جايگاه بازار روز در ميان بازارها
در سطح كل جامعه نيازهاي عمومي از نظر زماني را ميتوان به نيازهاي روزمره، ميانمدت و بلندمدت تقسيم نمود. بديهي است تامين نياز روزمره در محيط داخلي شهر سطح بالاتري از مشكلات را متوجه شهروندان ميسازد. به همين دليل رفع برخي از اين مسائل در اولويت قرار خواهد داشت و در خصوص ساير نيازها ميتوان برنامههاي بلندمدت را طراحي نمود. واحدهاي خدمات نيازهاي روزمره در برگيرنده مجموعهاي از واحدهاي عرضه فعاليتها و خدمات مزبور بوده و به نوعي در داخل مجموعه رقابت برقرار است. برخي از اين خدمات با توجه به مديريت فردي حاكم بر آن، فاقد سازماندهي بوده و سطح عملكرد محدودي دارند. اما برخي ديگر كه «بازارهاي روز» از اين قبيل است با سازماندهي و زيربناي حقوقي سطح خدماتي بالاتري را در اختيار ميگيرند. البته استقرار اين گونه بازارها در نقطهاي خاص و عدم گسترش در فراواني آنها همراه با اطلاعرساني محدود، از نقاط ضعف آن به شمار ميرود. اين امر همراه با سازگاري ديرينه مردم با واحدهاي صنفي سنتي باعث شده است تا «بازارهاي روز» نقش برجستهاي در اقتصاد خانواده نداشته باشند.
قوانين حاكم و وجود مديريت سازمانيافته و نظارت رسمي دولت بر اين گونه بازارها باعث گرديده است تا به دليل كاهش تعداد واسطه از توليد تا عرضه كالا و خدمات، اساساً شهروندان كالاي مورد نياز با قيمت مناسبتري تهيه نمايند. البته تغييرات محلي در مديريت بازارها گاه باعث كاهش سطح تقاضا و در برخي موارد باعث ارتقاي آن ميشود.
مكانگزيني مناسب بازارهاي روز بر اساس شاخصهاي متحمل بر آن، بهطور مستقيم ضمن ايجاد شرايط مناسب براي جلب شهروندان، غيرمستقيم از طريق عملكرد مثبت بر شهر، افزايش گرايش شهروندان به بازار روز خواهد بود. بهبود شرايط نسبي در ترافيك شهري و استفاده مناسب از فضاي شهري و اثرات روحي و رواني متعاقب آن بيشك در اين روند بيتأثير نخواهد بود. امروزه افزايش فعاليتهاي هر شهروند، پراكنش بيش از حد واحدهاي تجاري خصوصي ارائهكننده كالاهاي مورد نياز روزمره شهروندان با توجه به گسترش افقي كلانشهرهاي ايران و عدم تناسب اين پراكنش از نظر دسترسي به آنها مشكلاتي را بر جريان ترافيك شهر حاكم ساخته است. بسياري از شهروندان جهت تأمين نيازهاي روزمره خود با توجه به نقش قيمت در آن، ناچار از طي مسافتي بيش از حد لزوم ميباشند. تمايل به استفاده از وسيله نقليه خصوصي نيز همراه با آن باعث ميگردد كه تا حدي در جهت افزايش بار ترافيكي تأثيرگذار باشد. اما بازارهاي روز با استقرار در نقاط مناسب، با در نظر گرفتن شاخصهاي تأثيرگذار با اطلاعرساني مناسب در شعاع عملكردي خود ميتواند شهروندان را طبق برنامهاي منظم جذب نموده و بدين ترتيب مراجعين به بازار روز با توجه به معين بودن مقصد، در انتخاب بهترين مسير اختيار خواهند داشت. بديهي است به دليل اهيمت زمان، همچنان كه قبلاً به آن اشاره شد هر شهروند سعي در دسترسي به بازار روز از مسيرهايي با كمترين بار ترافيكي مينمايد. بنابراين بازار روز در مقايسه با ديگر بازارهاي ارائهكننده نيازهاي روزمره، در كاهش بار ترافيك از امتيازات خاصي برخوردار است.
شرايط نامناسب اقتصاد كشور به طور عام و كلان، اقتصاد خرد را نيز در دور باطلي گرفتار ساخته است. سطح بالاي قيمت طبعاً كاهش تقاضا را به دنبال دارد و طبق قانون كاهش تقاضا، كاهش قيمت را سبب ميگردد. اما امروزه در ايران افزايش قيمت و در همان حال كاهش سطح اقتصادي خانوارها بهطور عام هر چند كاهش تقاضا را به دنبال داشته است؛ اما در پي كاهش تقاضا، قيمت روندنزولي نداشته و در مواردي سير صعودي داشته است. چرا كه فروشندگان سعي مينمايند حداقل درآمد را داشته باشند، از اين رو كاهش درآمد ناشي از كاهش تقاضا را با افزايش قيمت جبران ميكند. با اين حال خريداران نيز ناچارند حداقل تقاضاي خود را برآورده سازند، بنابراين به نوعي به آنان اجحاف ميشود. با توجه به اهميت حقوق مصرفكننده و لزوم كنترل قيمتها، بازارهاي روز بهعنوان گزينهاي برتر مطرح گرديده است. اولويتگذاري غرفه در بازار روز به توليدكنندگان داده شده است تا بدينوسيله با كاهش تعداد واسطههاي غيرضروري از افزايش بيرويه قيمتها جلوگيري شود.
به دليل تمايل براي كسب موقعيتهاي مناسب، اهميت زمان را در زندگي روزانه بيش از پيش محرز ساخته است. از اين رو شهروندان درصدد صرف كمترين زمان براي تأمين نيازهاي روزمره خود ميباشند. بحران ترافيكي حاكم بر كلانشهرها خود مانعي در مسير صرفهجويي در زمان است. بنابراين تدبير اقداماتي كه بتواند موجبات بهرهوري وقت را سبب گردد ضروري است. در واقع صرف وقت بيش از حد در امور روزانه خود از عوامل مختلكننده سيستم زندگي اقتصادي و اجتماعي در يك كلانشهر است. به همين دليل است كه امروزه در كشورهاي توسعهيافته تأمين نياز روزمره در كمترين زمان ممكن مدنظر بوده و تمهيداتي به صورت خريد از مراكز فروش، خريد از طريق پست و خريد اينترنتي انديشيده شده است. اين روند در كشورهاي در حال توسعه كه ايران نيز از آن جمله است مراحل ابتدايي خود را ميگذراند. در همين حال به دليل عدم وجود زيربنا و ساختار مناسب دستيابي به اين مراحل به سختي امكانپذير است. توسعه فيزيكي شهر به صورت خودجوش باعث گرديده است كه توسعه بازارهاي روز از نظر فضاي مناسب جهت استقرار، با محدوديتهاي اساسي مواجه باشد و بسياري از نقاط مناسب تحت كاربريهاي مختلف و واحدهاي تجاري خصوصي قرار گرفته است. بنابراين دستيابي به مراحل نوين ارائه خدمات به شهروندان، گذر از مراحل ابتدايي و مياني را اجتنابناپذير ميسازد. البته لازم به ذكر است كه مراكز خريدي مانند بازارهاي روز از ديرباز با فرهنگ عاميانه سازگاري و ارتباط تنگاتنگي داشته و بسياري از شهرهاي كوچك و بزرگ داراي بازارهاي اصلي و بازارچههايي بودهاند. در مجموع بازارهاي روز از نظر زمان خريد، نزد يك شهروند گزينهاي برتر بوده و ميتوان با توسعه همهجانبه آن ضمن تأمين نيازمنديهاي شهروندان با كمترين هزينه بهخصوص از نظر وقت و قيمت در مديريت شهري، از آن به عنوان اهرمي در جهت حل برخي مسائل استفاده نمود.
اين رويه خود براي توليدكنندگان نيز فوايدي را دربر خواهد داشت.
چرا كه بخشي از منافع ناشي از خدمات واسطههاي مازاد، به آنان باز ميگردد. ضمن آنكه خريداران به خصوص در مورد كالاهايي چون مواد پروتئيني و فرآوردههاي گوشتي با اعتماد بيشتر به بازار روز مراجعه مينمايند. البته گاه ممكن است به دليل استقرار يك بازار روز در منطقهاي از شهر كه قشر ثروتمند در آن ساكنند، قيمت كالا براي خريداران اهميت چنداني نداشته باشد با اين حال كنترل قيمت بسته به نوع و كيفيت كالا در همه حال الزامي است. شايد بتوان گفت قيمت كمتر، از مهمترين عواملي است كه شهروندان آن را مدنظر داشته و در مراجعه به بازار روز در اولويت قرار ميدهند. به عنوان مثال بازار گوشت و لبنيات شهيد كامياب و زيرگذر پارك ملت در شهر مشهد توانسته است به دليل ارائه كالا با قيمت كمتر نسبت به سطح بازار، شهروندان را از نقاط دور به خود جذب نمايد. البته اين پديده در ابتدا نمود بيشتري داشته اما به تدريج قيمت برخي كالاها به قيمت بازار شهر نزديك گاه با آن برابري مينمايد. بدين ترتيب از تعداد متقاضيان بازارهاي مزبور نيز كاسته شده است. بازار مواد غذايي مصلي عليرغم ساختار غيرسازماني داراي چنين عملكردي است.
تراكم بالاي جمعيت در كلانشهرها به خودي خود عاملي بالقوه در جهت شيوع انواع آلودگي است. هر چند رعايت موازين بهداشتي مورد توجه مسئولان و شهروندان است اما متأسفانه گاه مواردي خاص، سلامت جسمي و به دنبال آن روحي و رواني را در شهر تهديد مينمايد. از اين جمله فروش مواد غذايي فاسدشده، ذبح دامهاي حرامگوشت و مكروه، مكرراً شهروندان را با نگرانيهايي مواجه ساخته است. از اين گذشته شيوع بيماريهاي دامي و ورود گوشتهاي آلوده پيش از اين، نوعي عدم اطمينان در شهروندان در خريد از واحدهاي تجاري پراكنده در سطح شهر به وجود آورده است و متعاقب آن توجه بيشتري به مراكز رسمي عرضه چنين محصولاتي از خود نشان دادهاند. چرا كه عموماً بر عرضه كالا در اين مراكز كنترل بهتري شده و به دليل ارائه توليدات به صورت مستقيم، احتمال آلودگي و عدم مرغوبيت به حداقل كاهش مييابد. از سوي ديگر شهروندان اين اطمينان را دارند كه در صورت بروز هرگونه مشكل از نظر مسائل بهداشتي ميتوانند آن را پيگيري نموده و اين امر خود فروشندگان را از ارائه كالاي نامرغوب برحذر ميدارد. فضاي عرضه محصولات و استقرار غرفهها نيز خود در جلب شهروندان بيتأثير نيست، چرا كه استقرار غرفههاي عرضه مواد غذايي در يك مكان و عدم ورود مشاغل آلاينده از جمله امتيازاتي است كه بازارهاي روز را از جايگاه برتري نسبت به ديگر بازارها برخوردار ميسازد.
كلانشهرها با توجه به شرايط خاص خود بهويژه در مراكز شهر، گذشته از آلودگي جسماني، آلودگي رواني شهروندان را نيز موجب ميگردند. ازدحام بيشتر جمعيت در مراكز شهري همواره استقرار واحدهاي ارائه نيازمنديها را موجب شده است. اين دو يعني ازدحام بيشتر جمعيت و تردد بيشتر به همراه ورود هر چه بيشتر واحدهاي تجاري يكديگر را تقويت نموده بهطوري كه به حد نهايي خود رسيده و در همان حال فشار رواني خاص را بر شهروندان وارد ميسازد. به عنوان مثال واحدهاي فروش ميوه و سبزيجات به همراه ساير واحدهاي فروش مواد غذايي در ميدان شهداي شهر مشهد همراه با جمعيت انبوه و ترافيك سنگين و آلودگي ناشي از آن، چه از نظر جسماني و چه رواني وضعيت بسيار نامناسبي را به وجود آورده است. البته عدم تناسب فضاي موجود در مركز شهر با حجم جمعيت و ترافيك و در كل بافت نامناسب نيز در اين امر تأثير قابل توجهي داشته است. در مقابل مراكز فروش از قبيل بازارهاي روز شهر مشهد به دليل محدوديت از نظر ورود غير به آن و با وجود سازماندهي مناسب نوعي آرامش را برقرار نموده است، بهگونهاي كه شهروند با طيب خاطر ضمن تهيه مايحتاج خود با فراغت از مشكلات مراكز و معابر اصلي شهر به آرامش خاصي دست يافته كه اين امر خود در فعاليتهاي روزانه ايشان بيتأثير نخواهد بود. البته تمامي بازارهاي روز داراي چنين شرايط مناسب از نظر فضاي محل استقرار نبوده و بعضاً به دليل محل نامناسب و يا سازماندهي و احداث فضاي نامناسب خود مشكلاتي را در بر دارد كه بعضاً سازمان مسئول اقدام به بازسازي و بهسازي آن نموده است.
يكي ديگر از امتيازات بازارهاي روز نسبت به بازار عمومي شهري، وجود برخي امكانات جهت رفاه بيشتر شهروندان است. در حال حاضر بازارهاي روز عموماً داراي مكان استراحت، سرويس بهداشتي و گاه فضاي سبز و محل بازي كودكان است. اين امكانات در بازارهاي عمومي شهري موجود نيست و به همين دليل شهروندان گاه در اين بازارها در برخورد با برخي مشكلات مستعصل مانده و جهت دستيابي به آن ناچار از طي مسافت و يا بازگشت به منزل ميباشند. در حالي كه بعضاً مايحتاج مورد نظر را نيز نميتوانند تأمين نمايند. چنين مشكلاتي خود بر زمان و ترافيك تأثير منفي ميگذارد. البته ممكن است اين موارد در برابر ساير مسائل مطروحه براي خريداران كمتر مطرح باشد.