بازاريابي و عرضه يكي از مهمترين عوامل تعيينكننده موفقيت هر فعاليت زراعي، همچون كاشت ميوهجات و سبزيجات است و تماميعمليات و تصميمات اتخاذشده از سوي توليدكنندگان و پرورشدهندگان محصولات کشاورزی را شامل ميشود. اين تصميمات از تعيين سود آورترين ميوه جات براي توليد تا تصميمگيري پيرامون نحوه تحويل مؤثر و مقرون به صرفه محصول به خريداران در عین حفظ كيفيت محصول را شامل ميشوند. برخلاف تصور عموم، بازاريابي پس از توليد محصول آغاز نميشود، بلكه بايد پيشنهادات بازاريابي پيش از توليد (برداشت)، مورد توجه قرار گيرد.
بازاريابي و عرضه مستقيمِ از كشاورز به مشتري يا به عبارت ديگر از توليد به مصرف، شامل هر روشي است كه توسط آن كشاورزان محصولات خود را به طور مستقيم به مشتري ميفروشند. توجيه تأسيس يك بازار عرضه مستقيم (از توليد به مصرف) در آغاز بر مبنای تمايل فروشنده به افزايش مقدار برگشت مالي از توليدات زمينش ميباشد. اين فرصت براي برگشت سود افزايشيافته ريشه در دو عامل دارد:
1- فرصت كاهش هزينههاي بازاريابي (و كسب سود) كه مربوط به واسطهها در زنجيره توزيع و عرضه ميباشد.
2- تمايل مشتري به خريد سبزيجات و ميوه جات تازه تر، رسيده تر و با كيفيت بالاتر (حتي با پرداخت بيشتر از مقدار واقعي).
تركيب اين دو عامل، غالباً سود خالص برگشتي بسيار بيشتري براي توليدكننده به همراه دارد.
در صورتي كه توليدكنندگان خود خردهفروشي كنند، ميتوانند محصولات خود را با قيمتي برابر يا كمي بالاتر از قيمت عرضه در فروشگاهها بفروشند و ديگر نيازي به پرداخت هزينه خدمات عمدهفروشي و خردهفروشي نخواهد بود. گذر از واسطهها موجب ميشود توليدكنندگان درصد بالاتري از قيمت موادغذايي خريداريشده توسط مشتريان دريافت كنند و بنابراين به ازاي هر واحد فروش سود بيشتري به دست آورند. اما، چنانچه كشاورز بخواهد توليداتش را به قيمت خردهفروشيها بفروشد، لازم است خدمات مشابهي كه مشتريان از ساير خردهفروشيها و عمده فروشيها انتظار دارند، ارائه دهد. قيمتي را كه مشتريان در خردهفروشي در ازاي خريد محصول ميپردازند، عموماً شامل هزينههاي توليد، درجهبندي، بستهبندي، حمل و نقل، عمدهفروشي و فروش به صورت جزئي است. براي دريافت سود خالص بيشتر، توليدكنندگان بايد خدمات بازاريابي را با هزينه پايينتر فراهم آورده، خدماتي ارائه نمايند كه در ساير فروشگاهها وجود نداشته باشد و يا خدمات غيرضروري معيني را حذف كنند.
عرضه مستقيم حتي ممكن است براي محصولاتي كه خصوصيات مورد نظر خريداران تجاري بزرگ را برآورده نميسازند، بازار فروش ايجاد كند. گاهي اوقات مشتريان فروشگاههاي عرضه مستقيم، محصولاتي را ميپسندند كه از نظر اندازه، سپري كردن دوران تكامل رشد، ظاهر، حجم و درجهبندي متفاوت از استانداردهاي تجاري باشند. براي مثال، گوجهفرنگي كه كاملاً رسيده باشد، ممكن است براي سوپر ماركتها كه مدت زمان نگهداري برايشان مهم است، خوشايند نباشد، اما دقيقاً همان چيزي است كه يك مشتري فروشگاه عرضه مستقيم براي كنسروسازي لازم دارد.
زمينداران كوچك ممكن است دريابند كه بازاريابي و عرضه مستقيم هنگاميكه حجم توليد محصول يا تنوع انتخاب آن براي جلب نظر شركتهاي فرآوري بزرگ و يا خريداران تجاري جزئي كافي نيست، منجر به درآمد بيشتري ميشود. بنابراين، بازاريابي و عرضه مستقيم تنها راه باقيمانده براي كشاورزان خرده پاست. تعداد قابل ملاحظهاي از توليدكنندگان از كانالهاي عرضه مستقيم براي افزايش ميزان فروش به عمدهفروشان، خردهفروشان و صاحبان صنايع فرآوري استفاده ميكنند تا از اين طريق خطرات تكيه بر يك كانال فروش را كاهش دهند.
هرچند كه درآمد اضافي اولين عامل انگيزش براي عرضه مستقيم ميباشد، اما چند عامل ديگر نيز بر اين تصميم تاثير ميگذارد. انعطافپذيري و ورود آسان به بازار عرضه مستقيم، هر كسي را كه چند جريب زمين و مقداري علاقه داشته باشد، را قادر ميسازد تا در اين فعاليت شركت كند. بسياري از توليدكنندگان طرفدار عرضه مستقيم، به ويژه برداشت توسط مشتري (Pick-your-own) هستند، زيرا نياز به كارگر براي انجام عمليات برداشت، درجهبندي، طبقهبندي و بستهبندي كاهش مييابد. در هرحال، جذابترين جنبه عرضه مستقيم براي برخي كشاورزان اين است كه ميتوانند تجارت خود را بدون وجود واسطه انجام دهند، رئيس خود باشند و هر كاري را كه مايل هستند، انجام دهند. اين انعطافپذيري به آنان اجازه ميدهد تا تركيب توليد خود را تعيين نموده و توازني ميان تقاضاي مشتري و تمايل و قريحه شخصي براي فروش و مديريت عرضه برقرار سازند. توليدكنندگاني كه توان توليد محصولات خاص (نظير گل، گياهان دارويي، سبزيجات آلي و ...) را دارند، به شكل موفقيتآميزي از شيوه عرضه مستقيم توليد، طي فصلي خاص يا براي مشتريان غيرمعمول (مثلاً گروههاي قوميخاص) استفاده ميكنند.
عرضه مستقيم به بسياري از توليدكنندگان اين فرصت را ميدهد كه روي منافع شخصي (براي مثال مكان مناسب براي دكههاي حاشيه جاده يا كمك گرفتن از افراد بازنشسته) براي رسيدن به درآمد بيشتر سرمايهگذاري نمايند. وجه ديگر عرضه مستقيم، مربوط به تقاضاي مشتري است. نخستين جذابيت بازار عرضه مستقيم فرصت خريد توليدات تازه، سالم و خوشطعم از منبع توليد است. بررسيها نشان ميدهد، مشتريان تمايل دارند تا در مقياس زياد و در فضايي دوستانه و با آرامش خريد كنند. يكي ديگر از جنبههاي خوشايند خريد مستقيم از كشاورز اين است كه براي مشتريان فرصتي فراهم ميآورد تا از تفريحات خانوادگي در فضاي بيرون لذت برده و ياد بگيرند كه منابع غذايي مورد مصرفشان از كجا تهيه ميشود.
مروري بر روشهاي بازاريابي و عرضه مستقيم:
كشاورزان از چند طريق محصول خود را به شكل مستقيم به مشتري ميفروشند. روشهاي متداول عبارتند از: فروش در خانه يا ساير ساختمانها در مزارع، برداشت توسط خود مشتری، دكهها و فروشگاههاي حاشيه جاده، فروشگاههاي عموميكشاورزان كه در مناطق شهري يا در نزديكي آنها واقع شده، تحويل خانه به خانه، خريد از كاميونها يا ساير وسايلي كه در كنار جادهها، پاركينگها و ساير مكانهاي مشابه با پتانسيل ازدحام بيشتر مشتری به فروش مشغول هستند.
برداشت توسط مشتري (Pick-your-own خودتان بچینید):
اگرچه عرضه مستقيم به اين شيوه هم براي كشاورز و هم براي مشتري بهتر است، اشكالاتي نيز در آن وجود دارد. از آنجا كه اغلب مشتريان تجربه اي در زمينه برداشت محصولات كشاورزي ندارند، غالباً نياز است براي مراقبت از آنها (و مواظبت از تجهيزات و محصولات كشاورزي) و تضمين پرداخت هر آنچه برداشت كردهاند، بازرسي دقيق و نزديكي انجام گيرد. بيشتر كشاورزان مايلند قوانين نسبتاً سختي را با در نظر گرفتن حداقل حجم برداشت، پاركينگ، بازبيني مخازن برداشت و حداقل سن كودكاني كه افراد بزرگسال را همراهي ميكنند، مقرر نمايند. برخي كشاورزان حتي ممكن است از طريق ايجاد ايستگاههاي ثبت نام و ورود، طراحي فضاي پاركينگ، فضاي تصفيه حساب بين مزرعه و وسايل نقليه، فضاي از پیش بازبینیشده براي بازي بچهها و نقل و انتقال از محلهاي ورودي يا پاركينگ به داخل مزرعه و ... بازرسي و كنترل جمعيت و شلوغي را تسهيل نمايند. هر چند كه اين تدابير ممكن است دردسرهاي مربوط به تهيه و توزيع را كمتر كند، اما بر هزينههاي عملياتی كشاورز ميافزايد و لازم است با بالابردن قيمت محصولات بازيابي شود. با اين حال، هزینههاي لازم برای مشتری در اين روش كمتر از ساير روشهاي عرضه مستقيم است، مشتريان نيز از اينكه ميتوانند خودشان تازه ترين و باكيفيت ترين محصول را انتخاب كنند، منتفع خواهند شد. از آنجا كه مشتري خود محصول را برداشت ميكند، بيشتر هزينههاي برداشت و عرضه را بايد متحمل شود و علاوه بر دشواریهاي اين شيوه، از نظر اقتصادي نیز بايد هزينههاي اضافهشده را بر حسب زمان و حمل و نقل در نظر بگيرد؛ اما در واقع آنها از اين هزينهها تحت عنوان سرگرميچشمپوشي ميكنند.
براي مثال، انتخاب هندوانههاي رسيده و ذرتهاي شيرين، تجربه زيادي لازم دارد و همچنين برداشت سيب و هلويي كه كاملاً رسيده باشد، از درختان مرتفع، نيازمند داشتن نيرو و مهارت در بالا رفتن و آويزان شدن از نردبان است.
دكهها و فروشگاههاي حاشيه جاده:
دكههاي حاشیه جاده، فروشگاههاي خرده فروشي براي فروش محصولات مزرعه هستند كه تسهيلاتي براي نمايش و محافظت از توليدات زمين دارند. برخي از فروشگاههاي حاشيه جاده داراي تسهيلاتي با جزئيات بسيار، نظير يخچالهاي سردساز براي طبقهبندي محصولات، علاوه بر جعبههاي نمايش يخچال دار ميباشند. برخي از آنها سادهتر بوده و اغلب دكه ناميده ميشوند. فروشگاههاي حاشيه جاده معمولاً مدتهاي طولانيتري از دكهها باز هستند و محصولات متنوعتري، نظير مواد غذايي، براي راحتي مشتريان ارائه ميكنند. اين ویژگیها به توزيع هزينههاي بالاسري تسهيلات كمك ميكند. براي تضمين يك منبع ثابت توليد، عاملان چنين فروشگاههايي برخي از محصولات خود را علاوه بر فروشگاههاي عمده فروشي معمول از ساير كشاورزان (محلي يا منطقهاي) ميخرند.
دكههاي حاشيه جاده عموماً- براي به حداكثر رساندن عرضه با امکان استفاده از تردد- در كنار معابر و راههاي عموميقرار گرفتهاند و غالباً با قرار دادن تابلو در حاشيه جاده بر مناسب بودن قيمت اشاره و تأكيد ميكنند. كشاورزان ميتوانند در عين اينكه عايدي خود را بالا ميبرند، مبلغ كمتري نيز از مشتري دريافت نمايند؛ چرا كه با فروش مستقيم غالباً هزينههاي متداول فروش مربوط به مؤسسات تجاريِ واسطه را حذف ميكنند. اين هزينهها ميتواند شامل هزينههاي مربوط به انتقال محصول تا نقطه بارگيري، مخازن بارگيري، و بهاي مربوط به انبارداري و عمده فروشي باشد. همچنين ممكن است كشاورزان هزينههاي يادشده را با استفاده از نیروي كار خانواده يا حتي بكارگيري كارگران كاهش دهند.
خردهفروشي در فروشگاههايي كه در محل زمينهاي كشاورزي وجود دارند، هزينههاي عملياتي اضافهتري در بردارد، این هزینهها به ساير كشاورزانی كه محصول خود را به خريداران عمده ميفروشند، تحمیل نميشود. چنين مخارجی شامل هزينههاي ثابت و متغير تسهيلات فيزيكي (نظير بهره، ماليات، استهلاك، تعميرات، حق پاركينگ، آب، برق، گاز، ... و بيمه)، نيروي راه اندازي و اداره دكه، مواد و امكانات مورد استفاده در بستهبنديهاي مشتريپسند، هزينههاي بهرهوري و تبليغات و ساير گزینههايي است كه براي برآوردن نياز مشتري لازم ميباشد.
گسترش اين هزينههاي اضافي، ارتباط نزديكي با بزرگي و پيچيدگيِ تسهيلات و تجهيزات، تراكم مشتري و حجم فروش دارد. با اين حال، فروشگاههاي بزرگ كه فروش بالايي دارند، ممكن است به آن سقف اقتصادي برسند كه منجر به داشتن هزينه در ازاي واحد كمتري براي كارگر و ساير گزینهها شود.
فروشگاههاي كشاورزان:
اين فروشگاهها محلهاي از پيش طراحي شدهاي هستند كه كشاورزان ميتوانند در آن محصولات خود را مستقيماً به مشتري بفروشند. آنها معمولاً در داخل يا نزديكي مراكز شهري واقع شدهاند و توسط اتحاديههاي كشاورزي يا شهرداريها تملك و اداره شوند. امكانات و تجهيزات آنها نيز ميتواند از يك قطعه زمين روباز (كه در آن كشاورزان ماشينهاي خود را پارك كرده و به نمايش محصولاتشان مشغول ميشوند) تا ساختمانهايي باشد كه در آنها باجه نمايش محصول، امكانات نور و يخچال وجود دارد. بدون در نظر گرفتن نحوه تملك، كشاورزان معمولاً مبلغي را براي فضاي تصرفشده ميپردازند تا هزينههاي مربوط به تبليغات و نگهداري را پوشش دهد. برخي از اين فروشگاهها هر روز بازند، اما اغلب آنها تنها در روزهاي خاصي باز هستند.
قيمت اجناس در فروشگاههاي كشاورزي ارزانتر از قيمت همان جنس در فروشگاههاي خواربار فروشي است. از آنجاكه مشتريان ميتوانند توليداتِ توليدكنندگان مختلف را مشاهده نمايند، قادر به انتخاب گستردهتري خواهند بود. تمركز فروشگاههاي كشاورزان در مجاروت نواحي شهري ميتواند مشتريان بسياري را جذب كند. برخي از بنكداران بزرگ و خاص كه بيشتر توليدات خود را در مراكز فروش سنتي به فروش ميرسانند، از اين شيوه عرضه مستقيم براي رهايي از محصولاتي كه مطابق با نياز عمده فروشي نيست، استفاده ميكنند. چنين محصولاتي شامل ميوههاي با اندازه پايينتر يا بالاتر از حد مطلوب و ميوههايي است كه بسيار رسيده تر از آنند كه بتوانند شرايط سخت سيستم فروش را تحمل كنند.
تحويل خانه به خانه:
اين روش گرانترين (و كم استفادهترين) شيوه عرضه مستقيم براي كشاورزان است. كشاورزاني كه از اين شيوه استفاده ميكنند، از ساير خدمات عرضه سيستم فروش معمول نيز سود ميجويند. اين روش در سالهاي گذشته، به ويژه در مورد محصولاتي چون شير، كره و تخممرغ كه با قاعده خاصي خريداري شده يا طبق برنامه ثابتي ميتوانند دريافت شوند، نسبتاً با اهمیت بوده است. امروزه از اين شيوه بايد با احتياط زياد و احتمالاً تنها در نقاطي كه درآمدزايي بالا دارند، استفاده گردد.
دورهگردی:
این نوع عرضه مستقیم روشی است که در آن تولیدکننده محصولات خود را به خردهفروشیها، مؤسسات، رستورانها و... میفروشد. عاملان این روش، همچنین ممکن است محصولات را از درون وسایل نقلیه خود مثل کامیونها به فروش رسانند یا اینکه سفارش گرفته و در مکانهایی که مجاز است به درب خانهها رفته و محصولات خود را تحویل دهند. مزایای دورهگردی شامل پایین بودن هزینههای بالاسری تولید، آسانی ورود به این کار هنگاميکه کالای مازاد وجود دارد (عرضه بیشتر از تقاضاست) و همچنین خروج آسان از آن در مواقعی که ذخایر محصول کم است (تقاضا از عرضه بیشتر است)، میباشد. اشکالات این روش نيز شامل محدودیتهای قانونی و مجوزهای لازم و همچنین تصور رسیدن به سود آنی است.
اجاره درخت (سلفخری):
اين روش كه قراردادهای نقطهای plot arrangement) ) نيز ناميده ميشود، مشتري را قادر ميسازد تا براي بهرهبرداری از بازده يك درخت خاص يا يك دسته از درختان، با كشاورز قرارداد ببندد. در حالت كلي، كشاورز تماميعمليات كشاورزي مربوط به توليد را انجام داده و تجهيزات و ابزار برداشت را فراهم ميآورد. اجارهكنندگان نيز در طول مدت قرارداد از درخت، قطعه یا نقطه ای خاص از زمین استفاده كرده و برداشت را خود انجام ميدهند اين شيوه در ايالات متحده نسبتاً جديد ميباشد، اما در برخي از كشورهاي اروپايي سالهاست موفقیتآمیز است. اولين نكته مفيد در اين روش كاهش هزينه كارگر برای عملیات برداشت است. البته تلاش اضافه براي مشخص كردن تكتك درختان و بخشهاي مختلف زمين براي افراد خاص و در راستاي اصلاح فعاليتهاي كشاورزي براي قانع كردن مشتري ميتواند از مشكلات اين روش باشد.
فروش سلف سرويس:
اين شيوه براي برخي از بهرهبرداران كوچك، در زماني كه حجم محصول نياز به كارگر تماموقت براي فروش ندارد، موفقيت آميز بوده است. در اين روش، بهره بردار محلهاي فروش را با مواد موجود پر ميكند و مشتريان خود محصولات مورد نظر را برداشته و مبلغ اجناس را در درون صندوق مربوطه ميگذارند. اين شيوه موجب كاهش نيروي كار ميشود، اما خطراتي نظير دلهدزدي و سرقت را افزايش ميدهد.
سفارشات پستي و بستههاي هديه:
سفارشات پستي و بستههاي هديه گزينهاي مطلوب براي محصولاتي هستند كه ميتوانند در بسته بنديهاي جالب و جذاب ارائه شوند و از طرفي زمان فساد و نابودي محدودي دارند. نمونههاي اين محصولات عبارتند از: مركبات، سبزيجات و گياهان (به ويژه دارويي، ميوههاي خانواده توت؛ نظير: توت فرنگي، توت، شاه توت، توت قرمز و ...) و گلها. محصولاتي كه در اين شيوه استفاده ميشوند، مجالي براي افزايش فروش فراهم میآورند؛ اما موفقيت آن به گونههای خاصی از محصول محدود شده و معمولاً فصلي هستند.
ملاحظات تأسيس بازار عرضه مستقيم:
با توجه به نوسان رو به بالاي فعاليتهاي عرضه مستقيم، هر روز تعداد بيشتري از كشاورزان از خود ميپرسند كه «آيا عرضه مستقيم براي بهره برداری از زمین من نيز مناسب است؟» با ارزيابي تواناييهاي موجود، ميزان تمايل و علاقه به فروش مستقيم و سازگاري شيوه بهره برداري از زمين با شيوههاي موجود در عرضه مستقيم، به خوبي میتوان به این پرسش پاسخ داد. بخشي از اين ارزيابي بايد شامل بررسي گزینههاي عرضه مستقيم و مزايا و معايب آن نيز باشد. با علم به اين فرصتها توليدكنندگان قادر خواهند بود نيازهاي عرضه خود را برآورده و اين احتمال را كه آيا عرضه مستقيم آنها را قانع ميكند يا نه، ارزيابي نمايند.
ملزومات عرضه و بازاريابي هر توليدكننده با توجه به گونه محصولات پرورش يافته، حجم محصول ارائه شده براي فروش و كانالهاي عرضه موجود متغير است. در حالي كه برخي از توليدكنندگان در پي بازار محصولي هستند كه با هدف خريد براي سايرين و نه براي خريداران تجاري، ايجاد شود عدهاي ديگر ممكن است به دنبال بازاري باشند تا به محض اينكه زمين يا باغستانشان به موعد برداشت ميرسد، بتوانند تماميمحصول را در آنجا بفروشند. توليدكنندگاني كه به دنبال بازار براي فروش حجم كمياز محصولات مازاد خود هستند، نسبت به آنهايي كه حجم بالايي از توليد (كه بايد به سرعت از بازار خارج شود) دارند، نياز به چيدماني متفاوت در بازار خواهند داشت.
با ارزيابي تكتك نيازها، توليدكننده قادر ميشود اين نيازها را با گزینههاي عرضه مستقيم (از توليد به مصرف) مقايسه نمايد. چنانچه این گزینهها امكانپذير به نظر نرسد يا توليدكننده تمايلي به اين نوع فروش نداشته باشد، ملاحظات ديگري نياز نيست. اما هرچند هم که گزينههاي عرضه مستقيم نويدبخش به نظر آيد، در هر حال، توليدكننده بايد عمليات ارزيابي سازگاري عرضه مستقيم با بهره برداري خود را آغاز نمايد.
با درنظر گرفتن این نکات، با نگاهي اجمالي به عواملي كه بايد در ارزيابي هر گونه فعاليت عرضه مستقيم در نظر گرفته شود، فهرستوار اشاره شده است. به علت گستره وسيع احتمالات، امكان توسعه ابزاري كه بتواند تمامي فعاليتهاي بالقوه را ارزيابي كند، وجود ندارد؛ بنابراين نكاتي كه مشمول این فهرست شده، تنها براي كمك به توليدكننده در راستاي سازماندهي تحليلي از انواع فعالیتهای شغلی است. تولید کننده همچنان به توسعه بودجه، صورت وضعیتهای مالی و سایر اسناد و مدارک برای تصمیمگیری درمورد امکان پذیر بودن فعالیت یا عدم امکان آن، نیاز دارد.
1. ملاحظات شخصي و خانوادگي
آيا اهداف و مقاصد خود را در زندگي شخصي و كاري تعيين نمودهايد؟
آيا توانستهايد فهرستي كامل از منابع انساني، فيزيكي و مالي كه ميتوانند شما را در رسيدن به اين اهداف و مقاصد كمك كنند، تهيه کرده و تحت كنترل درآوردهايد؟
آيا حاضريد براي سودآوري چنين فعاليتي هر گونه فداكاري لازم (نظير: تعهد زماني، تغيیر در شيوه زندگي، تنهايي، تغيیرات شخصيتي - به علت چالشبرانگيز بودن ارتباط با مشتري- و ...) را بنماييد؟
آرزو داريد كار شما از هماكنون تا پنج سال آينده به چه صورت باشد و مراحل يا مقاصد مياني لازم براي رسيدن به آن چيست؟
2. امكانسنجي فعاليت
آيا اين فعاليت از نظر فني با فاكتورهاي توليديِ منطقهاي كه شما در آن هستيد؛ از جمله شرايط جوي، خاك، آب، گوناگوني عوامل بالقوه، حشرات، بيماريها و فصل پرورش محصول سازگار است؟
فاكتورهاي فروش
آيا كالا يا خدمتي را كه ميخواهيد ارائه كنيد، به طور واضح مشخص كردهايد؟ (منظور تعيين خصیصههايي چون اندازه، كيفيت، تنوع و همچنين سود حاصل از آن براي خريدار یا مصرفكننده است)
آيا براي كالاي شما تقاضا وجود دارد؟ اگر چنين است بازار هدف شما چيست؟
موقعيت جغرافيايي مصرفكنندگان بالقوه
خصوصيات آماري مصرفكنندگان بالقوه (نظير سن، درآمد و ...)
خصوصيات رفتاري مصرفكنندگان بالقوه (نظير شیوه زندگی و ...)
تقاضا براي بازار فعلي به چه ميزان است؟
تعداد خريداران بالقوه
مصرف متوسط سرانه
متوسط خريد به ازاي هر مشتري
آيا بازار قابليت ايجاد و توسعه براي جذب ذخاير محلي مازاد (براي مثال از طريق تبليغات) را دارد؟
آيا در بازار براي استاندارهاي خاص، از نظر درجه، كيفيت يا اندازه تقاضا وجود دارد؟
هزينه حمل و نقل به بازار هدف به چه ميزان است؟
آيا در ابتداي فرايند فروش نیاز به واسطهها يا توزيعكنندگان عمده ميباشد؟ اگر چنين است، آيا آنها ملزومات خاصي نظير نوع تحويل، حجم و ... را دارند؟
چند رقيب در منطقه جغرافيايي شما وجود دارد؟
چه چيزي براي پيشنهاد داريد كه از رقبا بهتر باشد؟
بازار چه قيمتي را پيشنهاد ميكند و اين قيمتها تا چه اندازه متغير هستند؟
بالاترين و پايين ترين قيمت مد نظر شما چقدر است و چه شرايطي اين قيمتها را به وجود ميآورند؟
حجم فروشی كه انتظار داريد، چقدر است؟ حداقل و حداكثر حجم محصولي كه فكر ميكنيد بتوانيد در يك سال بفروشيد، چقدر است؟
چنانچه مطالعات بازار نشان دهد كه موجودي يك محصول یا يك بازار بيشتر از تقاضاست و تمايل به خريد و يا قيمتها در حال كاهش است، هرگز دست به راه اندازي بازار نزنيد؛ اما اگر تحقيقات شما اوضاع را مناسب نشان داد، با در نظر گرفتن ملاحظات زير به فعاليت ادامه دهيد.
ملاحظات توليد
امكان سنجي فعاليت از نظر تكنيكي: ساختمان، ماشينها، ابزار، مديريت و كارگران لازم براي توليد محصول چه هستند؟ آيا شما منابع لازم را براي توليد محصول در اختيار داريد؟
وقتي در شرايط توليد حداكثر هستيد، قيمتهاي انتظاري و ميزان سرمايه برگشتي به چه ميزان است؟
حداقل و حداكثر پتانسيل توليد چه مقدار است؟ اثر تغيير توليد بر سود آوري چه خواهد بود؟
آيا قادر هستيد سطح كيفيت محصول توليدی خود را به تقاضاي بازار برسانيد؟
قيمت محصولاتي كه با تغيير شرايط آب و هوايي و مشكلات ناشي از آفت روبهرو بودهاند، چقدر است؟
آيا شما سرمايه اوليه لازم را براي راه اندازي چنين فعاليتي داريد؟ در مورد سرمايه عملياتي سالانه لازم براي ادامه چطور؟
ملاحظات سودآوري
تاثير فعاليت جديد بر سود آوري فعاليتهاي فعلي چه خواهد بود؟
آيا فعاليت پيشنهادشده، براي سايرين تكميلي و كمكي است يا رقيب آنها محسوب ميشود؟
آيا فعاليت جديد با ساير فعاليتها برسر زمين، كارگر، پول و ماشينآلات رقابت خواهد كرد؟
در اين صورت تاثير آن بر سود آوري ساير فعاليتها چه خواهد بود؟
هزينههاي اضافي و برگشت سرمايه از فعاليت جديد چگونه بر هزينههاي جاري فعاليت تجاري شما اثر خواهد گذاشت؟
ملاحظات خطر و زيان
تاثير فعاليت جديد بر زيان كلي مزرعه چه خواهد بود؟
مطالعات بازار فروشِ خود را شخصاً انجام دهید:
شاید چالش برانگیزترین مسأله در گسترش هر فعالیت جدید ارزیابی بازار آن باشد. این براي کشاورزانی که تا کنون نقش فعال و مؤثری در بازاریابی و عرضه محصولات خود نداشتهاند مهمتر است. اولین قدم در این راه، درك این نکته است که پیشبینی آینده بازار فروش را گوی بلورین برای شما انجام نخواهد داد، بلکه این کار وظیفه خود شماست. در هر صورت، مطالعات فروش میتواند، اطلاعاتي را فراهم و طراحی شرایط آینده را دقیقتر كند و در اتخاذ یک استراتژی موفق برای فروش بسیار مفید واقع شود. همچنین بايد دانست که برای انجام مطالعات فروش، نیازی به معلومات خاص یا آموزشهاي پیشرفته تکنیکی نیست.
مثل هر فرآیند دیگری برای جمع آوری اطلاعات، بايد سؤالات درست را پرسید و در جای درست به دنبال پاسخ آنها گشت. هدف مطالعات فروش دو چیز است:
1- طراحی و برنامهریزی برای حجم فروش و قیمت منصفانهای که از آن انتظار ميرود (اطلاعات در این زمینه عبارتند از: اطلاعات لازم برای تحلیل سود آوری و پتانسیل نقدینگی جاری)
2- گردآوری اطلاعات پیرامون خریداران و رقبای بالقوه که میتواند در توسعه خط مشی فروش مفید باشد.
برخی از سؤالات مهم که بايد ضمن مطالعات فروش پاسخ داده شود، عبارت است از:
- اندازه کل بازار فعلی یک محصول (یا یک خدمت) مشخص در یک محدوده خاص از بازار اصلی به چه میزان است؟
برای این بازار چه تعداد رقیب وجود دارد و نقاط قوت و ضعف آنها چیست؟
چه گروهي از خریداران مورد هدف بازار هستند؟
برای یک اندازه یا کیفیت مشخص محصول، انتظار دریافت چه قیمتی دارید؟
در میزان مصرف، رقابت و قیمت گذاری چه تمایل و گرایشی داريد؟
خصوصیات مصرفکنندگان در بازار هدف (بر اساس سن، درآمد، شیوه زندگی، جنسیت و ...) چیست؟
مشتریان به دنبال چه هستند و در کجا آن را میجویند؟
شما چگونه میتوانید در رویارویی با نیازهای مشتريان نسبت به رقبای خود بهتر عمل كنيد؟
انتظار دارید چه سهم یا بخشی از کل بازار را تصرف كنيد؟
تکنیکهای مطالعه بازار
دو روش کلی براي مطالعه بازار وجود دارد:
مطالعات اولیه: مطالعاتی است که با وارد شدن به دنیای واقعی و جمع آوری اطلاعات از طريق مشاهده مردم، شمارش تعداد اتومبیلها و پیادهها یا نمونهگیری، مصاحبه و هر وسیله مستقیم دیگر صورت ميگيرد.
مطالعات ثانویه: مطالعه اطلاعاتی است که قبلاً توسط ديگران جمع آوری و منتشر شده است. (برای درک بهتر بازار، جهت عرضه مستقیم، هر دو نوع مطالعه لازم ميباشد.)
مطالعات ثانویه
این نوع مطالعه غالباً ساده ترین و کمخرجترین راه برای به دست آوردن اطلاعات است و اطلاعات مهمياز اين طريق به دست ميآيد كه عبارتند از:
- دادههای جمعیتی و مردم شناسی که اطلاعاتی در مورد تعداد افراد ساکن در یک محدوده انسانشناسی خاص و خصوصیات آنها، نظیر سطح درآمد، توزیع سنی، سطح تحصیلات، اندازه خانوار و ... را فراهم میآورد.
این اطلاعات در تخمین اندازه کلی بازار و دانستن اینکه چه تعداد مشتری و از چه نوعي خواهيد داشت، مهم است. گرایشات و تمایلات مردم شناسی در ناحیه شما از طریق دادههای آماری نیز میتواند مورد تحلیل قرار گیرد.
اطلاعات اقتصاد منطقه که معمولاً از طریق آژانسهای توسعه اقتصاد محلی و اتاقهای بازرگانی محلی در دسترس قرار میگیرد و میتواند تعداد مؤسسات تجاری مختلف، در دسترس بودن سرویسهای حمایتی و منابع اعتباری، ناحیهبندی و سایر مقرراتی را که بر خط مشی بازاریابی و فروش شما اثرگذار است، بيان ميكند.
گاهی اوقات دادههای تولیدی نیز میتواند در مورد ناحیهای که شما در آن زندگی میکنید، موجود باشد. این دادهها علاوه بر گرایش تولید، سطح تولید محصول یا خدمتي را که شما مد نظر دارید، نشان خواهد داد. چنانچه ایده شما جدید بوده یا محصول مورد نظرشما جزء کالاهای اصلی آن ناحیه نباشد، اطلاعات کمی به دست خواهید آورد.
دادههای مصرفی، سطح سرانه خرید مصرفکنندگان یک محصول یا خدمت خاص را نشان میدهد و بار دیگر ممکن است این اطلاعات نيز در مورد فعالیت خاص شما موجود نباشد.
دادههای ثانویه را از منابع متعددی میتوان به دست آورد؛ نظیر اینترنت، سرویس ترویج کشاورزیUT، کتابخانههای عمومی، اداره آمار، اتاقهای بازرگانی محلی، مؤسسات حمل و نقل محلی، هیأتهای برنامهریزی، آژانسهای توسعه اقتصادی و دپارتمان کشاورزی تِنِسی. غالباً اطلاعات مفید را از مکانهایی که احتمال نمیرود، میتوان یافت. در حقیقت، دشوارترین بخش مطالعات ثانویه پيدا كردن منبع جمعآوري اطلاعات لازم است.
مطالعات اولیه
از آنجا که ممکن است نتوانید جواب تمامی سؤالات خود را با استفاده از دادههای ثانویه به دست آورید، بهتر است آستینهای خود را برای انجام یک سری تحقیقات واقعی بالا بزنید. مطالعات اولیه به ویژه در مواردی که تصمیم به انجام یک فعالیت نو و بدیع، برپایی یک بازار جدید یا یک بازار بسیار کوچک و محلی داريد، ولي اطلاعات زیادی پیرامون آن وجود ندارد، اهمیت مییابد.
مطالعات اولیه خوب میتواند بسیار پرزحمت، مشکل، پیچیده و گران قیمت و یا برعکس بسیار ساده و ارزان باشد. بودجه کم نمیتواند بهانهای برای عدم مطالعات فروش باشد. این بدان معناست که شما باید در جمع آوری اطلاعات مورد نظر از ارزانترين راه، خلاقیت داشته باشید. برخی از شیوههای متداول هدایت مطالعات شامل موارد زیر است:
مشاهده: مشاهده شامل شمارش تعداد اشیا یا رخدادهایی است که امکان دارد با موقعیت محلی بازار شما مرتبط باشند؛ نظیر تعداد دکههای کنار جاده در شعاع تقریباً 55 متری مزرعه شما علاوه بر محلیت ویژه آنها، خطوط تولیدی، تعداد مشتری در هر ساعت، ميزان تردد و عبور از دكه و از مزرعه در ساعات مختلف هفته و ... .
تحقیقات کتبی: تحقیقات و نمونه گیریها میتواند برای استخراج اطلاعات از خریداران بالقوه در مورد الگوهای خرید، ترجیحات، خواستهها و نیازهای پاسخ داده نشده و سایر سؤالاتی که ممکن است به موفقیت بازار ضربه بزند، مورد استفاده قرار گیرد.
برای مثال، کشاورزان ممکن است به خوبی مشتریان فعلی خود را از اين نظر که در سال آینده هر چند وقت یکبار و هر بار به چه مقدار خرید خواهند کرد، مورد بررسی و مطالعه قرار دهند. همچنین ممکن است از این تحقیقات برای یافتن راههای بهبود خدمات به مشتریان استفاده نمایند. چنین تحقیقاتی باید به دقت طراحی شود تا اطلاعات مفیدی به دست آید و توزیع تحقیقات نیز باید به نحوی مناسب انجام پذيرد تا از به هم ریختن نتایج جلوگیری گردد.
نگاهی نزدیکتر به دکههای حاشیه جاده
دکهها یا فروشگاههای حاشیه جاده، سایتهای عرضه مستقیم هستند که در آنجا کشاورزان محصولات خود را به طور مستقیم به مشتری عرضه میکنند. اين فروشگاهها ممكن است یک دکه کوچک با یک یا دو محصول بر مبنای فصل، يا مکان ثابتی که در آن محصولات گوناگون و متنوع فروخته میشوند، باشد. دکه حاشیه جاده معمولاً در زمین کشاورزی یا باغستان یا در نزدیکی آنها قرار دارد و محصولی که به فروش میرسد ممکن است در همان مزرعه پرورش یافته یا از منابع خارجی تأمین شود.
این دکهها ممکن است تنها در طول فصل برداشت یا در مواقع خاصی از سال، بنا به نوع محصول و منابع تأمین آن فعال بوده و تجهيزاتي شامل تسهیلات دائم ترکیبی یا واحدهای سیار نظیر کامیونها و یدک کشها داشته باشند.
تولیدکنندگان از این روش برای کمک به تکمیل درآمد، ایجاد کار برای خانواده و خلاصی از مازاد تولید استفاده میکنند. همچنین در کنار سود مالی که از این فعالیت حاصل میشود، تولیدکنندگان از برخورد مستقيم با مشتری لذت برده، احساس استقلال و افتخار ميكنند و از پرورش میوهجات و سبزیجات باکیفیت رضایت خواهند داشت.
مشتریان نيز از این دکهها با هدف خريد محصولات تازه، خوشطعم و باکیفیت در جوی صمیمی و دلپذیر و نیز با قیمتهای منصفانه خرید میکنند.
علاوه بر کیفیت و قیمت، سایر عواملی که مردم را به دکههای حاشیه جاده میکشاند، عبارتند از: راحتی خرید، تبلیغات، تفریحات و سرگرمی. اما اين شيوه مشکلاتی هم دارد كه عبارتند از: فاصله تا بازار، ترافیک سنگین، کیفیتهای متغیر و دردسر ناشی از دور از دسترس بودن محصولات. اگر تولیدکنندگان بتوانند این مشکلات را حل کرده یا آنها را به حداقل برسانند، در این صورت مشتریان باز هم به آنجا خواهند آمد.
قابليت فروش:
تولیدکنندگان باید تعداد مشتریان بالقوه، سایر رقبای حاضر در منطقه و جریان ترافیک را مدنظر داشته باشند.
برخی عوامل جمعیتی نيز که باید مورد توجه قرار گیرد، شامل سن، سطح درآمد، اندازه خانوار و ترکیب قومی و نژادی است. بعضی از عواملي كه موجب ميشود مشتريان از دکههای حاشیه جاده خرید کنند، عبارت است از:
آنها مسافتی کمتر از 5/2 کیلومتر را تا رسیدن به محل بازار طی میکند.
حداقل دوبار در ماه از بازار خرید میکنند.
به طور میانگین میانسال و از خانوارهای دو نفره با سطح درآمد متوسط هستند.
معمولاً خریداران جدید توسط دیگر مشتریان و یا هنگام رانندگی در طول راه از وجود این بازارها مطلع میشوند.
تولیدکنندگان باید تعداد دکههای مشابه را درنظر داشته و آن را با فعالیت خود مقایسه نمایند. علاوه بر این، باید میزان تمایل مشتری و اینکه آیا این میزان برای حمایت از چندین دکه کافی است را مد نظر قرار دهند.
ترافیک عامل مهمی در سودآوری بازار است. همچنانکه ترافیک به آرامی جریان مییابد، فروش نیز بالا میرود، چراکه بر تعداد خودروهایی که از اطراف دکه عبور میکنند اضافه میشود.
در هر صورت، میان فروش و ترافیکِ در جریان رابطه معکوس برقرار است. معمولاً دکههای حاشیه جاده هنگاميکه سرعت متوسط در بزرگراهها 72 کیلومتر در ساعت یا کمتر است، موفقتر عمل میکنند.
ساعات بهرهبرداری:
ساعات کاری که یک دکه حاشیه جاده فعال است، به بهره بردار و میزان محصول موجود برای عرضه مستقیم بستگی دارد. برخی از این دکهها هفت روز در هفته و بین 8 تا 10 ساعت در روز کار میکنند و برخی ديگر تنها روزهای خاصی نظیر پنجشنبه، فعال هستند.
بیشترین تراکم مشتری معمولاً در اواخر هفته و به ویژه در روزهای پنجشنبه است.
موقعیت مکانی دکه:
محلیت دکه میتواند تاثير بسیاری روی سودآوری آن داشته باشد. موقعيت مكاني تعداد کمی از دكهها به طور کامل برای این کار مناسب است. برخی از متغیرها که در ارزیابی سایتهای فروش باید درنظر گرفته شوند، عبارتند از: نرخ ترافیک، تراکم و ترکیب جمعیتی، مقررات ناحیهبندی، فاصله از مشتری و سایر رقبا، نوع محصول ارائهشده و قیمت نسبی یا نرخ اجارهبهای زمین. سایتهای فروش موفقتر در نزدیکی مشتریان قرار دارند و به راحتي از جاده قابل دیدن هستند.
در اختیار داشتن پارکینگ نیز عامل مهمی است که باید در انتخاب محل دکه یا فروشگاه در نظر گرفته شود. پارکینگ خارج از جاده هم برای مشتریان و هم برای سایر کسانی که از بزرگراه عبور میکنند، ضروری است. فضای پارکینگ باید به خوبی زهکشی، چمنکاری و سنگفرش شده باشد.
تسهیلات، ساختمان و تجهیزات:
نیاز نیست تسهیلاتی که برای ایجاد دکه حاشیه جاده مورد استفاده قرار میگیرد، زیاد پیچیده باشد؛ اما باید نیازهای عملیاتی را برآورده سازد. تسهیلات لازم برای این نوع فروشگاه شامل، فضای فروش، پارکینگ کافی و دسترسی به جاده میباشد. برخی از تسهیلاتی که به شکل اختیاری میتوانند وجود داشته باشند، شامل فضای ذخیرهسازی خنک، محلی برای استراحت، زمین بازی و فضایی برای تفریحات است.
چنانچه یک تولیدکننده تنها یک یا دو محصول برای فروش داشته باشد، یک دکه موقت یا یک کپر که تنها با یک میله برپا میشود، کافی است؛ بدون توجه به ساختاری که مورد استفاده قرار میگیرد، مهم این است که ظاهر روستایی دکه حفظ شود.
ميزان تجهیزات لازم نیز با توجه به نوع دکه متفاوت است. یک دکه ساده تنها به یک صندوق دریافت وجوه یا یک نفر برای دریافت مبالغ خرید و مکانی برای نمایش محصول نیاز دارد. دکههای بزرگتر ممکن است به وسایل سنجش دقیق، ماشین یخساز، واحد ذخیرهسازی سرد و برق کشی و لوله کشی آب نیاز داشته باشند. با توجه به نوع فروشگاه و خدمات ارائهشده ممکن است به برخی تجهیزات ویژه نیاز باشد.
منابع تهیه محصولات:
برخی از فروشندگان حاشیه جاده تنها محصولاتی را که خود پرورش دادهاند میفروشند و برخي هم محصولات را از دیگر پرورش دهندگان یا حتی از عمده فروشان خریداری میکنند. برخی از این فروشگاهها تنها محصولات با کیفیت بسیار بالا را در خلال فصل برداشت ارائه ميدهند. با این وجود، برخی از تولیدکنندگان که در فروش یک نوع محصول خبره هستند، مقدار کمی از سایر محصولات را نیز عرضه میکنند. عرضه چندین محصول به مشتریان میتواند میزان فروش را نیز افزایش دهد.
نمایش محصولات:
نمایش جذاب محصولات به فروشگاه شما ظاهر خوبی ميبخشد و سبب خریدهایی میشود که اصلاً انتظار آن را ندارید. طراحی و شمای کلی دکه میتواند تاثير زیادی روی شیوه نمایش محصول داشته باشد. محصولاتی که تقاضای بیشتری دارند، باید به نحوی قرار گیرند که مشتریان برای رسیدن به آنها از مقابل سایر محصولاتی که تقاضا برایشان کمتر است عبور كنند. همچنین، نمایش محصولات باید به گونه ای باشد که کیفیت میوهها و سبزیجات حفظ شود.
برخی از نکات عملی که باعث حفظ کیفیت محصول شده و موجب نمایش جذابی میشود، عبارتند از:
از نور مستقیم خورشید و جریان هوای اضافی دوری کنید.
سبزیجات برگدار را با اسپری کردن آب حفظ کنید یا آنها را روی بستری از یخ بگذاريد.
مخازن نمایش را پر و در ارتفاعی که دسترسی به آن آسان باشد نگاه دارید.
ملاحظات قانونی:
مقررات و محدودیتهای قانونی زیادی وجود دارد که یک دکه حاشیه جاده باید آنها را رعايت كند. در سطح منطقهاي، لازم است تا مجوزهای بهداشتی، گواهینامهها، عوارض فروش، الزامات وزنی و اندازهگیری، الزامات بهداشتی و ناحیهبندیها برای هر نوع بهره برداری شخصی بررسی شود. این ملاحظات در سطح محلی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. همچنین فروشندگان حاشیه جاده بايد بیمههای لازم برای پوششدهی حوادث و تعهدات درقبال محصول را نیز مد نظر قرار دهند.
نگاهی نزدیکتر به بازارها (فروشگاههای کشاورزان)
بازارهای کشاورزان نوعی روش عرضه مستقیم است که در آن تولیدکنندگان در مکانی که از قبل طراحی گردیده، حضور یافته و در آنجا محصولات خود را مستقیماً به مصرف کننده عرضه میدارند. اين بازارها با سایر روشهای عرضه مستقیم که در آن کشاورزان، بیمه، تبلیغات و سایر هزینههای بازاریابی و فروش را به مشارکت میگذارند، متفاوت است. چنانچه این بازارها موفق عمل کنند، در افزایش درآمد کشاورزان خرده پایی که در آنها شرکت میجویند، بسیار مفید هستند. این بازارها میتوانند از یک تسهیلات دائمی و بزرگ تا چادری که در یک محوطه پارکینگ برای دورههای مشخص زمانی برپا میشود، متغیر باشد.
مشتریان معمولا به دلایل زير به بازارهای کشاورزان میآیند:
انتظار دارند خرید ارزانتري انجام دهند.
محصولات با کیفیت بهتر و تازهتر را ترجیح میدهند.
بازارهای کشاورزان گستره متنوعی از محصولات را برای انتخاب عرضه ميكند.
محصولات موردنظر برای صنایع کنسروسازی و محافظت طولانی مدت از فساد، در مقادیر زیاد وجود دارد.
مشتریان از جو بازار لذت برده و با تولیدکنندگان محصولات مصرفی خود گفتوگو میکنند.
به حمایت از کشت و زراعت محلی علاقهمندند.
تولیدکنندگانی که از این شیوه عرضه مستقیم استفاده میكنند، معمولاً جزء یکی از سه دسته زیر هستند:
کشاورزان تجاری (تماموقت)، کشاورزان پاره وقت و باغبانانی که برای سرگرمی به این کار میپردازند.
کشاورزان تمام وقت از این نوع بازارها به عنوان مکمل سایر روشهای فروش استفاده میکند.
با هدف شرکت در بازارهای کشاورزان، تولیدکنندگان برای برپایی جایگاه فروش خود به اقلام متعددی نیاز دارند؛ از جمله: گسترهای از محصولات با کیفیت ممتاز، جداول فروش، صندوق وجوه دریافتی، دفتر گزارش مالیات و فروش، تابلوي نشاندهنده قیمت و نوع محصول، مخازن متعدد و متفاوت، مقیاسهای معین یا سایر ابزارآلات اندازهگیری و عوامل فروش. برای کسب موفقیت در بازارهای کشاورزان، لازم است تولیدکنندگان، مشتریان را به جایگاههای فروش خود جذب نمایند. با این کار تولیدکننده ميتواند به محض رسیدن مشتري به جایگاه مودبانه با او صحبت كرده، کیفیت محصول را تضمین نموده، از اندازهها و اوزان به نحو صحیح و صادقانه استفاده كند، مقداری تخفیف در مبالغ خریداری شده قائل گشته و کارتهای تجاری حاوی نام و محل استقرار خود را به او بدهد. تولیدکنندگان باید برای محصولاتی که قرار است در این نوع بازار به فروش رسند، به دقت برنامهریزی كنند. به عنوان یک گروه -در بازار- تولیدکنندگان باید تلاش نمایند تا گستره متنوعی از محصولات را، در حد امکان ابتدای هر فصل و هرچه سریعتر موجود داشته و عرضه نمایند.
کشاورزان همچنین باید تلاش نمایند محصولاتی را که به طور طبیعی تنها در مواقع خاصی یافت میشوند، در سرتاسر فصل موجود داشته باشند. در اين صورت مشتریان بیشتری به بازار و جایگاه آنها جذب خواهند شد.
چنانچه یک تولیدکننده به طور ثابت محصولات مطلوب را پیش از سایرین تأمین و فراهم نماید، مصرفکنندگان بیشتری مشتری آن جایگاه خواهند شد.
کیفیت:
کیفیت و تازگی محصول برای مصرف کننده مهم است. مطمئن شوید که محصول تمیز و از نواقصی چون خرابی ناشی از حشرات عاری باشد. زمان برداشت، و حمل و نقل پس از آن، دو عامل مهم و تاثيرگذار بر کیفیت محصول هستند. بیشتر تولیدکنندگان محصولات را در اواخر عصر روز قبل از بازار یا در صبح زود همان روز برداشت میکنند. زمان بهینه برداشت محصول باید مورد توجه قرار گیرد. چنانچه عصر تنها زمان برای برداشت بوده و احتمال فساد میوه تا روز بعد باشد، محصول باید در طول شب در مکانی سرد ذخیره شود. از آنجا که ممکن است برخی از میوهها در بازار ر<