مقوله «پوشش» و «استتار بدن» به عنوان جزء جدایی ناپذیر حیات انسانی، امری کاملا مشهود و بی نیاز از تعدیل است. برای «پوشش» و «لباس» کارکردهایی در دو حوزه «فردی» و «اجتماعی» قابل تصور است: الف: کارکردهای فردی؛ همچون پاسخگویی به نیاز فطری «خود استتاری» و تأمین امنیت در برابر گرما و سرما. ب: کارکردهای اجتماعی؛ از جمله کارکردهای اجتماعی «پوشش» و «لباس» هویت بخشی آن است، چراکه نوع پوشش نشان دهنده سنتها، ارزشها و باورهای یک جامعه است.
اسلام در باب «حجاب» که از ضروریات آن است دستوراتی درباره الگوی پوشش و حدود آن صادر کرده؛ برای مثال، فرد مسلمان از پوشیدن لباسهای شهرت و تفاخر نهی شده و در مقابل استفاده از مقنعههای بزرگ و روسری سفارش شده است. علاوه بر باورهای دینی عوامل دیگری همچون شرایط جغرافیایی و موقعیت اجتماعی - اقتصادی افراد در نوع پوشش آنها مؤثر میباشد.
در پایاناین مقاله به انواع الگوهای رایج پوشش زنان در بازار مصرف پرداخته شده است.
مقولة پوشش و لباس از جملة مسائلی است که همواره انسان در زندگی با آن در ارتباط بوده و بعنوان یک نیاز ضروری و جزء جدائی ناپذیر حیات خود، به آن نگریسته است.این تعلق و نیاز به پوشش و استتار بدن، در طول تاریخ بشری و در میان ملل و اقوام مختلف وجود داشته و امری کاملاً مشهود و بی نیاز از تعریف است. مسئلة دیگراینکه مقوله پوشش ولباس او ویژگیهای منحصر بفرد انسان است، لذااین امر در میان سایر موجودات و از جمله حیوانات وجود ندارد و حیوانات با استفاده از قابلیتهای فیزیکی اندام بدن خود از جمله پوست بدن، مو و پشم یا پر در پرندگان از خود در شرایط متنوع جوی و محیطی محافظت میکنند.
لباس در زندگی امروزة انسانها کارکردهای گسترده و متنوعی دارد. از جمله کارکردهای فردیاین مقوله، پاسخگوئی به نیاز فطری خود استتاری است. براساساین نیاز، انسان در هر شرایطی حتی در محیطی که کسی نباشد، تمایل درونی به برخورداری از حداقل میزان پوشش دارد و از برهنگی میپرهیزد. همچنین تأمین امنیت فردی از جهت محافظت بدن از گرما و سرما و شرایط متنوع جوی (آفتاب شدید، باد و باران)، گزند حشرات موذی و جلوگیری از تحریک هوسبازان برای هرگونه اقدام احتمالی، عامل مهمی برای رعایت پوشش در محیط خارج از خانه محسوب میشود.
پوشش و بهره گیری از لباس به نیاز طبیعی خودآرائی و زیبائی دوستی انسان نیز پاسخ میدهد. تنوع الگوهای پوششی در میان افراد و نیز زیبائیها و جذابیتهای بکار رفته در لباسها مؤیداین مسئله، میباشد. افراد با توجه به سلایق، انگیزهها و فرهنگ حاکم بر محیط، در انتخاب شکل، رنگ و جنس لباس مورد علاقه خود اعمال نظر میکنند و با جلوه گری از طریق آن به حس خودآرائی و زیبائی دوستی درونشان پاسخ میدهند. متأسفانه امروزه با زیاده روی در پرداختن بهاین امر، جنبههای منفی پوشش در قالب تجمل گرائی، مدپرستی و خودنمائی نمود بیشتری یافته است که میتوان گفت علت اصلی آن غفلت از خودآرائی درونی و تهذیب نفس است. در سورة اعراف بهاین مهم اشاره شده است: «یا بنی آدم قد انزلنا الیکم لباسایواری سواتکم و ریشا و لباس التقوی ذلک خیر...»ای فرزندان آدم ما لباسی که ستر عورات شما کند و جامههای زیبا و نرم برای شما فرستادیم و بر شما باد به لباس تقوا کهاین تقوا کهاین نیکوترین جامه شماست. از سوی دیگر کارکردهای اجتماعی لباس را نمی توان نادیده گرفت. امروزه لباس هویت خاصی را به افراد و حتی جوامع بخشیده است. الگوهای مختلف پوشش ضمنایجاد شخصیت و منزلت فردی میتوانند بیانگر سنتها، ارزشها و نوع فرهنگ حاکم بر جوامع باشند. مهمتر از همه، لباس امروزه نماد فرهنگی جوامع و جزئی از پیکرة آن محسوب میشود تا جائیکه با هنجارها و ارزشهای حاکم بر جوامع گره خورده و بعنوان یکی از ابزار مهم در جهت شناسائی فرهنگهای مختلف و حتی تحول در ساختار فرهنگی یک جامعه بکار گرفته میشود. ازاین رو بسیاری از قدرتهای استعماری، ازاین حربه برای نفوذ فرهنگی در ملتها و در نهایت سلطة همه جانبه بر آنها استفاده میکنند. واقعة کشف حجاب در دوران رضا خان پهلوی و تلاش اروپائیان برای ترویج فرهنگ ابتذال درایران از طریق ارائه الگوهای ضداخلاقی پوشش غربی در پیش از انقلاب گواه براین مدعاست.
پس ازاین توضیح باید گفت، تمام ادیان الهی بویژه دین مبین اسلام، به مسئلة پوشش بعنوان یک نیاز طبیعی و ارزش، توجه خاصی نموده و ابعاد معنوی آن را نیز مطرح کرده اند که دیدگاه اسلام دراین رابطه منحصر بفرد است. دین اسلام با توجه به امتیاز انسان نسبت به سایر موجودات در همة احکام و تعالیم خود نیازهای مادی و معنوی و ویژگیهای متعالی او را در نظر گرفته است. براین اساس احکام اسلام در پرهیز از اختلاط نامشروع میان زن و مرد و رعایت حدود شرعی دراین رابطه مطابق با مصالحی است که در زندگی فردی و اجتماعی انسان وجود دارد و میتواند منجر به سعادت و تکامل مادی و معنوی او شود.
مسئلة پوشش زنان در احکام و تعالیم دین اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است که در کنار مباجث و موضوعات مربوط به روابط میان زنان و مردان و مسائل شرعی آن مطرح میشود. بطور کلی معیارهای مطلوب پوشش زن مسلمان در اسلام را میتوان در کلمه «حجاب» خلاصه کرد. امروزه به زنی که در انجام وظایف شرعی خود کوتاهی کرده و پوشش اسلامی را رعایت نکند، بد حجاب یا بی حجاب گویند. کلمه حجاب، در لغت به معنای پرده افکندن و حائل قراردادن میان دو چیز است و امروزه به پوشش ظاهری زنان اطلاق میشود. البته درایات و روایات به معنای نخست اشاره شده و کلمه حجاب در معنای دوم بکار نرفته است. در داستان حضرت سلیمان، غروب خورشیداینگونه توصیف میشود:« حتی توارث بالحجاب» یعنی تا آن وقتی که خورشید در پشت پرده مخفی شد. همچنین در سورة احزاب آمده است: « ... و اذا سالتموهن متاعا فسئلوهن من وراء الحجاب ...» اگر از آنها متاع و کالای مورد نیاز مطالبه کنید از پشت پرده از آنها بخواهید. البته لازم بذکر است علاوه بر معنای لغوی و اصطلاحی کلمه «حجاب» تعابیر مختلفی نسبت به آن ذکر شده است که به اختصار به برخی از آنها اشاره میکنیم:
الف – عفاف ذهن: نپروراندن ذهنیت گناه و معصیت در ذهن و پرهیز از فکر و خیالات باطل از توصیههای اسلام است. چرا که مقدمه و زمینه ساز سقوط انسان در ورطة گناه و ارتباط نامشروع، ذهنیت سازی آن است. همان طور که در احادیث آمده است، برخی افراد بدون آنکه مرتکب عمل زشت زنا شوند، در خود ذهنیت زنا را میپرورانند و در فضای روحی زنا بسر میبرند.
ب- عفاف نگاه: از دستورات مؤکد اسلام رعایت نگاه و پرهیز از نظر کردن به نامحرم است. چرا که بیشترین تأثیر منفی را بر دل میگذارد. با توجه به اهمیت مسأله، خداوند در سورة نور میفرماید: «و قل للمومنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون» به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند و دامان خود را حفظ کنند،این کار برای آنها پاکیزه تر است خداوند از آنچه انجام میدهند آگاه است. همچنین در حدیثی پیامبر فرمود: «النظره سهم مسموم من سهام ابلیس» نگاه به نامحرم همچون تیری است که شیطان به قلب انسان میزند. ج – عفاف گفتار: فقهای اسلامی تأکید د ارند که برای زن جایز نیست صدای خود را بگونهای خوش آهنگ، نازک و ملایم جلوه دهد که موجب تحریک نامحرم شود. علاوه براین در برخورد با نامجرم از بیان کلمات و الفاظ احساسی و تحریک کننده بپرهیزد و در گفتار جدیت نشان دهد تا افراد ضعیف الایمان و بیماردلان سوءاستفاده نکنند. با توجه به اهمیت مسئله، قرآن کریم خطاب به همسران پیامبر فرمود: «فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا» با صدای نرم، بگونه هوس انگیز سخن نگوئید که بیماردلان در شما طمع نکنند بلکه به خوبی و شایسته سخن بگوئید. د – عفاف در تعاملات رفتاری (در برخورد حسی): اسلام هر گونه ارتباط و برخورد حسی میان زن و مرد اجنبی را حرام کرده است. لذا مرد نمی تواند با هیچ عضوی از اعضاء خود با عضوی از اندام بدن زن نامحرم تماس حاصل نماید. ازاین رو مصافحه (دست دادن)، بوسیدن و لمس کردن اعضاء بدن زن نامحرم حرام است. امام صادق (ع) میفرماید: «ما من احد الا و یصیب خطا من الزنا، زنا العینین النظر و زنا الفم القبله و زنا الیدین اللمس» هیچکس نیست مگراینکه دچار بهرهای از گناه زنا میشود. زنای چشمها نگاه به نامحرم است و زنای دهان بوسیدن نامشروع و زنای دستها تماس دستها با بدن نامحرم است. ه - عفاف در رفتار و معاشرت: زن مسلمان علاوه بر پوشش ظاهری باید در نوع حرکات، برخوردها و حتی راه رفتن نیز زمینة سوءاستفاده افراد اجنبی و هوسباز را از میان ببرد. برخوردهای سنگین توأم با متانت، شرم و حیا، تواضع و وقار، کم گوئی و پرهیز از گشاده روئی مفرط، برخوردهای جلف، معاشرت دوستانه و اختلاط با مرد بیگانه بر یک زن مسلمان لازم است. در سورة نور آمده است: «و لا یضربن أرجلهن لیعلم ما یخضعن من زینتهن» نباید زنان هنگام راه رفتن پای خود را بر زمین بکوبند تا زینت پنهانشان دانسته شود. و – عفاف در زینت: زن مسلمان باید علاوه بر پوشش اعضاء و اندام خود، هر نوع زیور و زینت را از معرض دید نامحرمان پنهان سازد و از هرگونه آرایش و خودنمائی در بابر افراد بیگانه و اجنبی بپرهیزد تا زمینه جلب توجه و تحریک آنان فراهم نشود. با توجه به اهمیت مسئله در سوره نور خداوند میفرماید: «و قل للمؤمنات یغضفن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها...» (ای رسول ما) زنان مؤمنه را بگو تا چشمها و فروج و اندامشان را محفوظ دارند و زینت و آرایش خود را جز آنچه قهراً ظاهر میشود، در برابر بیگانه آشکار نسازند. ی – عفاف در پوشش: حکم وجوب حجاب زن در برابر نامحرم یکی از احکام مسلم اسلام است که در بارة آن تردیدی نیست . در قرآن کریم روایات و احکام فقهی بهاین مسئله و کیفیت آن اشاره شده است. لذا علاوه بر تعابیر ذکر شده در مقوله حجاب، زن مسلمان مهم تر از همه باید حدود شرعی را در پوشش ظاهری خود رعایت کند واندام بدن را از معرض دید دیگران پنهان سازد.
بطور کلی تمامی مباحث مطرح شده در باب حجاب و پوشش اسلامی زنان به دو محور اساسی باز میگردد: نخست رعیات حد پوشش به معنای حفظ عورت ودیگری پرهزی از خودآرائی نامشروع است.
اسلام از زنان خواسه است که حدود پوشش اسلامی را به منظور حفظ عورت خود رعایت کنند با توجه به روایات و تفاسیرایات قرآن کریم، عورت زن، تمامی اعضاء بدن او بجز قرص صورت و دو کف دست میباشد و لذا الگوی پوششی مورداستفاده زنان باید بگونهای باشد که بتوانداین حدود را تأمین کند. در سورة نور آمده است: «و قل للمومنات یعضفن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها...» به زنان مؤمنه بگو چشمهای خود را فروبندند و عورتهای خود را پوشیده نگاه دارند و زینتهای خود را جز آن مقداری که ظاهر است آشکار ننمایند. در تفسیر استثناءآیه «الا ما ظهر منها» یعنی آن مقداری که زنان در پوشش خود میتوانند آشکارنمایند، به احادیث متعددی استناد شده است. از آن جمله در حدیثی پیامبر در برخورد با اسماء دختر ابوبکر میفرماید: «یا اسماء! ان المراه اذا بلغت الحیض لم تصلح ان یری منها الا هذا وهذا و أشار الی کفه و وجهه»ای اسماء همین که زن به حد بلوغ رسید سزاوار نیست چیزی از بدن او دیده شود مگراین واین و اشاره فرمود به چهره و قسمت مچ به پایین دستش. علاوه براین، پوشش زنان ضمن تأمین حدود پوشش اسلامی ، باید بتواند برجستگیهای اندام بدن را نیز بپوشاند و بعبارتی گشاد باشد و از سوی دیگر بدن نما نباشد یعنی پارچه آن از زیر اندام بدن را نمایان نسازد.
در مسئله دوم ضمن تأکید بر آراستگی و خودآرائی مشروع زنان در برابر محارم به ویژه همسر، اسلام از آنان خواسته است تا از خودآرائی نامشروع در برابر نامحرمان و در محیط اجتماع بپرهیزند وزیور وزینت خود را جز در برابر محارم آشکار نکنند واز هر عاملی که موجب تحریک و جلب توجه نامحرمان شود دوری کنند. مظاهر خودآرائی زنان عبارتند از:
الف – زیور آلات زنانه اعم از گردنبند (سینه گردن) ، گوشواره، خلخال، بازوبند، دست برنجی، تاج و ... «.... و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها...» زینتهای خود را (از جمله زیورآلات) جو آن مقداری که آشکار است ظاهر ننمایند. ب – آرایش نمودن، سر، صورت، دستها و پاها و... اعم از سرمه زدن، رنگ مو، آرایش صورت، خضاب کردن دست، ابرو گرفتن، لک زدن ناخنها و ...
«... و لا تبرجن تبرج الجاهلیه الاولی ...» و هرگز مانند دورة جاهلیت نخستین آرایش و خودآرائی نکنید.
ج – استعمال عطر: پیامبر فرمود: «اذا تطیب المراه لغیر زوجها فانما هو نار» زنی که خود را برای دیگران خوشبو کند، او خود آتش است و ننگ محسوب میشود.
د – پوشیدن لباسهای فاخر، زننده و زینتی که باعث جلب توجه شود: پیامبر فرمود: «ویل للمراه من الاحمر ین الذهب و المعصفه» وای بر زنان از دو سرخی طلا و جامه زیبا (که هر دو زینت بوده و موجب فتنه هستند)
امام راحل (ره) در توضیح المسائل میفرماید: «نگاه کردن به صورت و دستهای زن نامحرمی که صورت ودستهایش را بزک کرده و زینت نموده اگرچه از روی لذت نباشد و ترس افتادن به گناه نیز نباشد، حرام است.»
علاوه بر معیارها و احکام مطرح شده در حدود پوشش اسلامی، برخی از مصادیق پوشش زنان در قالبایات و روایات بیان شده است که از آن جمله میتوان به «جلباب» ، «خمار» و «سراویل» اشاره کرد. در سوره نور از زنان خواسته شده است که از پوشش «خمار» بدرستی استفاده کنند : «و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن...»
روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشیده شود). معنای خُمر دراینآیه «روسری» است.
همچنین در سورة احزاب شکل دیگری از پوشش به زنان معرفی میشود: «یدنین علیهن من جلا بیهن...» یعنی جلبابهای خود را بر خویش افکنند.
«جلباب» دراینآیه بنابر تفاسیر، نوعی مقنعه است که از روسری بزرگتر و از چادر کوچکتر میباشد و سر وسینه زن را با پوشش وسیع خود میپوشاند.دربارة استفاده از شلوار نیز پیامبر فرمود: «اللهم اغفر للسرولات» یعنی خدا رحمت کند زنانی را که شلوار میپوشند.
همچنین در حدیث دیگری فرمودند: «أیها الناس! إتخذوا السراویلات فإنما من أسترتیابکم، حصنوا إذا خرجتم»ای مردم! شلوارها را برای پوشش برگیرید زیرا آنها پوشاننده ترین لباسها است و بوسیله آن حجاب زنان خود را هنگام خروج از خانه حفظ کنید.
معافیتهای پوششی در زنان
علاوه بر احکام حدود پوشش زنان مسلمان در برابر افراد نامحرم، احکام دیگری نیز وجود دارد که نوعی معافیت را در حدود پوشش بیان میکند. بخشی از معافیتها در پوشش مربوطه به گروه خاصی از بانوان است. از آن جمله پوشش زنان سالمند و نیز کنیزان.
در حدیثی از امام رضا (ع) آمده است: «سألته عن الرجل یحل له ان یتطر إلی شعر اخت امرأته؟ فقال لا الا أن تکون من القواعد. قلت له: أخت امرأته و الغریبه سواء؟ قال: نعم، قلت: فما لی من النظر الیه منها؟ فقال: شعرها و زراعها» از امام سؤال شد:ایا جایز است به موی خواهر زن نگاه کرد؟ فرمود: نه مگراینکه از قواعد باشد. سؤال شد:ایا خواهر زن و زن غریبه فرقی ندارد و مثل هم میباشند؟ فرمود: بله، سؤال شد: نگاه به چه عضوی از قواعد جایز است؟ فرمودند: موی سر و ساعدوی.
در بارة پوشش کنیزان در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است: «علی الصبی اذا احتلم الصیام و علی الجاریه اذا حاضت الصیام و الخمار الا ان تکون مملوکه فانه لیس علیها خمار الا أن تحب أن تختم و علیها الصیام» پسر وقتی محتلم میشود روزه بر او واجب است و دختر هنگامی که عادت میشود روزه و روسری بر او واجب است اما بر کنیز روسری واجب نیست مگراینکه خودش تمایل به پوشاندن سر داشته باشد، لکن روزه بر او واجب است.
اما بخش دیگر معافیتها، مربوط به حدود پوشش عموم زنان در برابر دیگر افراد است که به مصادیق آن با استناد بهایات و روایات اشاره میکنیم:
حدود پوشش در برابر محارم سببی و نسبی (اعم از شوهر، پدرشوهر، پسر همسر، پدر و بالاتر، پسر شامل نوة پسری یا دختری و پائین تر، برادر پسر برادر و پسر خواهر.)
خداوند دراین باره میفرماید: «... و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهم او آبائهن او آباء بعولتهن او ابنائهن او ابناؤ بعولتهن او اخوانهن او بنی اخوانهن او بنی اخواتهن او نسائهن او ما ملکتهایمانهن او التابعین غیر اولی الاربه نت الرجال او الطفل الذین لم یظهر علی عورات النساء ...» زنان باید زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا بردارنشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان همکیششان یا طفیلیان و افراد تابعی که تمایلی به زن ندارند یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان ناتوانند.
طبق آنچه که در ادامةآیه بیان شده است، پوشش زنان در برابر چهار گروه از افراد که در حکم محارم هستند نیز از معافیتهائی برخوردار است که عبارتند از: زنان هم کیش و مسلمان، اطفال غیرممیز یا نابالغ، تابعین، یعنی افرادی که یا دیوانه و ابله بوده و نیاز به ولی داشته باشند و از امور جنسی چیزی نفهمند. یا پیرمردانی که به حدی از پیری رسیده اند که نیاز به ولی و سرپرست داشته و دیگر از تمایل و توان جنسی برخوردار نباشند و گروه آخر، مملوکان و بردگان که پوشش زن مسلمان در برابر آنها ساده تر و آسانتر از دیگر افراد است.
لازم بذکر است زنان غیر ازاین گروه افراد که نامبرده شد، در برابر غیرمحارم شامل مردان اجنبی و نامحرم، مردان غیراجنبی و نامحرم و زنان غیرمسلمان باید پوشش کامل خود را رعایت کند.
«حدود پوشش در برابر زنان غیرمسلمان»: دربارة لزوم رعایت پوشش زنان مسلمان در برابر زنان غیرمسلمان به بیان یک حدیث مستند اکتفا میکنیم: از امام صادق نقل شده است که آن حضرت فرمود: «لاینبغی للمرأه ان تنکشعه بین یدی الیهودیه و النصرانیه فانهن یصفن ذلک لازواجهن» زن مسلمان نباید مقابل زن یهودی و نصرانی خود را برهنه کند زیرا آنان صفات زنان مسلمان را نزد شوهرانشان بیان میکنند.
در باب معافیتهای پوشش باید افزود، میزان معافیتها بشکلی، محدود و معین شده است و لذا زن مسلمان جز در برابر شوهر خود، حق برهنه شدن در برابر دیگر افراد را ندارد و تنها در آشکار نمودن سر و سینه، دست و ساعد و نیز بخشی از پاها اختیار دارد.
پوشش و مسأله خواستگاری
پوشش در برابر خواستگار نیز از معافیتهائی برخوردار است که البتهاین معافیتها مشروط است. اما راحل(ره) دراین باره میفرماید: «کسی که میخواهد با دختر یا زنی ازدواج کند، نگاه به چهره، مو و مواضع زینت او بلکه سایر قسمتهای بدن او غیر از عورتین تا حدی که او را بشناسد جایز است، مشروط بهاینکه:
الف – احتمال بدهد که نگاه او موجب شناخت بیشتر خواهد شد.
ب – احتمال توافق برای ازدواج باشد.
ج – ازدواج فعلی او جایز باشد.
پس از بیان مباحث و معیارهای اصلی پوشش اسلامی زنان، به مواردی نیز اشاره میکنیم که استفادة از آنها در احکام و تعالیم دینی مذموم بوده و نهی شده اند.
یکی ازاین موراد، استفاده از لباس شهرت است. پوشیدن لباسی که در شأن کسی نباشد و موجب شهرت کاذب و انگشت نما شدن او شود و استفادة از آن از نظر رنگ، شکل، جنس یا نحوة دوخت خارج از عرف جامعه باشد، لباس شهرت تلقی میشود.
امام صادق دراین باره میفرماید: « ان الله یبغض شهره اللباس» خداوند دشمن کسی است که به واسطه لباس انگشت نما شود.
لباس شهرت بر سه قسم است:
الف – لباس کمیاب، منحصر بفرد و غیرمتعارفی که با الگوهای رایج جامعه سازگاری ندارد.
ب – لباسی که استفاده از آن در میان کفار، مشرکان و دشمنان اسلام رایج است. حضرت علی (ع) دراین باره میفرماید: «لاتزال هذه الامه بخیر مالم یلبسوا لباس العجم و یطعموا اطعمه العجم فاذا فعلوا ذلک ضربهم الله بالذل» حالاین امت همیشه نیکو خواهد بود تا زمانی که لباس بیگانگان را نپوشند و غذاهای آنان را نخورند و آن زمان که لباس و غذای بیگانگان را مصرف نمودند خداوند آنها را ذلیل خواهد کرد.
ج – همانند سازی زن و مرد به یکدیگر در لباس: پیامبر فرمود: «لعن الله الرجل یلبس لبسه المرأه و المرأه تلبس لبس الرجل» خدا لعنت کند مردی را که لباس زن بپوشد و زنی که لباس مرد را بپوشد.
از دیگر مواردی که در اسلام نسبت به آن نهی شده است، پوشیدن لباس تفاخر میباشد. لباس تفاخر، لباس مجلل، گرانقیمت و غیرمتعارفی است که برای فخرفروشی و تکبرورزی در میان مردم پوشیده میشود.این نوع لباس تقویت کننده صفت خودکامگی در انسان است که حاکمان و سلاطین جور و نیز ثروتمندان دنیا پرست از آن بهره میگرفته اند. پیامبر فرمود: « من لبس ثوباً فاختال فیه حسف الله به من سفیر جهنم» کسی که لباس بپوشد و در آن لباس تکبر ورزد، خداوند او را به گوشهای از جهنم فرو برد.(36)
استفاده از لباسهای مصور و نقش دار نیز در احادیث نهی شده است چرا که موجب کم شخصیتی فرد میشود.
توازن بین پوشش اسلامی و شخصیت زن مسلمان
بطور کلی توصیههای اسلام در خصوص پوشش زنان مسلمان از ویژگیها و امتیازات خاصی برخوردار است که تأمین کنندة شخصیت و منزلت وجودی زن میباشد. بخشی ازاین توصیهها و احکام مربوط به رعایت حدود پوشش اسلامی که پوشش تمام اندام بدن زن به غیر از صورت و کفین دست را در بر میگیرد و نیز پرهیز از خودآرائی و جلوه گیری نامشروع بویژه در برابر نامحرمان، میباشد. علاوه براین، تعالیم اسلامی توصیه به استفاده از جلباب و خمار برای پوشش سرو سینه، شلوار برای پوشش پاها و لباسهای گشاد و تمام قد برای پوشش اندام بدن میکنند. بکارگیری رنگهای روشن و در عین حال سنگین و غیرزننده که موجب جلب توجه نشود، پارچههائی با جنس طبیعی از جمله پنبه و کتان تهیه شده باشند، پارچههای نرم و لطیف و در عین حال غیرنازک که بدن نما نباشند از دیگر توصیههای اسلام در خصوص پوشش زنان است. البته باید گفت که بکارگیری شکل و مدل، رنگ و جنس لباسها در شرایط متنوع محیطی و در میان اقوام و قبائل مختلف با هم متفاوت است لذا یک تعریف جامع و مشخصی را برای الگوی پوشش تمامی زنان مسلمان نمی توان ارائه کرد. لیکن به لحاظ اهمیت و حساسیتاین مسئله، اسلام قواعد کلی را برای تبیین الگوی مناسب پوشش زنان ارائه نموده است کهاین الگوها تأثیر عمیق و گستردهای را بر فرهنگ پوشش بانوانایرانی داشته است.
در بخش دوم مبحث به مسائلی همچون رابطه فرهنگ و لباس، رابطه لباس غربی با فرهنگ غربی، لباس و سرمایه داری، پدیدة مد در لباس، عوامل مؤثر بر الگوی پوشش و شرایط فعلی بازار مصرف و الگوهای رایج پوشش زنان میپردازیم.
نوع لباس، نمادی از فرهنگ جامعه
لباس فراتر از یک نیاز طبیعی در زندگی انسان، امروزه بعنوان نمادی از فرهنگ جامعه محسوب میشود. کهاین نماد و شاخص فرهنگی در قالب خرده فرهنگها و سنتهای قومی و قبیلهای بیشتر تجلی میکند به گونهای که برای بازشناسی و تمایز فرهنگهای مختلف از یکدیگر میتوان از الگوی پوشش آنان بهره گرفت. در گذشته و در میان قبائل، نوع لباس افراد، نشانگر تعلق آنها به قوم یا قبیلة خاصی بوده است. لباس علاوه بر کارکردهای فردی، پیامدهای اجتماعی گسترده و عمیقی نیز به همراه دارد. لباس در میان افراد جامعه نوعی منزلت و شخصیت اجتماعی را بوجود میآورد و در ابعاد منفیایجاد تفاخر و چشم هم چشمی میکند.
همچنیناین مقوله یک ابزار مهم در جهت نفوذ فرهنگی در جوامع محسوب میشود که قدرتهای سلطه طلب و استعمارگر ازاین اهرم بنحو گستردهای برای نفوذ فرهنگی در جوامع و گسترش ابتذال و بی بندوباری استفاده میکنند. تاریخ چهل ساله گذستهایران بویژه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی گواه براین مدعا است. بکارگیری گستردة ژورنالهای خارجی که الگوهای پوشش غربی را ترویج میکنند در طراجی و تولید لباسهای زنانه نیز در همین راستا صورت میگیرد.
در کنار مسئله تأثیر متقابل فرهنگ و لباس بر یکدیگر، اثرگذاری اصول و ارزشهای اسلامی را بر الگوی پوشش زنانایرانی نمی توان نادیده گرفت. پایبندی زنانایرانی به باورهای دینی و اصول ارزشی اسلام موجب شده است در کنار سلایق فردی، هنجارها و خواستهای عرفی و عوامل تجاری از جمله تبلیغات، قیمت، مد و ...، تعالیم دینی بیشترین تأثیر را بر فرهنگ مصرف پوشاک زنان داشته باشد. باورهای دینی به دلیل عمومیت داشتن در میان افراد، قرار گرفتن در اعماق فکر و جان آدمی و نیز تأثیر گسترده و عمیق بر ابعاد مختلف زندگی انسان، از اهمیت دو چندان برخوردار است. عوامل تجاری در یک فرآیند مقطعی و محدود میتوانند بر الگوی مصرف تأثیر گذار باشند اما هیچگاه همانند انگیزههای ناشی از باورهای اصیل دینی نمی توانند پایدار باشند.
البته علاوه بر الگوی پوششی اسلام برای زنان، عوامل متعدد دیگری نیز بر فرهنگ مصرفی پوشاک زنان تأثیر داشته است که از آن جمله به عوامل جغرافیائی، اقلیمی، فرهنگ، آداب و رسوم، برهة تاریخی و زمانی، موقعیت اجتماعی و جایگاه طبقاتی افراد، شرایط اقتصادی، شرایط سنی و جنسی افراد، سیاست و تکنولوژی میتوان اشاره کرد.
ارتباط مقولة لباس و فرهنگ را از جهت دیگری نیز میتوان بررسی کرد و آن ارتباط لباس و پوشش غربی با فرهنگ غربی است. در یک بررسی دقیق میتوان دریافت ریشة اصلی الگوی فعلی پوشش غربی که مروج ابتذال و بی بندو باری در جوامع بظاهر متمدن و پیشرفته میباشد،به نوع باورها و اعتقادات آنان باز میگردد. در بینش غربی، بر پایة اصل انسان محوری، تمامی فعالیتها و امکانات موجود، باید در جهت کامیابی و لذت جوئی هر چه بیشتر انسان صرف شود و لذا اندام بدن زن بصورت یک اهرم مؤثر در جهت ارضاء شهوات و نفسانیات بکار گرفته میشود. ازاین رواین اهرم هر چه ساده تر و بهتر باید در اختیار مرد قرار گیرد. پوشش زنان غربی عموماً شامل لباسهای کوتاه، تنگ و بدن نما میشود که جلوة بیشتری به اندام زن میبخشد و زمینه لذت جوئی مرد را بیشتر فراهم میکند.
لباس و مقوله وابستگی اقتصادی
اثرات لباس در مقولههای اقتصادی نیز قابل توجه است. ارتباط تنگاتنگ لباس با فرهنگ جامعه و وابستگی اقتصادی آن بر صاحبان قدرت و سرمایه، متأسفانه لطمات بسیاری به الگوی مناسب و مطلوب پوشش در جامعه وارد نموده است. بسیاری از سرمایه داران ضمن ناآشنائی نسبت به معیارهای اسلامی و عدم پایبندی به آنها، تنها هدف خود را کسب سود و منفعت قرار داده اند و لذا برای دستیابی به آن از هیچ تلاشی فروگذار نیستند. ازاین رو مشاهده میشود ارزشهای والای دینی و فرهنگی جامعه قربانی مطامع اقتصادی سرمایه داران میگردد. برای زیر پا گذاشتن اصول و ارزشها، استفاده از الگوهای پوشش غربی، مارکها و مدلهای خارجی بهترین ابزار و وسیله است. لذا طراحان لباس بویژه در عرصة پوشاک زنانه، با حمایت مالی قدرتهای سرمایهای استفاده از ژورنالهای خارجی را برای طراحی و تولید لباس در دستور کار خود قرار میدهند.
مسئله دیگر در مقولة لباس پدیدة مدگرائی است.این پدیده که ساخته و پرداختة فرهنگ غربی است، موجب تجمل گرائی، مصرف گرائی مفرط، تفاخر و چشم هم چشمی، تزلزل شخصیت و اشتغالات نامطلوب ذهنی در فرد میشود و الگوهای کاذب و ضدارزشی را ترویج میدهد.
بسیاری از سرمایه داران در عرصه پوشاک برای نیل به اهداف اقتصادی خود از پدیدة مد بعنوان یک اهرم مناسب برای جلب مشتری و فروش بیشتر استفاده میکنند.
ارائه الگوهای جدید و جذاب در مقاطع زمانی معین که عموماً بصورت تقلیدی و در قالبهای ضدارزشی و غربی ارائه میشوند، نظر خریداران را به خود جلب میکند.
برای معرفی یک الگوی جدید بعنوان مد در جامعه و جلب نظر افراد برای استفاده از آن، تبلیغات بعنوان یک ابزار مؤثر و کارآمد بکارگرفته میشود. معرفی الگوها و قالبهای جدید پوشش از طریق رسانهها و وسایل ارتباط جمعی از جمله رادیو و تلویزیون،اینترنت و بویژه ماهوارهها و شبکههای خارجی، همچنین ارائه مدلهای جدید لباس در مجلات و نشریات بویژه زنانه، تبلیغ از طریق پوسترها و تراکتهای تبلیغاتی، عرضه عمدة الگوهای جدید در فروشگاههای بزرگ و مراکز عمدة فروش همراه با تبلیغ و عرضه در ویترین، طراحی مدلهای جدی با استفاده از ژورنالهای خارجی و بکارگرفتن الگوها و مدلهای نو و جذاب از سوی افراد سرشناس و مورد علاقه مردم بویژه بازیگران در فیلمهای سینمائی و تلویزیون و نیز ورزشکاران از جمله عوامل مد شدن لباس و پوشش خاصی در جامعه است.
البته گاهی دست اندرکاران و سیاستگذاران تولید و عرضه پوشاک برای مد شدن یک الگو، ابتدا آن را بصورتی محدود و با قیمتهای بالا در میان اقشار مرفه جامعه، ترویج و ارائه میکنند. برخورداری محدود گروهی از افراد جامعه ازاین الگو، نوعی امتیاز فردی و اجتماعی را در میان افراد بوجود میآورد و علاقمندی سایر اقشار جامعه را برای برخورداری از آن مدل جدید بیشتر میکند.این زمینه مناسب موجب میشود عرضه کنندگان در فرصت زمانی مناسب الگوی مربوطه را بصورت انبوه و در قیمتهای متعادل در اختیار جامعه قرار دهند واین امر موجب مد شدن الگو در میان افراد جامعه شود. بهر حال با وجود فواید اقتصادی مدگرائی برای صاحبان قدرت و سرمایه،این پدیده پیامدهای منفی و زیانباری از نظر فرهنگی برای جامعه دارد.
در پایاناین مقاله به الگوهای رایج پوشش زنان در بازار مصرفی میپردازیم:
بطور کلی الگوهای پوشش زنان به سه بخش تقسیم میشوند:
الف – قالبها و الگوهای متعارف و مشترک پوشش ظاهری زنان.
ب – مدلها و طرحهای متنوع و متغیر که در قالب الگوهای مشترک بکار گرفته میشوند.
ج – مدلها و طرحهائی که در شرایط خاص محیطی بکار گرفته میشوند.
قالبها و الگوهای مشترک پوشش ظاهری زنان با توجه به هویت فرهنگی جامعه ما کاملاً تعریف شده اند و مصادیق آن محدود است و استفاده از آنها در نقاط شهری و مناطق غیربومی متداول میباشد.این الگوها عبارتند از:
1- چادر 2- مانتو 3- مقنعه 4- روسری 5- شلوار 6- جوراب 7- کفش در هر یک ازاین قالبها و الگوهای متعارف و مشترک با توجه به شرایط زمانی و مکانی، مدلها و طرحهای متنوع و گستردهای بکار گرفته میشود که بعنوان نمونه به برخی ازاین مدلها میتوان اشاره کرد: چادر شامل دو مدل چادر معمولی و چادر عربی، همچنین چادر ساده یا طرح دار با جنسهای پارچهای متنوع میشود.
مدل مانتوها از تنوع بسیاری برخوردار است که بعنوان نمونه با مانتوهای راسته (کوتاه یا بلند) مانتو کلوش. مانتو فون، کمرکرستی، کیمونوئی، یقه دار یا بدون یقه، ساده یا پیله دار، چاک دار یا بدون چاک، مانتو خفاشی، بارانی و روپوشهای ساده و معمولی میتوان اشاره کرد.
روسریها از تنوع چندانی برخوردار نیستند و عمدتاً در قوارههای 120،100،90 سانتی به فروش میرسند. تنوع جنسی روسریها بیشتر شامل کرپ خاویاری، ژورژت داخلی و خارجی با درصد مواد پلی ملر بالاست. البته امروزه استفاده از روسریهای نخی سبک و نیز روسریهای سیلک هندی نیز درمیان بانوان متداول شده است.
مقنعهها شامل دو نوع مقنعة پفی و مقنعة چانه دار میشود.
شلوارهای زنانه از نظر مدل، تنوع نسبتاً زیادی دارند که از آن جمله عبارتند از: شلوارهای معمولی پارچهای بلند، شلوارهای کشی و استرج، شلوارهای ساق جورابی، پیله دار گشاد، شلوارهای مینی، لی اعم از گشاد و تنگ، چاک دار یا بدون چاک و...
جورابهای زنانه نیز شامل دو مدل جورابهای شاق کوتاه و ساق بلند یا شلواری میباشد. بخش سوم مدلها و طرحهائی که در شرایط خاصی محیطی بکار گرفته میشوند که از جمله آنها میتوان به لباسهای محلی مربوط به قبائل مختلف و نقاط بومی و روستائی، لباسهای مجلسی اعم از میهمانیها، جشن و عروسی یا عزاداری، لباسهای شغلی در برخی محیطهای کاری همچون مدارس و بیمارستانها و لباسهای زیرپوش و راحتی که بیشتر در درون خانه استفاده میشوند، اشاره کرد.