Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 2 آذر 1403 - 02:55

22
اسفند
بابا، مامان به خاطر من ؛ لطفا دعوا نكنيد!

بابا، مامان به خاطر من ؛ لطفا دعوا نكنيد!

اختلاف نظر داشتن همسران بر سر موضوعات گوناگون امری کاملا طبیعی است...

بابا، مامان به خاطر من ؛ لطفا دعوا نكنيد!

 

 

اختلاف نظر داشتن همسران بر سر موضوعات گوناگون امری کاملا طبیعی است، اما اگر آنها برای حل این اختلافات به دعوا متوسل شوند و کودکان نیز شاهد این دعوا باشند، این موضوع می‌تواند تاثیراتی بسیار منفی بر آنها بگذارد. جنگ و دعوای والدین بر احساسات کودکان، سلامت کلی آنها و روابط آنها با دیگران در آینده، تاثیراتی بسیار زیان آور بر جای می‌گذارد. همسرانی که با یکدیگر اختلاف نظر  بسیاری دارند باید بتوانند مانند انسان‌هایی بالغ اختلافات خود را با یک روش سنجیده و مناسب حل کنند. آنها باید بتوانند با تفاوت‌های یکدیگر به شکلی مسالمت‌آمیز کنار بیایند. اما این همه مشکل نیست. معمولا یکی از طرفین دعوا دیگری را به شروع دعوا متهم می‌کند و دیگری نیز طرف دیگر را. و به همین ترتیب این چرخه نزاع مدام تکرار می‌شود. کودکان در چنین شرایطی معمولا سکوت می‌کنند و فقط نظاره‌گر هستند. اما باید توجه داشت که درک کردن و هماهنگ شدن با این اختلافات برای کودک بسیار دشوار است. همه کودکان لایق یک زندگی شاد و خانواده‌ای متحد هستند.

 

 

هنگامی‌که کودکان شاهد دعوای والدین هستند

هنگامی‌که والدین با یکدیگر دعوا می‌کنند، کودک متوجه می‌شود که پدر و مادرش، که برای او محور کل عالم محسوب می‌شوند، نمی‌توانند منطقی فکر کنند و تصمیم بگیرند. اعتماد کودک از والدین و در نتیجه از سایرین نیز سلب می‌شود. او احساس می‌کند که هیچ چیز در این عالم ثابت و قابل اعتماد نیست. نظاره دعوای والدین در کودک منجر به آسیب‌های فیزیکی و عاطفی بسیاری می‌شود. آنان در چنین شرایطی می‌ترسند، منقبض می‌شوند و در گوشه‌ای خود را پنهان می‌کنند. بسیاری از کودکان خود را مقصر اصلی دعوای والدینشان می‌دانند. آنان تصور می‌کنند که می‌توانستند به گونه‌ای از شروع این دعوا جلوگیری کنند، حتی زمانی‌که علت اصلی دعوا آنها نبوده‌اند. حال اگر شرایط به گونه‌ای بوده باشد که کودک در شروع دعوا دخالت داشته است، او بیش از پیش احساس گناه می‌کند. با خود فکر می‌کند که اگر رفتاری مناسب از خود نشان می‌داد، هرگز پدر و مادرش با یکدیگر دعوا نمی‌کردند. با وجودی که کودکان نمی‌توانند مانع بروز اختلافات شوند، اما هنگام نزاع والدین آنها شدیدا احساس گناه می‌کنند و شک و تردید دنیای آنها را پر می‌کند. تکرار این حالت منجر به کاهش عزت نفس آنان خواهد شد.

 

 

اختلافات همیشگی والدین به روح و روان کودکان آسیب می‌زند

کودکانی که در خانه عموما شاهد نزاع و درگیری والدین خود هستند، نمی‌توانند خاطرات بد این درگیری‌ها را از ذهن خود پاک کنند. گاه برخی صحنه‌هایی که کودک نظاره‌گر آنها است برای همیشه با آنها می‌ماند و منجر به آسیب‌های روانی و عاطفی می‌شوند. اعمال خشونت فیزیکی زخم‌هایی دائمی‌ بر روان کودکان می‌گذارد. زندگی در خانه‌ای که دعوا و درگیری جزء لاینفک آن محسوب می‌شود، مانند زندگی در میدان جنگ است. کودکانی که در چنین شرایطی زندگی می‌کنند ممکن است دچار انواع اختلالات روانی و جسمی، مانند عدم تمرکز، شب ادراری، ضعف درسی، دل درد‌های عصبی و... شوند. چنین کودکانی استرس زیادی را تحمل می‌کنند.

 

کودکان هر چه را می‌بینند، یاد می‌گیرند

والدینی که با یکدیگر دعوا می‌کنند، در واقع این کار را به فرزند خود نیز آموزش می‌دهند. کودکانی که چنین والدینی دارند، معمولا یا دعوا را امری «طبیعی» می‌دانند و یا آن را امری غیر طبیعی می‌دانند و سعی می‌کنند از آن فرار کنند. آنها ممکن است این عقده خود را در محیط خارج از خانه تخلیه کنند. مثلا در مدرسه همکلاسی‌های خود را اذیت کنند و یا ممکن است بیش از حد کمرو و خجالتی شده و به محض مشاهده اختلاف، از موقعیت فرار کنند. همین امر بخش عظیمی‌، از توانایی یادگیری کودکان را نابود می‌کند. اینگونه کودکان نمی‌دانند چگونه باید اختلافات و مشکلات خود را حل کنند، زیرا هیچ الگویی برای یادگیری نداشته‌اند. کودکان از طریق الگو برداری یاد می‌گیرند و کودکانی که پدر و مادر آنها در حل مشکلاتشان ناتوان هستند، در آینده نمی‌توانند با دیگران خوب ارتباط برقرار کنند زیرا هرگز نحوه برقراری ارتباط مناسب و مثبت را یاد نگرفته‌اند.

 

تاثیرات بلند مدت درگیری والدین بر کودک

برخی والدین با یکدیگر درگیری فیزیکی ندارند و یا خودشان درگیری شان را شدید نمی‌دانند. اما در واقع بین آنها نوعی «جنگ سرد» در جریان است. قهر بودن و حرف نزدن با یکدیگر و... . آنها تصور می‌کنند که فرزند آنها متوجه این قهر نمی‌شود، اما آنها نمی‌دانند که این رفتار آنان می‌تواند چه تاثیر بدی بر فرزندشان بگذارد. کودکانی که در خانه‌هایی رشد می‌کنند که دعوا و اختلاف بین والدین در آن زیاد است، از امنیت کمتری بهره‌مند می‌شوند. چنین کودکانی خیلی زود عصبی می‌شوند و کنترل خود را از دست می‌دهند. این گونه کودکان مهارت بسیار کمی‌ در کنترل خشم و اضطراب دارند. گاه ممکن است خاطرات بد دوران کودکی مانع از این شود که این افراد در دوران بزرگسالی ازدواج کنند، زیرا همیشه می‌ترسند که آنها نیز گرفتار مشکلاتی نظیر والدینشان شوند. اگر هم ازدواج کنند، احتمال اینکه رفتاری مشابه رفتار والدینشان در پیش بگیرند زیاد است. والدین باید همیشه مراقب گفتار و رفتار خود باشند، زیرا اعمال آنها نه تنها بر شرایط فعلی فرزندشان تاثیر می‌گذارد، بلکه می‌تواند آثاری بلند مدت بر آینده او نیز داشته باشد.

 

برای جبران هیچ گاه دیر نیست

والدین به محض اینکه متوجه آثار زیان‌بار اختلافات خود بر فرزندشان شدند، باید سعی کنند این تاثیرات منفی را از بین ببرند و یا حداقل آنها را کم‌رنگ کنند. اولین کاری که می‌توانند انجام دهند این است که سعی کنند الگوی خوبی برای فرزند خود باشند. به درگیری‌های خود خاتمه دهند و از یکدیگر عذر خواهی کنند و تلاش کنند از این پس اختلافات خود را با روش‌های بهتری حل کنند. آنها باید به فرزند خود نشان دهند که می‌توان اختلاف نظر را از روش‌های مسالمت آمیز و منطقی حل کرد. اگر والدین نمی‌توانند مشکلاتشان را به شکلی منطقی حل کنند، باید حتما به یک مشاور مراجعه کنند. معمولا مشاوران می‌توانند روش‌های مناسب حل اختلاف را به هر دو طرف معرفی کنند. به یاد داشته باشید که مراجعه به مشاور در چنین شرایطی برای حفظ سلامت روانی کودک واجب است.

برچسب ها: اضطراب، زندگی آنلاین، خشونت فیزیکی، اختلاف نظر داشتن همسران، جنگ سرد تعداد بازديد: 677 تعداد نظرات: 0

نظر شما بعد از تایید درج خواهد شد

فیلم روز
تصویر روز