ستاره حمیدی – روان درمانگر
اکثر ما در طول روز رفتارهای از خود بروز میدهیم و سخنانی بر لب میآوریم که بصورت ناخودآگاه خود را افسرده و غمگین میکنیم در بیشتر مواقع زمانی که افراد احساس افسردگی و غمگینی میکنند به دنبال بهانهای برای افسردگیشان میگردند.
به عنوان مثال: شغل مناسب ندارم، همسرم رفتار خوبی ندارد، رئیسام بد اخلاق است و اینها مرا افسرده و ناراحت میکنند و برخی افراد در برابر مشکلات و مسائل روزمره که سبب ناراحتی و خشمشان میشود به جای توجه به احساس واقعیشان با جملات مخرب به خود حمله میکنند و خود را شکست میدهند و از سویی دیگر از خود میپرسند چرا حالشان خوب نیست چرا افسرده و غمگیناند؟ چرا مضطرب و پریشان هستند؟
فارغ از اینکه خودشان ناخودآگاه سبب بروز این حالتهای روانی هستند
به مثال زیر دقت کنید: هنگامی که فردی از دست دوست، همکار، همسر، خانوادهاش ناراحت و خشمگین است و جملاتی از همانند جملات ذیل را بکار میبرد:
- تقصیر خودم است، من یک احمقام نباید به او توجه زیاد میکردم.
- لعنت به من چرا آن لحظه جواب کارش را ندادم.
- تقصیر خودم است باید در انتخاب دوست و یا شریک زندگی دقت بیشتری میکردم.
- اگر من این کار را نمیکردم اینطور نمیشد.
- اگر من آن حرف را نمیزدم این اتفاق نمیافتاد.
- اگر من آن حرف را نمیزدم همسر، دوستم، همکارم عصبانی نمیشد.
به جملات بالا دقت کنید در روز چند بار این جملات را به کار میبرید، جملاتی که همهشان فقط و فقط یک پیام را میرساند و یک کارکرد دارد و شما را مغلوب میکند شما خود را با این جملات سرزنش و به خود حمله میکنید و حاصل این سرزنش یک احساس بد درونی بیش نیست که سبب افسردگی و مضطرب شدنتان میشود.
حال سوال اینجاست چگونه باید مانع این خود تخریبی شد؟ چگونه باید این عادت مخرب سرزنش خود را از بین برد؟
تنها راه دیدن احساس واقعیتان پس از ناراحتی از دست مشکلات و مسائل روزمره است، جهت رسیدن به این هدف تکنیک ذیل به شما کمک فراوانی خواهد کرد:
زمانی که در امور روزمره از دست فردی عصبانی و خشمگین میشوید باید سریعاً توجه خود را به درونتان جلب کنید مسلماً بر حسب عادت به جملات قدیمی و سرزنشگر پناه میبرید و هر زمان که خود را در این حالت یافتید به خود تلنگری بزنید به مثال ذیل دقت کنید:
جمله مخرب و سرزنشگر: " تقصیر من است که همکارم به خود اجازه داده اینگونه با من صحبت کند "
تلنگر: باز هم دارم خودم را سرزنش میکنم و به خود حمله میکنم.
از خود بپرسید: هم اکنون چه احساسی نسبت به رفتار و خود این فرد دارم؟ (با خود صادق باشید)
ممکن است جواب این باشد: بله از دست همکارم عصبانی هستم و درونم عصبانیت را حس میکنم و باید در این مورد با او صحبت کنم.
در این تکنیک و روش شما نه به خود حمله میکنید و نه به همکار و فردی که شما را خشمگین کرده، بلکه شما فقط احساس واقعیتان را میبینید و پس از آگاهی از احساس واقعیتان قادر خواهید بود آن را مدیریت کنید.
در این حالت حتی شما دیگر در انظار پرخاشگری نکرده و مضطرب و افسرده نمیشوید و احساساتتان را سرکوب نمیکنید بلکه به احساسات خود احترام گذاشته و آنها را شناخته و نسبت به حضور احساساتتان آگاه میشوید.
فراموش نکنید برای شروع جملات را با صدای بلند و یا زمزمه با خود تکرار کنید با خود صحبت کردن و بیان احساسات واقعی غیر طبیعی نیست هنگامی غیر عادی رفتار میکنید که احساسات واقعیتان در زیر سرزنش خود پنهان میکنید و به جای بروز صحیح احساس خشم به فردی که شما را عصبانی کرده در ظاهر میخندید و در باطن خود را شماتت میکنید در این حالت شما به خود و احساستان خیانت خواهید کرد.