تحریریه زندگی آنلاین : برای اولین بار از او استقبال شد؛ آنقدر هیجانزده بود که چند حس را بهراحتی میشد از چهرهاش خواند: شادی، افتخار، غرور. میشد فهمید تمام تلاشهایشان به چشم بر هم زدنی از جلوی چشمانش گذشتند، هر چند که عظمت موفقیت و درخشش او در سایه قهرمانی حسن یزدانی چندان به چشم نیامد، اما حداقل برای اولین بار آنگونه که شایسته بود به استقبالش رفتند.
«گلاره ناظمی» داور بینالمللی فوتسال نماینده داوری ایران در مسابقات جام جهانی 2021 لیتوانی، بارها بازیهای جام جهانی را سوت زده اما هرگز به اندازه داوران مرد موفق دیده نشده است...
در ایران اگر دیدید زنی ورزشکار پرچم ایران را در جهان به اهتزاز درآورده، اگر دیدید در یک تورنمنت درخشیده، ایستاده برایش کف بزنید چرا که او از هزاران مانع گذشته، با هزاران مشکل جنگیده و هزاران بار بیشتر از مردان برای رسیدن به موفقیت تلاش کرده است؛ او در یک جدال نابرابر پیروز شده است!
این گزارش سعی دارد مشکلات زنانی که بهصورت حرفهای ورزش میکنند را بررسی کند؛ وقتی صحبت از ورزشکار حرفهای میشود، منظور کسی است که ورزش را بهعنوان شغل و حرفه خود انتخاب کرده است. او باید نکات مرتبط به حرفهای بودن را رعایت کند، و حاکمیت نیز باید شرایط و امکانات حرفهای بودن او را فراهم کند. اما زنانی که بهصورت حرفهای ورزش میکنند با مشکلات بسیاری دست به گریبانند؛ آنها با چالشهایی متفاوت از مردان روبرو هستند که در این نوشته به چند مورد آن اشاره میشود.
امیدواریم با بیان مسائل و مشکلات آنان متولیان امر ورزش، زنان را جدی بگیرند و زمینه را برای بروز و ظهور استعداد آنها هموار کنند تا آنها بدون دغدغه به موفقیت فکر کنند نه اینکه تمام مدت با شرایط و مشکلات بجنگند و آخر سر تسلیم شده و برای همیشه ترک دیار کنند.
بیشتربخوانید:
نگاهی به موانع حضور فعال زنان در ورزش
مدیریت غیر ورزشیها در ورزش
از وزیر ورزش گرفته تا رئیس فدراسیونهای ورزشی عمدتاً از طریق لابیهای سیاسی انتخاب میشوند و بسیار معدود دیده شده که پیشکسوت یک ورزش در زمان بازنشستگی در سمتهای مدیریتی فدراسیون خود قرار بگیرد. در این میان نقش مردها هم بسیار پر رنگ است و آنگونه که ورزشکاران زن میگویند عمدتاً در هر مسابقهای تعدادی مرد با عناوین مختلف آنها را همراهی میکنند و همواره دخالت مردان در ورزشهای زنان مشهود و پررنگ است.
درک زنانگی و نقش مادری
انتقاد دیگر ورزشکاران زن مسائل مربوط به جنسیت آنهاست و نیز طبعیت آنها برای فرزندآوری. بسیاری از مردان با ورزش همسرانشان مخالفت میکنند چرا که اعتقاد دارند زنان برای حضور در مسابقات و انجام تمرینات سخت حاضر به فرزندآوری نمیشوند. مساله بعدی به مسائل پس از زایمان بر میگردد چرا که ریکاوری و بازگشت به شرایط جسمانی پیش از بارداری زمانبر بوده و سبب میشود که آنها از چندین مسابقه مهم جا بمانند. همچنین مساله مهمتر شرکت در اردوهای ورزشی است که برای مادران ورزشکار که فرزند کوچک دارند با چالش همراه است و آنها در بسیاری از موارد مجبور هستند فرزندان خود را به مادر یا پرستار بسپارند که مسابقه را از دست ندهند بااینحال استرس و اضطراب ناشی از دوری فرزند بر عملکرد آنها تأثیر میگذارد؛ به نظر میرسد اما مشکل اصلی این موارد نیست، مشکل اصلی عدم درک خانواده و مسئولان ورزشی است که به زنان حق انتخاب نمیدهد، بهخصوص در جامعه سنتی ما نه تنها خانواده بلکه اجتماع هم انتظار دارد که زن ورزشکار در بین دوراهی انتخاب مادری و ورزش، مادری را برگزیند و چنانچه بخواهد در کنار نقش مادری، ورزش حرفهای خود را هم ادامه بدهد معمولاً از هیچ حمایتی برخوردار نیست و باید بار این دو مسئولیت را بهتنهایی به دوش بکشد. البته آنگونه که عمدتاً در جامعه شاهد آن هستیم بارداری مساوی است با اتمام عمر ورزشی یک زن!
بیشتربخوانید:
حمایت تمام قد دولت از سازمانهای مردم نهاد
پوشش و اجازه همسر
دو مشکل اساسی که زنان ما برای شرکت در مسابقات خارجی با آن مواجه هستند مساله پوشش و مساله اجازه همسر است، در بسیاری از مسابقات حق حضور زنان مسلمان باحجاب به رسمیت شناختهشده و حجاب زن ورزشکار ازجمله مواردی است که با جنگیدن سخت بهدستآمده، هر چند که این حق هنوز بهصورت کامل پذیرفته نشده اما در بسیاری از موارد زنان مسلمان با حجاب در مسابقات شرکت میکنند، اما مساله اصلی زنان ورزشکار ما نبود طراحی مناسب برای لباس ورزش زنان محجبه است، زنان به لباسی برای ورزش نیاز دارند که ضمن پوشاندن مو و بدن خود، بتوانند بهراحتی حرکت کنند، نفس بکشند و فنون خاص خود را اجرا نمایند؛ مسالهای که چندان مورد توجه قرار نگرفته و کیفیت پارچه و طراحی لباسهای ورزشکاران برای حضور در میادین جهانی چنگی به دل نمیزند.
در این میان هر از چند گاهی حضور زنان ورزشکار کشورمان در مسابقات بینالمللی به دلیل عدم رضایت همسر لغو میشود و این معضل به صدر اخبار میآید؛ همان روز از اصلاح قانون سخن گفته میشود. اما تا به امروز قانون که اصلاح نشده هیچ، چندین ورزشکار زن در جمعهای ورزشی از باج دادن به همسرانشان برای دریافت مجوز حضور در مسابقات گفتهاند.
بر اساس بند (۳) ماده (۱۸) قانون گذرنامه، صدور گذرنامه برای زنان شوهردار منوط به موافقت کتبی شوهر است، موضوعی که موجب میشود گاهی مردان از آن بهعنوان ابزاری برای فشار بر زوجه استفاده نمایند تا وی را در ازای موافقت یا عدم موافقت با خروج وی از کشور، ملزم به انجام یا عدم انجام کاری نماید یا از این حق قانونی با عنوان اهرمی برای ایذاء و آزار زوجه استفاده کنند، مسئلهای که مغایر با هدف کلان قانونگذار در تکریم و حمایت از جایگاه زن بهعنوان همسر و جایگاه زن بهعنوان مادر است. ضمن آنکه بر مبنای ماده (۱۹) قانون گذرنامه، شوهر این اختیار قانونی را دارد تا بعد از اعلام رضایت به خروج زن از کشور و بعد از صدور و یا تمدید گذرنامه، از اجازه خود عدول کرده و مانع خروج زن از کشور شود و به این صورت و با سوءاستفاده از حق قانونی خود، زن را در دور باطل گرفتار نماید. بنابراین و نظر به ضرورت انسداد هر نوع امکان سوءاستفاده از این حق قانونی زوج، استیفای حقوق شرعی و قانونی زنان و تحکیم بنیان خانواده و استواری روابط خانوادگی، معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری بهمنظور برونرفت از مشکلات قانونی پیش روی زنان متأهل در صدور گذرنامه و خروج از کشور، لايحه اصلاح بند (۳) ماده (۱۸) قانون گذرنامه و الحاق (۵) تبصره به مواد (۱۸ و ۱۹) آن را درخصوص اصلاح ضوابط مربوط به اجازه زوج در صدور گذرنامه زوجه به هیئت دولت ارائه نموده است. البته این پیشنویس قانونی مراحل بررسی خود را در کمیسیون لوایح هیئت دولت طی میکند.
رابطه مستقیم سانسور و اسپانسر در نبود بودجه
چنانچه یک تیم از زنان در یک کشور و یک تیم از مردان در کشوری دیگر در یک بازه زمانی مسابقه داشته باشند، صداوسیما بدون آنکه جلسه همفکری و مشورت تشکیل دهد و اصلاً بدون آنکه به مخاطبان ورزش زنان فکر کند، مسابقه مردان را پخش میکند، حتی اگر مسابقه همزمانی وجود نداشته باشد در مهمترین و حساسترین مسابقات ورزشی زنان کشورمان کمتر دیده شده که به صورت زنده از شبکههای صداوسیما ورزش زنان گزارش شود، این را هم در نظر داشته باشید که عمده تیمهای ورزشی زنان اسپانسر ندارند چرا که دیده نمیشوند و اسپانسرینگ را منوط به پخش زنده مسابقات از تلویزیون میکنند، اما صداوسیما زیر بار پخش مسابقات زنان نمیرود و اینجاست که آنها در بسیاری از مواقع با هزینه شخصی خود در این مسابقات شرکت میکنند، از سوی دیگر فدراسیونها هم بودجه ناچیزی به ورزش زنان اختصاص میدهند که کفاف حضور در یک مسابقه سطح بالا را نمیدهد ازاینرو زنان بین دو راهی انصراف و پرداخت هزینه از جیب خود میمانند و اگر انتخاب کنند که در مسابقه شرکت داشته باشند باید هزینه محل تمرین، لباس مناسب، تغذیه، نیازهای درمانی و مواردی از این دست را شخصاً بر عهده بگیرند. بماند که دستمزد زنانی که به صورت حرفهای ورزش میکنند هیچ سنخیتی با ورزشکاران مرد ندارد و باید در جهت برطرف کردن این معضل بودجه مناسبی به ورزش زنان اختصاص داده شود تا از این محل نه تنها هزینههای ورزشکاران پرداخت شود بلکه دستمزد درخورشان آنها نیز برایشان در نظر گرفته شود در این میان با رشد ورزش زنان پیدا کردن اسپانسر برای مسابقات آنها راحتتر خواهد بود و چنانچه مسابقات آنها از شبکههای سراسری پخش شود اسپانسرها خود درخواست همکاری به فدراسیونها را میدهند.
کلام آخر
آنچه مسلم است زنان 50 درصد جوامع را تشکیل میدهند پس نادیده گرفتن آنها، نادیده گرفتن بخش بزرگی از جامعه است حال آنکه بسیاری از پیشرفتهای بشری از تلاشهای آنان نشات گرفته است؛
در این میان حضور و فعالیت زنان در ورزش نه تنها نسلی از زنان سرزنده و موفق را پرورش میدهد بلکه شاهد فرزندانی از این مادران خواهیم بود که نام ایران را زنده کرده و آوازه آن را به سراسر جهان میبرند؛ تقویت و حمایت از زنان همواره یکی از ابزارهای قوی، در کاهش بزه و ناهنجاری اجتماعی بوده است. در این میان لازم است زنان ورزشکار قدرتمند و موفق تربیت شوند. برای رسیدن به این هدف باید شرایط و امکانات برای ورزش به مثابه یک شغل فراهم باشد. چالشهای جنسیتی و تبعیض از میان برداشته شده و مسئولان از کنار افتخارآفرینی زنان بهراحتی عبور نکنند؛ پتانسیل، استعداد و توان ورزشکاران زن را جدی گرفته و ارتقا بدهند تا آنها با رشد خود به افتخارات ملی ما بیفزایند.