به قلم : سمیرا بیژنی - کارشناس عمومی روانشناسی
تحریریه زندگی آنلاین : در این قسمت از مجموعه پانزده قسمتی شیوه فرزند پروری و تربیت صحیح، میخواهم با شما عزیزان در رابطه با احساس خود باوری در کودکان صحبت کنم. بسیاری از پدران و مادران با ابراز محبت بیش از اندازه به کودکان از آنها احساس خلاقیت و تفکر خویشتن محور را میگیرند و آنها را کودکانی خاموش با ذهنی منفعل پرورش میدهند. تحسین و تجیدهای پی در پی و بیریشه و بیاساس والدین کودکان را متوهم بار میآورد. گفتن مداوم سخنان اغراقآمیز به کودک (برای مثال به او بگویید که ملکه است، زیباتر از او در جهان نیست، هر چی تو بگی قبوله، در دنیا یک است و ...)، در آنها احساس گیجی و گنگی ایجاد میکند. آنها به مدرسه میروند و میخواهند خود را با دنیای بیرون از خانه مطابقت دهند، اما هیچ چیز دنیای بیرون از خانه برای آنها شباهتی به خانه و خانوادهشان ندارد. خانه کودک محلی گرم و صمیمی است، جایی که کودک احساس راحتی میکند، مادری که پروانهوار به دورش میگردد، هر چیزی را آماده مییابد و برای هر کار کرده یا نکرده خود تحسین میشنود و حتی گاهی برای اشتباهات خود نیز در صدد جبران نیست. این کودک در خانوادهای رویایی و غیرقابل باور و در جامعهای واقعی و ملموس زندگی میکند؛ دو دنیای متعارض با یکدیگر. هر چقدر تفاوت این دو محل تربیت کودک بیشتر شود، کودک آسیبپذیری بیشتری را متحمل خواهد شد. او در خانه به علت خطاهایی که انجام میدهد، مواخذه نمیشود، اما در مدرسه به علت ننوشتن تکالیف مواخذه خواهد شد. او در خانه همه چیز را مهیا میبیند، اما در مدرسه برای کوچکترین فعالیتی خود باید تلاش کند و به تنهایی قدم در مسیر جادویی دانش بگذارد.
اکثر والدین کودکان را نازپرورده بار میآورند، اما این کودکان باید به طرز صحیحی در جامعه فعلی خود در شهر و کشوری که زندگی میکنند، رشدی مثبت داشته باشند؛ جایی که محبتهای خانواده دیگر به وفور یافت نمیشود.
بیشتربخوانید:
چرایی گوشهگیری در کودکان
آیا به راستی کودکتان را برای رشد و بالندگی در جامعه واقعی بیرون از خانه آماده ساختهاید؟
کودکی که در خانه مدام از پدر و مادر پاسخ آری بشنود، تمام خواهش و دستوراتش تایید بشود، بر روی اشتباهاتش سرپوش گذاشته شود بدون آنکه آن اشتباه به او گوشزد شود یا از آن اشتباه درسی گرفته یا در صدد جبران آن برآمده باشد، کودکی که در خانه تحت حمایت بیچون و چرای پدر و مادر است، برای کارهای خود کوچکترین زحمتی نمیکشد و بسیار تمجید و تحسین میشنود، به وفور تایید شده و با او موافقت میشود، چنین کودکی در جامعه کارایی لازم را برای تبدیل شدن به یک فرد مستقل و با اراده نخواهد داشت.
کودکی که تلاش کردن را از خانواده شروع نموده و به این مهم عادت کرده است، میتواند در مدرسه و جامعه نیز رزم پولادین تلاش بر تن نماید و برای هر گونه خواستههای مثبت خود با تمام قوا تلاش کند و هرگز ناامید نشود.
من همیشه این جمله را به خانوادهها میگویم: «کودکی که در خانه امپراطور است، در جامعه بالاتر از یک دستیار معمولی نخواهد شد».
اما کودکی که در خانواده تلاش کردن برای فعالیتهای ریز و درشت را به خوبی یاد گرفته است، کودکی که در فضای علم و آگاهی تنفس کرده است، اگر مرتکب اشتباهی شده درس آن اشتباه را فراگرفته است، در مقابل افعال نادرست خود انتقاد مثبت و سازنده شنیده و در مقابل افعال درست و حسنهاش پاداش و تشویق دیده است، چنین کودکی در فضای مدرسه و جامعه نیز میتواند حضور پر ثمر و مثبتی داشته باشد، میتواند با شجاعت و شهامت تمام مراحل زندگی را پی در پی طی کند، به مدارج عالیه برسد و نام نیکی از خود به یادگار بگذارد.
بیشتر بخوانید:
نسخه تــقــویت اعتماد بــه نـفس کودکان ( بخش اول )
مقایسه بین دو کودک: کودکی با خانواده واقعی و کودکی در خانواده آرمانی
زمانی که کودک در خانواده واقعی رشد میکند و قد میکشد، بهتر میتواند خود را با جهان بیرون از خانواده هماهنگ کند، زیرا تفاوت چندانی نمیبیند. والدین او به خوبی خطرهای احتمالی زندگی در جامعه را به او توضیح دادهاند، به خوبی میداند اعتماد کردن به افراد ناشناس چه اندازه میتواند خطر آفرین باشد، با علم و آگاهی که والدین به او ارزانی داشته و تجربیاتی که منتقل کردهاند، به خوبی برای طی مراحل مدرسه و زندگی بیرون از خانه آماده است.
اما کودکی که در خانواده آرمانی بزرگ شده که توضیحاتی راجع به فضای واقعی بیرون از خانه داده نشده است، چنین کودکی با احساس ترس، دلهره و ضطراب که نشان از عدم آگاهی او است، قدم به دنیای بیرون از خانه گذاشته و دوران مدرسه و زندگی در جامعه را آغاز خواهد کرد و تبعات بسیاری را نیز در آینده و شخصیت او خواهد گذاشت.
اما برای جلوگیری از این سهلانگاری و اصول تربیت سالم و شیوه نوین فرزند پروری جهانی و فعالسازی شخصیت مثبت در کودکان از سنین پایین چهل تمرین عملی نوشتهام که در شماره بعدی و قسمت دوم این مجموعه به چاپ خواهد رسید. امیدوارم که از خواندن این قسمت لذت برده باشید.
تا دیداری دیگر بدرود
سبز بمانید و همچون بهار پر از طراوت
بیشتر بخوانید:
احترام به کودک؛ کلید فرزندپروری
والدین خوب چه ویژگیهایی دارند؟