. کارام را بطور جدی به مدت چهار سال ادامه دادم. در همین زمان بود که در یک جلسه سردار احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی از من برای همکاری در ستاد مبارزه با مواد مخدر دعوت به همکاری کرد. بدین ترتیب از دانشگاه به حوزه فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر برای مدت چهار سال مأمور شدم.
در این سالها تحقیقات بسیاری در حیطه اعتیاد و شیوع شناسی انجام دادم. بسیار از آمارهای بدست آمده در سالهای اخیر حاصل تحقیقات من و همکارانم بود؛ یاد میکنم از دکتر حسن رفیعی روانپزشک که در طول این سالها همراه و همکار خوب و نزدیک من بود.
من در طول همین سالها یک مرکز درمان اعتیاد هم تأسیس کردم که در این مدت به درمان افراد وابسته به مواد و انواع اعتیاد تا کنون پرداختم. کار بستری و درمان، پیشگیری بخصوص در جوانان و دانش آموزان از اهم فعالیتهای من بود.
خط ملی مشاوره تلفنی اعتیاد را با همکاری سازمان بهزیستی راه اندازی کردم که همچنان برقرار است و پاسخگوی هموطنان خواهد بود. راه اندازی دورههای پیشگیری از اعتیاد ویژه کارشناسان، گنجاندن سر فصلهای مرتبط با اعتیاد در رشتههای دانشگاهی و تحصیلی کشور، پیشنهاد و گذراندن بسیاری از مباحث از مصوبات ریاست جمهوری بخش دیگری از اقداماتم بود و به لطف خدا الان در مقاطع کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای در حوزه اعتیاد هم در کشور دانشجو پذیرش میکنیم.
در این سالها نگاه تخصصیتر در کشور بوجود آمد و در دورهای هم کادر متخصص با استانداردهای لازم تربیت شد.
از سوی دیگر من فعالیت خودم را زیر نظر مدیر گویندگان شبکه خبر، جناب آقای حسن سلطانی به عنوان گوینده و سر دبیر اخبار پزشکی شبکه خبر سیما در سازمان صدا و سیما ادامه دادم. با آقای دکتر حیدرنژاد سردبیر بخش تخصصی اخبار پزشکی شبکه خبر هم دوره بودم و با گویندگانی همچون آقایان سلطانخواه، حجازیان، هیبدی و خانم سیگارودی همکاربودیم.
سال 1379 وارد شبکه خبر شدم و بطور رسمی سال 1380 اخبار پزشکی را هدایت میکردم تا اینکه سال 1386 از شبکه خبر جدا شدم و به ستاد مبارزه با مواد مخدر که زیر نظر مستقیم رییس جمهور است انتقال یافتم. وزیر کشور، دبیر این ستاد است در سالهای اخیر آقایان محمد نجار، رحمانی فضلی و سردار مؤمنی دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر بودند.
من همچنان با ستاد مبارزه با مواد مخدر، وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، قوه قضاییه (جهت ساماندهی معتادان متجاهر و کارتن خواب)، وزارت کار مشغول همکاری هستم.
در این سالها من و همکارانم بستههای متعدد آموزشی برای پزشکان و کارکنان دولت تدوین و ارائه کردیم.
قبل از دوران کرونا نیز از طریق آموزش مجازی امکان باز آموزی پزشکان را برقرار کردیم که در این زمینه در میان بسیاری از کشورها پیشگام هستیم.
دغدغه شما در خصوص اعتیاد و پیشگیری و درمان آن از کی شروع شد؟
ما از سال 1383 با یک تهاجم عجیب از نظر گسترش و عرضه مواد مخدر جدید روبرو شدیم و یکباره با دو ماده خیلی مخدربه نامهای شیشه و کراک که همان هرویین فشرده بود مواجه شدیم.
اتفاق بدی که افتاد این بود که بسیاری از معتادانی که قصد کنار گذاشتن هرویین را داشتند به شیشه و کراک روی آوردند و معتقد بودند که اینکار اعتیاد به هرویین را میشکند؛ از سوی دیگر عدهای از خانمها در آرایشگاهها با اعتقاد بر اینکه این دو ماده باعث کاهش وزن میشود به آن آلوده شدند.
الان تقریباً حدود شانزده سال است که با مشکلات مصرف شیشه و عوارض آن دست به گریبان هستیم. متاسفانه اکنون یکچهارم تا یکپنجم معتادان کشور مصرف کننده شیشه هستند و هرویین هم یکبار گوی سبقت را از تریاک ربود. در خلال سالهای 83 تا 86 تریاک همیشه اول بود برای همین هم الگوی مصرف مواد در ایران یک الگوی درمان پذیر تری بود ولی از وقتی که بخاطر حضور کراک، هروئین نیز از تریاک جلوتر افتاد یکباره دیدیم که شدت اعتیاد در ایران تغییر کرد و چهره آن عوض شد. در این سالها بود که عدهای از معتادان تحت درمان با متادون قرار گرفتند و همین باعث شد که اعتیاد تزریقی در کشور کاهش یافت و از رقم 18 درصد به کمتر از دو درصد کاهش یافت. این اتفاق یعنی مصرف متادون بجای اعتیاد تزریقی، موجب کاهش ابتلا به ایدز در اثر تزریق مشترک، سرنگ آلوده و اعتیاد تزریقی گردید.
(اکنون در کشور به دلیل استفاده از سرنگ استریل در میان تقریباً تمام دو درصد معتاد تزریقی ایران، آمار آلودگی به ویروس اچ آی وی، بیماری ایدز و هپاتیت به طور چشمگیری کاهش یافته است که این دستاورد کلینیکهای درمانی در کشور و توصیه معتادان به مصرف متادون است.)
اما در این فاصله با چالشهای دیگری روبرو بودیم. یکی اینکه کلینیکهای درمان کشور اغلب دارو محور بودند و آن تلاشی که باید بابت مشاوره، روان درمانی و روانشناسی معتادان شکل میگرفت انجام نشد و مشکل دیگر عرضه خارج از نظارت متادون در بازار و حتی عطاریها بود که معتادان و حتی افراد سالم مثل نقل و نبات در اختیار داشتند. دارویی که میتواند اعتیاد و وابستگی ایجاد کند.
بسیاری از بیماران و مراجعان امروزی ما معتادانی اند که با تهیه متادون از عطاریها شروع کردند و اکنون وابسته شدهاند. این مراجعان اغلب با ترامادول، متادون... در دام اعتیاد افتادند.
بیشتر بخوانید:
خاطرات خواندنی وزیر بهداری دوران دفاع مقدس ( قسمت دوم )
فکر میکنید به عنوان یک کارشناس پیشگیری و درمانگر با سابقه، موفق بودهایم؟
همچنان به عنوان یک کارشناس قدیمی در حوزه اعتیاد معتقد ام که آنچه باید در حوزه اعتیاد انجام دهیم، نکردیم. هنوز جای خالی پیشگیری از اعتیاد در خانوادهها ملموس است و حس میشود. مشکل دیگر این است که رسیدگی به این امر و پشگیری از اعتیاد را به دولت سپردیم و همیشه در کارهایی که دولت به تنهایی انجام میدهد نقص وجود دارد. این کار بزرگ با یک بودجه محدود توسط دولت با موفقیت انجام نمیشود. بودجههای موجود با این وضعیت و رقمهای امروزی کارایی ندارد.
کار با بودجههای غیر منطقی و محدود مانند داستان همان فردی است که با قاشق یک کاسه ماست به آب دریا میزد و اعتقاد داشت که دوغ درست میشود...و اگر درست بشود چه دوغی میشود...!
کارهای ما تا کنون در حوزه اعتیاد خوب بوده ولی پوشش وسیع و اثر گذاری نداشته. این مانند آن است که با تعدادی انگشت شمار واکسن نمیتوان کل جامعه را مصون و واکسینه کرد.
به اعتقاد من در حوزه پیشگیری از اعتیاد با وجود شعارها و اینکه همه عزم دارند که موفق باشند باید گفت که کار زیاد داریم و هنوز اتفاق اثر بخش و بزرگی رخ نداده است.
تولید فیلم و بستههای آموزشی در این زمینه حاصل کارهایی است که در کشور انجام دادیم و همه نتیجه طرحهایی بوده که نتوانسته دامنه خوب و گستردهای داشته باشد.
در سالهایی که شما فعالیت کردید چه طرحهای اثر گذاری را اجرایی و یا پیشنهاد دادید؟
طرحهای مختلفی از جمله شیوع شناسی که از سال 77 در کشور آغاز شد و سایر طرحها که در این زمینه بود کمک کرد که عدد و رقمهای واقعی برای برنامهریزی کلان تدوین و در اختیار قرار گیرد. من در اکثر این تحقیقات مدیر پروژه یا عضو گروه تحقیق بودم. پاسخ به بسیاری از پرسشها و اینکه ذهنها باید به سمت کارهای پیشگیرانه سوق داده شود محور اهداف من و همکارانم در این فعالیتهای علمی و تحقیقاتی بود.
تولید فیلمهایی با محتوای پیشگیری از اعتیاد برای خانواده، کارمندان، سربازان، روحانیون، مدارس، مدیران... نیز بخشی از تلاشهای ما بود تا با آموزش به گروههای مختلف به اهداف پیشگیرانه دست یابیم.
به تازگی کارهای موشن گرافی با سازمان بهزیستی شروع کردیم که اکنون از کانالی موسوم به "کاربین" در فضای مجازی منتشر میشود. این حاصل فکر و برنامهریزی ما و تبدیل آن به سناریو و تولید آن توسط سازندگان موشن گرافی است و در نهایت برای مخاطبان بر روی کانالها و سایتهای مختلف فضای مجازی بارگذاری میشود تا پیام را به مخاطب القا کند. همین گوشیهای تلفن همراه وسیله خوبی برای آموزش همگانی پیشگیری و مبارزه با اعتیاد است.
بیشتر بخوانید:
نگاه جنسیتی به مدیریت ممنوع (قسمت اول )
متاسفانه خانوادهها منتظر اند که دولت کاری انجام دهد؟
بله این توقع وجود دارد و گاهی میگویند چرا مواد مخدر در کشور وجود دارد؟ یا اینکه چرا دولت جلو اعتیاد را نمیگیرد؟ در پاسخ باید گفت که این وظیفه پدر مادر است تا با آگاهی و نظارت کافی جلوی رفتارهای پر خطر و یا آلودگی فرزندشان به اعتیاد را بگیرد. نمیدانیم که چرا یک خانواده مراقب فرزند خود نیست! حلقه مفقودهای وجود دارد.
خانوادهها اغلب به نیازهای فرزندان خود توجه دارد و مراقب اموری مانند تحصیل، خوراک، پوشاک... اند ولی مراقب خطرات و تهدیدهای احتمالی اعتیاد برای فرزند خود نیست! چرا؟
نمونه عینی این موضوع ایام کرونا بود. در این ایام هیچ فردی منتظر کمک دولت نبود تا مواد ضد عفونی و یا ماسک رایگان تحویل منازل بدهد بلکه هر فرد بشخصه برای حفظ سلامت خود، اقدام به تهیه ابزار و لوازم پیشگیری الکل، مواد ضدعفونی، ماسک و کسب اطلاعات برای مقابله نمود (خودمراقبتی). هر فرد پیش قدم شد و برای سلامت خود و خانواده و جامعه اقدام لازم را انجام داد؛ باید پرسید آیا این کار بطور مشابه برای پیشگیری از اعتیاد توسط هموطنان انجام میشود؟ نه متاسفانه. همه از دولت توقع دارند. اعتیاد هم مانند کرونا نیاز به آگاهی و اقدام پیشگیرانه و بهداشتی دارد.
اگر این دغدغه را مردم ایران مانند نگرانی دوران کرونا داشتند و یک عزم اینچنینی وجود داشت و خانواده نظارت جدی و دقیقی بر رفتار و سلامت اجتماعی فرزند خود داشته باشند پیشگیری از اعتیاد به اوج خود میرسید. متاسفانه همه چشم به اقدامات و تلاشهای آموزش پرورش، آموزش عالی، نظام وظیفه... دوختهاند.
بیشتر بخوانید:
خاطرات خواندنی وزیر بهداری دوران دفاع مقدس ( قسمت اول )
در مورد کرونا گفتید. عدهای با شایعسازی نظیر اینکه افراد معتاد یا سیگاری به کرونا مبتلا نمیشوند موجب اغفال هموطنان شد. نظر شما به عنوان یک کارشناس و درمانگر خبره و با سابقه در این خصوص چیست؟
دقیقاً در همین شیوع کرونا میتوان افراد ساده لوح و کم هوش را شناسایی کرد. شواهد و قرائن واضح بود که این خبر دروغ و کذب است که یک معتاد کرونا نمیگیرد. اول باید گفت که یک معتاد میتواند به هر چیز اعتیاد داشته باشد و این دلیل آن نیست که آلوده نشود. هیچ منبع علمی این را تأیید نکرده است.
فرضیهای مطرح شد که یک معتاد شاید مادهای مصرف میکند که وجود آن ماده باعث میشود فرد به کرونا مبتلا نشود. به عنوان مثال شایعه شد افرادی که الکل مصرف میکنند به کرونا مبتلا نمیشوند؛ در پاسخ باید گفت پس چرا در اروپا که بحثهای مذهبی مطرح نیست و مصرف مشروبات الکلی آزاد است، کرونا اینقدر شیوع پیدا کرد؟!
یک گروه گفتند تریاک باعث جلوگیری از ابتلا میشود. عدهای مطرح کردند الکل ویروسکش است و در بدن موجب مرگ ویروس میشود ولی باید گفت الکل هفتاد درجه قادر به کشتن ویروس در محیط است و اگر فردی بخواهد به این درجه از الکل در بدن خود دست یابد، باید چندین لیتر الکل بخورد تا حدود سه لیتر الکل همزمان در خون فرد باشد. این پیامد فاجعه باری خواهد داشت.
اگر فردی باهوش باشد متوجه میشود که این شایعه پراکنی از سوی افراد سود جو و فروشندگان مواد مخدر و... بوده است که موجب گسترش شایعه و افزایش تقاضای مصرف کنندگان شده است.
باید اذعان کرد که بسیاری از معتادان به دلیل ابتلا به کرونا در مراکز درمانی بستری شدهاند.