بازی كردن كودك با پدرش باعث رشد دانش حسی او نیز میشود. به این ترتیب آنها احساسات خود را تشخیص میدهند و احساسات دیگران را نیز میشناسند.
پدرها و كودكان پیش دبستانی و دبستانی
وقتی كه كودكان در سنی هستند كه باید به مدرسه بروند، وارد محیط جدیدی میشوند. با شكستها و موفقیتها از نزدیك روبهرو میشوند. میتوانند هدفی را دنبال كنند پدرها در این مرحله نقش معلمهای كلیدی را ایفا میكنند. آنها میخواهند كه كودكانشان تجربیات جدیدی به دست آورند. و مستقلتر شوند.
كودكانی كه رقابت كردن را یاد میگیرند، مهارت بیشتری در حل مسائل پیدا میكنند. در این سنین نقش پدران در افزایش حس احترام به نفس پررنگتر از مادران است. پدران به آنها میآموزند كه مسؤولیت كارهای خود را به عهده بگیرند. آنها یك نمونه رفتاری مهم برای كودك خود به شمار میروند. كودكانی كه در این سنین روابط خوب و مستحكمی با پدرشان ندارند، وقتی كه كار غلط و اشتباهی انجام میدهند، اشتباه خود را نمیپذیرند.
پدران و نوزادان
نوزادان نیاز به احساس امنیت دارند. آنها این احساس را به هنگام گریه كردن و لبخند زدن دریافت میكنند. نوزادی كه چند ماه از تولدش گذشته رابطهای با پدر و مادرش آغاز كرده و همین مسأله باعث میشود تا آنها را به دیگران ترجیح دهد. كودكانی كه با احساس امنیت بیشتر بزرگ میشوند، شادتر و موفقتر میشوند و خود را راحتتر با شرایط مختلف و فق میدهند.
مادرها، بیشتر از پدرها در دادن این حس به كودكان نقش دارند. زیرا، زمان بیشتری را با نوزاد سپری میكنند. وقتی كه پدرها وقت بیشتری را به بودن در كنار نوزاد خود اختصاص میدهند، به راحتی منظور نوزاد خود را از هر سیگنالی كه میفرستد، درمییابند و با او بیشتر آشنا میشوند. این آشنایی به آنها كمك میكند تا خیلی راحت بفهمند چه زمان كودك گرسنه است و چه زمان باید پوشكش را عوض كرد.
تأثیر ارتباط برقرار كردن پدر با نوزادش فقط به این موارد خلاصه نمیشود، بلكه نتایجی دارد كه در درازمدت مشخص میشوند. تحقیقات نشان میدهد كودكانی كه در دوران نوزادی ارتباط نزدیكی با پدر خود داشتهاند در سنین بالاتر در آزمایشات و امتحانات مربوط به انتقال فكر (توانایی دریافت موقعیتها از نقطه نظر دیگران) نمره بالاتری به دست میآورند.
این كودكان راحتتر از سایر كودكان به احساس دیگران پی میبرند و خیلی زودتر در صدد انجام كاری برمیآیند تا اوضاع را بهتر كنند. در واقع درك بهتری از محیط دارند و خود را بهتر با شرایط محیط مطابقت میدهند. هم پدرها و هم مادرها، كودك خود را تشویق میكنند تا دنیای پیرامونش را بهتر بشناسد.
با مهارت، اشیاء را روی هم بچیند و بسیاری مهارتهای دیگر را بیاموزد. اما مادرها و پدرها به روشهای متفاوت كودك خود را تشویق میكنند. مادرها آرام و نرم حرف میزنند. بسیاری چیزها را بارها تكرار میكنند. پدرها از طریق محركهای كلامی و فیزیكی این كار را انجام میدهند مثلاً كودكشان را آرام آرام نوازش میكنند و به ناگاه از دهان خود صدای بلند مثل صدای تركیدن خارج میكنند. این كودكان، وقتی كه بزرگتر میشوند چون نوع ارتباط برقرار كردن پدرشان غیرقابل پیشبینی و هیجانآور بوده است، ترجیح میدهند كه باز هم با او بازی كنند.
برای خواندن بخش اول- نیازهای جدی كودكان به وجود پدر- اینجا کلیک کنید.
برای خواندن بخش دوم- نیازهای جدی كودكان به وجود پدر- اینجا کلیک کنید.