Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 2 آذر 1403 - 05:41

17
شهریور
چند بچه کافی است؟

چند بچه کافی است؟

حدود یک دهه از تغییر سیاست کلان جمعیتی در ایران می‌گذرد. تقریباً از سال 1389 بود که برخی از مقامات بلندپایه ایران به این باور رسیدند که جامعه ایران طی دهه‌های آینده، پیر خواهد شد؛ در همین راستا بود که شعار «دو بچه کافی‌است»

به قلم : علی‌اصغر احمدزاده

 

تحریریه زندگی آنلاین : حدود یک دهه از تغییر سیاست کلان جمعیتی در ایران می‌گذرد. تقریباً از سال 1389 بود که برخی از مقامات بلندپایه ایران به این باور رسیدند که جامعه ایران طی دهه‌های آینده، پیر خواهد شد؛ در همین راستا بود که شعار «دو بچه کافی‌است»، کنار گذاشته و تبلیغات گسترده‌ای آغاز شد که مردم را به داشتن فرزند بیشتر ترغیب می‌کرد. برخی از منتقدین، این رفتار دولت را در راستای رفتارهای سیاسی تلقی کردند، اما برخی از جمعیت‌شناسان نیز، دلایل منطقی برای پیر شدن جمعیت جوان ایران در آینده آوردند. به‌رغم همه تبلیغات و مشوق‌های کوچک، هنوز سیاست افزایش جمعیت چندان موفق نبوده است و ضرباهنگ رشد جمعیت ایران، به‌مانند دهه اول انقلاب پرشتاب نیست. 

 

این در حالی است که حدود 30 سال پیش، وقتی سیاست کنترل جمعیت آغازیدن گرفت، موفقیت‌های چشمگیری داشت، اما این بار، سیاست افزایش جمعیت، چندان توفیقی ندارد. برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که چنین امری زمان‌بر خواهد بود اما برخی هم دلایل دیگری را برای عدم فرزندآوری خانواده‌ها بیان می‌کنند و عموماً آن را به موضوعاتی نظیر نهادینه‌شدن شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر»، مسائل و چالش‌های اقتصادی، دقت در تربیت فرزندان، تغییر سبک زندگی، افزایش میزان طلاق، بالا رفتن سن تجرد و مسائلی این‌چنین پیوند می‌دهند.

 

بیشتر بخوانید:

آیا برای بچه دار شدن آمادگی دارید

 

 

بشنویم از زبان آمارها

در حال حاضر، هرم سنی جمعیت ایران در حال انتقال از جوانی به سال‌خوردگی است. به این ترتیب، اگر نقطه شروع کاهش اساسی و مستمر باروری در ایران را سال 1365 در نظر بگیریم، تا سال 1425 ساختار جمعیت ایران کاملاً سال‌خورده خواهد بود. منظور از نرخ باروری کل، تعیین تعداد فرزندانی است که جانشین والدین می‌‌شوند. طبق آمار سازمان ملل، نرخ باروری در ایران برای سال 2010 کمتر از 8/1 گزارش شده است. این در حالی است که حداقل نرخ جانشینی برای منفی‌نشدن نرخ رشد جمعیت در یک جامعه، 1/2 برآورد شده است. هم‌چنین بر اساس اعلام بانک جهانی، نرخ رشد جمعیت ایران از سال 2025 به زیر یک درصد خواهد رسید و جمعیت ایران در آن سال به 99/0 درصد کاهش خواهد یافت. این به‌معنی کاهش تدریجی جمعیت است.

 تا نیم قرن قبل، امر فرزندآوری در جهان شاکله طبیعی داشت و به‌طور متوسط، هر خانواده از میانگین شش فرزند برخوردار بود که در گذار به‌سوی مدرنیته، علل و عوامل فردی، فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاست‌‌های بین‌المللی، این روند را تغییر داد و روند معکوس و شتاب‌زده‌‌ای به‌خود گرفت؛ به‌گونه‌‌ای که امروز فرزندآوری در بسیاری کشورها، به‌عنوان یک چالش اجتماعی، بلکه یک بحران برای دهه‌‌های آتی قلمداد می‌‌شود.

 

 

ناهم‌خوانی دخل و خرج

اولین مسئله‌ای که در باب عدم فرزندآوری از سوی بخش زیادی از والدین، عنوان می‌شود، مشکلات و چالش‌های اقتصادی است. در برهه کنونی اقتصاد کشور نیز، چنین مسئله‌ای پررنگ‌تر به‌نظر می‌رسد؛ چرا که با منفی شدن رشد اقتصادی کشور، پایین آمدن ارزش پول ملی و هزینه‌های گزاف مسکن، پرخرج بودن امر ازدواج و در کل سخت بودن امرار معاش، حس ناامیدی اقتصادی در مردم بیشتر می‌شود و خانواده‌ها اغلب به داشتن یک و یا نهایتاً دو فرزند راضی می‌شوند. حتی در برخی از موارد، خانواده‌های جوان سعی می‌کنند فرزندی نداشته باشند. طبیعی است که یک اقتصاد پویا که به‌صورت متوازن بتواند رفاه و آسایش را در اختیار آحاد جامعه قرار دهد، می‌تواند، مسیر رشد جامعه را در سایر بخش‌ها نیز پدید آورد اما یک جامعه با مشکلات اقتصادی، نمی‌تواند به‌صورت متعادل رشد کند و این امر می‌تواند در سایر حوزه‌ها اثرگذاری پربسامدی داشته باشد. بالا رفتن هزینه‌های زندگی، اگرچه شاید در کوتاه‌مدت، مانع از فرزندآوری خانواده‌ها می‌شود اما این امر، رفته‌رفته به یک فرهنگ عمومی تبدیل خواهد شد و زمانی‌که یک دیدگاه به‌عنوان بخشی از یک فرهنگ نهادینه‌شده دربیاید، شاید سال‌ها زمان ببرد که آن دیدگاه تغییر یابد. بنابراین، به‌نظر می‌رسد در این زمینه باید قبل از دیرشدن اقدام کرد.

 

بیشتربخوانید:

آمادگی ‌های مالی برای بچه دار شدن

 

 

تغییر سبک زندگی

شاید، یک قرن پیش، فرزندآوری یکی از مبانی اقتدار در یک خاندان، قوم یا طایفه محسوب می‌شد؛ این امر خصوصاً در یک زندگی روستایی، باعث رشد و شکوفایی یک خانواده بود. از آنجایی‌که هنوز منابع بسیار زیادی در دست بشر وجود داشت که هنوز تسخیر نشده بود، خانواده‌ها سعی می‌کنند با داشتن فرزندان زیاد، به تسخیر منابع بپردازند، اما رفته‌رفته با تغییر سبک زندگی، شیوع شهرنشینی و فاصله‌گیری از زندگی روستایی، رشد شتابان تکنولوژی در تسخیر طبیعت و منابع، سبک زندگی تغییرات بنیادینی گرفت و خانواده‌ها رفته‌رفته از یک وضعیت زندگی یک‌جا به استقلال روی آوردند. شاید حدود 70 سال پیش، تعریف خانواده در ایران، مفهوم دیگری داشت که عموماً دو یا حتی سه نسل را در برمی‌گرفت. مثلاً در یک خانواده، فرزند، پدر، پدربزرگ و حتی گاهی پدر پدربرزگ در یک خانه می‌زیستند اما اینک، در همان آغاز زندگی، افراد تمایل دارند که به‌صورت کاملاً مستقل زندگی خود را شروع کنند و این امر باعث شده است که سبک زندگی، مسیر معکوسی با گذشته داشته باشد. هرچند چنین امری به‌خودی‌خود نمی‌تواند مانع فرزندآوری باشد، اما شکل زندگی آپارتمانی، باعث شده است که خانواده‌ها نتوانند به داشتن فرزند بیشتر رغبت کنند و به یک یا نهایتاً دو فرزند قانع می‌شوند.

 

زندگی چند نفره در خانه 25 متری!

یکی از پیامدهای گسترش شهرنشینی، کوچک شدن خانه‌‌ها و افزایش آپارتما‌‌ن‌‌ها است. خانه‌‌های آپارتمانی، به‌دلیل نوع فضاسازی و ساخت آن، بسیاری از کارکردهای سنتی‌‌اش، مانند محل تفریح و آسایش، محل ملاقات و میهمانی، محل جشن‌ها و برگزاری آیین‌ها و محل کار و البته تولید و همه‌چیز، به‌جز محل خواب را به فضاهای شهری منتقل کرده است. طراحی آپارتمان‌‌ها به‌گونه‌‌ای است که سبب فردی‌شدن خانه و گسستن اعضای خانواده از یکدیگر می‌شود. به‌عبارت دیگر، آپارتمان و زندگی آپارتمانی یکی از عرصه‌‌های فردگرایی شده است.

در سال‌‌های اخیر، معماری ما به سمت کوچک‌‌سازی خانه‌‌ها پیش رفته است که امکان نگه‌داری از فرزندان زیاد (بیش از یک یا دو فرزند) را از خانواده‌‌ها گرفته است. طبیعی است که این امر منجر به کاهش نرخ باروری در ایران شده است.

طبق سرشماری سال 1390، متوسط خانوار در ایران از 1/5 نفر در سال 1365 به 03/4 نفر در سال 1385 و 55/3 نفر در سال 1390 کاهش یافته است. امروزه با هزینههای گزاف مسکن، برخی از خانه‌ها با متراژهای بسیار پایین، مثلاً 60 و 50 متری عملاً توان ندارند افراد زیادی را در خود جای دهند و چندی پیش در اخبار آمده بود که وسعت برخی از خانه‌ها به 25 مترمربع نیز رسیده است!

 

 

فرزندان تصمیم‌گیر

یکی از مسائل بسیار مهمی که اینک مورد بررسی برخی از افراد دانشگاهی نیز شده، پدیده فرزندسالاری است. سؤال اساسی در این خصوص این است که آیا جامعه بیشتر به سمت فرزندسالاری سوق یافته یا خیر؟ ابتدا بهتر است تعریفی از فرزندسالاری ارائه بدهیم.  درواقع فرزندسالاری پدیده‌ای است که در پی تغییر جایگاه افراد و حاکمیت فرزندان بر قلمرو خانواده، خصوصاً در عصر حاضر با آن روبه‌رو هستیم. در فرزندسالاری سلسله‌مراتب در نظام خانواده تغییر کرده و فرزندان نقش تصمیم‌گیرنده را در خانواده دارند.  اگرچه به‌طور قطع و یقین نمی‌توان گفت که در خانواده‌ها فرزندسالاری رشد بسیار زیادی کرده، اما دست‌کم می‌توان گفت که فرزندان بسیار پیش از قبل در کانون توجهات والدین قرار دارند و خانواده‌ها سعی می‌کنند در تمام کنش‌های خودشان، ابتدا فرزندان را نیز در نظر بگیرند و حتی بخش زیادی از کنش‌های والدین در راستای تأمین نیازهای فعلی و حتی آتی فرزندان است. این پدیده در اندازه متعارف، مطلوب است اما گاهی چنین ایده‌هایی استقلال فرزندان را از بین می‌برد و تابعیت والدین از فرزندان، پدیده‌های منفی را به‌بار می‌آورد و میزان فرزندآوری کاهش می‌‌یابد؛ چراکه توانایی برآوردن انتظارات بالای فرزندان و توجه بیش از حد والدین به آن‌ها، مانعی برای داشتن فرزندان بیشتر خواهد بود.

 

بیشتربخوانید:

ایران جوان می‌ماند؟

 

 

افزایش سن ازدواج

یکی دیگر از مسائلی که روی امر فرزندآوری اثرگذاری زیادی دارد، افزایش سن تجرد است. افزایش سن تجرد در برخی از موارد به وضعیت تجرد قطعی می‌رسد که این اتفاق نیز دلایل متعددی دارد، اما باز هم بروز مشکلات اقتصادی، سایه سنگین‌ترین روی افزایش سن ازدواج یا حتی تجرد قطعی دارد. رشد اقتصادی افراد در امر ازدواج می‌تواند یکی از کلیدی‌ترین مباحث باشد.

 این موضوع چنان اهمیت دارد که این به‌عنوان اصلی‌ترین دلیل ازدواج تلقی می‌شود، اما باید به‌خاطر داشته باشیم که اگر شرایط اقتصادی یک کشور، مسیر عادی خود را طی کند، اصولاً فرد باید بتواند با تلاشی متناسب، ملزومات ابتدایی یک زندگی را تأمین کند. در چنین جوامعی داشتن شغل، تهیه مسکن، خرید خودرو و امرار معاش روزانه، دغدغه بزرگی محسوب نمی‌شود، اما عموماً در جوامع کمترتوسعه‌یافته یا کشورهای در حال توسعه، یافتن شغل مناسب یکی از دغدغه‌های اصلی افراد محسوب می‌شود. اگرچه در ایران هم یافتن شغل یک دغدغه بسیار بزرگ به‌حساب می‌آید اما با لحاظ کردن شرایط حاضر اقتصادی باید گفت که یافتن شغل برای ازدواج، یک گام بسیار کوچک تلقی می‌شود و رسیدن به شرایط اقتصادی مطلوب اقتصادی، مسیری بسیار طولانی می‌طلبد. البته در مسیر ازدواج‌های دیرهنگام یا تجرد قطعی، مسائل فرهنگی نیز دخیل هستند.

 

سایه طلاق بر فرزندآوری

مسئله طلاق نیز یک عامل پررنگ در عدم تمایل به فرزندآوری است. طلاق به‌عنوان یک مسئله اجتماعی که در برگیرنده انحلال قانونی ازدواج و جدایی زن و شوهر است، به‌لحاظ تاثیرات گسترده و روند رشد جمعیت و هم‌چنین دگرگونی ساختار خانواده حائز اهمیت به‌سزایی است. به‌واسطه همین امر سازمان ثبت احوال در کنار درج دو واقعه مرگ و میر و ولادت به ثبت آمار ازدواج و طلاق‌های جاری سالانه می‌پردازد. نگاهی به وضعیت طلاق در ایران نشان می‌دهد که میزان طلاق طی سال‌های اخیر سیر صعودی داشته و این آمارها مسئله بودن موضوع طلاق را نشان می‌دهد. هم‌چنین آمارها نشان می‌دهند که تعداد طلاق‌های ثبت شده در نخستین سال‌های زندگی به ویژه تا پنج سال نخست زندگی مشترک نسبت به سال‌های دیگر بیشتر است. آن‌چنان‌که بیش از ۵۰ درصد طلاق‌ها در سال ۸۵ برای پنج سال نخست زندگی مشترک بوده است. در واقع پنج سال آغازین زندگی مشترک، بهترین موقع برای فرزندآوری محسوب می‌شود و درصد زیادی از طلاق‌ها هم در این برهه برای زوجین رخ می‌دهد و این امر، بر میزان زاد و ولد اثر می‌گذارد. البته طبیعی است که طلاق در برهه چند سال بعد از ازدواج نیز بر روی تربیت صحیح فرزندان آثار زیان‌باری بر جای می‌گذارد.

 

بیشتربخوانید:

زنان باردار زیر فشار اجتماعی!

 

 

چه باید کرد؟

با توجه به شرایط جمعیتی کشور و عواملی که بیان شد، ضروری است که برای حل مسئله‌ کاهش فرزندآوری برنامه‌‌ریزی صورت گیرد تا این مسئله تبدیل به بحران نشود. از این‌رو هم باید سیاست‌گذاری‌‌هایی در سطح کلان صورت گیرد و هم فرهنگ‌‌سازی در سطح خانواده‌‌ها. دولت باید با اجرای سیاست‌‌گذاری و تنظیم قوانین امر فرزندآوری را تسهیل کند؛ به‌نحوی ‌که با وجود تحولات صورت‌گرفته، زمینه‌ تسهیل فرزندآوری فراهم شده و چالش پیش‌آمده تبدیل به بحران نشود. علاوه‌بر برنامه‌‌ریزی‌‌های کلان و سیاست‌‌گذاری‌‌های تقنینی و اجرایی، عوامل فرهنگی نیز در این زمینه نقش بسیار پررنگی دارند. تبلیغات و شعار معروف «فرزند کمتر، زندگی بهتر» که از دهه‌ 60 در ایران رواج یافت و تبلیغات متنی و تصویری با همین مضمون بر روی مواد غذایی و بسیاری از کالاها و بیلبوردهای تبلیغاتی در سطح شهر، فیلم‌‌ها و سریال‌‌های تلویزیونی که به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم فرزند کمتر را ترویج کردند، در نهادینه کردن این فرهنگ (فرزند کمتر) تأثیر به‌سزایی داشتند.

 

برچسب ها: ازدواج، طلاق، بارداری، بچه دار شدن، افزایش جمعیت، فرزندآوری تعداد بازديد: 433 تعداد نظرات: 1

نظرات

  • دوست دارم نوه های زیادی خدا بهم عطا فرماید .. از هر بچه 4 تا نوه ..و تمام روز باهاشون سرگرم باشم . الهی برای هر پدر و مادری این آرزو براورده شود . آمین

نظر شما درباره این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز