رفتار با كودكان تيزهوش
كودكان نابغه، كودكان خاصی هستند كه دارای ویژگیهای منحصر به فرد میباشند و این متمایز بودن همواره آنها را با مشكلاتی در اجتماع روبرو میكند. معمولا این كودكان ضریب هوشی بالای 145 دارند حتی برخی از محققان و دانشمندان معتقدند كه ضریب هوشی كودكان نابغه باید بالای 165 باشد.
مهمترین ویژگیهای كودكان نابغه
حافظه بسیار خوب
گستره توجه وسیع و قدرت تمركز بالا
رشد دایره لغات در سنین خردسالی و زود به هنگام
كنجكاوی بیش از حد و پرسیدن سوالات پیچیده
یادگیری بسیار سریع
توانایی تفكر و كلیت بخشیدن مفاهیم
توانایی تشخیص حروف الفبا قبل از دو سالگی
خلاقیت و تخیل فعال
علاقه زیاد به كتابها و كلمات
علائم اولیه و ابتدایی كودكان نابغه
هشیاری غیر معمول و زیاد در دوران نوزادی
توجه زیاد در نوزادی
نیاز به خواب كمتر در دوران نوزادی
توانایی تشخیص والدین و یا كسانی كه از آنها مراقبت میكنند در مدت زمان بسیار كوتاه پس از تولد و لبخند زدن به آنها
رشد بسیار سریع مراحل رشدی
میزان فعالیت بالا
علاقه به زمان و ساعت از خردسالی
كودكان نابغه سریعتر از سایر همكلاسیهایشان یاد میگیرند. آنها كمالگرا و بسیار حساس هستند. حس دلسوزی زیاد دارند. اغلب والدین كودكان نابغه میگویند كه فرزندشان بیش از حد حساس است آنها خیلی سریع آسیب میبینند و نسبت به احساسات دیگران نیز حساس هستند. البته ویژگیهای شخصیتی كودكان نابغه با هم متفاوت هستند. برخی از این ویژگیها باعث میشوند كه كودك به آسانی شناسایی شود و برخی دیگر نه. مهارتها و تواناییهای كلامی یكی از روشهای تشخیص كودكان نابغه است. معمولا كودكان برونگرا و اجتماعی در نظر والدین و مربیان بسیار باهوش به نظر میرسند چرا كه میتوانند به راحتی فعالیتی تازه را شروع كنند ولی حقیقت این است كه اغلب این كودكان جزو كودكان معمولی هستند. برعكس كودكانی كه ضریب هوشی بالا دارند ولی به آرامی و كندی وارد یك فعالیت جدید و تازه میشوند و خجالتی و درونگرا هستند، ممكن است در نظر والدین و مربیان، كودكان كند و یا متوسط به نظر برسند حال آنكه كاملا برعكس است و ضریب هوشی بالایی دارند. برخی از ویژگیهای كودكان نابغه تشخیص داده نمیشود و كودك حتی ممكن است كمهوش به نظر برسد.
حالا بهتر است به این موارد توجه كنید:
نیوتن در مورد دروس مدرسه و نمراتش همیشه ضعیف بود.
توماس ادیسون پسری بود كه در مدرسه معمولا معلمهایش او را خِنگ خطاب میكردند و معتقد بودند چیزی یاد نمیگیرد.
لئوتولستوی از دانشگاه اخراج شده بود.
معمولا كودكان نابغه با بزرگترها راحتتر و بهتر از كودكان دیگر رابطه برقرار میكنند. چرا كه از طریق آنها میتوانندكارهای جدیدتر را امتحان كنند و پاسخ سوالات بسیارشان را دریافت كنند. گاهی اوقات با استعداد بودن با نابغه بودن اشتباه گرفته میشود. یك كودك با استعداد میتواند یك كودك نابغه نباشد. كودكان نابغه با انجام تستهای IQ شناسایی میشوند. مسلما ضریب هوشی كودكی كه در تستها نمره 130 را به دست آورده با كسی كه نمرهاش 160 است متفاوت است به همین دلیل روانشناسان و محققان ضریب هوشی بالای 165 را جزو كودكان نابغه میدانند.
كمالگرایی
اغلب كودكان نابغه با یك حس درونی همواره به صورت كمالگرایی كشیده میشوند به همین دلیل گاه اهداف غیر ممكن برای خود انتخاب میكنند. این كمالگرایی برخی جنبههای مثبت و منفی دارد. در حالت مثبت باعث افزایش انرژی آنها و در نهایت رسیدن به نتایج ارزشمند و خوب میشود ولی در حالت منفی باعث میشود كه استانداردهای فرد بسیار بالا بروند و همواره نتایج بسیار بالا بخواهد حتی در برخی موارد فرد خود را برای نرسیدن به نتیجه مطلوب، مجازات كند. كمالگرایی این كودكان اغلب از جانب والدین نیز به آنها تزریق میشود. والدین این كودكان سعی میكنند با برنامههای مختلف، وقت كودكان نابغه خود را پر كنند و حتی به آنها فرصت كافی برای انجام كارهای عادی روزمره و بازی را ندهند. گاهی اوقات مربیان و والدین كودكان نابغه هیچگاه از شرایط راضی نیستند و انتظارات بیشتری دارند. این موارد باعث میشود تا كودك از حقیقت كودكی خود دور شود و علایق شخصیاش را رها كند و سعی كند آنچه باشد كه دیگران میخواهند و انتظارات گاهاً بیجای آنها را برآورده سازد.
آنچه كه معلمها باید راجع به كودكان نابغه بدانند
این كودكان نیازهای خاصی دارند. شاید به نظر معلمها آنها دانشآموزانی خطرناك هستند یا اینكه چیز تازهای برای یاد دادن به آنها ندارند ولی در واقع كودكان نابغه معمولا توسط معلمها شناسایی میشوند. شاید این كودكان در برخی زمینهها از معلم خود بیشتر بدانند ولی چیزی كه احتیاج دارند، مهارتهای بیشتر برای یاد گرفتن است. آنها با وجود اطلاعات بیشتر به توجه و آموزشهای معلمشان نیاز دارند. این كودكان كمالگرا هستند و متفاوت بودن را خودشان نیز احساس میكنند و در مدرسه یاد میگیرند كه با این احساسات مقابله كنند. اگر كودكان نابغه را به حال خود رها كنیم، تمام استعداد و مهارتهایشان هدر میرود و علاقههایشان سمت و سوی نامناسب پیدا میكنند، حتی ممكن است دچار مشكلات رفتاری شوند. همواره انتظار دیگران از كودكان نابغه فوقالعاده بودن و از هر لحاظ الگوی سایر كودكان بودن است. بهتر است از توجه زیادی و زیر ذرهبین قرار دادن آنها و انتظارات بیجا و بیمورد پرهیز كنیم و بگذاریم كه آنها نیز از حضور در كنار دوستان و قرار گرفتن در محیط مدرسه لذت ببرند. آنها نیاز به فرصتها و شرایطی دارند كه در كنار سایر دانشآموزان باشند. این كودكان از قرار گرفتن در جمع و گروه، بیشتر رشد میكنند. با آنكه تواناییهای آنها با دیگران فرق دارد ولی ممكن است علایقشان مشترك باشد. این كودكان نیاز به معلمهای استثنایی و نابغه ندارند. در واقع برچسب «نابغه» نباید آنها را از دیگران دور سازد. آنها نیاز به معلمهایی دارند كه انعطافپذیری دارند و برای دانشآموزان خود ارزش قائل هستند. معلمهایی كه دوست دارند آموزش دهند حتی به شاگردان نابغه.
حساسیت بیش از حد
شخصیت درونی و حساسیت بیش از حد یكی دیگر از ویژگیهای كودكان نابغه است. ممكن است كه آنها نسبت به مشكلات عادی زندگی، واكنشهای خاص نشان دهند. حتی كودكان نابغه گاهی اوقات از طرف اجتماع طرد میشوند چرا كه حساسیتهای زیاد آنها از سوی دیگران پذیرفتنی و قابل قبول نیست. حتی گاهی اوقات سایر كودكان، آنها را مسخره میكنند چرا كه واكنشهای شدید این كودكان را معمولی نمیدانند و همین مسئله باعث میشود كه كودك نابغه بیش از قبل حساس شود و حتی در مورد خودش احساس كند كه فردی عجیب و غریب و غیر عادی است.
مسئله كنترل
اغلب كودكان نابغه از همان دوران كودكی و طفولیت تمایل زیادی به استقلال داشتن و تحت كنترل درآوردن تمام مواردی كه به آنها مربوط میشود، دارند. آنها به معنای واقعی به دنبال استقلال هستند به همین دلیل در هر گروهی تمایل دارند رهبر و رئیس باشند.
ناشكیبایی
كودكان نابغه ممكن است در مورد خودشان و یا دیگران دچار عدم صبوری شوند. مثلا اگر نتوانند بلافاصله به پاسخی كه میخواهند برسند، دستپاچه و آشفته میشوند. كودكان كوچكتر كه احتمالاً پی به نابغه بودن خود نبردهاند این اضطراب و آشفتگی را زمانی بروز میدهند كه شاهد عدم درك و فهم سریع و كامل مسائل از جانب دوستان و همكلاسیهایشان هستند. این كودكان باید مكث كردن را بیاموزند اینكه چشمهای خود را ببندند و نفس عمیقی بكشند و وقتی دچار این حالت میشوند، سعی كنند محترمانه و مودبانه رفتار كنند.
مسئله دوستی
یكی از مشكلات اصلی و مهم كودكان نابغه، مشكل ایجاد دوستی با دیگران است. به نظر میرسد كه این كودكان از نظر اجتماعی رشد كامل نكردهاند. در مورد ارتباط برقرار كردن با سایر بچهها بیشتر احساس تنهایی و غمگینی میكنند و به سختی به یك گروه ملحق میشوند. ممكن است خیلی راحت و ساده دوست شوند ولی به دلیل حساسیت زیاد و بهره زیاد هوشی، نمیتوانند به دوستیهایشان عمق بدهند. باید به این كودكان كمك كرد كه در سنین كودكی با این مشكل مقابله كنند تا در آینده دچار مشكلات اجتماعی نشوند. مثلا والدین آنها طبق برنامهای مشخص ترتیب ملاقات آنها با سایر كودكان و دوستانشان را فراهم سازند (كودكانی كه با آنها علایق مشترك دارند).
برخی از مشكلاتی كه اغلب كودكان نابغه با آنها روبرو هستند
فشار بیش از حد والدین و مربیان برای موفقیتهای مداوم
ترس زیاد از عدم موفقیت و شكست و كامل نبودن
توقعات بیجا مخصوصاً در مورد فعالیتها و كارهایی كه هر كودكی در این دوران دارد
ترس از نرسیدن به مهارتهای عالی و فوقالعاده در برخی زمینهها
گاهی اوقات این ترسها و استرسها باعث بروز برخی مشكلات در این كودكان میشود و حتی ممكن است باعث شوند كه كودك دچار افسردگی نیز شود و یا اینكه كودك تلاش كند نابغه بودن خود را پنهان نماید.
والدین و كودكان نابغه
با آنها مثل یك كودك رفتار كنید. با وجود آنكه كودك شما یك نابغه است ولی همچنان یك كودك است و به تمام آن چیزهایی نیاز دارد كه سایر كودكان میخواهند.
سعی كنید محیط خانوادگی گرم، سالم و شادی را فراهم كنید. آنها نیاز به ایجاد هارمونی و تعادل در خانواده دارند چرا كه حساسیت آنها به محیط اطراف بیشتر است و بیشتر از سایر كودكان تحت تأثیر آشفتگیها و اختلالات خانوادگی قرار میگیرند.
كودك نابغه خود را خفه نكنید، كودكان نابغه همواره كنجكاوی بیشتری دارند و شما باید با دقت به سوالات آنها توجه كنید و تا جاییكه ممكن است پاسخ منطقی بدهید. هرگز او را به خاطر زیاد سوال كردن سركوب نكنید. اگر پاسخ سوالات او را نمیدانید، از منابع بهتر استفاده كنید.
او را به دوستیها و برخی سرگرمیهای مفید تشویق كنید. آنها نیاز به دوست دارند، دوستانی كه دوستشان بدارند، با هم بازی كنند و نظریات یكدیگر را مورد توجه قرار دهند. كودكان نابغه خود را به دوستیها تشویق كنید و به آنها ارزش دوستیهای واقعی را یاد بدهید.
سعی نكنید برای كودك نابغه خود بیش از اندازه و توانش برنامهریزی كنید. اگر فكر میكنید كه حتی نباید یك دقیقه را هم از دست داد، اشتباه میكنید چرا كه در یك مدت زمان كوتاه خسته میشوند. این كودكان نیز نیاز به تماشای تلویزیون و بازی كردن دارند تا مهارتهای اجتماعیشان نیز رشد كند.
به كودك نابغه خود احترام بگذارید. ممكن است كه كودك شما در بسیاری موارد از شما پیشی بگیرد و بهتر شود. به او راهنماییهای لازم را كنید و بعد بگذارید خودش وارد عمل شود. در حالیكه شما ناظر كارهایش هستید و غیرمستقیم آنها را در نظر دارید، او را حمایت كنید و بگذارید از دنیای كودكیاش بیشتر لذت ببرد.