دقیق باشید
وقتی كه كودكتان چهارسالگی را تمام میكند، دیگر میتوانید برخی از حرفهایتان را به او بگویید و بدانید كه میتواند شما را درك كند. شاید مجبور باشید ساعاتی كنار او نباشید؛ پس به او بگویید كه مجبورید برای انجام كاری مدتی از او دور باشید؛ اما به محض بازگشتتان صددرصد وقتتان را به او اختصاص دهید.
وقتی كه تلفنی به او میگویید همین الان میرسم و نیم ساعت طول میكشد تا به خانه برسید، مسلماً اعتماد او به حرفهای شما از بین میرود و كج خلقیهایش شروع میشود.
به طور شفاف به او توضیح دهید
كودك شما سرشار از طغیان و شورش است؛ چند دقیقه دست از كار بكشید و به او توضیح دهید كه باید غذا درست كنید، كار كنید یا با كسی حرف بزنید و بعد از تمام شدن كارتان حتما با او بازی خواهید كرد. این كار را انجام دهید و بعد هر چه التماس كرد به او توجهی نكنید تا كارتان تمام شود.
شاید به نظرتان سخت برسد؛ خصوصاً اگر با صدای بلند فریاد و التماس كند و گریه و زاری راه بیندازد؛ اما اگر از چشمهایش اشك نریخته باشد، غذایش را خورده باشد و در سلامت و ایمنی كامل باشد، جای هیچ گونه نگرانی نیست.
عامل ترس
حتی خوشاخلاقترین و بهترین كودكان نیز به هنگام ترس، كج رفتار و بداخلاق میشوند. گاهی چیزهایی كه برای كودك خود میخریم، ممكن است باعث ترس او شود. گاهی نیز كودكان هنگام قرار گرفتن در میان جمع میترسند و شروع به گریه كردن میكنند؛ در حالی كه دیگران فقط قصد بغل كردن و محبت كردن دارند. كودكان از قرار گرفتن در آغوش كسانی كه نمیشناسند، احساس ترس میكنند.
ترس كودك خود را شناسایی كنید.
هر چیزی كه باعث ترس كودكتان میشود، برای او بسیار واقعی و جدی است و وقتی بداند شما او را درك میكنید و ترس او را میفهمید، احساس راحتی و ایمنی بیشتری میكند.
به او كمك كنید تا واژهها را یاد بگیرد
یك كودك شاید به سختی بتواند احساساتش را با كلمات بگوید.
شما باید به او كمك كنید تا واژهها را یاد بگیرد؛ مثلاً، قبل از وارد شدن در یك جمع غریبه كه مطمئن هستید به كودكتان توجه خواهد شد و اطرافیان او را در آغوش میگیرند و او با قرار گرفتن در این شرایط دچار ترس و دستپاچگی میشود، به او بگویید: «آنجا جمعیت زیادی است كه از دیدن ما به هیجان میآیند من كمی دستپاچه شدهام، تو چطور؟» آشنا كردن كودك با واژگان كمك میكند تا در شرایط مختلف راحتتر احساساتش را به زبان بیاورد.
انتظارات رفتاری و اخلاقی خود را برای كودكتان روشن كنید.
یكی از نشانههای بزرگ شدن این است كه عملكرد ما از روی احساساتمان نباشد. وقتی كه كودك سه ساله شما از رفتار لوس و بیادبانهاش با گفتن جمله خجالت میكشم، دفاع میكند، بهتر است به او بگویید: «خوب است كه خجالت میكشی، اما باید با ادب رفتار كنی.»
برخی از پدر و مادرها یك عروسك خاص را انتخاب میكنند و به كودك خود میگویند كه این عروسك شبها با همه هیولاها جنگ میكند و همه آنها را نابود میكند! آنها به این ترتیب میخواهند به كودك خود كمك كنند تا بر ترس شبانهاش غلبه كند. برخی دیگر روی كاغذ تصاویر ترسناك میكشند و بعد با نقش بازی كردن وانمود میكنند كه اصلاً از این تصاویر ترسی ندارند.
ما نمیتوانیم تمام دلایل ترس كودك خود را درك كنیم و به همین دلیل هم نمیتوانیم جلوی آنها را بگیریم. بعضی اوقات كودكان از چیزی میترسند كه اصلا به ذهن ما خطور نمیكند. هر پدر و مادری به روش خودش با ترس كودكش برخورد میكند. وظیفه پدر و مادرهاست كه تمام محدودیتهای مربوط به رشد و یادگیری كودك را از میان بردارند و شرایط لازم را برای ایمنی آنها فراهم سازند.
ترس یكی از عواملی است كه خواب و غذا و رشد كودك را دچار مشكل میكند. به یاد داشته باشید كه هرگز در این رابطه خشونت و تندی از خود بروز ندهید؛ بلكه با مهربانی درصدد رفع آن برآیید.
برای خواندن بخش اول- با كودك كجخلق چه كنیم- اینجا کلیک کنید.