استقرار هر عنصر شهري در موقعيت فضايي- كالبدي خاصي از سطح شهر، تابع اصول، قواعد و ساز و كارهاي خاصي است كه در صورت رعايت آن اصول، موفقيت و كارايي عملكردي آن عنصر در همان مكان مشخص بيشتر خواهد شد و در غير اين صورت مشكلات بسياري بروز ميكند. بنابراين دستيابي به تعادل در توزيع فضايي منابع و خدماترساني، هدف اصلي برنامهريزان ميباشد. تعيين توزيع مراكز خدماتي و يا منابع و هزينه، مسألهاي است كه اغلب اوقات برنامهريزان با آن سر و كار دارند و تلاش ميكنند كه تخصيص منابع و خدمات را هدايت كنند. در برنامهريزي، توزيع متعادل مستلزم تعيين مكان منابع و تسهيلات است، بهگونهاي كه همه اقشار جامعه به صورت عادلانه به آنها دسترسي پيدا كنند. با توجه به اهميت مكانيابي و جايگاه آن در طرحها و پروژههاي مختلف، اهميت مكان يك بازار روز و تأثير مستقيمي كه بر الگو و عملكرد آن خواهد داشت مشخص خواهد شد. بهطوري كه استقرار يك يا چند بازار روز در نقاط نامناسب نه تنها به خودي خود كارايي مورد نظر را نخواهد داشت بلكه ميتواند تأثير منفي را در سيستم مديريت بازارهاي روز داشته باشد.بررسي پيشينه تجارب شهرنشيني و شهرسازي در جهان و ايران تا به امروز حاكي از اين است كه در زمينه نحوه مكانيابي و ساماندهي خدمات در شهر و مكانهاي ديگر سكونتي، انواع نظريهها و ديدگاهها و مدلهاي مختلف مطرح و تجربه شده است. خلاصه این تجارب آن است که يكي از مباحث اساسي و تأثير گذار در مورد اجرايي شدن و بهينه نمودن پروژهها، تعيين مكان مناسب براي آنهاست. لازمه اين كار نيز شناخت و شناسايي پارامترها و ساختارهاي اساسي و تأثيرگذار در محدودههای مورد مطالعه است. انجام اين كار نيز مستلزم رعايت شاخصها و مولفههاي موثر در آن مكان است چرا كه اين شاخصها از مكاني به مكان ديگر متفاوت است.
مراحل عمومي مكانيابي
مكانيابي مراکز خدماتي از جمله بازارها، در مفهوم وسيع خود، داراي دو مرحله است:
مرحله اول؛ به انتخاب حوزه عمومي فعاليت (استان، منطقه،بخش، دهستان، ده) مربوط م يشود. در اين مرحله معيارهاي اقتصادي نقش تعيينكنندهاي در انتخاب محل دارد. در اين سطح، مناسبترين مكان براي مراكز، جايي است كه حداكثر سود و يا حداقل هزينه توزيع را براي هر واحد دارا باشد. معيارهاي مهم و موثر در انتخاب حوزه فعاليت يك مركز به عواملي مثل حمل و نقل، مواد اوليه، نيروي كار، نيروي برق و مانند آن مربوط ميشود.
مرحله دوم؛ با انتخاب مكان استقرار در داخل شهر سر و كار دارد. اين مرحله در برگيرنده برنامه ريزي كالبدي است كه با مقررات شهري و ضوابط منطقهبندي ارتباط مييابد. در اين مرحله معيارهاي مربوط به خصوصيات مراكز و اثرات بيروني آن و يا مشخصات طبيعي و كالبدي اراضي شهر مثل شيب، جهت وزش باد، شبكه ارتباطي و غيره نقش تعيينكنندهاي در انتخاب مكان مشخص براي فعاليت مشخص دارد.مسأله مهم ديگر در زمينه مكانيابي و ساماندهي مراكز خدماتی اين است كه استفاده از ضوابط منطقهبندي و اجراي مقررات آن در شهرهاي جديد و يا در توسعههاي جديد شهري تا حدودي عملي و آسان است. ولي در بافتهاي قديمي و شهرهاي تاريخي، اين امر با مشكلات و موانعي زياد روبهرو ميباشد.
ويژگيهاي شهري موثر بر مكانيابي بهينه فضايي مراكز
هر نقطه شهري داراي شرايط و مشخصات ويژهاي است كه فرايند مكانيابي مراکز خدمات شهری و نتايج حاصل از آن را تحت تأثير قرار ميدهند و الگوي استقرار خاصي ايجاد ميكنند كه عبارتند از:
1) اندازه شهر (مساحت فيزيكي و كالبدي شهر)
2) ميزان فشردگي و تراكم بافت شهري (بافتهاي بسيار متراكم، متراكم، تراكم متوسط و كم تراكم)
3) فرم و ساختار كالبدي شهر و شبكه معابر آن (شكل شهر و نحوه توزيع فضايي، خطوط ارتباطي و...)
4) ساختار سني- جنسي جمعيت شهر به عنوان عامل تعيينكننده كميت و كيفيت تقاضاي خدمات
تحليل منطقهاي- تجاري؛ ابزاري براي مكانيابي
با اين فرض كه مطالعه وضعيت اقتصادي، ميزان رشد هر ناحيه شهری را نشان دهد، براي تخمين پتانسيل ناحيه شهری مورد نظر جهت احداث مراكز خدماتی از جمله بازارهای روز، لازم است تحليل تجاري در منطقه انجام شود. منطقه تجاري، حوزهاي جغرافيايي است كه خريدهاي مستمر آن، از مركز خريد مربوطه انجام ميشود. محدوده منطقه تجاري به وسيله چند عامل از جمله: قابليت دسترسي، موانع فيزيكي و موقعيت مراكز رقيب تعيين ميگردد. منطقه تجاري معمولاً به چند حوزه تقسيم ميگردد تا بدين ترتيب، تغييرات مربوط به آثار مركز خريد بر پيرامون آن مشخص شود. در تجزيه و تحليل محوطه (زمين)، بايد موقعيت آن را در رابطه با مناطق تجاري و مسكوني اطراف در نظر گرفت و هر گونه عامل جغرافيايي محدودكننده و نيز راههاي اصلي منتهي به آن بررسي شود. چنانچه در اطراف آن، توسعههايي در حال صورت گرفتن باشد مورد بررسي قرار گيرند.در تجزيه و تحليل محوطه، بايد خيابانها و دسترسيهاي موجود پيرامون محوطه را مورد بررسي قرار داد. بنابراين بايد برنامههاي خيابانسازي كه وضعيت دسترسي به مركز خريد را بهبود يا تغيير ميدهند، همچنين وروديها و خروجيهاي محوطه را با دقت تجزيه و تحليل كرد. وضعيت دسترسي به محوطه بايد نشان دهد كه آيا موقعيت آن براي دسترسي ساكنين منطقه تجاري و ناحيه شهري مناسب است يا خير. يكي از مهمترين جنبههاي تحليل تجاري، تعيين منطقه تجاري است كه حوزه خدماتي مركز خريد محسوب ميشود. در بهترين حالت ممكن، منطقه تجاري 85 تا 95 درصد از حجم فروش را به خود اختصاص ميدهد، بر اساس تجربيات، 10 تا 15 درصد فروش منطقه، مختص به خريداراني است كه خارج از منطقه تجاري سكونت دارند. با در دست داشتن اطلاعات حاصل از تحقيقات اوليه منطقهاي، تحليلگر مطمئن ميشود كه آيا منطقه ميتواند پذيراي مراكز فروش جديد باشد يا خير. افزون بر اين الگوي جمعيت، وضعيت درآمدي و مخارج ساكنين ناحيه نيز گوياي نوع مركزي است كه بايد ساخته شود، تا بتواند با ساير مراكز خريد رقابت كند.
اصول مديريتي مراكز در ارتباط با مكانيابي فضايي
- اصل هماهنگي: هماهنگي با ساير مراكز سطح شهر، در ردههاي مختلف، هماهنگي با ساير سازمانها و نهادهاي مربوطه
- اصل حمايت از حقوق بهرهبرداران و مراجعان: مديريت بايد از طرفي مراجعهكننده را از حقوق خود آگاه و از سوي ديگر از حقوق وي حمايت كند.
- اصل نظارت عمومي: مديريت مراكز بايد نظارت و مشاركت عمومي را تشويق كند تا موانع احتمالي را مرتفع سازد يعني تسهيلاتي را فراهم كند كه به انتقادها، پيشنهادها، مشكلات و شكايتهاي مراجعان رسيدگي شود و از آنها براي اصلاح و بهبود امور استفاده گردد.
- اصل اطلاعرساني موثر: اين مراكز بهويژه در كلانشهرهای کشور نيازمند سيستم اطلاعرساني كارا و توانمند هستند.
عوامل مكانيابي بهينه
روش مكانيابي، مبتني بر تحليلهاي اجتماعي- اقتصادي و فرهنگي و در عین حال کالبدی و فضایی است. به عبارت ديگر بايد بر مبناي يك تحليل دقيق و همهجانبه و بر اساس ديدگاههاي مطرحشده (اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي)، ويژگيهاي مناطق بر حسب همگن بودن يا ناهمگني تعريف و سپس بر مبناي ويژگيهاي يادشده از طريق طي كردن مراحل زير اقدام به مكانيابي شود:
- جمعآوري اطلاعات درباره يك گروه تعريف شده جغرافيايي يا آماري.
- تحليل اطلاعات براي شناسايي شرايط موجود در سطح محله، مناطق و شهر.
- تعيين تأثيرات احتمالي عوامل جديد يا اصلاح عوامل تأثيرگذار فعلي (موجود).
- ارائه راهبردهاي اجرايي براي شناخت بهترين فضاهاي شهري از حيث شاخصها و عوامل موثر بر احداث و گسترش مراكز فوق است. بنابراين با طي مراحل فوق در نهايت نتايج و پيشنهادها بر اساس يافتههاي تحقيقاتي به دست ميآيد.
مهمترين شاخصها، عوامل و معيارهاي موثر در مكانيابي بهينه فضايي عبارتند از:
1- اصل دسترسي
معيار مهم در مكانيابي اين مراكز آساني دسترسي است، اما ضوابط تحقق اين معيار در سطوح گوناگون متفاوت است. اگر اين مراكز در كنار واحدهاي همسايگي و محله استقرار يابند، شعاع متوسط دسترسي كاهش مييابد و معيار آساني تحقق مييابد. همچنين شرايط دسترسي به شبكه حمل و نقل يعني وضعيت موجود و آنچه پيشبيني ميشود، ممكن است در ارتباط قسمتهاي مسكوني يا دسترسي اتومبيلها به مركز تأثير گذارد. در نواحي وسيع شهري مثل كلانشهرها، بايد امكان دستيابي به مركز از طريق وسايل حمل و نقل عمومي فراهم شود.
2- اصل فاصله
بررسي عامل فاصله در مكانيابي مراكز، بر مبناي حوزه نفوذ و آستانه جمعيتي است (حوزه نفوذ تعیينكننده فاصلهاي است كه فرد حاضر است آن را طي كند تا به خدمات مورد نياز دست يابد و آستانه به عنوان حداقل سطح تقاضاي لازم براي تدارك و ارائه خدمتي خاص تعريف ميشود).
3- همجواري
اصل همجواري بر مبناي دو نوع كاربري مناسب و كاربري نامناسب اراضي شهري تعريف و تشريح ميشود. در اين زمينه بايد به نكات زير توجه كرد:
- حتيالمقدور از احداث اين مراكز در مجاورت فضاهاي بدون دفاع شهري پرهيز شود زيرا امكان بروز ناهنجاري را در اين مكانها افزايش ميدهد. (فضاهاي بدون دفاع و غير قابل دفاع، اماكن و فضاهايي هستند كه به كسي تعلق ندارند و كسي از آنها نگهداري نميكند. اين گونه فضاها از ديدها محفوظ هستند و به همين خاطر فضاهاي دنج و مطمئني براي فعاليتهاي غيرمجاز و نابهنجار محسوب ميشوند. اين فضاها در حقيقت حاصل زمينهها و عواملي در سه سطح، سطح كلان یعنی ساختار اجتماعي- اقتصادي، سطح ميانه يعني ساختار نهادي و سطح خرد يعني ساختار فيزيكي هستند.
- وجود برخي كاربريهاي نامناسب در مجاورت و همجواري اين مراكز، سبب كاهش كارايي اين مراكزميشود، زيرا انگيزه فرد را براي مراجعه به آن كاهش ميدهد. مثلاً مراكز دفن زباله، موقعيت نامناسب محلهاي (محلههاي بدنام و...)
4- اصل آسايش و رفاه عمومي
يكي ديگر از معيارهاي مكانيابي اين فضاها، حفظ آسايش شهروندان است. به عبارت ديگر عملكرد اين مراكز نبايد سبب اختلال در آسايش شهروندان شود.
5- اصل زيادگي يا امكان توسعه فيزيكي
انتخاب زمين جهت احداث بازارهای روز بايد بهگونهاي باشد كه امكان توسعه و گسترش اين مراكز را در آينده (افق 20 يا 30 ساله) فراهم كند. به عبارت ديگر امكان پيش بيني فضاي ذخيره براي گسترش آتي اين مراكز مقدور باشد.
6- معيار جمعيتي
اين شاخص يكي از شاخصهاي بسيار مهم در خصوص احداث يا گسترش مراكز است. این معیار تعداد و ميزان رشد جمعيت شهري، تعداد مهاجران و مهمتر از آن نحوه توزيع و پخش جمعيت در سطح شهر را شامل میشود.
7- نظام سلسله مراتب عملكرد مراكز بهويژه از ديدگاه توزيع و پخش فضايي در سطح شهر
در برنامهريزي براي احداث اين مراكز رعايت سلسله مراتب ضروري است در غير اين صورت، استفاده بهينهاي از ظرفيت اين مراكز نخواهد شد. نكته مهم ديگر چگونگي ارتباط اين مراكز با يكديگر است، بهگونهاي كه مركز بزرگتر بايد از هر حيث (خدماتي، تخصصي، آموزشي و...) مراكز كوچكتر را پوشش دهند.
8- توجه به استانداردهاي جهاني يا حداقل
استفاده از تجارب ساير كشورها در خصوص نحوه مکانیابی، احداث و گسترش اين مكانها.
9- اصل برآورد هزينه
احداث و مكانگزيني اين مراكز بايد بهگونهاي باشد كه حداقل هزينه را براي سازمانها و نهادهاي مربوطه ايجاد كند، هزينههايي چون هزينه تملك يا خريداري زمين و احداث ساختمان، هزينه تأسيسات و تجهيزات مركز، هزينه كاركنان و...
10- معماري و طراحي
در اين زمينه توجه به عواملي چون قابليت انعطافپذيري، قابليت انطباق با نيازهاي آتي (طرح اين مراكز بايد قابليت توسعه، كوچك شدن، تجمع يا تجزيه بخشها را داشته باشد و قسمتهاي داراي نيازهاي ويژه حتيالمقدور بيش از نيازهاي برنامه پيشبيني شوند)، فشردگي طرح و نقشه، دسترسيهاي داخلي، استفاده از نور و فضاي سبز طبيعي، ملاحظات سازهاي، معيارهاي اقتصادي طراحي مركز، تأسيسات مكانيكي، برقي، الكترونيكي و... و بهويژه نوع و سبك معماري متناسب با بافت و مورفولوژي در سطوح مختلف شهری،از جمله سطح محلهای و منطقهای ضروری است.
11- مسائل ايمني و امنيتي
مكان انتخابي جهت احداث و گسترش اين مراكز بايد به نحوي باشد كه حداكثر امنيت فردي و اجتماعي را براي فرد مراجعهكننده و شهروندان ايجاد كند.
12- اصل جامعيت
منظور از اصل جامعيت اين است كه حتيالمقدور تمامي امكانات مورد نياز مراجعان در اين مراكز مهيا باشد.
13- عناصر سازمان فضايي مراكز
توجه به عناصري چون عناصر پشتيبانيكننده، تفريحي و آرامشبخش، عناصر خدماتي، ارتباطي، تأسيساتي و... ضروري است.
14- محيط فيزيكي مناسب
شرايط مناسب محيطي به ارضاي نيازها كمك ميكند و شرايط نامناسب، مانع از رضايت افراد ميشود. براي ارضاي بسياري از نيازها لازم است كه فضاها، ويژگيهاي خاصي داشته باشند.
15- عوامل و موانع طول مسير
اين نكته اهميت بسيار دارد كه مسير دستيابي به مراكز بايد بهگونهاي باشد كه ضمن ايجاد امنيت خاطر در فرد مراجعهكننده، در اراده و تصميمگيري او اختلالي ايجاد نكند.
16- هماهنگي و اهتمام سازمانها و نهادهاي ذيربط
در بسياري موارد، موازيكاري يا تداخل امور سازمانها و نهادهاي خدماتي شهري يا مانعتراشي يك سازمان شهري مشكل عمدهاي در جهت دستيابي به اهداف يك پروژه مثلاً احداث بازارهای روز ايجاد ميكند. به عنوان مثال ممكن است فضاي مناسبي با توجه به عوامل و شاخصهاي بيانشده براي استقرار و احداث يك مركز در سطح شهر وجود داشته باشد، اما عدم همكاري برخي سازمانها در زمينه واگذاري و تملك زمين شهري يا خدمات زيربنايي مانع از تحقق اهداف پروژه شود. در اين زمينه نقش سازمانهايي چون شهرداري، مسكن و شهرسازي، استانداري و... بسيار موثر است و بهتر است رايزنيهاي اوليه قبل از مكانيابي در اين خصوص انجام شود.
17- روانشناسي اجتماعي در مكانيابي
دانش روانشناسي به دليل ماهيت كاربردي، در بررسي علل و انگيزههاي رفتارهاي اجتماعي و فردي شهروندان، ميتواند كمك شاياني به انتخاب بهترين فضاي شهري جهت احداث و استقرار مراكز كند.
- نظرسنجي از شهروندان، مسئولان و نقش مشاركتهاي مردمي (مثل NGOها)
اين امر ميتواند از طريق مطالعات ميداني و بر مبناي روشهاي مطالعاتي آن مثل تهيه و تكميل پرسشنامهها، انجام مصاحبهها، برگزاري همايشها و نشستها، فراخوان پژوهشي و... انجام شود.
جايگاه مراکز خدمات شهری با تاکید بر بازارهاي روز ميوه و ترهبار و... در برنامهريزي شهري
مراكز مذكور در كاربريهاي شهري در رده كاربري خدمات عمومی و بعضا کاربری تجاری، در نظر گرفته ميشود. از اين رو در برنامهريزيهاي شهري بايستي به بازارهاي روز ميوه و ترهبار با نگاه تجاري نگريست و سرانهها و ضوابط كاربري تجاري را براي آنها اعمال نمود.در برنامهريزي بازارهاي روز ميوه و ترهبار، در نظر داشتن سلسله مراتب مراكز مذكور حائز اهميت ميباشد. همانطور كه در قسمتهاي قبلي اشاره شد، بر حسب عملكرد و ميزان حوزه نفوذ، با انواع بازارهاي روز ميوه و ترهبار روبهرو هستيم كه در سه نوع عمده بازارهای روز محلهای، ناحیهای و منطقهای دستهبندی میشود. همين تقسيمبندي است كه نظام سلسله مراتبي كاربري مورد بحث را مشخص ميكند. بنابراين براي مكانيابي بازارچههاي محلي ميوه و ترهبار الزاماً نياز به مكانيابي، برنامهريزي و طراحي ميداني محدودهای ميباشد كه بازارچههاي مذكور را تحت پوشش قرار داده و از مراجعه مستقيم فروشندگان جزء و مصرفكنندگان به ميدان مركزي و در نتيجه ايجاد تجمع و حجم وسيعي از سفرهاي درونشهري ناشي از آن، جلوگيري نمايد.از بعد مكانيابي نيز بايد توجه داشت كه مراكز مذكور، علاوه بر اينكه جزو تسهيلات خدمات عمومي شهري محسوب ميشوند، ماهيت تجاري داشته و قوانين و پارامترهاي بنگاه تجاري نيز بر آنها حاكم ميباشد. به عبارت بهتر، در تعيين موقعيت ميادين و بازارچههاي ميوه و ترهبار، ضمن اينكه به پارامترهاي رفاهي، نظير دسترسي، نزديكي، عدالت، امنيت و سازگاري كاربريها اهميت داده ميشود، عامل حداكثر سود مركز را نيز بايستي مدنظر قرار داد.
معيارها و استانداردهاي برنامهريزي بازارهاي روز ميوه و ترهبار و...
بهطور كلي جهت برنامهريزي بازارهاي ميوه و ترهبار و... به دو عامل اصلي نياز است تا اينكه بر پايه آنها بتوان به اهداف مورد نظر نائل شد. به عبارت بهتر همانطور كه يك خياط براي دوختن يك دست كت و شلوار نخست به متر براي اندازهگيري، دوم به الگو براي تعيين شيوه شكل بخشيدن به پارچه نياز دارد، برنامهريزي براي بازارهاي روز ميوه و ترهبار نياز به استانداردها و معيارهايي دارد تا برنامهريز به هدف خود يعني تعيين مكان استقرار و الگوي بازارچه برسد.
استاندارد چيست؟ تعاريف متعددي براي استاندارد ذكر شده است؛ از جمله:
استاندارد يعني سطحي از اجرا كه توسط معيارهاي سنجش مشخص شده و براي تعداد معيني از جمعيت ساكن در نظر گرفته شده باشد.كلاوسون معتقد است كه استاندارد فقط يك راهنماي كلي است و نه يك دستورالعمل صريح و سودمندي آن نيز فقط در اين مفهوم قابل ارزيابي مثبت است. يكي از مهمترين استانداردها در برنامهريزي، سرانهها هستند كه عبارتند از: ميزان كميتي كه به طور متوسط از يك كل به هر نفر ميرسد.
معيار چيست؟ منظور از معيار در اين نوشتار، معيارهاي مكاني است كه براي يك كاربري در نظر گرفته ميشود و تحت عنوان «معيار مكاني كاربري زمين» از آن ياد ميشود و عبارتست از استانداردي كه با آن مكان بهينه يك كاربري در شهر مورد سنجش قرار ميگيرد، معيارهاي مكاني هر نوع استفاده از زمين، انعكاس وضعيت اجتماعي، اقتصادي و كالبدي شهرها و همچنين مردمي است كه در آينده از آن بهرهمند خواهند شد. به عبارتي ديگر، مشخصات محلي و احتياجات ساكنان شهر و موسسات و نهادهاي مستقر در شهر، اساس تعيين معيارهاي مكاني كاربري زمين شهري بهشمار ميرود. فعاليت مردم در سطح خرد تا كلان در بخشهاي گوناگون تجاري، خدماتي، صنعتي و فرهنگي، پديدآورنده فرم فيزيكي شهر و منطقه شهري است. در يك تقسيمبندي كلي ميتوان نظام كاربري زمين شهري را به چهار عرصه سكونتي، اشتغال، اوقات فراغت و ارتباطات دستهبندي كرد. شبكه ارتباطي خطوط رابط و اتصال بين سه عملكرد ديگر است كه با يكديگر استخوانبندي فيزيكي يك شهر را تشكيل ميدهند.
در تعيين مشخصات مكاني هر نوع استفاده از زمين يا هر نوع فعاليت شهري، دو عامل هدايتكننده، يعني عامل رفاه اجتماعي و عامل رفاه اقتصادي ملاك سنجش قرار ميگيرند.
بر اساس اين دو عامل بسيار كلي، شش معيار زير در مكانيابي عملكردهاي شهري، ملاك برنامهريزي كاربري زمين شهري قرار ميگيرد:
1) سازگاري: مربوط ميشود به جداسازي فضايي كاربريهايي كه با يكديگر تناسب عملكردي ندارند.
2) آسايش: در استانداردهاي مكانيابي دو عامل فاصله و زمان، وسيله اندازهگيري اين معيار ميباشد. سهولت دسترسي به تسهيلات و خدمات شهري و دوري از مزاحمتهاي برخي كاربريهاي پرازدحام، از عوامل آسايش محسوب ميشوند.
3) كارايي: الگوي قيمت زمين شهري، عامل اصلي تعيين مكان كاربري بوده چرا كه توجيهكننده اقتصادي مكان طرح ميباشد.
4) مطلوبيت: يعني كوشش در حفظ عوامل طبيعي، مناظر، گشودگي فضاهاي باز و سبز، چگونگي شكل گرفتن راهها، ساختمانها و فضاهاي شهري
5) سلامتي (شهر سالم): استانداردهاي شهر سالم و مقررات مربوط به اثرات محيطي، هر گونه فعاليت شهري را از نظر حفظ محيط زيست، حراست از آسايش اجتماعي و حفاظت از ميراث فرهنگي، مورد ارزيابي قرار ميدهد.
6) ايمني: مباحث مربوط به حوادث طبيعي نظير زلزله، سيل و غير طبيعي مانند جنگ را شامل ميشود.
با توجه به مباحث فوق، معيارهاي مكانيابي بازارهاي روز ميوه و ترهبار، انتخاب و به دو دسته تقسيم ميگردند:
1) مكان- معيارها؛ مربوط ميشود به ويژگيهاي كالبدي و فيزيكي زمين كه شامل معيارهايي نظير مالكيت، قيمت،اندازه و ابعاد، شيب، دسترسي، كاربري و... ميگردد.
2) موقعيت- معيارها؛ شامل پارامترهايي ميشود كه در ارتباط با ساير كاربريها تعريف ميشود، نظير: نزديكي، همجواري، سازگاري و...
در قسمت دوم مقاله با استانداردها، معيارهاي مكاني و معيارهاي موقعيتي بازار روز و همينطور در ارتباط با بررسي ضوابط و مقررات مربوط به كاربريهاي خدماتي و تاسيسات شهري در ارتباط با بازار روز مطالبي ارائه خواهد شد.