رکسانا خوشابی - کارشناس ارشد مشاوره
تحریریه زندگی آنلاین : در باره وضعیت روانی بیماران، قبل و بعد از بیماری و حتی در زمان نقاهت مطالب زیادی گفته و نوشته شده است. میخواهیم بیشتر درباره وضعیت روانی کسانی صحبت کنیم که به عنوان نزدیکان و اعضای خانواده فرد بیمار مسئولیت پرستاری از آنها را بر عهده دارند. چون افسردگی و اضطراب و برخی مشکلات دیگر نه تنها گریبانگیر بیمار، خصوصا بیماران مزمن میشود، بلکه متاسفانه دامن پرستاران و اطرافیان بیمار را هم میگیرد.
اضطراب و احساس گناه
عجیب نیست که بیمار دچار اضطراب شود و مدام نگران باشد که سرانجام بیماری او چه خواهد شد. اما بیش از او اطرافیان و افراد خانواده هستند که دچار اضطراب میشوند. آنها به خاطر بیماری و تبعات آن و خصوصا به خاطر احتمالاتی مانند مرگ یا فلج شدن و از دست دادن قوای بدنی و محدودیتهای حرکتی بیمارشان بشدت مضطرب میشوند. بسیاری از آنها دچار کابوس و مشکلات خواب میشوند. روزها پرستاری میکنند و شبها نمی توانند خواب راحتی داشته باشند. برخی از اطرافیان به خاطر این که خودشان سلامت هستند احساس گناه میکنند. گاهی با خود میگویند ایکاش آنها بیمار میشدند. از طرفی به خاطر بیمار و سایر اعضای خانواده معمولا ابراز نگرانی نمیکنند و همه چیز را در خود میریزند. متاسفانه وقتی تخلیه هیجانی انجام نمیشود و افراد نمیتوانند احساسات و عواطف خود را بروز بدهند؛ خود مستعد ناراحتی و اضطراب و سایر مشکلات عاطفی و روانی میشوند.
بیشتربخوانید:
نشانههای آلرژی دارویی چیست؟
افسردگی
بسیاری از اطرافیان بیمار دچار افسردگی میشوند. دلیل این افسردگی معمولا بر میگردد به احساس ناکامی و ناتوانی آنها در مورد درمان بیمارشان. آنها همه سعی خود را میکنند اما گاهی بیماری اطرافیانشان بدتر میشود و حتی گاهی میمیرد. گاهی دوران بیماری طولانی میشود. آنها از کار و تفریح و امور روزانهشان باز میمانند و متاسفانه آینده خوبی هم برای بیمار متصور نیستند.
خود بیمار هم تقریبا از کار و زندگیاش دور میشود. تفریح و شادی در زندگیاش کمرنگ میشود و بیشتر درگیر هزینهها و مسائل ناشی از بیماری و تبعات آن میشود.
آنها ناچار میشوند خود را با بیماری و مسائل ناشی از آن، هزینهها و نحوه درمان و... هماهنگ کنند. رشته امور زندگی از دستشان خارج میشود و همه چیز، به جز بیماری در زندگیشان رنگ میبازد یا کمرنگ میشود و متاسفانه این همه، برای بیمار و خانواده و اطرافیانش افسرده کننده است.
حرفهایی که نباید به بیماران زد!
اگر با بیماران سرطانی یا بیمارانی با بیماریهای سخت و یا تحت شیمی درمانی و درمانهای پرفشار مواجه هستید از بیمار نپرسید که اکنون چه حسی دارد ؟ نپرسید که آیا احساس سلامتی و بهبود دارد یا خیر؟ چرا که معمولا بیمار بعد از عمل جراحی یا شیمی درمانی احساس بهبودی ندارد و حال خوبی هم ندارد. پرسیدن حال و حس او کار جالبی نیست. برعکس اگر میتوانید از موضوعاتی که برایش جالب است صحبت کنید. او را شاد کنید و برایش برنامههای جالب در نظر بگیرید.
بیشتر بخوانید:
آیا حساسیتهای فصلی بر روی کرونا تاثیر دارد؟
آفلاتوکسین را بیشتر بشناسیم
از تعریف کردن داستانهای غم انگیز مشابه خودداری کنید
اگر با دیدن بیمار به یاد اقوامی افتادید که همین بیماری را داشتهاند لزومی ندارد که داستانهای مربوط به آنها را جلوی بیمار بیان کنید. خصوصا که اگر داستانهای شما پایان خوشی نداشته باشند. همچنین روند طولانی درمان را برای بیمار و خانواده او یادآوری نکنید.
تعارفهای بیهوده را کنار بگذارید و عمل کنید
این تعارف را کنار بگذارید که آیا کاری از دست من ساخته است یا خیر؟ معمولا حال بیمار و اطرافیانش بدتر از آن است که بخواهند فکر کنند که به چه چیزهایی نیاز دارند. اگر بیمار در خانه بستری شده به
او پیشنهاد دهید که آخر هفته شام یا ناهار میپزید و به خانهاش میآورید. بپرسید کدام روز را ترجیح میدهد.
اگر این کار برایتان مقدور نیست از او بخواهید که بخشی از خریدهای بیرون را برایش انجام دهید یا مراقب فرزندانش باشید و آنها را به پارک یا سینما ببرید. اگر همسر یا دوستی دارد که کارها را انجام میدهند، آنها را همیاری کنید.
به هر حال پیشنهادات شما میتواند برای چنین فردی مفید واقع شود اما اینکه یک سوال کلی بپرسید، برای فرد بستری یا خانواده او فایدهای ندارد و شاید حرف شما را تعارف در نظر بگیرد.
پس اگر قصد کمک دارید پیشنهادهایتان را با جزئیات مطرح کرده و برای عمل به حرفهایتان آماده باشید.
از ادای جملات شعاری خودداری کنید
از عبارات و جملاتی مانند تو قوی هستی و از پس بیماری بر خواهی آمد خودداری کنید. جکی دونالدسون، نویسنده ۴۴ سالهای است که توانسته در نبرد با سرطان پیروز و سربلند شود. او بعد از بهبود به اطرافیان بیماران سرطانی توصیه میکند که چنین جملهای را به فرد مبتلا به سرطان نگویند چون ممکن است یک بیمار ضعیف و ناراحت را آزردهتر کند.
او در این باره میگوید: بعضیوقتها وقتی دوستان و آشنایان به دیدنم میآمدند، دوست داشتم به جای شنیدن جملات مثبت و امیدوار کننده، با من همدردی کنند.
بیشتربخوانید:
به بیمار یا اطرافیان او نگویید که احساسات آنها را درک میکنید
واقعیت این است که هیچوقت نمیتوانید احساس آنها را بفهمید و فقط در شرایطی حرفتان را میپذیرند که خودتان از زمره افراد مبتلا به آن بیماری بوده باشید، بنابراین تا زمانیکه تجربیات منحصربهفرد بیمار را پشت سر نگذاشتهاید به او نگویید که میدانید چه حسی دارد.
توصیه میشود بیشتر روی شرایط و نیازهای بیمار توجه کنید و حرفهای غیرمعقول و باورناپذیر را به زبان نیاورید.
کمکهایی که میتوانید به اطرافیان بیمار کنید
اگر برای پیدا کردن متخصص یا بیمارستان یا دارو از شما کمک خواستند انجام بدهید یا خودتان پیشقدم بشوید ؛ اما از دخالتهای بیجا پرهیز کنید. اگر میتوانید به اطرافیان بیمار پیشنهاد بدهید که چند ساعتی را به تفریح یا استراحت بگذراند و شما به جای او انجام وظیفه کنید. به اطرافیان بیمار تاکید کنید که بیماری برای هر کسی ممکن است پیش بیاید و بار احساس گناه احتمالی آنها را کم کنید. تا جایی که میتوانید در زمینههایی که نیاز به همراهی دارند آنها را همراهی کنید.
هرگز نپرسید بیماریات چقدر خطرناک است
درست است که نگران هستید اما سعی کنید در مورد روشهای تشخیص و درمان کمتر کنجکاوی کنید و جزئیات را از بیمار نپرسید. سوال ناراحتکننده دیگر این است که بگویید: «چند جلسه شیمیدرمانی لازم داری؟» یا اینکه بپرسید: «آیا رادیوتراپی را شروع کردهای؟» به گفته دکتر اندرسون این سوالات نهتنها حال بیمار را بهتر نمیکند، بلکه استرس و نگرانیهایش را افزایش میدهد. ممکن است برای سوالات شما پاسخی نداشته باشد و خودش هم از این بابت مضطرب شود. یادتان باشد که بعضی از بیماران سعی میکنند بخشی از بیماری و روشهای درمانی را به طور خصوصی پیش خودشان نگه دارند و دلشان نمیخواهد تمام مراحل درمان را با جزئیات برای دیگران تشریح کنند. بنابراین اگر خود بیمار در این زمینه صحبتی ندارد، شما هم به خواسته او احترام بگذارید و بیش از حد کنجکاوی به خرج ندهید.