برگرفته از کتاب اصول و روشهای کاربردی در فرزندپروری (۱) (دوران شیرخواری و خردسالی) ؛ از انتشارات انجمن علمی ترویج تغذیه با شیر مادر ایران
تحریریه زندگی آنلاین : کودکان، به خصوص در دو سال اول زندگی در زمینههای مختلف، رشد و تکامل سریعی دارند. در هنگام تولد تعداد سیناپسها یا اتصالات سلولهای عصبی در مغز نوزاد حدود پنجاه تریلیون است و این مقدار در طی سال اول زندگی 20 برابر شده و به هزار تریلیون میرسد. همزمان با این تغییرات، کودک در هفت حوزه اصلی، تکامل مییابد. چگونگی تجربیات کودک در این زمان میتواند آهنگ این تکامل را تغییر داده و آن را تندتر یا کندتر سازد. والدین میتوانند با غنیسازی محیط رشد و تکامل و فراهم ساختن تجربههای مثبت یادگیری برای کودک، این فرایندها را تسریع نمایند.
بیشتربخوانید:
7ماده خوراکی که باعث افزایش قد میشوند
حوزههای اصلی تکامل کودک به شرح زیر است:
رشد حرکتی گروه عضلات بزرگ: که در نتیجه آن کودک میتواند بدود، بپرد یا از پلهها بالا رود.
رشد حرکتی گروه عضلات کوچک: که بر اثر آن کودک میتواند کارهایی مانند جور کردن قطعات پازل و کنار هم گذاشتن مکعبها را انجام دهد.
رشد شناختی: کودک به تدریج با مفاهیمی مانند کوچک و بزرگ و یا سایر طبقهبندیها آشنا میشود.
تکامل زبان و ارتباط: شامل درک زبان، زبان بیانی (آنچه کودک میتواند بیان کند) و ارتباط غیر کلامی است.
تکامل مهارتهای خودیاری: شامل مهارتهایی چون غذا خوردن، لباس پوشیدن و کنترل دفع است.
تکامل هیجانی: شامل کنترل و تنظیم هیجانات و توانایی ابراز احساسات به صورت متعادل است.
تکامل اجتماعی: ایجاد دلبستگی و توانایی ابراز همدلی همچنین مشارکت در فعالیتهای گروهی مانند بازیهای دستهجمعی.
مراحل تکامل کودک از تولد تا دو سالگی
این مراحل را در چهار دوره: تولد تا سه ماهگی، چهار تا هفت ماهگی، هشت تا چهارده ماهگی و پانزده تا بیست و چهار ماهگی ذکر میکنیم.
بیشتربخوانید:
بهترین و بدترین خوراکیها برای کودکان بیش فعال
تولد تا سه ماهگی
سه ماه اول زندگی کودک معمولا زمانی هیجانانگیز برای والدین است، زیرا تواناییهای کودک به سرعت در حال رشد میباشد. مراحل اصلی تکامل هیجانی و اجتماعی کودک در سه ماه اول شامل کسب دو توانایی عمده است: اول قابلیت کودک در به دست آوردن نظم و تعادل نسبی اعمال جسمانی خود و دوم توانایی آرامسازی خود به صورت نسبی. در طی این دوره بسیاری از کودکان حدود 18 ساعت در روز میخوابند، ولی تنظیم چرخه خواب و بیداری و شیر خوردن آنها نیاز به زمان دارد. کودک سه ماهه معمولا میتواند سرش را بالا نگه دارد، اشیا را با چشم دنبال کند و با صدای آرامبخش یا بغل شدن آرام بگیرد. در این زمان شیرخوار به تدریج قادر خواهد بود به تعاملات اجتماعی با لبخند زدن، صدا درآوردن و حرکت اندامها پاسخ دهد.
چهار تا هفت ماهگی
در پایان این دوره شیرخوار میتواند معمولا بدون کمک بنشیند، بغلتد و به تدریج چهار دست و پا حرکت کند. ارتباط شیرخوار با مراقب اصلی وی که معمولا مادر است، کمکم معنای بیشتری مییابد. شیرخوار در حدود هفت ماهگی تواناییهایی را کسب میکند که دلبستگی وی را به مادر ممکن میسازد. او به تدریج درمییابد که یک شیء وقتی که از دید وی خارج میشود، همچنان وجود دارد (ثبات شیء). شیرخوار در این زمان در ارتباط رو به گسترش خود با مراقب اصلیاش (مادر)، دقیقه به دقیقه، ساعت به ساعت و روز به روز سعی دارد با او همانندسازی کند. او میآموزد که خود را در آینه وجود مادر ببیند. اگر مادر افسرده باشد، کودک هم افسرده میشود. اگر مادر عصبانی است، وی خود را طرد شده حس میکند و اگر مادر شاد باشد، او هم شاد میشود. شیرخواران این سن در صورتی که مادر چهرهای بیهیجان داشته باشد و به او پاسخ عاطفی مناسب را ندهد آشفته میشوند و این موضوع شدت نیاز آنان را به رفتارهای مثبت عاطفی نشان میدهد.
هشت تا چهارده ماهگی
کودک در این زمان توانایی تحرک بیشتری مییابد و قادر به جستجو و کاوش بیشتر محیط میشود. کودک کنجکاو همچنان به مراقبین خود نیاز دارد تا بتواند با اطمینان خاطر به جستجوی پیرامون خود بپردازد. جالب این است که هر چه مراقب اصلی یا مادر بیشتر در دسترس کودک باشد، وی بهتر میتواند به صورت مستقل عمل کند و به دنیای اطرافش اعتماد داشته باشد. در این زمان کودک ابتدا از حالات و سپس به تدریج از کلمات و جملات برای برقراری ارتباط استفاده میکند.
پانزده تا بیست و چهار ماهگی
این زمان، همانند دوران نوجوانی فرزند، برای بسیاری از والدین دورهای دشوار محسوب میشود، زیرا آنچه والدین به فراوانی در این دوره از تکامل کودک میشنوند، کلام شایع وی «نه» و «خودم» است. کودک در این دوره تلاش میکند تا استقلال خود را به دست آورد، ولی به دلیل بعضی خصوصیات شناختی هنوز نمیتواند دنیای اطرافش را کاملا درک کند و این موضوع موجب واکنشهای غیر منطقی وی میشود.
بیشتربخوانید:
مسئولیت پذیری درکودکان
بعضی از این خصوصیات شناختی عبارتند از:
خودمحوری
کودک در این سن، خود را مرکز دنیا تصور میکند، مثلا ممکن است فکر کند که ماه وی را دنبال میکند. وی نمیتواند خود را به جای دیگران بگذارد و نظرات آنها را درک کند.
زندهپنداری
کودک در این زمان حیوانات و اشیا را همانند انسان میداند، بنابراین ممکن است مسئولیت بسیاری از کارهای خود را نپذیرد و آنها را به اشیای اطراف خود نسبت دهد.
نداشتن کنترل احساسات
وی قادر نیست احساسات یا تمایلات شدید خود را برای انجام کاری که دوست دارد، کنترل کند. این مهارتی است که کودک باید با برخورد مناسب والدین به تدریج بیاموزد.
احساس بزرگمنشی و توانمندی زیاد
کودک تصور میکند میتواند هر کاری را که میخواهد انجام دهد و سر تا پا قدرت است.
عدم درک درست از زمان و ناتوانی در برنامهریزی
وی چیزها را بلافاصله میخواهد و درک درستی از زمان و همچنین توانایی برنامهریزی برای آینده را ندارد. در این زمان کودک به منظور ایجاد هماهنگی بین آرزوی مستقل بودن و انجام کارها به تنهایی و نیاز به والدین و احساس ایمنی به وسیله آنان، در تلاش است. خوشبختانه والدین با به کارگیری روشهای درست تربیتی قادر خواهند بود از این مرحله به سلامت بگذرند و زمینه یادگیری مهارتهای مختلف شناختی و هیجانی کودک را فراهم سازند.