Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 2 آذر 1403 - 02:46

18
مرداد
سازمـان انتقـال خون احـیاگر امـا مظلـوم ( قسمت دوم)

سازمـان انتقـال خون احـیاگر امـا مظلـوم  ( قسمت دوم)

گفتگوی اختصاصی زندگی آنلاین با دکتر پیمان عشقی؛ مدیرعامل سازمان انتقال خون ایران وفوق تخصص خون و سرطان کودکان:

گفتگو : رضا حسینمردی - روزنامه نگار

 

تحریریه زندگی آنلاین : دکتر پیمان عشقی، شهریورماه 1343 در خانواده‌ای فرهنگی با والدینی معلم در تهران متولد شد. اغلب افراد خاندان وی فرهنگی‌اند و اهل هنر بوده و هستند؛ وی مقطع تحصیلی متوسطه خود را در دبیرستان صاحب نام و مشهور البرز تهران گذرانده است. او در بخشی از خاطرات و زندگی‌نامه خود می‌گوید: خانواده پر جمعیتی نیستیم، یک خواهر و یک برادریم ولی من همیشه دوست داشتم نفر اول در همه زمینه‌ها باشم.در امتحان نهایی دبستان نفر اول استان تهران شدم. در مقطع راهنمایی و دبیرستان که با دوران پیروزی انقلاب اسلامی مقارن بود نیز رتبه اول دبیرستان البرز را کسب کردم و در امور مختلف فوق برنامه مانند نقاشی، مینیاتور، اطلاعات عمومی نیز رتبه اول دبیرستان البرز را کسب کردم.

 بیشتربخوانید:

سازمان انتقال خون احـیاگر امـا مظلـوم(قسمت اول)

 

 

تفاوت در شعارهای این دوران نیز جالب بود چون باعث شد رسانه‌ها شعارهای سازمان انتقال خون را منعکس نمی‌کردند:

شعار وزارت بهداشت در دوران کرونا: " در خانه بمانید"

شعار سازمان انتقال خون در دوران کرونا: "برای اهدا خون از خانه بیرون بیایید"

ردیف‌های متمرکز ویژه‌ای وجود دارد که توضیحات زیادی دارد. یکی از این ردیف‌های بودجه‌ای، ردیف کیت و کیسه خون است. هر سال این ردیف بودجه‌ای به انتقال خون تخصیص داده می‌شد ولی جالب اینکه سال 1399 هیچ پرداختی از این بابت برای سازمان انتقال خون انجام نشد!!؟؟

البته آقای دکتر نمکی خیلی به ما کمک کرد و در کل مجموعه وزارت بهداشت شخص وزیر، حامی ویژه ما بود و من به سهم خودم از ایشان سپاسگزارم. ولی تحت فشارهای کرونا و به دلیل ناهماهنگی‌ها و ساختارهای قانونی غلط، سازمان انتقال خون در این دوران دیده نشد یا کمتر دیده شد. سازمان انتقال خون باید در اولویت‌ها باشد و دیده شود. روابط عمومی انتقال خون در این دوران که به‌ویژه خیلی تلاش کرد و من از زحمات آنان سپاسگزارم.

 

با توجه به توضیحاتی که فرمودید، فرض کنید اکنون بودجه‌ای به دست شما رسید و فرصت کمی برای اجرای اهداف داشتید، لطفاً بفرمایید اولویت‌های شما چیست؟

به اعتقاد من کسی که همه چیز را در اولویت قرار می‌دهد، یعنی هیچ چیز برایش در اولویت نیست. من اولین کاری که روزهای ابتدایی مدیریت انجام دادم، برگزاری همایشی با حضور مدیران برگزار بود و همین سؤالی که شما از من پرسش کردید، من هم از مدیران و معاونت‌های زیر مجموعه سازمان انتقال خون پرسیدم.من معتقدم که همیشه منابع مالی موجب پیشبرد اهداف و موفقیت‌های یک سازمان نمی‌شود. من در پاسخ به شما میگویم که در ابتدا اصلاح قوانین و آیین‌نامه‌ها در وزارت متبوع را خواستارم؛ تسهیلات اداری و قانونی جایگاه‌های شناخته شده، رسمی و معتبر در نظام سلامت کشور برای سازمان انتقال خون می‌خواهم.دوم اینکه من تغییر اساسنامه سازمان انتقال خون و تدوین و ارزیابی مجدد آن با هدف ادغام سازمان و موسسه ذیل یک سازمان خدماتی، آموزشی، پژوهشی که مانند دانشگاه‌های علوم پزشکی به‌صورت مستقل با سازوکار هیئت‌امنا دانشگاه‌ها مدیریت شود را خواستارم. و اما اگر بودجه‌ای در اختیارم قرار گیرد، سازوکار جبرانی عدم پرداخت کارانه و ارضاء و ارتقاء کیفی زندگی نیروهای فعال در سازمان انتقال خون را در برنامه خواهم داشت چون به چشم خودم دیده‌ام که این نیروهای کارآمد و توانا هستند که سازمان انتقال خون را نگه‌داشته‌اند؛ اگرچه تأمین و به روز رسانی تجهیزات مهم است. گاهی اوقات دیده می‌شود که نیروی انسانی در شرایطی که رضایت کافی دارد، می‌تواند حتی بجای تجهیزات نیز کارایی کیفی و کمی داشته باشد این دیدگاه در این بازه‌ی دو ساله ما را در مقابل تحریم‌ها و عدم همکاری برخی کمپانی‌ها صرفاً با تکیه بر تلاش شبانه‌روزی نیروهای انسانی پرانگیزه و توانمند مصون نگاه داشت.در ادامه اولویت‌ها ما باید به ارتقاء فنی در زمینه‌ی غربالگری‌ها و گروه‌های خونی سازمان انتقال خون توجه کنیم. باید بانک سلول‌های بنیادیی را گسترش دهیم و آزمایشگاه مرجع را نیز تجهیز کنیم و توسعه دهیم. ما باید تمامی بانک‌های بیو انفورماتیک خود را به روز رسانی کنیم.این‌ها نیاز به منابع مالی آنچنانی ندارد و به اعتقاد من سه اولویت مهم برای سازمان انتقال خون از دیدگاه من و در دوره مدیریتی اینجانب است.

 

از نظر جذب نیرو در چه وضعیتی هستید؟

در این مدت در جبران یک سکون چند ساله حدود 550 ردیف شغلی از تعداد کل 1500 ردیف بلاتصدی را با استخدام نیروی انسانی تأمین کردیم. بدین ترتیب 550 نفر نیرو به انتقال خون تزریق می‌شود و ردیف نیروی انسانی اختصاصی نیز با همین روند تا  سال 1404  اشغال خواهد شد.

 بیشتربخوانید:

اهدا خون برای این افراد ممنوع است!

 

 

وضعیت پزشکان شاغل در انتقال خون به چه شکل است؟

ما همین الان در ایرانشهر پزشک نداریم! پزشکان طرحی نیز به جذب در دانشگاه بیشتر تمایل دارند چون کارانه بیشتری داده می‌شود. باید یکسری انگیزه‌های شغلی و جایگاهی برای این عزیزان در نظر گرفته شود که انگیزه و تمایل آنان به خدمت در نقاط دور افتاده و محروم بیشتر باشد، مانند سابقه کار و...

متأسفانه در سازمان انتقال خون موضوع کارانه و یا دریافتی بابت افزایش جذب مراجعه کنندگان نیز وجود ندارد؛ مجوز کارانه نداریم چون به هر دلیل و تحت هر شرایطی که نمی‌توان آمار اهدا کنندگان را افزایش داد. ولی در مقابل این موضوع (کارانه و حقوق مناسب) در دانشگاه و ادارات وجود دارد؛ پزشکان همکار در این سازمان شاید تمایل بیشتری به جذب در دانشگاه‌ها داشته باشند چون در میزان دریافتی آنان ثاثیر گذار است.نکته مهم دیگر اینکه با تمام احترام به جایگاه علمی پزشکان و همکاران، متأسفانه در مراکز درمانی تعداد انگشت‌شماری، خون را می‌شناسند و در جایگاه تجویز آن قرار دارند؛ به اعتقاد من مباحثی همچون درخواست خون، ثبت عوارض احتمالی خون تزریق شده، مدیریت بانک خون، انجام اقدامات ویژه خون مانند پلاسما فرز... باید بر عهده فردی به‌عنوان پزشک "طب انتقال خون" باشد که دانش و تجربه کافی آن را نیز داشته باشد. من تقاضا دارم حضور پزشک انتقال خون که سالها در این سازمان خدمت کرده و تجربه کافی دارد برای ادامه فعالیت‌های وی در یک مرکز درمانی به‌عنوان مشاور طب انتقال خون ضروری لحاظ شود و به حقوق وی نیز کمک کند.متأسفانه بجای داشتن پزشک حاذق برای مدیریت خون در شرایط کمبود ذخایر خونی به منظور جلوگیری از تزریق غیر ضروری خون شاهد بودم که برخی افراد، فعال‌سازی سیستم منسوخ و قدیمی کارت جایگزین را پیشنهاد دادند (در ازای هر واحد خون اهدایی باید یکی از بستگان گیرنده خون، یک واحد خون جایگزین می‌کرد).

 

کاهش و افت انگیزه در پزشکان انتقال خون وجود دارد بگونه ای که بعد از مدتی برخی به اقداماتی مانند فصد خون و حجامت در مطب خود روی می‌آورند. لزوم فعال‌سازی "مشاور انتقال خون" در بیمارستان‌ها احساس می‌شود و ما با تمام توان در تلاش برای فعال شدن این جایگاه شغلی و حرفه‌ای در مراکز درمانی کشور هستیم.مدیریت تأسیس تخت‌های بیمارستانی با شرایط کنونی و نیاز روزافزون به جراحی‌های نیازمند خون، باید بررسی و آیین‌نامه آن اصلاح شود.

متأسفانه غفلتی سیستماتیک نسبت به "طب انتقال خون" وجود دارد؛ افرادی نمی‌دانند و نمی‌دانند که نمی‌دانند! به‌عنوان مثال نسبت به موضوعاتی مانند (پی.آر.پی) غیر علمی و بدون نظرسنجی از انجمن‌های علمی مسئول و صاحب‌نظر، اقدام به صدور دستورالعمل می‌کنند.

 

چالش پیش روی شما در این دوران کرونا چه بود؟

تمام آنچه گفتم چالش بود! حفظ شاخص‌های انتقال خون و اهدا خون برای ما بسیار مهم است و برگزاری پویش‌های مردمی کمک شایانی کرد تا با چالش اپیدمی کرونا که در دنیا شاخص‌های اهدا خون را کاهش داده بود مقابله کنیم. مردم در فراخوان‌های مختلف و پویش‌های عمومی ما را شرمنده کردند. رسانه‌ها و شهرداری‌ها خیلی می‌توانند به ما کمک کنند. یکی از کمک‌های شهرداری‌ها این است که چند بیلبورد مهم شهری به‌خصوص در شهرهای بزرگ مانند پایتخت را در اختیار انتقال خون قرار دهند تا به امر فرهنگ‌سازی اهدا خون بیشتر رسیدگی شود.ما از ظرفیت‌های خیرین کمک می‌خواهیم. هفته اول مردادماه هفته انتقال خون نام دارد که ما در این مدت همایش خیرین خواهیم داشت و با دعوت از خیرین خواسته‌های خود را مطرح و از آنان کمک می‌گیریم.سیاست انتقال خون سیاست اهدا خون شناور است؛ این بدان معناست که در شرایط کنونی ما باید به سراغ مردم برویم و اجازه ندهیم که آنان دشواری‌های مسیر، ترافیک، آلودگی هوا... باتحمل کنند و به مراکز ما مراجعه داشته باشند.

 

همه میگویند آمار اهدا خون سیستان و بلوچستان پایین است ولی باید در پاسخ گفت که این آمار پایین نیست. نشانه آن اینکه اهدا خون شهرستان زابل دو برابر متوسط میانگین جهانی است. فرهنگ مردم در آنجا بالاست و انسان‌های نوع‌دوست در هر شرایطی خون اهدا می‌کنند ولی علت اینکه تصور می‌شود آمار سیستان و بلوچستان پایین است، موضوع پراکندگی جمعیت و پهناوری استان است. از سوی دیگر دسترسی به پایگاه‌های انتقال خون محدود است. اگر من یک ناوگان لجستیک خوب و نیروی انسانی فعال همراه با این ناوگان لجستیک وتجهیزات لازم در اختیار داشته باشم، می‌توانیم به سراغ اهدا کنندگان در گوشه و کنار شهرها و روستاها برویم.چالش بعدی همکاری رسانه‌ها است. ما برای استفاده از ظرفیت‌های مصوب و قانونی جهت تبلیغات و اطلاع‌رسانی، باید منتظر امضا تفاهم‌نامه شورای عالی اطلاع‌رسانی باشیم که همین موضوع گاهی ماه‌ها زمان می‌خواهد! چالش اصلی فرهنگ‌سازی انتقال خون ابتدا در حاکمیت و سپس در میان مردم است.

 بیشتربخوانید:

افرادی که واکسن کرونا تزریق کردند، می‌توانند خون اهدا کنند؟

 

 

 

 

آیا کمبودی از نظر زیرساخت‌های عمرانی و تعداد پایگاه انتقال خون وجود دارد؟

وقتی شاهد توسعه تعداد مراکز درمانی و تعداد تخت‌های بیمارستانی هستیم درنتیجه باید موضوعاتی پیرامونی آن نیز مورد توجه قرار گیرد. به‌عنوان مثال آیا تعداد مراکز درمانی یک استان مثل خراسان رضوی با این خیل عظیم زائر و توریست، افزایش پیدا نکرده است؟ تخت بیمارستانی افزایش یافته و شهر جمعیت توریست فراوان دارد، جالب اینکه وقتی می‌خواهیم برای مراکز انتقال خون این استان نیرو جذب و استخدام کنیم، پاسخ منفی است و دلیل آن را برخوردار (غیر محروم) بودن این استان عنوان می‌کنند و سهمیه جذب نیرو را برای استان‌های کم برخوردار محفوظ می‌کنند!من زمانی که از این پست مدیریتی خداحافظی کنم با کوله باری از تجربه و انبوهی از پرسش‌های بی‌پاسخ می‌روم! یکی از این پرسش‌ها این است که وقتی در یک استان مانند خراسان رضوی با افتخار تعدادی بخش درمانی و تخت بستری برای اعمال جراحی قلب باز راه‌اندازی و تجهیز می‌شود، باید پرسید آیا این بیمار نیازمند خون نیست و فقط به تجهیزات و تخت ویژه نیاز دارد؟! بی‌شک برای تأمین خون و رفع نیازهای روزافزون، نیروهای انتقال خون از روابط عمومی و تبلیغات تا پزشک با انگیزه و پایگاه درشان مردم و اهدا کنندگان، سامانه سیار برای جمع‌آوری خون از روستاها و نقاط دورتر از پایگاه نیاز است. لطفاً از سازمان برنامه و بودجه استعلام کنید تا ببنید که به ازای هر پنج تخت جراحی قلب باز، چه میزان امکانات و نیروی انسانی برای پشتیبانی و تأمین خون موردنیاز بیماران این تخت‌های بستری باید در سازمان انتقال خون پیش‌بینی شود؟ به نظر من باید پیشنهاد کنیم که صاحبان بیمارستان همانند پرداخت عوارض شهرداری و مالیات سالانه... به ازای خدماتی که بابت خون می‌خواهند بگیرند، بطور سالانه عوارض یا یارانه به سازمان انتقال خون پرداخت کنند. این در شرایطی است که تاکنون فقط پول کیسه خون و کیت آزمایشگاهی توسط بیمارستان به انتقال خون پرداخت شده است. با این دیدگاه دریافت عوارض به نفع سازمان انتقال خون به گسترش و توسعه زیرساخت‌ها کمک خواهد کرد.ما الان برای مشهد مقدس، شهری که سرشار از عواطف و احساسات معنوی است (استان خراسان رضوی)، دست به دامان خیرین شدیم تا بتوانیم جهت ناوگان تأمین خون، سامانه سیار بر حسب نیاز محیا و تأمین کنیم.

 

مهم‌ترین شاخص‌های اهدا خون در چه وضعیتی قرار دارد؟

در زمینه اهدا خون داوطلبانه و بدون چشم‌داشت، ردیف اول منطقه هستیم. طبق آمار آمریکای شمالی، اروپا، ژاپن و ایران در نقشه جهانی و آمار، صد درصد اهدا خون داوطلبانه دارند و اول هستند.

در مورد شاخص اهدا خون در حد برخی کشورهای اروپا از لحاظ درآمد سرانه هستیم.

از نظر سلامت خون و ریسک احتمالی بروز بیماریهایی مانند هپاتیت بی، سی، ایدز، جزء کشورهای با سطح درآمد سرانه بالا هستیم. این اول به سلامت مردم و دوم به دقت همکارانمان و آزمایشات دقیق سازمان انتقال خون وابسته است. تلاش ما در این زمینه بسیار زیاد است.

ایران در موضوع اهدا پلاسمای کووید بعد از چین، اولین کشوری بودیم که ورود پیدا کرد. سازمان انتقال خون و دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله و جناب دکتر ابوالقاسمی و همکارانشان در این زمینه تلاش کردند. ما تأمین کننده پلاسما بودیم و دانشگاه مصرف کننده این ماده برای بیماران موردنیاز خود بود. نتیجه خوبی داشت و ایران به آن نتیجه‌ای که کشورهای دنیا رسیده بود رسید. ما به این نتیجه رسیدیم که در فاز ورود ویروس به بدن (هفته اول، بخصوص چهار روز اول) اگر پلاسمای با تیتر بالا داشته باشیم و به بیمار تزریق کنیم، بخصوص در افراد مسن و با ریسک و خطر مرگ بالا، نتیجه خوبی دریافت خواهیم کرد. این کار هم مرگ‌ومیر و هم بستری بیمارستانی را کاهش داد. ولی استفاده در هفته‌های بعد از ابتلا (هفته دوم و سوم بعد از ابتلا) نتیجه‌ای نداشت. به اعتقاد من در ایران قدر پلاسمای کووید را ندانستند. متأسفانه پلاسما را بجا و در زمان خاص خود نزدند بلکه بی‌جا تزریق کردند! ما ادعای معجزه با این تکنیک (پلاسمای کووید) نکردیم ولی متأسفانه مجوز استفاده در سطح وسیع در کشورمان نیز صادر نشد؛ وقتی یک تکنیک در دستورالعمل‌های ابلاغی مجوز استفاده نداشته باشد، پزشک رغبتی برای استفاده و توصیه ندارد. امکانات این کار را در کشور داشتیم و هجده هزار مورد هم نمونه گرفتیم. هیچ دارویی تا الان در رابطه با کووید شناخته شده و مؤثر قطعی نیست و هر چه مصرف می‌شود صرفاً بر اساس چند مقاله است اما استفاده از پلاسمای کووید، با همین رویکرد در گاید لاین‌ها ورود پیدا نکرده است.

 

آیا شاخص اهدا خون توسط بانوان در ایران تغییر پیدا کرده است؟

در مورد جایگاه انتقال خون در زمینه اهدا خون بانوان هنوز عقب هستیم. ایران یکی از کشورهایی است که زیر ده درصد از موارد اهدا خون توسط بانوان انجام می‌شود ولی در برخی کشورهای دنیا این آمار پنجاه درصد است؛ یعنی نیمی از اهدا کنندگان را زنان تشکیل می‌دهند. به اعتقاد من اهدا خون بانوان یعنی هر خانه یک پایگاه انتقال خون است و با همین تاکید در دو سال گذشته حدود 1 درصد به شاخص اهدای خون بانوان افزوده شد.

 

مهم‌ترین شاخص‌های اهدا خون در چه وضعیتی قرار دارد؟

داروهای مشتق از پلاسما داروهایی حیاتی محسوب می‌شوند. حدود سیزده فراورده برای انواعی از بیماری‌ها از جمله (آی.وی.آی.جی) برای بیماران سرطانی.... آلبومین که برای افراد دچار سوختگی و بیماران کلیوی و کبدی... کاربرد دارد؛ همچنین فاکتور هشت و نه، سرمه‌ای ضد هاری، ضد کزاز...، ایمنوگلوبولین... همگی از پلاسمای اهدایی ساخته و استخراج می‌شود.پلاسما دو منبع برای تهیه دارد؛ یک منبع آن از طریق خون اهدایی جداسازی و استخراج می‌شود و راهکار دیگر پلاسما فرز با دستگاه اختصاصی است که فقط پلاسمای خون فرد هنگام اهدا جدا و بقیه خون به بدن وی باز گردانده می‌شود.سازمان انتقال خون ایران بر اساس مأموریت محوله که تأمین خون از اهدا کنندگان است، خون و پلاسمای موردنیاز برای بیماران را تأمین می‌کند و در اختیار بیماران نیازمند قرار می‌دهد؛ ولی روش پلاسمافرز که دنیا نیز به سمت آن گام برداشته به منابع مالی فراوانی جهت تجهیزات، نیروی انسانی، فضای فیزیکی...، نیاز دارد که تجربه 4 سال فعالیت آزمایشی نشان داد که هنوز در توان سازمان انتقال خون نیست و فعلاً توسط بخش خصوصی تأمین می‌شود.چند سال پیش در این مسیر یعنی تأمین پلاسما با شیوه پلاسما فرز گام برداشته شد، ولی به اهداف از پیش تعیین شده نرسیدیم. هدف تعیین شده تأمین صد هزار لیتر پلاسما بطور سالانه بود، ولی به حدود پانزده هزار لیتر رسیدیم. در این مسیر چون از خون کامل به سمت تهیه صرفاً دریافت پلاسما رفتیم، چیز مهمی را از دست دادیم و آن اینکه میزان اهدا خون کامل کم شد. تأمین پلاسما با تکنیک پلاسمافرز حدود چهار سال قبل از آمدن من فعال و راه‌اندازی شده بود. نکته جالب اینکه سردخانه مخصوص با حجم کافی برای نگهداری این میزان پلاسما متأسفانه راه‌اندازی نشده بود!! برای حتی یک سی‌سی پلاسما سردخانه جدید و اضافه بر آنچه داشتیم وجود نداشت، چه برسد به اینکه برای صد هزار لیتر پلاسما امکان نگهداری و دپو در سردخانه‌های مجود داشته باشیم.

 

اکنون در این خصوص سیاست کلی شما چیست؟

اینکه طبق مسئولیت محوله سابق پلاسما را از خون جداسازی کنیم و حجم آن را نیز تا جای ممکن ارتقا دهیم. در مورد پلاسما فرز تا زمانی که امکانات لازم آن برای سازمان انتقال خون محیا نشود از بخش خصوصی می‌خواهیم که در این زمینه تلاش کند چون اگر پلاسمای موردنیاز برای تأمین و تولید داروی موردنیاز بیماران کشور را نتوانیم تهیه کنیم، کشورهای دارای پالایشگاه از منابع و مردم خودشان تحت شرایط خودشان حتی شاید در قبال پرداخت پول اقدام می‌کنند. البته تدوین آیین‌نامه‌ها و الزامات ورود بخش خصوصی به عرصه پلاسما فرز بر عهده سازمان غذا و دارو ایران است. موضوع مهم این است که ما باید به‌عنوان یک کشور پیشگام در منطقه، پالایشگاه بومی و اختصاصی در ایران تأسیس کنیم. (مثال مشابه اینکه: وقتی قادر به تولید محصولات لبنیات در کشور هستیم، که علاوه بر تأمین شیر کافی و سالم کارخانه لبنیات نیز در داخل کشور داشته باشیم تا ایمن‌تر، سالم‌تر، به‌صرفه‌تر و در دسترس‌تر محصولات لبنی تولید کنیم).

 

چند سال پیش ایران پالایشگاه خون خریداری کرد ولی با مشکل نصب و راه‌اندازی مواجه شد و شنیدیم که پالایشگاه خون را به دلیل احتمال آلودگی دفن کردند...! الان وضعیت چگونه است؟

این قرارداد خاص در حال طی مراحل قانونی و حقوقی پایانی است و نهادهای نظارتی و حاکمیتی در زمان مناسب متوجه مشکلات آن شدند. مدت‌ها منتظر شدیم تا تعهدات طرف قرارداد اجرا شود ولی نشد، صبر کردیم ولی نشد و در نهایت ما خواستار فسخ قرارداد شدیم. اکنون از سرمایه‌گذاران خصوصی در این زمینه خواهش می‌کنیم که با دقت وارد شوند و تعهد بدهند ما نیز به‌عنوان سازمان انتقال خون مجوزهای تشویقی قائل خواهیم شد. ما از سازمان‌های غیر دولتی و نهادهای سرمایه‌گذاری، خیرین سلامت، آستان قدس رضوی، بنیاد برکت... کمک می‌خواهیم تا اولین و بزرگترین پالایشگاه خون و تولید داروهای مشتق از پلاسمای کشورهای اسلامی دنیا و منطقه خاورمیانه را در ایران تأسیس کنند.

 

آیا شما فیلم سینمایی دایره مینا ساخته داریوش مهرجویی را که در زمینه خون فروشی است دیدید؟

بله دیدم. فیلم تأثیرگذاری بود و آنقدر مؤثر بود که مدتی نیز در زمان رژیم سابق توقیف شد؛ بازیگران سرشناس و خوبی برای یک موضوع حیاتی یعنی خون در این فیلم بازی کردند. کاش در سال‌های آتی شاهد باشیم که هنرمندان، کارگردانان و بازیگران عزیز و صاحب نام کشور که برخی از آنان مانند آقای پرویز پرستویی سفیر اهدای خون هستند در موضوع خون و انتقال خون نیز فیلم بسازند.

 

موفقیت‌های خود را در زندگی مدیون چه کسانی هستید؟

انسان موفقیت‌های خود را مدیون زحمات پدر و مادر است و همه میدانیم و نیاز به گفتن ندارد چون همه واقف این نکته مهم هستیم. پدر (مرحوم) و مادرم عزیزم با اینکه معلمان ساده‌ای بودند ولی بهترین امکانات لازم را برایم مهیا کردند و مشوق‌های من برای پیشرفت بودند. ولی در این مدت تصدی همسر و فرزندم نیز حمایت لازم را انجام دادند تا دغدغه‌ای در محیط کار نداشته باشم و قدردان آنها هستم؛ البته از همکارانم در بیمارستان کودکان مفید که جور نبودن من را طی این مدت تقبل کردند و مسئولیت من را به عهده گرفتند نیز تشکر می‌کنم. به‌خصوص مرحوم دکتر گودرزی‌پور که تا زمان زنده بودن خود قبل از ابتلا به کرونا، جای خالی من را در بیمارستان پر کرد.

 

لطفاً در پایان بفرمایید، مهم‌ترین آرزویتان در این حوزه کاری چیست؟

آرزو می‌کنم برنامه استراتژیک جدید سازمان انتقال خون تا قبل از حضور تیم مدیریت بعدی آماده شود و تا سال 1404 با موفقیت به پیش برود چون این برنامه استراتژیک حاصل تلاش و دقت نظر تمامی همکاران و مدیران عزیز سازمان انتقال خون در سراسر کشور است. آرزو می‌کنم وزیر بهداشت دولت آینده، اولین حضور کاری خود را از سازمان انتقال خون آغاز کند. آرزو می‌کنم که اولین پالایشگاه خون و پلاسما، زیر سایه حضرت امام رضا (ع) در مشهد مقدس راه‌اندازی شود. در مورد وزارت بهداشت ایران در دوران کرونا باید بگویم که زیاد بی‌انصافی شده است. وزارت بهداشت با تمام مشکلات و کمبودها بسیار موفق عمل کرد و آرزوی من موفقیت‌های روزافزون تمامی زحمتکشان وزارت بهداشت و تلاشگران عرصه سلامت است.

 

برچسب ها: انتقال خون، اهدا خون، دکتر پیمان عشقی تعداد بازديد: 272 تعداد نظرات: 0

نظر شما درباره این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز