Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 7 اردیبهشت 1403 - 15:00

1
مهر
بخشيدن يكديگر را ياد بگيريم!

بخشيدن يكديگر را ياد بگيريم!

بخشش می‌تواند برای كسانی كه مورد ستم، آزار، تجاوز و تخطی قرار گرفته‌اند، التیام بخش و مفید باشد و نقشی كلیدی و باارزش در صلح و هماهنگی بین مردم ایفا كند.

تحریریه ماهنامه بهار زندگی

 

بالاخره او را بخشیدم!
خواهش می‌كنم مرا ببخش!
برای بخشیدن هیچ وقت دیر نیست!
چرا مرا نمی بخشی؟!

همه ما در زندگی نظیر این جملات را شنیده یا گفته‌ایم؛ زیرا هیچ انسانی از خطا و اشتباه مبرا نیست. اما خوشبختانه در بیشتر مواقع خطا‌ها و اشتباهات با همه تبعات منفی كه ممكن است به دنبال داشته باشند، ما را آبدیده‌تر كرده و درس‌های ارزشمندی به ما می‌آموزند و از این نظر در زندگی ما نقش مهمی دارند. اگرچه نتایج مخرب و منفی بعضی از اشتباهات، تنها دامنگیر خود ما می‌شود، اما بسیاری از اشتباهات، در ارتباط با دیگران، یعنی در روابط بین فردی ما رخ می‌دهند و در نتیجه غیر از خود ما فرد یا افراد دیگری هم تحت تاثیر قرار می‌گیرند. گاه در این میان حقی ضایع می‌شود، دلی می‌شكند، ضرر مالی، معنوی یا جانی به دیگری وارد می‌آید، پیشرفت كسی متوقف یا مختل می‌‌گردد و یا ده‌ها نوع مشكل دیگر برای بقیه بوجود می‌آید. حتی اگر در ابتدا نسبت به مسائل و مشكلاتی كه برای دیگران درست كرده‌ایم بی‌اعتنا باشیم، سرانجام روزی می‌رسد كه متوجه خطاهای خود بشویم و در صدد جبران آنها برآییم. اما جبران هم همیشه كار آسانی نیست، چون بعضی چیزها را دیگر نمی‌توان جبران كرد و تنها كاری كه می‌توان كرد، این است كه لااقل مرهمی بر زخم دل طرف مقابل بگذاریم و كاری كنیم كه او از ته دل ما را ببخشد.
گفتیم، همه ما خواهی نخواهی در زندگی دچار خطا یا اشتباهاتی شده‌ایم. پس احتمالا در موقعیت‌هایی قرار گرفته ایم كه كسی را ببخشیم یا از كسی طلب بخشایش كنیم. وقتی در حالت دوم قرار می‌گیریم، یعنی درخواست بخشش می‌‌كنیم آرزو داریم طرف مقابل نه تنها ما را ببخشد، بلكه در كمیت و كیفیت محبت و رابطه‌ای كه با ما دارد نیز خللی ایجاد نشود. اما متاسفانه گاه پیش می‌آید كه این آرزو برآورده نمی‌شود؛ چرا كه اثر یا زخم بر جای مانده بیش از حد عمیق یا چركین شده است. در این حالت اغلب طرفی كه اشتباه كرده اصرار به بخشوده شدن دارد؛ در حالی كه تنها او نیست كه مشمول منفعت بخشایش خواهد شد. در واقع، اكثر ما گمان می‌كنیم كه بخشیدن دیگران، تنها به نفع آنهاست؛ در حالی كه این طور نیست و محققان دریافته‌اند كه بخشش بیش از دیگران برای خود فرد بخشنده التیام‌بخش است. در اینجا به نتایج تحقیقاتی در این زمینه اشاره می‌شود:
از دیدگاه آن رایت و همكارانش، هیچكس در زندگی‌اش از ترس و اضطراب به دور نیست؛ بنابراین هر كسی ممكن است در زندگی صدماتی را متحمل شود كه آثار منفی بعدی بر وی داشته باشد. 
بخشش می‌تواند برای كسانی كه مورد ستم، آزار، تجاوز و تخطی قرار گرفته‌اند، التیام بخش و مفید باشد و نقشی كلیدی و باارزش در صلح و هماهنگی بین مردم ایفا كند. در نتیجه بخشش، دردها و ‌آزارهای ناشی از ظلم كاهش می‌یابد و به این دردها و آزارها اجازه داده نمی‌شود كه به طور مداوم به شخص آسیب برسانند. در حقیقت، بخشش، تلاش فعالی است برای جایگزینی تفكرات بد با تفكرات خوب و جایگزین كردن خشم و تلخی با مهربانی و آرامش. همچنین، بخشش موجب چیرگی بر احساسات منفی مانند عصبانیت، تنفر، میل تلافی و مانند اینها و جایگزین كردن آنها با احساسات مثبتی مانند دلسوزی، خیرخواهی و حتی عشق می‌شود. 
آن رایت و همكارانش معتقدند، افرادی كه قربانی ظلم و آزار شده‌اند، برای بخشیدن شخص آزاردهنده چهار مرحله را طی می‌كنند تا آنها را ببخشند. البته هر یك از این مراحل چهارگانه شامل مراحل و بخش‌های كوچك‌تر هم هست كه فعلا به جزئیات آن نمی پردازیم: 
در مرحله اول یا مرحله كشف، قربانی از درد عاطفی كه در نتیجه رنجش ایجاد می‌شود، آگاه شده و در خود غیرعادلانه بودن رنجش و نیاز به تلافی را احساس می‌كند. 
مرحله دوم یا همان مرحله تصمیم‌گیری، زمانی است كه قربانی به منظور ترك تفكر تلافی جویانه یا منفی، تصمیم به بخشش فرد آزاردهنده می‌گیرد. 
در مرحله سوم، یعنی در مرحله عملی، قربانی درگیر مسأله بخشش فرد ظالم، ‌جنایتكار و متجاوز می‌شود. اغلب در این مرحله نیاز است كه قربانی داستان ظلم به خود را به صورت منطقی طرح كرده و به طور اخلاقی متعهد شود كه درد خود را از آزاری كه از متخلف احساس كرده است، فراموش كند. 
مرحله چهارم، مرحله نتیجه است. در این مرحله تمام این فرایندها فرد را به بهبود سلامت روانی هدایت می‌كند و اینجاست كه معجزه بخشش نمایان می‌شود؛ اینكه وقتی ما هدیه مهربانی و دلسوزی خود را به دیگران می‌دهیم، خودمان التیام پیدا می‌كنیم؛ به همین سادگی.

 

اما آیا به نظر شما ما بلدیم یكدیگر را ببخشیم؟
فرید من در تز دكترای خود چنین نتیجه‌گیری كرده كه بیشتر مردم نیاز دارند بخشش را بیاموزند تا بتوانند همدیگر را ببخشند. اما چرا این یادگیری مهم است؟
دسموند عقیده دارد كه بدون بخشش در ما تنفر به وجود می‌آید؛ تنفری كه تبدیل به خصومت و عصبانیت می‌شود و به تدریج سلامتی را از بین می‌برد.
بخشش یك نیاز حیاتی و مطلق برای ادامه حیات بشریت است. همچنین، آن رایت معتقد است كه مهمترین فواید روانی حاصل از بخشش، كاهش عصبانیت و تنفر، افزایش احساس عشق و پیشرفت در كنترل عصبانیت و ظرفیت‌پذیری برای اعتماد، آزاد شدن از كنترل افراد و حوادث گذشته، بهبود الگوی خواب، ‌اعتماد به نفس زیادتر در روابط، پیشرفت در كارایی و حل پیامدهای جسمانی و بیماری‌هایی است كه به وسیله تنفر به وجود می‌آید. با توجه به این نتایج، می‌خواهم نبخشیدن طرف مقابل را به بندی نامرئی تشبیه كنم كه به گردن طرف مقابل می‌اندازیم. درست است كه این بند به مرورگردن او را به درد آورده و حتی زخم خواهد كرد، اما خود ما را هم تا آخر عمر به او می‌بندد و اگر تعداد نبخشیدن‌ها زیاد باشد، درست مثل این است كه از جهت‌های گوناگون به جاهای مختلفی بسته شده و این طرف و آن طرف كشیده می‌شویم. پس خود ما نیز از تبعات به بند كشیدن دیگران مصون نمی‌مانیم! بهترین راه این است كه دست و پا و بال و پرمان را هر چه زودتر آزاد كنیم. با نبخشیدن دیگران، پرواز و رهایی، آزاد زیستن و آزادانه پر گشودن برای خودمان هم سخت می‌شود. 

 

برچسب ها: فواید بخشیدن، بخشش، روابط بین افراد، طلب بخشایش، بخشیدن دیگران تعداد بازديد: 1018 تعداد نظرات: 0

نظر شما در مورد این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز