رکسانا خوشابی؛ کارشناس ارشد مشاوره
هر یک از ما برای ايجاد ارتباط عاشقانه و ازدواج دلایلی داریم، ولی برخی از رواشناسان معتقدند حتی بدون آنکه خودمان بدانیم، بسياری از ارتباطات ما با جنس مخالف و خصوصا با همسرانمان، ارتباط های ابزاری هستند.!!!
جوهره اصلی يک ارتباط سالم، رابطهای بدون وجود تسلط و کنترل گری يکی بر ديگری است. اما متاسفانه در رابطه ی دو همسر، گاهی تعریف رابطه به شکلی است که یکی از طرفین مدام می خواهد نظر و عقاید خود را بر دیگری تحمیل کند و طرف مقابل را تحت تسلط و کنترل در آورد.
یا گمان می کند همسرش مومی است که باید شبیه بدان چه که او می خواهد عمل کند. چنین ارتباطاتی متاسفانه خیلی زود به شکست می انجامند.
انتقادهای عمیق!
همچنین همسر ما می تواند واقعیت هایی را به ما بگوید که دیگران هرگز به ما نگفته اند. او می تواند بگوید آیا متوجهی رفتارت ظالمانه است؟ آیا می دانی با همسرت مثل یک برده رفتار می کنی؟ آیا می دانی احترام کافی را برای من قائل نیستی؟
بنابراین در یک ارتباط همسرانه، ما مدام در معرض انتقادات و عیبجویی هایی قرار می گیریم که ممکن است حتی قبلا یک مرتبه هم با آنها مواجه نشده باشیم. متاسفانه اگر انتقادها مدام تکرار شوند و طرف مقابل نتواند به اصلاح اشتباهات و عیوب خود بپردازد، یا میزان انتقاد از حدی قابل قبول فراتر برود باز هم چنین رابطه ای نمی تواند دوام داشته باشد. چرا که در یک ارتباط همسرانه، ما نیاز به حمایت و تعهد دو طرفه هم داریم.
حمایتی که منجر به کوچک شمردن عیب همدیگر و رشد طرف مقابل بشود. چیزی که معمولا در دوستی های ساده و حتی عمیق با جنس موافق، وجود ندارد.
اولين نشانه يک ارتباط همسرانه می تواند، شراکت و همپايی متقابل باشد. اين ویژگی به نظر ساده میآید، ولی اولين نقطهایست که بسياري از روابط در آن شکست میخورند.
منظور از شراکت و همپایی متقابل، يعنی ایجاد تعادل کلی در تلاش برای یکدیگر. کسی که هميشه منتظر مینشيند و راهی به سوی ديگری پيدا و باز نمیکند، همسر خوبی نيست. بر عکس، در بين همسران خوب، وجود تعادل در به طرف ديگری رفتن و پذیرفتن بی قید و شرط او ، کاملاً بديهی است.
توجه داشته باشید که منظور از شراکت، این نیست که تنها در مشکلات يا حالات خاص سهيم باشيم، بلکه معنای آن سهیم شدن در کل زندگی روحی و حسی و سرنوشت يک شخص است.
حضور مشترک در یک برنامه تفریحی، یک گردش یا یک بازی، نوعی همپایی است، ولی الزاماً يک ارتباط همسرانه نيست. صراحت و اعتماد همان طور که اشاره کردیم، شراکت، در نهايت يعنی درک يگديگر در تعامل و تبادل شخصی.
برای اينکه چنين تبادلی بتواند صورت بگیرد، به صراحت و راحت بودن احتياج هست، یعنی دومين مشخصه بارز همسرانه صراحت، يعنی داشتن جرأت و اعتماد است زیرا برای اینکه دو نفر بتوانند با يکديگر صريح و راحت باشند، بايد بتوانند به يکديگر اطمينان کنند، به خصوص وقتی که رازی را با يکديگر در ميان میگذارند.
کسی که جرأت میکند خود را براي ديگری، شخصيت خود را آنگونه كه هست نشان بدهد، قابليت برقراری رابطه همسرانه را دارد.
کسی که تنها خبرهای آخرين موفقيتهای خود را میدهد، اما در باره شکستها و ضعفهای خود، به خاطر ترس از خراب شدن وجههاش سکوت میکند، در واقع یا همسری را نفهمیده یا توان آن را ندارد و البته این صراحت هم نباید با بی ادبی یا گستاخی اشتباه گرفته شود.
همچنین، بسته بودن،یا همان خسیس بودن در دادن اطلاعات، می تواند از ایجاد شراکت جلوگیری کند، همینطور صحبت با نیش و کنایه. جایی که در آن تنها با شوخی و کنایه صحبت میشود، افراد با نقاب با یکدیگر رو به رو میشوند.
تنها زمانی که صراحت وجود دارد (که البته نباید با نزدیکی بدون حد و مرز اشتباه شود)، امکان درک متقابل فراهم میشود. وقتی ما مسائل شخصی خود را با یکدیگر مبادله میکنیم، میتوانیم دیگری را تجربه کنیم آن وقت است که ارتباط متقابل ما ، به ما قدرت میبخشد و این اطمینان را میدهد که دوستداشتنی هستیم.
این سه ویژگی یعنی شراکت، صراحت و اعتماد بقیه مشخصههای یک ارتباط همسرانه نسبتا ثمربخش و دوستانه را به دنبال خود میآورند.
مشخصههایی نظیر نبودن حس حسادت و رقابت، دانستن اینکه میشود روی دیگری حساب کرد، رفتار قابل پیشبینی، حس مسئولیت و ... . ارتباط همسرانه چه چیزهایی نیست؟...
برای خواندن بخش دوم -چگونه رابطه خود با همسرمان را تداوم ببخشیم؟- اینجا کلیک کنید.