گفتگو : سپیده پیری - روزنامهنگار
تحریریه زندگی آنلاین : آنقدر دوید تا به جام جهانی رسید و حالا در قله آرزوهایش ایستاده. او در این مسیر تنها نبود، خانوادهاش از 16 سالگی تشویق و ترغیباش کردند، حامیاش بودند و راه را برایش باز کردند که اگر اینگونه نبود مثل تمام همدورهایهایش فوتسال را رها میکرد و زندگی را در جایی دورتر از میدان مسابقه ادامه میداد. گلاره ناظمی از روی تمام موانعی که جنسیت، ملیت، پوشش و... نامیده میشوند، پرید و خودش را به بالاترین سطح از ورزش حرفهای رساند.
کیست که ندارد برای عبور از این موانع بیشتر دویده، بیشتر نه شنیده و بیشتر زمین خورده اما کمتر ناامید شده و حالا اوست که امروز تصمیم نهایی را میگیرد و حرف آخر را در مسابقه میزند. مسابقه مردانی که روزگاری واهمه داشته برایشان سوت بزند مبادا قبولش نداشته باشند، او حالا زن تاریخساز فوتسال ایران است. یک ملت برای احیا غرور ملیشان پا به پایش در جام جهانی دویدند ولو آنکه از تماشای مسابقهاش محروم باشند.
گلاره ناظمی، اولین داور زن بینالمللی فوتسال ایران در گفتوگویی صمیمانه از مسیر بیست ساله ورزشی، چالشهای زنان داور و تجربه قضاوت در جام جهانی مردان میگوید که در ادامه میخوانید.
بیشتربخوانید:
خودباوری، مهمترین رکن موفقیت زنان ( قسمت اول)
در سالهایی که شما فعالیت حرفهایتان را آغاز کردید فضای فکری و فرهنگی جامعه برای ورود زنان به ورزشی که مردانه تعبیر میشود، آماده نبود. چگونه بر شرایط غلبه کردید؟ آیا از حمایت خانواده بهرهمند بودید؟
چه سؤال خوبی. دقیقاً شرایط همینطور بود که شما توصیف کردید. خانوادهها میگفتند فوتبال و فوتسال یک ورزش مردانه است و به همین دلیل در میان خانوادهها محبوبیتی نداشت. به نظرم اغلب متولدان دهه شصت که در میانه دهه هفتاد سن و سال زیادی نداشتند، درگیر این مسائل بودند اما شرایط برای من متفاوت بود. من در سال 1379 کارتم را گرفتم و از سال 80 هم بازی را شروع کردم. آنچه شرایط را برای من متفاوت کرد، حمایت خانوادهام بود که با ورزش بیگانه نبودند. برادرم داور فوتبال بود و به شدت از علاقه من حمایت کرد. مادرم فرهنگی بودند و آشنا با فضای ورزش، در تمام بازیها و مسابقههایی که در شهرهای مختلف برگزار میشد، بعد مسافت مانع نبود چرا که پدرم مرا میبردند.
در کلاسهای داوری که سالهای 79 و 80 برگزار میشد، همکلاسیهای زیادی داشتم اما تنها کسی که توانست مسیر را ادامه دهد، من بودم. همدورهایهایم دقیقاً به دلیل شرایط خانوادگی و مسئولیتی بود که در خانه داشتند و از حمایت خانواده هم محروم بودند از ادامه مسیر علاقه و استعدادشان باز ماندند. در واقع میخواهم بگویم اگر من توانستهام ورزش حرفهای را تا انتها ادامه دهم مدیون خانوادهام هستم. به جد میگویم اگر خانوادهام مرا حمایت نمیکردند قطعاً فعالیت من تا به امروز ادامه پیدا نمیکرد و فوتسال را رها میکردم و مسیر زندگیام عوض میشد. یعنی با شرایطی که آن زمان حاکم بود، مسیر زندگی من هم بدون خانوادهام تغییر میکرد، همانطور که این اتفاق برای همدورهایهایم افتاد و آنها نتوانستند این مسیر را ادامه دهند چون نه حمایت خانواده را داشتند و نه حمایت جامعه را. خوشبختانه الان شرایط واقعاً متفاوت شده است. رسانهها به دیده شدن فعالیتها و موفقیتهای زنان کمک میکنند. همین موضوع باعث آگاهی بخشی به خانوادهها و حمایت آنان شده است.
به عنوان داور زن در مسیر ورزش حرفهای با چه چالشها و موانعی مواجه بودید که احتمالاً همکاران مرد هرگز آن را تجربه نکردهاند؟
من همیشه گفتهام در هیچ نقطه از دنیا شرایط برای فعالیت ورزشی زنان و مردان برابر نبوده است. منظورم این است علاوه بر فشارهای اجتماعی و خانوادگی، امکانات ورزشی هم برای خانمها کمتر است. به عنوان مثال در همان سالهای آغاز فعالیتام تعداد سالنهای کمتری به زنان اختصاص داده میشد.
بسیاری از سالنها هم رشته فوتسال را نداشتند یا اصلاً اجازه اینکار را نداشتند چه رسد به اینکه مسابقهای برگزار شود. هیچ نوع حمایتی از این منظر که کلاس آموزشی برگزار شود و اجازه دهند در مسابقات شرکت کنیم، وجود نداشت به همه اینها دستمزدهای بسیار پایین را هم اضافه کنید. مجموعه این شرایط باعث دلسردی زنان میشد. چون هیچ آیندهای برای خودشان متصور نبود. حتی پایان هدف هم مشخص بود چون سقفی وجود داشت که فقط در سطح کشوری میتوانستی قضاوت کنی و بعد همه چیز تمام میشد، اما برای آقایان شرایط کاملاً متفاوت بود. از امتیازهای مالی گرفته تا بستر و امکانات و حمایتهای اجتماعی و خانوادگی همه و همه برایشان فراهم بود.
بیشتربخوانید:
بررسی نقش زنان در جامعه از نگاه دین
چه انگیزه یا توانی شما را در مسیر نگه داشت؟
مهمترین دلیلام این بود که من این مسیر را دوست داشتم. آنقدر که تا قبل از آنکه ما زیر نظر فدراسیون قرار بگیریم فقط برای عشق به حرفه بود که ادامه میدادم اما بعد از آنکه زیر نظر فدراسیون تعریف شدیم کمی شرایط تغییر کرد و از آن زمان به بعد هدف بزرگتری شکل گرفت. هر چند که تغییر شرایط خیلی طول کشید و ما سالهای مفیدی را از دست دادیم. البته الان برای زنانی که میخواهند این ورزش را شروع کنند، شرایط خوبی فراهم شده و در زمان کمتری میتوانند دورهها را بگذراند. خدا را شکر بعد از من بسیاری از زنان توانستند دورهها را با فاصلههای کمتری طی کنند. جالب است بدانید در سالهای نخست فعالیت من چون تعداد به حد نصاب نمیرسید، باید زمانی بیشتری معطل میشدیم تا واجد شرایط ملی شویم اما الان کسی که وارد داوری میشود در زمان مناسب همه این مراحل را میگذراند یعنی شرایط راحتتر شده است. من در سال 2014 وارد لیست بینالمللی شدم. شاید اگر شرایط مانند امروز بود خیلی زودتر پیشرفت میکردم و زمان بیشتری برای حضور در میدانهای بینالمللی داشتم.
شرایط برای ما بهگونهای بود که روند پیشرفت را بسیار کند میکرد اما الان این رشته جای خود را باز کرده و اوضاع کاملاً متفاوت شده است.
شما به موضوع نابرابری در دستمزد داوران زن و مرد اشاره کردید. موضوعی که عموماً زنان شاغل با آن مواجهاند. در ورزش حرفهای این موضوع چگونه است؟
مساله تفاوت دستمزد زنان و مردان در اغلب رشتههای ورزشی وجود دارد. در برخی رشتهها آنقدر شرایط پیچیده است که ورزشکاران برای ادامه ناگزیرند شخصاً هزینه کنند اما در فوتسال نسبت به رشتههای دیگر شرایط کمی بهتر است. در رابطه با حوزه داوری هم باید بگویم همیشه حقالزحمه بین زنان و مردان داور متفاوت بوده است. بهتر است بگویم برخی داوران زن هزینه هم میپرداختند. منظورم آنهایی است که علاوه بر داوری نقشها و مسئولیتهای دیگر هم دارند مثلاً شاغل یا مادر هستند و باید بابت سفر به شهرهای دیگر، کفش، لباس و... خودشان هزینه کنند. البته اخیراً رئیس جدید فدراسیون افزایش 400 درصدی دستمزد را برای زنان و مردان بهصورت یکسان در نظر گرفته. اقدامی که کوچک است اما رنگ و بوی عدالت میدهد و جای خوشحالی و امیدواری دارد.
الان که فضا برای ورزش حرفهای بانوان بیشتر از قبل فراهم شده و ما عرصههای جهانی را تجربه میکنیم چقدر این دستاورد توانسته برای جامعه ایران مشروعیت بینالمللی ایجاد کند؟
قطعاً خیلی تأثیر گذاشته است. وقتی شرایطی فراهم میشود که در جام جهانی به عنوان غایت سطح حرفهای، یک زن میتواند با پوشش متفاوت قرار بگیرد، مؤید این موضوع است که به توانمندی زنان ایرانی باور دارند. این رویکرد تا حد زیادی راه را هموار میکند و این اطمینان به وجود میآید که مسیر پیشرفت میتواند بدون محدودیت ادامه داشته باشد چرا که رزومه داوران قبلی یک کشور در انتخاب بعدیها تأثیرگذار است. پس میتوان امیدوار بود در سالهای آینده اطمینان و اعتماد به داوران ایرانی بیشتر شود و نگاه مثبتتری ایجاد شود.
بیشتر بخوانید:
نگاهی به نقش بانوان در مبارزه با کرونا
شما با پوشش متفاوتتان با چه واکنشهایی در مجامع بینالمللی روبرو شدید؟
من در امریکا، اروپا و جام باشگاههای مردان قضاوت کردهام اما هیچگاه با هیچ نوع محدودیتی مواجه نشدم. آنهم به این دلیل که فیفا هرگز با عینک نژاد، ملیت، مذهب و جنسیت نگاه نمیکند و مشکلی با تفاوتها ندارد و ثابت کرده که هیچ فیلتر و تعصبی ندارد چون با روح ورزش در تناقض است.
از نخستین تجربه قضاوت مسابقات مردان بگویید. تا چه اندازه نگران بودید در ورزشی که مردانه قلمداد میشود، پذیرفته نشوید؟
اولین باری که قضاوت آقایان را در قزاقستان و مسابقه دانشجویان جهان به من دادند، دقیقاً همین حس را داشتم. تصور میکردم شاید این پذیرش وجود نداشته باشد اما بعد از یک نیمه اوضاع کاملاً متفاوت شد. آنها تجربه داور زن را داشتند، من با این موضوع غریبه بودم. در واقع نوع برخورد اعضا تیم حس اطمینان را به من بخشید و کمک کرد در ادامه احساس بهتر و قضاوت راحتتری داشته باشم.
عدم پخش و پوشش رسانهای مسابقاتتان چه حسی به شما میدهد؟
من در این زمینه هیچگاه صحبت نکردهام اما گمان میکنم بهمرور شرایط مهیا میشود و به آن سمتوسو خواهیم رفت. روزی هم که من به مسابقات اعزام شدم قطعاً حمایتهایی صورت گرفت که میتوانست نباشد. این یک واقعیت است. به همین دلیل ممکن است اگر بستر و شرایط فراهم شود این قبیل محدودیتها هم کمرنگتر شوند.
اما رسانه بهویژه رسانههای عمومی مثل صداوسیما کارکردهای فرهنگی دارند. اگر مسابقات زنان پخش شود، میتواند خانوادهها را مجاب کند که حامی دخترانشان باشند.
قطعاً همینطور است. پوشش رسانهای در فضای داخل و خارج ایران بهقدری گسترده است که امکان ندارد خانوادهها تماشا نکنند و بازخورد نداشته باشد. قطعاً پخش مسابقات منجر به آگاهی بخشی در سطح جامعه و بهویژه خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی اثرگذار میشود.
اتفاقی که اگر 20 سال پیش رخ داده بود بسیاری از زنانی که با من سر یک میز مینشستند اما به خاطر شرایط خانوادگی نتوانستند مسیر را ادامه دهند الان در شرایط بهتری بودند. پس همه ما باید کمک کنیم.
زنان ایرانی ثابت کردهاند همیشه و هر زمانی که خواستهاند مسیر ادامه پیدا کرده و بسیار بیشتر از آنچه تصور میشد موفقیت کسب کردهاند. پس این توانایی بالقوه در آنها وجود دارد و در صورت حمایت خانوادهها بالفعل میشود.
بعد از موفقیتی که کسب کردید حالا نگاهها به سمت شما خیره شده. از جایگاه مسئولیت اجتماعی چقدر و چگونه زنان دیگر را در این مسیر همراهی میکنید؟
من از طرف همه اقشار و گروهها مورد لطف قرار گرفتم درحالیکه تا قبل از آن فقط در جامعه ورزشی نسبت به من شناخت وجود داشت. پس حالا احساس مسئولیت سنگینتری دارم و مدتهاست پرسش شما برای من دغدغه است و به آن فکر میکنم. با توجه به اینکه معلم هستم میخواهم برای آموزش که به آن بسیار علاقه دارم وقت بیشتری بگذارم و تجربیاتم را به علاقهمندان منتقل کنم. در واقع باید بگویم آرمان من این است که این مسیر به وسیله داورهای جوانتر ادامه پیدا کند. من هم در تمام طول مسیر کنارشان هستم.
قضاوت برای خانمها سختتر است یا آقایان؟
از جنبههای فنی چون آقایان با سرعت بیشتری بازی میکنند قطعاً سرعت تصمیمات داور هم بالا میرود و ناخودآگاه قضاوت برای آنها قدری دشوارتر است اما در کل برای من فرقی نمیکند که بازی در چه سطحی باشد، میتوانم آن را با تمام وجود اداره کنم.
از کدام سوتی که زدید پشیمان هستید؟
بهطور مشخص خاطرم نیست، قطعاً موضوع خیلی حادی نبوده که فراموش کردهام. البته خطا در داوری وجود دارد و سوت اشتباه هم جز لاینفک قضاوت است. البته داور زمانی که وارد زمین میشود برای بهترین و بینقصترین قضاوت تلاش میکند.
زندگی یک داور زن چه تفاوتهایی با سایر زنان دارد؟
در جمع دوستان و خانواده هر اتفاقی که میافتد، میگویند شما قضاوت کن مگه شما داور نیستی. من هم میگویم که داور فوتسالم نه همه مسائل اما واقعیت این است که خودم فکر میکنم شرایط کار و ورزش با زندگی عادی خیلی متفاوت است. شما در زمین بازی باید تصمیمات قاطع بگیرید که البته فقط مختص همان بازی است اما در زندگی شخصی موقعیتهایی پیش میآید که لازم است منعطف و آرام باشم. البته در میدان مسابقه هم سعی میکنم داور مهربانی باشم و نیازی به اخم و امرونهی نباشد هر چند که کلاً اهل اخم نیستم.
سقف آرزوهایتان در داوری کجاست؟
سقف آرزوهای من همین جام جهانی بود که به آن رسیدم. من به قله آرزوهایم رسیدهام. البته چون در شرایط سختی داوری را شروع کردم عمر فعالیت حرفهایم به فراخور شرایط بسیار کم بود اما امیدوارم کسانی که شرایط داوری را دارند، بمانند و شاهد موفقیت دختران در این زمینه باشیم.
مهمترین دغدغه امروز شما چیست؟
وقتی به سقف آرزوها میرسیم که سختیهای آن را تحمل کردهایم باید هدف دیگری را برای خودمان تعیین کنیم. انسان پویا نباید بدون هدف بماند. من هم میخواهم در کنار داوری در حوزه آموزش رشد کنم و بتوانم در این زمینه به داوران کمک کنم تا در آینده بتوانند سرنوشت خوبی برای ورزش کشورمان رقم بزنند.
آینده فوتبال و فوتسال بانوان را چگونه میبیند؟
با توجه به اینکه در همه جای دنیا تعداد باشگاههای فوتسال کمتر از فوتبال است باید سالیان سال در این زمینه به تلاش ادامه داد. چون رقابت سخت است اگر میخواهیم حرفی برای گفتن داشته باشیم باید برنامه مدونی تنظیم و مطابق آن حرکت کنیم.