گفت و گو : رضا حسینمردی
تحریریه زندگی آنلاین : دکتر سارا قربانی نخستین جراح پلاستیک زن در ایران، متولد ششم مرداد ماه سال 1347 شهر کرمانشاه است. وی با پایان دوران متوسطه و دیپلم در مدارس کرمانشاه، سال 1365 سپس در کنکور سراسری موفق به قبولی در رشته پزشکی عمومی دانشگاه فردوسی مشهد شد، ولی به دلیل شغل پدر که نظامی بود پس از پذیرش در طب به دانشکده پزشکی زاهدان انتقال یافت. وی در سال 1372 به دلیل این که جز یک درصد برتر دانشجویان بود، اجازه شرکت در آزمون پذیرش دستیاری تخصص گرفت و با شرکت در آزمون تخصص دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی (تهران) در این آزمون با موفقیت برای رشته جراحی عمومی پذیرفته شد (آن سالها آزمونهای ورود به تخصص توسط هر دانشگاه برگزار میشد؛ اسفند 1372). وی دانش آموخته سال 1376 در رشته جراحی عمومی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و فارغ التحصیل 1382 در رشته فوق تخصصى جراحى پلاستيك همین دانشگاه است و اکنون یکی از اعضاء انجمن جراحان پلاستیک و زیبایی ایران و جهان محسوب میشود که در عرصههای علمی و درمانی مشغول خدمت است.
دهه هفتاد بود که شرایط ورود به دوره جراحی عمومی و رشتههای فوق تخصصی جراحی برای خانمها هموارتر شد. سالهای سال بود که خانمها برای مراجعات به دنبال جراح زن بودند تا به راحتی و آسودگی خیال درخواستهای درمانی خود را مطرح کنند.
وی که مهمترین عامل ورود به رشته پزشکی را راهنماییها و وجود مرحوم پدر خود میداند، بعد از اتمام دوره طرح و خدمت با شرکت در آزمون فوقتخصصی پزشکی و کسب رتبه خوب در آزمون کتبی و علمی (شفاهی) موفق به ورود در رشته فوقتخصصی جراحی پلاستیک شد. او اکنون در مطب شخصی و چند کلینیک فعال است و در کنگرههای بین المللی نیز فعالیت علمی داشته و مایه افتخار زنان ایران زمین بوده است. این گفتگو به همین بهانه ترتیب داده شده است.
بیشتربخوانید:
روشهای نوین جراحی زیبایی بینی
خانم دکتر لطفاً بفرمایید چطور شد که پزشکی و طب را انتخاب کردید؟
سال سوم ابتدایی بودم، غروب پدرم به منزل آمد با احوالی آشفته، مرا که دید گفت: خوب درس بخوان چون توباید پزشک بشوی.... برایم عجیب بود! در دوران کودکی، دهه ٥٠ چنین موضوعاتی در خانوادهها مطرح نمیشد.... پدرم با مادرم در مورد ناراحتیاش صحبت میکرد. آن دوران در کشورپزشک هندی داشتیم. پدرم میگفت همان روز کودک بیماری را در دستان والدینش دیده بود که با تب شدید، حال بسیار بد و ناگوار به دلیل نداشتن پول ویزیت توسط آن پزشک هندی معاینه نشده بود و.... حال بد این کودک و خانوادهاش، احوال پدرم را نیز به هم ریخته بود؛ ولی با کمک او در نهایت ویزیت 50 تومانی پزشک و هزینه دارو پرداخت شده بود.... دیدن این صحنه برای پدرم بسیار تلخ بود و همین جرقه عاطفی عاملی بود که از من خواست تا در این رشته ادامه تحصیل بدهم، پزشک بشوم و به هموطنان خدمت کنم. آن دوران پدرم با این دیدگاه به مادرم میگفت که فرزندان ما باید خوب درس بخوانند تا به داد مردم برسند. مرحوم پدرم نگاه جنسيتى نداشت و هیچگاه فکر نکرد که چون من دختر هستم و از عهده این مسئولیت بر نمیآیم. این رخداد و موضوع انشایی در خصوص شغل آینده که در مقطع سوم دبستان مورد توجه و استقبال هم کلاسها و معلمم خانم نامجویان قرار گرفت انگیزه و جرقهای شد برای من؛ در انشا خودم نوشتم که من باید پزشک بشوم، اگر چه به نویسندگی و رشته باستانشناسى علاقه دارم، ولی بخاطر پدرم باید پزشک بشوم و به درد مردم برسم. این انشا در همان زمان تأثیر زیادی بر دانشآموزان و معلممان گذاشت.
در خانواده چند فرزند هستید؟
خانوادههای پدر و مادرم خانوادههایی کم جمعیت بود و همین بهانهای شد که جمع خانوادگی ما شش فرزند داشته باشد با این دیدگاه که نسل آینده و فرزندان کمتر احساس تنها کنند، البته من هم دیدگاهی مشابه دارم و با تولد سه فرزند در خانواده موافقم، ولی در شرایط اقتصادی و این اپیدمی کرونا نگهداری یک بچه هم دشوار است. مادرم خانهدار و ما چهار خواهر و دو برادرهستیم. برادرم دکتر محمد قربانی که از من هفت سال کوچکتر است، جراح مغز و اعصاب است و فوق تخصص جراحی عروق و آندوسکوپی مغز دارد، او از پزشکان موفق در این رشته است. برادر کوچکترم فوق لیسانس مهندسی صنایع غذایی است. یک خواهرم فوقلیسانس بیولوژی (زیستشناسی) دارد و دبیر دبیرستان است. خواهر دیگرم فوقلیسانس کشاورزی دارد. خواهر دیگرم دانشجوی دکترای شیمی دانشگاه تهران است.
بیشتر بخوانید:
رینوپلاستی چیست و چگونه انجام میشود؟
شما اولین دانشآموخته زن فوق تخصص جراحی پلاستیک و زیبایی در ایران هستید. چطور شد که وارد این رشته شدید؟
من اولین زن در اولین دوره جراحی پلاستیک بودم که در سال 1379 در دوره دستیاری فوقتخصصی پذیرش شدم.
از بین جراحان عمومی سراسر کشور که حدود سیصد نفر بودند و باید رتبه بالایی کسب میکردند تعداد دوازده نفر (دو برابر ظرفیت) در رقابتی تنگاتنگ در مرحله اول پذیرفته شدند که پس از گذراندن آزمون شفاهی، شش نفر در این رشته فوقتخصصی پذیرفته نهایی شدند. من هم نخستین زنی بودم که وارد این رشته میشد؛ با رتبه خوبی پذیرفته شدم. آزمون در دو مرحله کتبی و شفاهی بود که فقط در مجموع شش نفر را پذیرش میکردند. زمان مصاحبه اساتید از من پرسیدند که چرا این رشته را انتخاب کردم؟ من با کمال صداقت گفتم: در واقع برای جراحی قلب تصمیم ادامه تحصیل داشتم، ولی عقیدهام تغییر کرد، چون در طول دوران تحصیل و طرح، مراجعان متعددی داشتم خانمهایی با مشکلات عدیده که به دلیل راحت نبودن با پزشک مرد و یا شرم و حیا از مراجعه خودداری میکردند و با بیماری خود سالهای سال کنار میآمدند. آن سالهای دور اگر جراح زن در این رشته وجود میداشت، این مشکل بر طرف میشد...!
آن زمان من تازه مدت دو سال بود که مطب دائر کرده بودم و طعم مزد زحمات دوران تحصیلم را میچشیدم که به فکر ادامه تحصیل در رشته جراحی پلاستیک افتادم. در نهایت پس از گذراندن سه سال تحصیل، بطور رسمی با عنوان اولین زن دانشآموخته جراحی پلاستیک در طول تاریخ پزشکی ایران از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی فارغالتحصیل شدم.
مهمترین مشوق و انگیزهساز شما چه کسی بود؟
مرحوم پدرم نقش بسیار مهم و اساسی داشت. بجز پدرم که راهنما و انگیزهساز من بود بطور حتم اساتید خوب و ارزشمندی داشتیم که یادشان را گرامی میدارم. اگر من اکنون در این جایگاه هستم صرفاً بخاطر دیدگاه پدرم است.
مرحوم پدرتان چه سالی به رحمت خدا رفتند؟
هنوز باورم نمیشود و سعی میکنم برای جلوگیری از غم از دست دادن ایشان به فوت ایشان فکر نکنم؛ پدرم بطور ناباورانه سال 1396 با عارضه سرطان پروستات درگذشت.
دهه 60 که اغلب خانوادهها بیشتر از هر چیز به فکر ازدواج و جهیزیه برای دخترانشان بودند، پدرم سنتشکنی کرد و از من ادامه تحصیل در طب، اوج پزشکی و تحصیل طب را برایم خواست. او همیشه من و خواهر برادرهایم را تشویق مىكردتا در راه كسب علم ودانش تلاش وكوشش بسيار كنيم. مرحوم پدرم نگاه جنسیتی نداشت و مجبورمان نکرد که همه در یک رشته مثلاً پزشکی متمرکز شویم. خواهران و برادرانم را در رشتههای مورد علاقه برای ادامه تحصیلشان تشویق میکرد. خدا را شکر همه افراد خانواده در مسیر صحیح و مناسب با بهترین موقعیت ادامه تحصیل دادند.
بیشتر بخوانید:
همه چیز درباره جراحی زیبایی گوش یا اتوپلاستی
نقش پدر و مادر در موفقیت فرزندان چه میزان است؟
پدر و مادر اگر به موقع راهنمایی نکنند و در زمان لغزشها یا اشتباهات و همچنین در هنگام انتخاب مسیر اگر دست فرزندشان را بگیرند و هدایتش کنند بیشک موجب تعالی و موفقیت وی خواهند شد. شنیدن اخبار ناگوار و مرگ دختران در ماههای اخیر حاکی از رعایت نکردن این نکته است که در کنار بیفرهنگیها برخی افراد موجب اتفاقات ناگوار برای فرزندان ایران هستند.
دهه دوم عمر و سنین نوجوانی به نظر من خطرناکترین دوران زندگی است. در سنین نوجوانی که افراد فکر پاک دارند و خیلی سریع به هر فردی اعتماد میکنند، پدر و مادر باید متوجه شوند که به موقع دست فرزند خود را بگیرند و نظارت داشته باشند، البته گاهی نیز نباید دست او را بگیرند، بلکه این فرصت را باید بدهند که تحت شرایط خاص و نظارت والدین آزمون و خطا کند تا آب دیده شود. گاهی نوجوان تا خودش تجربه نکند به نصیحتها توجهی نمیکند. ویژگی مرحوم پدرم این بود که ما را سرزنش نمیکرد، بلکه راهکار مناسب را نشان میداد یا راهنمایی صحیح میکرد و تنبیه اصلاً در کار نبود. من جامعه چهل سال پیش را بطور نمونه گفتم. امروزه با گسترش فضای مجازی در اجتماع، خانه و خانواده خطرات بیشتر و عجیبتری فرزندان را تهدید میکند. به نظرم پدر بودن و مادر بودن در این روزگار و در این قرن با این پیشرفت جهان دشوار است و مسئولیت بیشتری ایجاب میکند.
در دنیای امروز که همه کنگرههای عظیم در جهان به دلیل گسترش کرونا تعطیل شده است، شما با زدن یک دکمه وارد فضای مجازی و کنگرههای عظیم جهانی بصورت آنلاین خواهید شد. پس دنیا بسیار بزرگ و وسیع است، فاصلهها کمتر و مسئولیتها نیز بیشتراست؛ در چنین شرایطی خبر ناگوار سر بریدن دختری در نقطهای از کشور به گوش جهانیان میرسد.... اگر به موقع به این دختر توسط والدین محبت میشد و با نظارت لازم دست او گرفته میشد و مورد راهنمایی قرار میگرفت، شاهد چنین اتفاق ناگواری نبودیم. آیا اگر دختری خطا کرد، مجازات آن چنین برخوردی است؟
به تخصص خود شما برمیگردیم. انجمن جراحان پلاستیک و زیبایی چند عضو دارد؟ چند نفر خانم هستند؟
انجمن ما حدود چهارصد نفر عضو دارد که از این تعداد کمتر از بیست نفر بانوی جراح پلاستیک هستند. من از سال 1382 به مدت پنج سال تنها جراح پلاستیک زن در ایران بودم.
از حدود دو سال پس از دانشآموختگی اینجانب، جذب دستیار فوق تخصصی زن در این رشته ادامه یافت تا کنون. جراحان پلاستيك خانم در سراسر ميهن عزيزمان باتلاش صادقانه مشغول خدمت به هموطنان بويژه بانوان گرانقدر هستند.
بیشتربخوانید:
اما و اگرهای جراحی زیبایی گوش
آیا شما عضو هیات علمی دانشگاه هستید؟ در زمینه تولید علم چه کارهایی کردید؟
بله. من 1386 تا 1392 مدت شش سال استادیار و هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامى تهران بودم؛ علاقه زیادی به فعالیتهای علمی و تولید مقالات علمی دارم و در طول همان سالها شش پاياننامه تحقيقاتى كه همگى كارهاى نو و مبتكرانه بودند همراه دانشجويانم ارائه كرديم.
سال 2006 در کنگرهای در ملبورن استرالیا مقالهای جدید در مورد لیپوساکشن در حضور حدود 1600 نفر جراح پلاستیک از سراسر دنیا ارائه کردم که مورد استقبال همه قرار گرفت. اینکه یک جراح پلاستیک خانم میدیدند از ایران خیلی برایشان جالب بود. انگار فکر میکردند که در ایران اصلاً زنان مدرسه نمیروند یا ادامه تحصیل نمیدهند!
بعد از آن من تا سال 2016 هر سال در هر کنگرهای که شرکت کردم بیش از دو مقاله ارائه کردم. جالب اینکه هر بار هر تعداد مقاله ارسال کردم همه مقالاتم پذیرفته میشد. در سال 2016 در کنگرهای در ژاپن شرکت کردم که در آن دو سخنرانی داشتم، یکی در مورد ماموپلاستی و دیگری در مورد لیپوساکشن بود در پایان با سوالاتی که میپرسیدند متوجه شده بودم که نتایج سخنرانی من برای حاضران بخصوص جراحان آمریکایی و هیات رییسه جلسه جالب بود، البته به این نکته نیز اشاره کردند.
من در کنگرههای داخل همیشه حضور داشته و تقریباً در همه آنها سخنرانی دارم. در زمینه بدعت، نوآوری و خلاقیت در روشها و تکنیکها همیشه در اغلب کنگرهها مقاله ارائه کردم یا سخنرانی داشتم. در زمینه موضوعات مختلف از جمله جراحی بازو، جراحی شکم و لیپوماتیک، مامو پلاستی.... تکنیک ابداعی خودم در خصوص ابدومینوپلاستی را در سال 2012 در کشور سوییس در ژنو برای اولین بار در دنیا با نمایش یک فیلم تشریح کردم که مورد استقبال خوبی قرار گرفت. همیشه سعی کردم نوآوری در تکنیک داشته باشم. دورانی که دانشگاه بودم با همکاری دانشجویان بسیاری از این تکنیکها در قالب پایاننامه مطرح شد.
بیشتر مراجعان شما را چه گروهی از زنان تشکیل میدهند؟
من تبلیغات ندارم، بخصوص در مدت ده سال اخیر. اگر چه از نام من برای جذب بیمار در فضای مجازی بارها سوءاستفاده شده است. اغلب مراجعان من افرادی فرهیخته هستند و برای گرفتن خدمتی معقول و منطقی مراجعه میکنند. شخص من هم با بررسی علمی و تخصصی مراجعان در صورتی که آن فرد نیاز به آن تکنیک و درمان خاص داشته باشد برایش کار میکنم و او را پذیرش میدهم.
البته تقریباً 99 درصد موارد مراجعان من درخواست منطقی دارند. به عنوان مثال سینههای بزرگی دارند که به گردن و شانه فشار میآورد و باید کوچک شود یا اینکه سینه ندارد و باید برایش درست کنم. اغلب نیز دنبال روشی هستند که حالت طبیعی داشته باشد. در هر مقطع سنی که مراجعه میکنند برای هر اقدام زیبایی، همه اصرار میکنند که نتیجه طبیعی باشد.
تبلیغات در فضای مجازی متاسفانه با نمایش عکسهای عجیب و غریب همراه است. نظر شما چیست؟
البته به نظرم بسیاری از عکسهایی که در فضای مجازی است دستکاری یا فتوشاپ شده یا از شگردی در عکاسی استفاده شده است. برخی اوقات زاویه دوربین و نحوه نورپردازی در عجیب و غیر واقعی شدن عکسهای قبل و بعد از عمل نقش دارد یا اینکه فتوشاپ میکنند. متاسفانه برخی عکسها مردم را گول میزند. فقط افراد حرفهای متوجه میشوند.
مراجعان مطب من اهل تحقیق هستند و با بررسی لازم و نیاز واقعی مراجعه میکنند. نکته دیگر در خطرات فضای مجازی دخالت افراد متفرقه در امور فوق تخصصی و زیبایی است که موجب رخدادهای ناگوار میشود. متاسفانه صفحاتی در اینستاگرام دائر است که گردانندگان آن اصلاً پزشک نیستند. الان تکنسینهای رشتههای مختلف بازاری بوجود آوردهاند که این رشته علمی جراحی پلاستیک و ترمیمی با تبلیغات غیر واقعی و غیر علمی دستخوش آسیب شده است. نمونه آن اینکه یکی از بیماران سابقم از یکی از شهرهای شمال تماس گرفت و گفت که در فضای مجازی تبلیغ گذاشتند که شما (دکتر سارا قربانی) در فلان تاریخ... در محل... عمل جراحی زیبایی انجام میدهد و البته پنج عمل اول رایگان است...! گاهی اوقات از شماره نظام پزشکی نیز سوءاستفاده میشود؛ این رفتارها یکی دو مورد نیستند!
من در فضای مجازی تبلیغات شديد و عجيب و غريب ندارم. مراجعانم بطور خاص برای دریافت خدمات درمانی و زیبایی منطقی و مورد نیاز واقعی مراجعه دارند.
من هم با خصوصیاتی که دارم اگر فردی نیازی به عمل جراحی نداشته باشد اصلاً توصیه نمیکنم و پیشنهاد میکنم صبر کند یا منصرف شود.
این تصاویر و اشکال غیر واقعی و تعجبآوری که این روزها در فضای مجازی میبینیم نتیجه تبلیغات غیر علمی، نادرست و گمراهکننده است.