به قلم : دکتر آزاده دهقانیکری بزرگ ؛ متخصص سیاستهای غذا و تغذیه
تحریریه زندگی آنلاین : وضعیت تغذیه بیماران مبتلا به سرطان میتواند در زمان مراجعه و از طریق تداوم مراقبت از سرطان متفاوت باشد. بسیاری از بیماران کاهش وزن غیر عمدی را تجربه میکنند که منجر به تشخیص سرطان میشود. مطالعات سوءتغذیه را در 30 تا 85 درصد از بیماران مبتلا به سرطان گزارش کردهاند. علاوه بر این، سوءتغذیه باعث افزایش سمیتهای درمانی، کاهش کیفیت زندگی و 10 تا 20 درصد مرگ و میر در بیماران مبتلا به سرطان میشود. کاهش وزن، شاخص توده بدنی پایین (BMI) و سطوح آلبومین سرم به عنوان نشانگرهای جایگزین برای سوءتغذیه استفاده میشود. شواهد جدید حاکی از آن است که از دست دادن توده بدون چربی بدن (سارکوپنی) در بیماران مبتلا به سرطان یک عامل خطر مستقل برای پیامدهای ضعیفتر است و در شرایط چاقی، بر خلاف سایر بیماریها که کاهش وزن ممکن است مورد استقبال قرار گیرد، کاهش وزن نامناسب ممکن است منجر به از دست دادن توده عضلانی و نتایج ضعیفتر شود. با این حال، هیچ تعریف جهانی از سارکوپنی وجود ندارد و هیچ روش سادهای برای شناسایی این بیماری وجود ندارد که کاربرد آن را در عمل بالینی محدود میکند. انجمنهای تغذیه پیشرو دستورالعملهای توافقی را در مورد تعاریف استاندارد شده از سوءتغذیه ایجاد کردهاند و معیارهایی را برای ارزیابی سوءتغذیه از جمله کاهش وزن ایجاد نمودهاند.
بیشتربخوانید:
ملاحظات تغذیه در درمان سرطان سینه
تعاریف سوءتغذیه شامل موارد زیر است
سوءتغذیه مرتبط با گرسنگی: گرسنگی مزمن خالص (به عنوان مثال، بیاشتهایی عصبی).
سوءتغذیه مرتبط با بیماری مزمن: (به عنوان مثال، نارسایی اندام، سرطان پانکراس، آرتریت روماتوئید، و چاقی سارکوپنیک، که منجر به التهاب خفیف تا متوسط میشود).
سوءتغذیه حاد مرتبط با بیماری یا آسیب (مانند عفونت عمده، سوختگی، تروما و آسیب سر بسته که منجر به التهاب متوسط تا شدید میشود).
برای ارزیابی هر یک از شش شاخص بالقوه سوءتغذیه ارائه میشود، با این توصیه که در صورت وجود دو یا چند ویژگی، تشخیص سوءتغذیه ضروری است.
مصرف ناکافی انرژی
کاهش وزن.
از دست دادن توده عضلانی.
از دست دادن چربی زیر پوست.
تجمع مایع موضعی یا عمومی که گاهی ممکن است کاهش وزن را پنهان کند.
کاهش وضعیت عملکردی که با توان و قدرت گیرایی دست اندازهگیری میشود.
بیشتربخوانید:
داروی معروف قلب ضدسرطان از آب درآمد
کاهش وزن قابلتوجه
کاهش وزن اغلب به عنوان جایگزینی برای سوءتغذیه استفاده میشود. این بیماری با پیامدهای نامطلوب، از جمله افزایش بروز و شدت عوارض جانبی درمان و افزایش خطر عفونت مرتبط است، در نتیجه شانس بقا را کاهش میدهد. کاهش وزن به عنوان شاخصی از پیشآگهی بد در بیماران سرطانی استفاده شده است. یکی از محدودیتهای استفاده از کاهش وزن به عنوان جایگزینی برای سوءتغذیه این است که دوره زمانی کاهش وزن یا نوع کاهش بافت را در نظر نمیگیرد. علاوه بر این، وزن ممکن است تحت تأثیر جابجایی مایعات قرار گیرد و ممکن است نشاندهنده تغییرات در وضعیت هیدراتاسیون، ادم یا آسیت باشد تا تغییرات واقعی در چربی و توده بدون چربی بدن.
انجمنهای عمده تغذیه معیارهایی را برای ارزیابی کاهش وزن در طول زمان و طبقهبندیهای متوسط یا شدید منتشر کردهاند (جدول 1 را ببینید). مهم است که تغییرات وزن در زمینه سایر ویژگیهای بالینی کمبود آب یا بیش از حد هیدراتاسیون ارزیابی شود.
جدول 1. تفسیر کاهش وزن بزرگسالان
درصد کاهش وزن برای سوءتغذیه شدید درصد کاهش وزن برای سوءتغذیه غیر شدید (متوسط) زمان
2< 1-2 یک هفته
5< 5 یک ماه
7.5< 7.5 سه ماه
10< 10 شش ماه
20< 20 یکسال
بیاشتهایی و کاشکسی
بیاشتهایی، از دست دادن اشتها یا میل به خوردن، معمولاً در 15 تا 25 درصد از بیماران مبتلا به سرطان در هنگام تشخیص وجود دارد و همچنین ممکن است به عنوان یک عارضه جانبی درمان یا مربوط به خود تومور رخ دهد. بیاشتهایی میتواند با شیمیدرمانی و عوارض جانبی پرتودرمانی مانند تغییر طعم و بو، حالت تهوع و استفراغ تشدید شود. روشهای جراحی، از جمله ازوفاژکتومی و گاسترکتومی، ممکن است باعث احساس سیری زودرس شود. افسردگی، از دست دادن علایق شخصی یا امید، و افکار مضطرب ممکن است برای ایجاد بیاشتهایی و در نتیجه سوءتغذیه کافی باشد.
بیاشتهایی یک علامت تقریباً جهانی در افراد مبتلا به بیماری متاستاتیک گسترده به دلیل تغییرات فیزیولوژیکی در متابولیسم در طول سرطانزایی است.
بیاشتهایی میتواند سیر کاشکسی (یک سندرم تحلیل رفتن پیشرونده که با ضعف و کاهش قابل توجه و پیشرونده وزن، چربی و عضله مشخص میشود) را تسریع بخشد. این میتواند در افرادی ایجاد شود که پروتئین و کالری کافی دریافت میکنند، اما کاشکسی اولیه دارند که به موجب آن عوامل مرتبط با تومور از حفظ چربی و عضله جلوگیری میکنند. بیماران مبتلا به بیماریهای دستگاه گوارش به ویژه در معرض خطر ابتلا به بیاشتهایی هستند.
سارکوپنی
سارکوپنی وضعیت تخلیه شدید عضلانی است. اهمیت توده بدون چربی بدن در مطالعات سارکوپنی در سرطان نشان داده شده است. یک متاآنالیز 38 مطالعه نشان داد که شاخص عضله اسکلتی پایین در تشخیص سرطان با بقای بدتر در بیماران مبتلا به تومورهای جامد مرتبط است. مطالعات دیگر همچنین بقای کلی ضعیفتر و افزایش سمیت شیمیدرمانی در بیماران مبتلا به سارکوپنی را گزارش کردهاند.
چاقی سارکوپنیک ممکن است نشاندهنده یک حالت التهابی مزمن با سطح پایین باشد که مانند سوءتغذیه مرتبط با بیماری، اغلب اثربخشی مداخلات تغذیهای را محدود میکند و نیاز به درمان موفقیتآمیز بیماری یا شرایط زمینهای دارد. سارکوپنی با افزایش سمیت درمان و در نتیجه قطع درمان و کاهش دوز همراه است. گزارش شده است که در 50 درصد بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته رخ میدهد.
چاقی سارکوپنیک وجود سارکوپنی در افراد با BMI بالا (25 کیلوگرم بر متر مربع) است که اغلب با از دست دادن عضله اسکلتی و افزایش بافت چربی ایجاد میشود. چاقی سارکوپنیک یک عامل خطر مستقل برای پیشآگهی ضعیف است.
شناسایی و پیشبینی زودهنگام سوءتغذیه و سایر علائم تأثیر تغذیه مهم است. (علائم تأثیر تغذیه طیفی از عوارض جانبی سرطان و درمان سرطان است که مانع از مصرف خوراکی میشود، به عنوان مثال، تغییر در طعم و بو، التهاب مخاط، دیسفاژی، استوماتیت، تهوع، استفراغ، اسهال، یبوست، سوءجذب، درد، افسردگی و اضطراب).
مداخله تغذیه با کمک به بیمار در انجام کارهای زیر نتایج را بهبود میبخشد:
وزن را حفظ کند.
توانایی ماندن در رژیم درمانی مورد نظر را با تغییرات کمتر حفظ کند.
بهبود کیفیت زندگی.
نتایج جراحی بهتری ایجاد کنید.
پیشنهاد میشود که پزشک معالج وضعیت تغذیه پایه را ارزیابی کند و از پیامدهای احتمالی درمانهای مختلف آگاه باشد. بیمارانی که درمانهای تهاجمی سرطان دریافت میکنند، معمولاً به مدیریت تغذیه تهاجمی نیاز دارند. شواهد و کاربرد تمرینات مربوط به کودکان ممکن است به طور قابل توجهی با اطلاعات مربوط به بزرگسالان متفاوت باشد.