دکتر نمازی - عضو گروه اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
تحریریه زندگی آنلاین : از کنارمان رد میشود، عصا به دست چینوچروکهای صورتش حکایت از سپری کردن گرم و سرد زندگی دارد. روزگاری مثل ما جوان و پر انرژی بود، زمین و زمان را به هم میبافت. حال که وارد دهه هفتاد زندگی شده است، نیمکت پارک صمیمیترین دوست او شده است. قصه سالمندی، سرنوشت زندگی همه آدمهاست، آدمهایی که شاید زود دلگیر و غمگین میشوند. اما چه کنیم که سالمند خانهمان احساس غم نکند؟
آمار نشان میدهد، «کهنسالی» آینده نهچندان دور هرم جمعیتی کشور است. به استناد آمار، بیش از 8درصد جمعیت كشورمان را سالمندان تشكیل میدهند و پیشبینیها حاكی از این است كه تا 10سال آینده این رقم به 15/5میلیون نفر میرسد. در حال حاضر بر اساس سرشماری سال 1390تعداد 6میلیون و 159هزار و 676نفر از جمعیت بیش از 75میلیونی ایرانیان را جمعیت سالمند تشكیل میدهد. چه کنیم که آسایش سالمندان فراهم شود و کیفیت زندگیشان بهبود یابد؟ مطالعات نشان میدهد، داشتن هدف و احساس ارزشمندی در زندگی، میتواند باعث افزایش طول عمر شود. آنهایی که احساس ارزشمند بودن در زندگی میکنند و در زندگی به دنبال هدفی هستند، دیرتر فوت میکنند. محققین میگویند زندگی هدفمند و معنادار میتواند احساس خوشبختی را بیشتر کند و این احساس از طریق مکانیسمهای مختلف مانند تأثیرات هورمونی یا کاهش فشارخون، میتواند موجب افزایش سلامتی و افزایش طول عمر شود. دانشمندان میگویند، کسانی که هدفی را در زندگی دنبال میکنند، تمایل دارند تا زندگی کنند و باشند تا کار را به سرانجام برسانند و این به آنها قدرت زندگی کردن میدهد. اما آنچه این روزها در خانوادهها و در اجتماع میبینیم این است که سالمند را فراموش کردهایم و به نوعی آنها را به خودشان سپردهایم. اگر ما همین امروز، درک کنیم که این روزها برای ما هم هست، کمی بیشتر به فکر بهبود زندگی سالمندان و برطرف کردن نیازشان خواهیم بود. تلاش امروز ما برای حفظ آنها، پساندازی برای فردایمان خواهد بود.
بیشتربخوانید:
پله پله تا سالمندی
شوخی با گذشته سالمندان ممنوع
عموم سالمندان به موازات پیر شدن ، با توجه به تغییرات روانی و جسمی که نتیجه گذر سالهای رفته است، خلقیات خاصی پیدا میکنند که با احوال دوران میانسالی و جوانیشان متفاوت است. طبیعت تکاملی آدمی همین است. ممکن است کسی که روزگاری بیباکانه عمل میکرده است، امروز در کنج عافیت و محافظهکاری نشسته باشد. گذشته سالمندان را تا خودشان روایت نکردهاند، به طنز و کنایه به رخشان نکشیم.
هماهنگی با اطرافیان
هنگام بیماری والدین سالمند، با سایر خواهر و برادران هماهنگ باشیم. یکی از نزدیکان ممکن است چنان دل بسوزاند که امور شخصی سالمندان را که خودش از عهده انجامش برمیآید، بر عهده بگیرد. رسیدگیهای بدون ضرورت گاهی نتایج معکوس به بار میآورد.
بیشتربخوانید:
زنان بیشتر از مردان به آلزایمر مبتلا میشوند؟
احترام جایگزین ترحم
سالمندان آنچه را ما در آیینه میبینیم، در خشت خام میبینند. از این رو اغلب، کمتر سخن میگویند و بیشتر سر به گریبان فرو میبرند. ما آدمها وقتی سکوت میبینیم، دلمان میلرزد و ترحم میکنیم. حواسمان باشد پا به سن گذاشتهها هوش اجتماعی و احتمالاً هوش هیجانی بیشتری در مقایسه با ما دارند و تمایز میان احترام و ترحم را بیشتر میفهمند.
استقلالشان را نگیریم
بزرگترین خدمتی که میتوانیم به سالمندان کنیم، این است که تا جایی که میشود، آنها را وابسته نکنیم؛ به تعبیری، استقلالشان را نگیریم و آنها را برای سادهترین تصمیمگیریها وابسته خود نکنیم. کرامت و حرمت انسانی در پرتو استقلال است که محقق میشود.
سالمندان بچه نمیشوند
حواسمان باشد در دوران جوانی، معنای زندگی را به دست آوردیم تا در پیرسالگی دچار بحران نشویم. درنگ کنیم؛ سالمندان دوباره بچه نمیشوند! حرمتشان را با این حرفها مخدوش نکنیم.
بیشتربخوانید:
نگرانی از پیری جمعیت ایران
آسیب های روند شتابان پیری جمعیت