ایمان و پارسایی از ویژگیهای مهم یك دوست است ؛ زیرا انسان موحدی كه دین را با جان و وجود پذیرفته و به وجود بهشت و جهنم اعتقاد دارد و از زوال دنیا و بقای جهان آخرت نیز آگاه است، به خوبی میداند تنها از راه عبودیت و بندگی است كه میتواند سعادت دو جهان را كسب نماید.
قرآن شریف در این رابطه آیات گوناگونی دارد كه در ضمن آنها، مردم و مؤمنان را از برقرار كردن پیوند دوستی و مودت با كافران و مشركان و منافقان بر حذر میدارد.
لا یَتَّخِذِ المُومِنُونَ الكافِرینَ أَولِیاءَ مِن دُونِ المُومِنینَ وَ مَن یَفعَل ذلِكَ فَلَیسَ مِنَ اللهِ فی شَیءٍ اِلا أَن تَتَّقُوا مِنهُم تُقیةً وَ یُحَذِّرُكُمُ اللهُ نَفسَهُ وَ اِلَی اللهِ المَصیر.(سوره آل عمران، آیه 28)
افراد با ایمان نباید به جای مؤمنان، كافران را دوست و سرپرست خود انتخاب كنند و هر كس چنین كند هیچ رابطه ای با خدا ندارد.
در واقع قرآن در اینجا یك درس مهم سیاسی اجتماعی به مسلمانان میدهد و آن این است كه هرگز بیگانگان را به عنوان دوست و حامی خود نپذیرید. تاریخچه استعمار گویای آن است كه ظالمان استعمارگر همیشه در لباس دوستی و دلسوزی و اظهار محبت ظاهر شده و درنهایت بر آن جامعه تاخته و هر چه بوده به یغما برده اند.
از كجا بفهمیم كه شخص با ایمان است؟
راه تشخیص ایمان واقعی در افراد خیلی دشوار نیست. اثر ایمان در گفتار و كردار و رفتار هر مؤمنی نمودار است. صدق، امانتداری، وفای به عهد، حسن خُـلق، تقید به واجبات، پرهیز از محرمات، همگی از شاخصههای ایمان است كه میتوان با آزمودن دیگران پی به وجود این صفات در ایشان برد.
نشانه ایمان آن است كه راستگویی را در جایی كه به زیان توست بر دروغ در جایی كه به نفع توست مقدم داری و در سخنت چیزی زیاده از عملت نباشد و در هنگام سخن گفتن درباره دیگران تقوا را پیشه خود كنی.
بنابراین ایمان نشانههایی دارد كه در افراد بروز میكند و با شناخت آن علامتها میتوان دریافت كه ایمان شخص مورد نظر تا چه اندازه است.
عقل
عقل نیرویی است كه انسان به وسیله آن، حقایق عالم را درك میكند.
از آنجا كه عقل، مشعل فروزان زندگی است و بهروزی و سعادت آدمی در سایه تدبیر و اندیشه است، دین مبین اسلام یكی از شرایط رفاقت و دوستی را مسئله عقل و خرد دانسته و تأكید نموده كه با صاحبان عقل و اندیشمندان با وفا همنشینی و معاشرت و دوستی داشته باشید.
اما رفیق ناشایست و دوست جاهل همچون زهری است كه وجودش هر لحظه جسم و جان را آزار میرساند. در روایات اسلامی به شدت از دوستی با رفقای جاهل و بی خرد نهی شده است.
كسی كه از رفاقت و همنشینی با احمق پرهیز نكند، تحت تأثیر كارهای احمقانه وی واقع میشود و زود به اخلاق ناپسندش متخلق میگردد.
حریص نبودن به دنیا
برخی به اشتباه چنین پنداشته اند كه دنیا به كلی ناپسند و مذموم است. اما نخست باید دید منظور از دنیا چیست و چه بخشی از آن پسندیده و كدام قسمت آن مذموم است؟ و چرا؟
حقیقت امر این است كه اگر منظور از دنیا، این جهان مادی و به اصطلاح همین سرای طبیعت است؛ به تأكید باید گفت دنیا به خودی خود نه تنها بد نیست بلكه به فرموده پیامبر گرامی اسلام مزرعه آخرت است. دنیا بستر خوبی برای تحصیل كمال و رسیدن انسان به مقامات بلند انسانیت است.
اما آنچه در مذمت دنیا آمده، در واقع درباره دنیایی است بی هدف و بی نتیجه، و یا دنیایی كه خودش هدف آدمی قرار گیرد.
لاخَیرَ فی دُنیا لا تَدَبُّرَ فیها .
دنیایی كه در آن فكر و اندیشه نباشد و هدف والایی از آن تعقیب نشود، خیری در آن نیست.
قرآن كریم میفرماید:
وَ مَا الحَیوةُ الدُّنیا اِلاّ مَتاعُ الغُروُر (سوره آل عمران، آیه 185)
مفهوم این سخن قرآنی این است كه دنیا وسیله و ابزاری برای فریب كاری خود و دیگران است. از طرفی از آنجا كه دوستیهای شایسته به دنیا محدود نمی شود و ارزش و نتیجه نهایی دوستی برا مؤمنان در آخرت گرفته میشود لذا برادران مؤمن باید دوستانی را برای خود انتخاب كنند كه حریص به دنیا نباشند.
روشن است كسانی كه حریص به دنیا باشند و بالاترین آرزوی شان رسیدن به امور دنیوی باشد بالاخره در جایی كه ادامه دوستی با منافع دنیوی آنها منافات داشته باشد از دوستی دست برداشته و ما را رها میكنند. اینان در طلب دنیا حد و مرزی نمی شناسند؛ همان گونه كه در حدیث شریف آمده است:
مَنهُومانِ لا یَشبَعانِ طالِبُ عِلمٍ وََ طالِبُ دُنیا .
دو كس سیری ندارند: طالب علم، و طالب دنیا.
بی اعتنایی به دنیا
توجه به دنیا چه در قالب كسب مقامات و مراتب و درجات عالیه دنیا و چه در شكل ثروت اندوزی و رفاه طلبی و دوستی زر و زیور بستگی به مراتب ایمان هر شخصی دارد. یعنی به هر انداره كه انسان از ایمان بالاتری برخوردار باشد نسبت به جاه و مقام دنیا و زراندوزی بی اعتناتر و دنیا در چشم او حقیرتر خواهد بود و تنها در حد وظیفه و انجام مسئولیت به آن میپردازد.
انسان مؤمن گرچه از نعمتهای خدادادی و مواهب الهی كه از راه حلال به دست آمده باشد در حد ضرورت بهرهبرداری میكند و شكر آنها را نیز با استفاده درست از آنها به جا میآورد اما همواره در نظر او، ماوراء طبیعت و كسب معارف دینی و خودشناسی بزرگتر و ارزشمندتر از آن است كه زخارف (چیزهای بی ارزش) دنیا توجه وی را از آن منحرف و به سوی خود جلب كند.