Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 2 آذر 1403 - 02:21

16
اسفند
زنان؛ قربانیان خشونت و آزار جنسی

زنان؛ قربانیان خشونت و آزار جنسی

در مقابل انتقاداتم نسبت به مسائل زنان در محیط کار می‌خواست دلداریم بدهد و بگوید شرایط خیلی بهتر شده است، نگاهش را به چشمانم دوخته بود، با هیجان تند و تند می‌گفت: وقتی شرکت به این دفتر منتقل شد

به قلم : سهیلا طائی - کارشناس امور اجتماعی

 

تحریریه زندگی آنلاین : در مقابل انتقاداتم نسبت به مسائل زنان در محیط کار می‌خواست دلداریم بدهد و بگوید شرایط خیلی بهتر شده است، نگاهش را به چشمانم دوخته بود، با هیجان تند و تند می‌گفت: وقتی شرکت به این دفتر منتقل شد، ساختمان نیمه‌کاره بود حتی توالت نداشت و برای استفاده از سرویس بهداشتی باید به پارک روبه روی ساختمان می‌رفتیم. گفتم: واقعاً؟ گفت: اینکه چیزی نیست ساختمان قبلی شرکت تقریباً مخروبه بود آن‌قدر ناامن بود که به زنان اجازه اضافه‌کاری نمی‌دادند و بلافاصله پس از اتمام ساعت کاری باید ساختمان را ترک می‌کردیم، با یک شیطنت خاص گفت: چه ها که شاهد نبودم در این 25 سال خدمتم ...

بله! داستان‌همیشگی ناامنی و یا بدتر از آن احساس ناامنی در محل کار همواره یک بخش جدانشدنی از روح و روان زنان شاغل بوده است؛ در این مطلب سعی می‌کنم راهکارهایی را برای زنان عنوان کنم که امنیت خود در محیط کارشان را بالاتر ببرند.

 بیشتربخوانید:

علت اصلی خشونت فیزیکی مردان علیه زنان چیست؟

 

 

خشونت:

به اعتقاد کارشناسان دو عامل در محیط کار سبب ناامن شدن فضای کار برای زنان شده و یا احساس ناامنی را در آن‌ها ایجاد می‌کند؛ اولی که بسیار متداول‌تر است خشونت و تبعیض است و دومی که در مورد آن اختلاف‌نظرهای بسیاری وجود دارد آزار جنسی و یا جنسیتی است.

خشونت در دنیای کار، اغلب مبتنی بر روابط نامتوازن قدرت است. سازمان بین‌المللی کار در مورد زمینه‌های بروز خشونت همچون کارگران خانگی، مردم بومی، نیروی کار کودک، کارگران روستایی و کارگران مهاجر استانداردهای قابل‌تأملی دارد. این سازمان با توجه به ملاحظات ساختاری مقررشده، سازمان‌های مربوط به کارگران و کارفرمایان و وزرای ذی‌ربط را در این رابطه مسئول و پاسخ‌گو می‌داند.

بنا بر برخی پژوهش‌های انجام‌گرفته، زنان فعال در حوزه فعالیت‌های مربوط به هتل‌ها و امور کتریگ و توریسم که ۶۰ تا ۷۰ درصد شاغلین در این امور را تشکیل می‌دهند، و زنان غیرحرفه‌ای یا نیمه‌حرفه‌ای شاغل در مشاغل آسیب‌پذیر که به‌احتمال بیشتر در معرض شرایط نامطلوب کار هستند، خشونت را بیش از سایر گروه‌های اجتماع تجربه می‌کنند. این در حالی است که به نظر می‌رسد در ایران بیشتر در شرکت‌های خصوصی کوچک، تولیدی‌ها، پرستاری از کودک و سالمند و در کل شغل‌هایی که در خانه کارفرما وجود دارد بیشتر است.

نکته قابل‌تأمل آنکه بسیاری از افراد شاغل در این حرفه‌ها افراد کم‌سواد و یا از گروه‌های آسیب‌پذیر نظیر جوانان، زنان سرپرست خانواده، مهاجران و اعضای گروه‌های اقلیت نژادی هستند و البته این کارگران نیاز به حمایت‌های بیشتر دارند تا حقوق اولیه‌ آن‌ها نقض نشود. با توجه به آمار بالای اقسام خشونت علیه زنان؛ خصوصاً اذیت و آزارهای جنسی به‌عنوان یکی از مصادیق نقض سلامت و امنیت در محیط کار و تحصیل در کشورهای مختلف جهان ازجمله کشورهای اروپایی و آمریکا، مهم‌ترین اقدام، ارائه راهبردهای پیشگیرانه است که البته تا حدود زیادی مغفول مانده است. همچنین اشتغال بالای زنان در مشاغل آسیب‌پذیر و نیز در بخش خدمات خود از زمینه‌های بروز چنین تخلفاتی بوده که مستلزم ارائه حمایت‌های همه‌جانبه از سوی دولت‌ها است و به‌طور خاص باید زنان سرپرست خانوار و زنان و دختران بی‌سرپرست را شامل شود. خشونت و اضطراب که از محیط کار به زنان منتقل می‌شود، عمدتاً لطمات روانی یا فیزیکی برای زنان ایجاد می‌کند. زنانی که با این مسئله مواجه می‌شوند، به مشکلاتی مانند بدبینی، اضطراب، افسردگی، خشم، احساس بی‌ارزشی، کاهش اعتمادبه‌نفس، ترس از ورود به عرصه‌های جدید، مشکلات خواب و بیماری‌های جسمانی دچار می‌شوند.

علاوه بر این‌ها بازده کار کاهش می‌یابد. چه‌بسا بعد از مدتی، بیکار شدن به دلیل این مسئله، مشکلات زندگی بیشتر می‌شود.

 بیشتربخوانید:

خشونت زنان علیه مردان واقعیتی خاموش

 

 

 

آزار جنسی

سازمان جهانی کار یک معیار مشخص را برای آزار جنسی مطرح می‌کند و آن ناخواسته بودن این رفتار است، بنابراین هرگونه رفتار ناخواسته‌ای که باعث شود یک انسان در محیط کار به سبب جنسیت خود مورد تحقیر قرار گیرد، مشمول آزار جنسی است.

آزار جنسی لزوماً به معنای تعرض جنسی فیزیکی نیست، بلکه به هر نوع رفتاری از جانب مرد که بار جنسی داشته باشد و زن راضی به دریافت آن نباشد، گفته می‌شود. برای مثال نگاه‌های چشم چرانانه، به کار بردن کلماتی که به شریک جنسی گفته می‌شوند، تمایل برای دوست شدن و تقاضای صریح رابطه جنسی از نمونه‌های شایع این مسئله است.

 آزار جنسی مستقیماً با اعصاب و روان زنان در ارتباط است و می‌تواند اثرات منفی زیادی به آن‌ها وارد نماید. به‌طوری‌که هر چه شدت این آزار و اذیت‌ها افزایش یابد، اثرات منفی آن نیز بیشتر آشکار خواهد شد. افسردگی، وسواس، داشتن خواب ناآرام، از دست رفتن اشتها، کاهش و یا افزایش وزن و سردرد از بارزترین اثرات منفی آزارهای جنسی به شمار می‌روند. مزاحم جنسی لزوماً همکار شما نیست، می‌تواند مشتری، کارمند، کارگر و یا مدیر باشد. بر اساس قوانین جهانی کار، کارفرما موظف است تا برای کارمندان خود محیطی ایمن فراهم کند. بنابراین درصورتی‌که هر شخصی در محیط کاری، مورد آزار جنسی در هر شکلی قرار بگیرد، می‌تواند با توجه به قوانین موجود در این رابطه به مراجع ذی‌صلاح مراجعه نماید.

برای کاهش هرچه بیشتر آزار جنسی کارشناسان توصیه‌هایی به زنان دارند: بدون پرس و جوی کافی درباره فضای کار، همکاران و ... وارد آن کار نشوید. با تعیین حریم خصوصی تا حد زیادی جلوی احتمال آزار جنسی خود را بگیرید؛ وقتی برای رفتار و گفتار خود در محل کارتان قوانینی را تعیین می‌کنید و به آن‌ها پای بند می‌مانید، به زبان بی‌زبانی به اطرافیان می‌گویید که اجازه هر رفتاری را به آن‌ها نمی‌دهید.

هرقدر این دیوار مستحکم‌تر باشد، مزاحمان بیشتری قید عبور از آن را خواهند زد و درنتیجه امنیت و آرامش بیشتر خواهد شد. همچنین مهارت‌های شغلی‌تان را افزایش دهید. تحقیقات نشان می‌دهد، زنانی که در رتبه‌های پایین‌تر شغلی کار می‌کنند، بیش از زنانی که مشاغل بالاتری دارند، مورد آزار روسا و همکاران قرار می‌گیرند.

به‌بیان‌دیگر، افزایش مهارت‌های روانی، ارتباطی و اجتماعی به کاهش احتمال آزار کمک می‌کند. وقتی یاد می‌گیرید منفعل نباشید، خوب و مؤثر رفتار کنید و درست ارتباط برقرار کنید، می‌توانید با آرامش بیشتر و به مدت طولانی‌تر در کارتان باقی بمانید.

 بیشتربخوانید:

انواع خشونت علیه زنان

 

 

 

کارشناسان چه می‌گویند؟

کارشناسان متفق‌القول می‌گویند این وضعیت در همه کشورهای جهان شایع است و نمی‌توان آن را به ایران تعمیم داد و اصلی‌ترین مساله در مورد این وضعیت عدم آموزش، نبود فرهنگ‌سازمانی و نبود قوانین محکم و محدودکننده برای آزار گران است. به اعتقاد کارشناسان مدیریت بحث آزار جنسی زنان در محیط کار به آموزش نیاز دارد بنابراین این‌یک چرخه است که هم آزارگر و هم آزاردیده باید آموزش ببینند، بنابراین ما نیازمند یک آگاهی جمعی هستیم؛ زنان در این مورد آموزش ندیده‌اند که به سو استفاده‌ نه بگویند و مهارت‌هایی برای دفاع از خود و پیگیری ماجرا ندارند، ترس از بی‌آبرو شدن باعث شده است در جهان از تعداد موارد افشای آزار جنسی تنها نوک یک کوه یخ مشخص باشد و موارد متعددی مخفی بمانند چراکه علتش چسباندن انگ اجتماعی به قربانی، طردشدگی او از طرف خانواده و اطرافیان و از دست دادن موقعیت‌های مختلف است.

محمد شریف استاد دانشگاه درباره امنیت اجتماعی زنان می‌گوید: در نظام‌های حقوقی، زمانی كه صحبت از امنیت می‌شود منظور امنیت مردم است. روش‌های حقوقی، ساختارهای تشكیلاتی حكومت همگی به‌گونه‌ای ترسیم می‌شود كه نتیجه كار امنیت جامعه باشد. در این وضعیت و نگرش، مقوله امنیت زنان مثل امنیت كودكان و سایر اقشاری كه به لحاظ شغل و حرفه‌شان در معرض خطرات اجتماعی قرار می‌گیرند مهم است. پیشینه اجتماعی ما نشان می‌دهد كه امنیت زنان در این نظام امنیتی درست در جامعه ترسیم نشده و در مواردی هم كه پایگاه حقوقی ترسیم‌شده‌ای از امنیت اجتماعی زنان وجود دارد، درست اجرا نمی‌شود. این نقیصه یك علت كلی دارد و آن‌هم محدود شدن مفهوم امنیت به امنیت حكومت است، نه امنیت جامعه. وی نقض امنیت زنان در جامعه را در وهله اول میراث تلقی غلط از امنیت می‌داند و می‌گوید: وضعیت زنان تحت تأثیر کاستی‌های دیگری هم هست كه امنیت آن‌ها را تا حد یك فاجعه بالا می‌برد كه معلول و عوامل آن جامعه‌شناختی و اقتصادی است. زنان جامعه ما قربانیان بی‌دفاع ناهنجاری اقتصادی جامعه هستند و چون امنیت زنان به‌طور خاص جایگاهی در نظام تأمینی كشور ما ندارد، زنان مجبورند به‌گونه‌ای با این معضل مبارزه كنند و در بیشتر مواقع برنده این بازی نیستند.

در اکثر موارد به علت اینکه آزارها در حریم خصوصی رخ می‌دهند اثباتش با مشکل مواجه می‌شود و حرف قربانی شنیده نمی‌شود، همچنین این آزارها در محیط‌های کار به‌ علت وجود روابط نامتوازن قدرت در بین زنان و مردان در مشاغل، کم‌تر افشا می‌شود. در این میان سیاست‌گذاران و در رأس آن حاکمیت باید با فرصت‌های شغلی برابر برای زنان و مردان و نظارت دقیق و شفاف بر اعمال مردانی که در موقعیت برتر و بالاتر قرار دارند این امکان را برای زنان فراهم کند تا بدون ترس مشکل خود را به نهاد نظارتی بیان کنند. همچنین مجموعه نظارتی بر روابط مردان باید خارج از کنترل شخص دارای قدرت باشد تا نظارتی عادلانه انجام شود، پلیس هم در مواردی که آزار جنسی توأم با خشونت رخ می‌دهد باید نقش حمایت‌گرانه از قربانی داشته باشد تا قربانیان بتوانند از کمک‌های او به‌عنوان یک پناهگاه استفاده کنند. همچنین یک‌نهاد برای كنترل مؤسساتی به‌عنوان کاریابیان برای منشی گیری، پرستار بچه، كار زنان در خانه باید ایجاد شود تا متولی امر و پاسخگوی حمایت از آنان باشد، و با توجه به اینكه بسیاری از زنان به كار در اجتماع علاقه دارند و شرایط اقتصادی مزید بر علت است لذا لازم است مؤسسات مذكور، با آگاهی و شناخت كامل زنان را به كارفرمایان معرفی كنند. از سوی دیگر وضعیت زنان مطلقه در این خصوص بسیار اسفناک تر است. غالباً وقتی زنی از همسرش جدا می‌شود، در خانه پدر و برادر جایی ندارد، برای حمایت ازاین‌گونه زنان كه بسیاری از آنان در این‌گونه مشاغل با هتك حرمت مواجه می‌شوند و برای حفظ آبروی خود حتی شكایتی به هیچ مرجعی نمی‌کنند، چه نهادی باید پناهگاه او باشد؟ مؤسساتی كه كارمندان را می‌فرستند لازم است هم خود آموزش ببینند و هم آموزش دهند. در این میان تعهدات لازم اخلاقی و مالی نه‌فقط از متقاضی كار بلكه از كارفرما نیز حاصل شود.

برچسب ها: زنان، حقوق زنان، خشونت علیه زنان، آزار جنسی، برابری جنسیتی، جامعه، سهیلا طائی تعداد بازديد: 344 تعداد نظرات: 0

نظر شما درباره این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز