رکسانا خوشابی؛ کارشنارش ارشد مشاوره، عضو تحريريه دنياي سلامت
مترجم: مريم مداح
کينه بخشی از طبيعت انسان است اما اين حالت نه تنها سلامت روان، بلکه سلامت جسمی ما را نيز تحت تأثير قرار میدهد. در واقع کینه و نفرت از عواملی هستند که باعث بیماری می شوند.
اين موضوع در يک مرکز روانشناسی بالينی با عنوان "عملياتی برای بخشايش" مورد بررسی قرار گرفته است. اين مرکز تا به حال بيش از 1200 تحقيق خود را به چاپ رسانده و موضوع «بررسی تفاوتهای جنسيتی در بخشش» نيز عنوان يک کنفرانس تحقيقیاش در سال گذشته بوده است.
دکتر دين اورنيش پزشک و محقق معروف آمريکايی، بخشش را جايگزيني بسيار مناسب برای خشم و انتقام میداند. او میگويد:
خودخواهانهترين کار برای خودتان بخشيدن ديگران است.
تاثيرات مطلوب بخشيدن
تحقيقات حاکی از آن هستند که بخشش، حداقل میتواند از دو طريق تأثيرات مطلوبی را از خود به جای بگذارد. يکی کاهش استرس ناشی از عدم بخشايش (کينه توزی) است كه آميزهای از ترشرويی، عبوسی، خشم، خصومت، نفرت و ترس را ايجاد ميكند. اين حالات تأثيرات فيزيولوژيکی خاصی مانند بالا بردن فشارخون و اختلالاتي همچون بيماریهای قلبی - عروقی، اختلال در سيستم ايمنی بدن و احتمالاً اختلال در کارکردهای سيستم عصبی و حافظه را از خود برجای میگذارند.
در يک مطالعه، حالات 20 نفر که روابط شادی در زندگي داشتند با حالات 20 نفر ديگر که ارتباطات شادي نداشتند مورد مقايسه قرار گرفت. هورمون کورتيزول که کارکرد ايمنی بدن را مختل می کند در گروه دوم ميزان بيشتری داشت و اين مقدار زمانی که از آنها خواسته میشد به روابط خود فکر کنند افزايش پيدا میکرد.
اورت ورتينگتون، مدير اجرايی «عملياتی در طلب بخشايش» میگويد: هرگاه کينه را به دل خود راه بدهيد خود را در معرض يک مسأله حاد جسمی قراردادهايد.
بخشش جزيي از زندگي انسان
براساس تحقيقات انجام شده معلوم شد افرادی که با دوستان، آشنايان و همسايگان خود ارتباط بهتر و بيشتر و مطلوبتری دارند، نسبت به ساير افراد از سلامتی بيشتری برخوردارند و اين فايده دوم بخشايش است.
شارلوت ون اوين ويتوليت، محقق برجسته کالج هوپ در ميشيگان، میگويد: بخشش، بايد جزئی از زندگی انسانها باشد و نه تنها پاسخی نسبت به شرايط يا اهانتهايی خاص در زندگی آنان...
ورتينگتون، وجه تمايزی بين بخشش عقلي و بخشش عاطفی مشخص نموده است. از نظر او بخشش عقلي، آشتی و مصالحه با فردی مقصر است، اما بخشش احساسی يا عاطفی يک پذيرش درونی است. به ياد داشته باشيم که بخشش، ما را ملزم نمیکند که عدالت را ناديده بگيريم يا حق تحقير و اهانت را به ديگران بدهيم. خشم نيز جزئی از احساسات انسان است اما نبايد عنصري ثابت و پايدار در زندگی يک فرد باشد. بدين مفهوم وقتی از بخشش صحبت میشود، منظور تأييد رفتار ديگران نيست بلکه منظور اين است که آن رنج و درد را از درون خود بيرون بريزيم. دکتر ادوارد هالوول، روانپزشک هاروارد و نويسنده کتاب «جرأت بخشش» میگويد: بخشش يک فرايند است، نه يک عمل لحظهاي. اين فرايند بايد در مقابل حس کينهجويی، به تدريج پرورش پيدا کند. او کمک دوستان و افراد کارشناس را در پرورش اين حس مفيد میداند.