یعقوب اسماعیلی ترکانبوری؛ کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
رویدادهای بد، خطرناك و ناگوار در زندگی هر كسی اتفاق میافتد و امری عادی است که بدنبال آن هیجانات منفی متناسب با اتفاق نیز روی میدهد نکته اینجاست که انسانها همانقدر كه میتوانند منطقی و عقلانی فكر كنند گرایش دارند غیر منطقی و كج فكر هم باشند.
شناختن باورهای ناسازگارانه و ناكارآمد به ما كمك میكند تاثیر مخرب این باورها را تشخیص داده و باورهای سازگارانه و كارآمد را جایگزین آنها كنیم. در این میان شناخت افکار و باورهای وسواسی درحکم شاهراهی برای انتخاب مسیر مناسب در درمان وتشخیص فكرهای وسواسی است.
علائم
مشخصه اصلی اختلال وسواس فكری – اجبار: افكار ناخواسته، تكراری و مزاحم كه به دنبال آن اجبارهای تكراری و آزار دهنده آیین مداری است كه میتواند رفتاری و فكری باشند. این اجبارها به منظور اجتناب از اضطراب و تجربه هیجانهای منفی مانند چندش شدن است.
اجبارها در ابتدا به منظور خنثی كردن، باطل كردن، دور كردن، منحرف كردن حواس و پیدا كردن دلایل متناقض با وقوع و ظهور افكار توسط فرد مبتلا آموخته، ابداع و به كار گرفته میشود. سپس در ادامه بیماری به شكل مداوم در موقعیتهای اضطرابزا مورد استفاده قرار میگیرد كه به وسواس عملی موسوم است. تحقیقات نشان داده است كه باورهای غیرمنطقی میتواند عامل بروز اختلال وسواس فكری – اجبار در نظر گرفته شود لذا تغییر باورهای غیرمنطقی در درمان این اختلال نقش موثری دارد.
باورهای ناكارآمد در وسواس فكری – عملی به دو گروه تقسیم میشوند: باورهای ناكارآمد عام كه در سایر اختلالات و بیماریها نیز دیده میشوند و باورهای خاص كه مختص وسواس فكری – اجبار است. كمال گرایی، عدم اطمینان و قطعیت، مسئولیتپذیری افراطی، برآورد افراطی از تهدید و خطر بعنوان باورهای ناكارآمد عام و اهمیت دادن به افكار و كنترل افكار باورهای ناكارآمد خاص وسواس فكری – اجبار همگی شش باورغیرمنطقی حوزههای شناخت در وسواس فكری – اجبار را تشكیل میدهد.
كمال گرایی
كمال گراها باور دارند كه همه چیز از جمله، افراد و جامعه باید براساس معیارهای آنها كامل و بیعیب بینقص باشند. به همین خاطر با دنیای واقعی خود كنار نمیآیند و همیشه برای رسیدن به دنیای ایدهآل ذهنی خود با افراد، محیط و جامعه خود مبارزه میكنند تا آنها را تغییر دهند. پذیرش واقعیتها برای این افراد سخت است.
افراد كمال گرا ارزش خود را در انجام كارهای بی عیب و نقص میدانند و میخواهند نفر برتر باشند تا جایی که دیگران را با انجام كارهای بی عیب و نقص شگفتزده كنند. آنها تلاش میكنند خود را به بهترین وجه و اقرارآمیز نشان دهند. ترس از اشتباه كردن دارند و اشتباه و شكست را نابودی قلمداد میكنند.
چرا که تفاوتی بین اشتباه كردن و شكست قایل نیستند. از نظر افراد كمالگرا چیزهای قابل قبول، كامل هستند و چیزهایی كه كامل نباشد نقص دار و معیوب محسوب میشوند.
چند مورد از نمودهای بارز این باور عبارت است از: 1- با واقعیتها كنار نمیآیند. 2- با دنیای واقعی برای ساختن دنیای ایدهآل مبارزه میكنند. 3- برای انجام كارها بیش از اندازه هزینه مالی، زمانی، نیروی انسانی میكنند. 4- كارها را دیر شروع میكنند و دیر تمام میكنند. 5- در عرصههایی وارد رقابت میشوند كه حتما پیروز شوند و اگر اطمینان بر پیروزی خود نداشته باشند در آن عرصهها مخفی كاری میكنند. 6- احساس گناه دارند و خود را سرزنش میكنند. 7- از زندگی لذت نمی برند. 8- رقابت جو هستند و برای مسایل پیش پا افتاده با همه مبارزه میكنند.
9- همیشه جدی هستند و میخواهند همیشه برد با آنها باشد. 10- عرصه را بر حضور دیگران تنگ میكنند. 11- برای رسیدن به موفقیت و پیروزی مدام در ذهن خود نقشه میكشند و طرح میریزند. 12- افرادی نتیجهگرا هستند و همیشه بهدنبال دست آوردهای جدید هستند و از امكانات و موفقیتهای خود لذت نمی برند.
عدم اطمینان و قطعیت
مبتلایان به وسواس فكری – اجبار به دنبال ساختن جزیره امن برای خود میباشند تا در آن جزیره خیالی كاملا مطمئن و آسوده باشند. آنها در انجام امور ضروری كلیه عواقب احتمالی یك موقعیت را سنجیده و بعد عمل میكنند. در تصمیمگیریهای خود نهایت تلاش را میكنند تا به صحت تصمیمهای خود مطمئن شوند. همچنین دوست دارند مطمئن شوند دیگران از عواقب منفی و تصمیمگیریهای آنها در امانند. آنها در انجام هر عملی به ذهن خود و عمل انجام شده شك میكنند.
در انجام كارهای ساده چون قفل كردن در، خاموش كردن كلید برق و اجاق گاز در بیان مطلب، اظهار نظر كردن در مورد چیزی تا حد ایدهآل تلاش دارند به نهایت اطمینان و قطعیت برسند. از ابهامها میترسند و از ورود به عرصههای جدید و نو هراس دارند.
چند مورد از نمودهای بارز این باور عبارت است از: عدم اطمینان به ذهن خود شك در انجام كارها و مسئولیت ها شك در انجام فرایض دینی عزت نفس ناسالم انجام ندادن كارها و ترک مسئولیت ها. واگذاری مسئولیتهای خود به دیگران عدم اطمینان به ذهن خود تكرار بی مورد در كارها نظم و شمارش افراطی در كارها
انجام آداب و مراسم آیینی برای انجام یا شروعكارها پرسشهای افراطی و اعتراف كردن افراطی...
برای خواندن بخش دوم- مبتلایان به وسواس فکری- اینجا کلیک کنید.