به قلم : محمدعلی رحیمی
تحریریه زندگی آنلاین : سیاست دولتهای مختلف در جهان، در مواجهه با نوسان جمعیتهایشان، متفاوت است. برخی از کشورها با توجه به هرم سنی موجود در کشورشان، سعی میکنند جمعیتشان کنترل شود و برخی هم تمایل و تلاش دارند تا اندازه جمعیتشان افزایش یابد، البته چنین تصمیماتی هم، بسته به شرایط مختلف ارزیابی شده و در نتیجه، سیاستهایی اتخاذ میشود. مثلاً هرم سنی در این تصمیمها دخیل هستند؛ بهعنوان نمونه اگر جمعیت یک کشور رو به پیری بگذارد، حکومتها سیاست تشویق فرزندآوری بیشتر را در دستور کار خود قرار میدهند و اگر با پدیده انفجار جمعیت مواجه باشند، سعی میکنند، جمعیت را کنترل کنند.
اغلب میزان منابع موجود در کشور، وسعت سرزمین و عوامل فرهنگی و حتی ایدئولوژیک هم بر تصمیم حکومتها در خصوص جمعیت اثر میگذارد. طی چند دهه اخیر هم دولتها، سیاستهای متفاوتی را در پیش رو گرفتهاند که برخی از این سیاستها موفقیت چشمگیری داشته و بعضی هم با شکست بزرگی مواجه شدهاند. یک جنبش زیستمحیطی هم با عنوان انقراض اختیاری انسان وجود دارد که خواستار خودداری تمام انسانها از تولید مثل برای انقراض نسل بشر بهشکل تدریجی و اختیاری است. این جنبش در اصل از انقراض انسان به این دلیل حمایت میکند که این اتفاق مانع تخریب محیط زیست میشود.
بیشتربخوانید:
بررسی سیاستهای جمعیتی ایران
انقراض اختیاری بشر؟!
جمعیت جهان در 200 سال اخیر رشد بالایی داشته و از سال 1880 میلادی به این طرف، با آغاز صنعتی شدن و کاهش مرگ و میر، شروع شد. این رشد جمعیت ابتدا در کشورهای صنعتی شروع شد و با حدود 150 سال تأخیر به کشور ما و به کشورهای در حال توسعه رسید.
اینجا هم طبق همان روال، مرگ و میر کاهش یافت و به دنبال آن باروری هم کاهش پیدا کرد. اتفاقی که بهلحاظ ماهیتی در این دو دسته کشور افتاد، باهم متفاوت است. در کشورهای صنعتی، صنعتیشدن در بطن جامعه اتفاق افتاد و همهچیز صنعتی و نوسازی شد، مرگ و میر کاهش پیدا کرد و بهتبع آن زندگی روستایی به صنعتی تبدیل شد، مشارکت زنان در جامعه بیشتر شد و بهتبع اینها و بهصورت غیرکنترلشده ـ غیرارادی، غیرحاکمیتی ـ ناخواسته باروری کاهش پیدا کرد؛ اما در اینجا مرگ و میر بهتبع استفادهای که از «توسعه» شد و ورود دارو و پزشکی کاهش یافت و باروری طبق آن سیستم عمل نشد، چون توسعه کشور ما وارداتی بود و بهصورت «مصرف تکنولوژی» ایجاد شد.
مرگ و میر کاهش پیدا کرده؛ اما اقتصاد هنوز اقتصاد کشاورزی بود و زنان هنوز در خانهها بودند و در نتیجه ماندگاری رشد بالا هم طولانیتر شد.
بیشتر بخوانید:
چند بچه کافی است؟
مشوقهای انگلیسیها برای فرزندآوری
سیاستهای جمعیتی در انگلستان مبتنیبر افزایش جمعیت و فرزندآوری بیشتر است که این امر در دو بخش مهاجرتپذیری و افزایش میزان زاد و ولد نمود یافته است. در انگلیس تعدادی مزایای ویژه برای خانوادهها وجود دارد. از بین این مزایا، سیاست مزایای فرزند و کمکهزینه والدین و سرپرستان در اختیار متقاضیان واجد شرایط اعم از شاغل و بیکار قرار میگیرد. پرداختهای قانونی مربوط به دوران پدری، مادری و فرزندخواندگی و همچنین کمکهزینه مادری به افرادی که شاغل هستند و فرزندی را بهواسطه تولد یا فرزندخواندگی به خانواده خود میافزایند، در نظر گرفته شده است. برای مادرانی که فرزند اول خود را بهدنیا میآورند نیز هدایای دوران بارداری یا مادری اعطا میشود. در این کشور هر فرزند از مزایای ویژهای برخوردارند و این تصمیم از سال 1997 اخذ شده است. کمکهزینه فرزندخواندگی، مرخصی با حقوق قانونی بارداری، کمکهزینه بارداری، هدیه مادر شدن و مزایای مسکن از دیگر خدماتی است که دولت انگلستان به خانوادهها ارائه میدهد. مثلاً در مورد هدیه مادر شدن، اگر یک مادر، فرزند زیر 16 سال نداشته باشد و باردار شود یا حضانت فرزندخواندهای با سن کمتر از 12 ماه را برعهده بگیرد هدیه 500 پوندی دریافت میکند و مادرانی که سهقلو باردار میشوند 1000 پوند هدیه میگیرند.
بیشتربخوانید:
ایران جوان میماند؟
ارزشهای مسیحی و خانواده در آلمان
نرخ باروری در کشور آلمان یک روند نزولی را از سال 1960 آغاز کرده است و این روند از سال 1970 به زیر سطح جانشینی نیز رسیده است. دولت آلمان طی این سالها تلاش کرده است با اعمال سیاستهای مشوق فرزندآوری، این نرخ را افزایش دهد. پس از اتحاد دو آلمان، سیاستهای افزایش فرزندآوری و برابری جنسیتی در آلمان شرقی و غربی، جای خود را به سیاستهای حمایت از خانواده داد، زیرا تشکیل خانواده سنتی بر مبنای ارزشهای مسیحی در اولویت قرار داشت؛ سیاستهایی که تبعات مطلوب جمعیتی نیز داشتهاند.
انواع سیاستهای مشوق فرزندآوری را بعد از اتحاد دو آلمان تاکنون، میتوان در موارد سیاست اعطای مرخصی بارداری و زایمان، مرخصی تربیت و نگهداری فرزند، کمکهزینههای مالی و اعطای یارانه فرزندآوری، درمان ناباروری، مشاوره خانواده، کنترل طلاق و کمکهزینه مسکن بیان کرد، مثلاً در آلمان مرخصی بارداری، 14 هفته با حقوق و مزایا است.
یا در مورد کمکهزینههای فرزندان، بهازای دو کودک اول ماهیانه 190 یورو، برای فرزند سوم 196 یورو و 221 یورو برای فرزندان بعد از فرزند سوم پرداخت میشود. آلمان علاوهبر مزایای فرزندآوری دارای یک سیستم ترکیبی از کمکهزینههای والدین و معافیتهای مالیاتی ویژه است که این نظام همه لایههای درآمدی را نیز تحت پوشش قرار میدهد.
بیمه رایگان مادران باردار در آمریکا
در آمریکا تمهیدات متعددی برای افزایش نرخ فرزندآوری اندیشیده شده است، اما در این زمینه کشورهایی مانند فرانسه برنامههای بهتری تدارک دیدهاند. اما همچنان مزایای قابل توجهی برای بچهدار شدن در آمریکا وجود دارد؛ که از جمله مهمترین آنها، اعطای تابعیت آمریکایی به نوزادانی است که در آمریکا بهدنیا میآیند که باعث تشویق تابعین سایر کشورها برای فرزندآوری در آمریکا میشود. همچنین خانوادههایی که درآمد پایینی دارند، برای فرزندآوری حمایت میشوند.
بهعنوان مثال هزینه اخذ بیمه درمانی در آمریکا بسیار بالا است؛ اما مادرانی که باردار میشوند از بیمه رایگان برخوردارند. همچنین فرزند این مادران از بدو تولد از بیمه درمانی رایگان برخوردار است. مضافاً بعد از بهدنیا آمدن فرزند، حمایت از خانوادههای کم درآمد ادامه پیدا میکند. بهعنوان مثال، بر اساس یک برنامه غذایی (Food Stamps)، بهازای هر فرد خانواده کمدرآمد، ماهانه در حدود ۱۵۰-۲۰۰ دلار (بسته به درآمد خانواده و تعداد فرزندان) به خانواده پرداخت میشود. هدف از برنامه Food Stamps این است که اطمینان حاصل شود که تمامی افراد خانواده از غذای کافی بهرمند میشوند. برنامه دیگری بهنام WIC نیز خدمات قابل توجهی به خانوادههای کمدرآمد ارائه میدهد که از جمله آنها تأمین میوه، لبنیات، سبزیجات وحبوبات برای مادر باردار و فرزندان کمتر از پنج سال است.
سیاست تلطیفشده چین
سیاست تنظیم خانواده معروف به سیاست تکفرزندی برنامه کنترل جمعیت در چین بود که از سال ۱۹۷۹ آغاز شد و تا سال ۲۰۱۵ ادامه داشت. تخمین زده میشود که از ابتدای اعمال این سیاست تاکنون از تولد حدود ۴۰۰ میلیون نوزاد جلوگیری شده است. این سیاست به بسیاری از چینیها اجازه داشتن یک فرزند را میداد و البته استثنائات زیادی هم برای داشتن فرزند دوم یا سوم در نظر گرفته شده بود. اقلیتهای قومی که حدود ۸٫۵ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند اجازه داشن دو فرزند را داشتند و در روستاها هم در برخی موارد امکان داشتن فرزند دوم وجود داشت. در سال ۲۰۱۳ این سیاست تا حد زیادی تلطیف شده و به خانوادههایی که یکی از والدین خودش تکفرزند است اجازه داشتن فرزند دوم را میداد. افرادی که این سیاست را نقض میکردند با جریمههای نقدی روبهرو میشدند و میزان جریمه با توجه به درآمد آنها و برخی فاکتورهای دیگر متغیر بود. البته مقاومتهایی هم در مقابل این سیاست بهویژه در روستاها صورت گرفته که برای نیروی کار کشاورزی به فرزند نیاز داشته و بهطور سنتی به داشتن فرزند پسر علاقه دارند. خانوادههایی که این سیاست را نقض میکردند معمولاً با دروغ در سرشماری از مجازات فرار میکردند.
میل به ازدواج هست امکانات ازدواج نیست
به گزارش دنیای زنان به نقل از ایسنا، کبری خزعلی، کارشناس خانواده به بیان دلایل کاهش ازدواج جوانان پرداخت و گفت: تمایل به ازدواج یک میل فطری و طبیعی است و ۱۶ میلیون جوان منتظر ازدواج هستند و این کار حمایتهای اجتماعی دولت و خانوادهها را میطلبد. وی ادامه داد: نیاز به ازدواج بروز پیدا کرده است و اکنون دارد به انحراف کشیده میشود. بنابراین جوانان را نباید مقصر به نداشتن تمایل برای ازدواج دانست.
به گفته خزعلی، طبق تحقیقات انجامشده افرادی که ازدواج میکنند، تمایل به داشتن دو تا سه فرزند دارند اما واقعیت جامعه خیلی کمتر از این آمار است.
استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران با حضور در برنامه «زنده باد زندگی» شبکه دوم سیما، با اشاره به موضوع «هراس از فرزندآوری» در کشور گفت: این هراس حاصل فرهنگسازی ۵۰ ساله در کشور است و سالهاست که کلمه بارداری را با خطر بیان میکنند. خزعلی معتقد است که پس از انقلاب اسلامی کنترل جمعیت خیلی موفقتر عمل کرد و کاری که برای کاهش جمعیت ۳۳ درصدی در کشورهای انگلیس و فرانسه بین ۸۰ سال طول کشید، در ایران طی ۱۰ سال، ۷۰ درصد کاهش یافت. به گفته خزعلی هنوز سیاستهای کنترل جمعیت در کشور با همان شدت و در تمام خانههای بهداشت چکلیستها وجود دارد و تنها اسم تنظیم و کنترل بر رویشان نیست و به اسمهای دیگر نظیر بهداشت بارداری و فاصله گذاری مطلوب و ... تغییر کرده است. تاکید کرد: اکنون با آمار بازی میشود و کشور دارد به سمت پیری و سقوط جمعیتی پیش میرود. سن متوسط پنجره جمعیتی کشور از ۳۰ و ۳۵ سال گذشته است. رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده با اشاره به آزمایش غربالگری اظهار کرد: در دنیا برای این آزمایش یک استاندارد علمی دارند و برای آن باید سن ۴۰ ـ ۴۵ سال به بالا و شرایطی خاص در خانواده وجود داشته باشد که به غربالگری توصیه شوند و سپس به خانوادهها توصیه میکنند که با توجه به شرایط تصمیمی بگیرند اما در کشور ما در تمامی سنین حتی در ۱۸ سالگی این آزمایش به طور اجباری وجود دارد و حتی پزشک را بابت شناختن یا عدم شناختن بیماری در غربالگری محاکمه میکنند.