Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 25 آبان 1403 - 22:54

17
تیر
غیبت پدیده‌ای همه‌گیر و مخرب

غیبت پدیده‌ای همه‌گیر و مخرب

كليك كنيد.

غیبت چیست؟
غیبت یا همان طرح عیوب دیگران در میان جمعی که خود فرد در آن مکان حضور ندارد ، از رفتارهای ناپسندی است که علاوه بر کبیره بودن این گناه ، عاملی برای تخریب شخصیت فرد مورد غیبت می‌شود.
غيبت كردن از گناهان روزانه مردم و داستان عجیبى از غیبت آثار سوء برخى از اعمال بر روابط انسان با دیگران بسیار آشكار است.از جمله اعمالى كه روابط انسان‏ها را سست و سرد مى‏كند و منشأ گناهان دیگر مى‏گردد غیبت است.غیبت عبارت است از یاد كردن دیگرى به چیزى كه اگر با خبر شود خوش نمى‏دارد؛ یعنى نقص كسى را نزد دیگران به قصد نكوهش ذكر كردن.این نقص ممكن است جسمانى، اخلاقى یا رفتارى باشد؛ البته باید در نزد عرف نقص قلمداد شود.غیبت صرفاً به وسیله گفتار و زبان نیست، بلكه نوشتن و اشاره كردن نیز مشمول عنوان غیبت است.
غیبت کردن عاملی برای تنزل شخصیت دیگران است
دکتر عرفان سلمانی، متخصص علوم رفتاری پیرامون رابطه غیبت کردن و میزان اعتماد به نفس افراد می‌گوید: با توجه به اینکه معنی واژه غیبت، بدگویی از فرد غایب بوده و از اعتماد به نفس نیز می‌توان به عنوان اساسی‌ترین عامل در رشد شخصیت افراد نام برد، بنابراین کاهش اعتماد به نفس و احساس حقارت و خود کم‌بینی در افراد منجر به غیبت و بدگویی کردن از دیگران می‌شود، بنابراین هر فرد مجهز به اعتماد به نفس باشد در تحصیل و کار موفق و به‌طور کلی از زندگی خود رضایتمندی مناسب خواهد داشت.در مقابل، خود کم‌بینی و احساس حقارت از جمله مسائلی است که به لحاظ کمبود اعتماد به نفس در افراد شکل گرفته و محصولی غیر از عدم موفقیت و شکست‌های پی در پی نخواهد داشت.این کارشناس مسائل تربیتی، همچنین معتقد است: به طور معمول کسانی که پشت سر دیگران غیبت و بدگویی می‌کنند، همواره در پی یافتن مسائل منفی در اطرافیان و تحقیر آنان در جمع دوستان و آشنایان هستند اما این گونه افراد باید بدانند که با این عمل زشت مسائل منفی را در درون خود تعمیق بخشیده و هر روز از میزان رضایتمندی نسبت به خود و محیط اطراف‌شان می‌کاهند.
سلمانی در رابطه با تقویت اعتماد به نفس در افراد توصیه می‌کند: برای افزایش اعتماد به نفس باید شخصیت و ارزش خود را به وسیله پرورش استعدادهای درونی ارتقاء بخشید.همچنین این امر می‌تواند در جهت مقابله با خود کم‌بینی و احساس حقارت در افراد موثر واقع شود.این متخصص علوم رفتاری با بیان اینکه بخش اعظم مفاهیم احادیث معصومین در جهت اصلاح مناسبات اجتماعی افراد و نیز اصلاح خصوصیات رفتاری است، می‌گوید: بر اساس احادیث و علوم قرآنی، حرکت به سوی مسائل منفی از جمله مبادرت ورزیدن به غیبت از دیگران ، با رشد اعتماد به نفس مخالفت دارد. لذا به جای آنکه از پیشرفت کسی ناراحت باشیم و بخواهیم با غیبت کردن از او و بیان نکات منفی افراد در مقابل دیگران، برای کاهش ارزش و منزلت اجتماعی اطرافیان تلاش کنیم سعی در خودسازی و رفع نقائص وجودی خود داشته و با این کار اعتماد به نفس را در خود تقویت کنیم.
شایعه‌پراکنی و غیبت ضامن سلامتی!!!
تحقيقات جديد دانشمندان نشان مي‌دهد شايعه پراکني و غيبت کردن براي سلامت زنان خوب است.
دانشمندان با انجام مطالعاتي متوجه شدند زماني که زنان با دوستان مونث خود به‌طور مرتب صحبت مي‌کنند شادتر و سالم ترند که دليل اصلي آن افزايش سطح هورمون پروژسترون در بدن آنهاست که مي‌تواند ميزان استرس و نااميدي را کاهش دهد.
دانشمندان دانشگاه ميشيگان که اين تحقيقات را انجام دادند اعلام کردند پروژسترون نقش بسيار مهمي در ارتباطات زنان با يکديگر بازي مي‌کنند و زنان را ترغيب مي‌کند که به ديگر افرادي که دچار مشکل شده‌اند کمک کند، حتي اگر اين اقدام مساوي با به خطر انداختن جان خودشان باشد.
پروفسور استفاني برون که اين تحقيقات را انجام داده است در اين باره گفت: بسياري از هورمون‌هايي که در کمک کردن و مصاحبت کردن با ديگران نقش دارند، مي‌تواند ميزان استرس و نااميدي را نيز کاهش دهند.
پروژسترون هورموني است که در تخمدان زنان توليد شده و علاوه بر ديگر مزايايي که بر شمرديم زنان را براي بارداري آماده مي‌کند، با بروز عفونت در بدن مي‌جنگد و از توليد زياد استروژن که مي‌تواند خطر ابتلا به سرطان را افزايش دهد، جلوگيري مي‌کند.
دانشمندان در تحقيقات قبلي خود هم به اين نتيجه رسيده بودند که افزايش سطح هورمون پروژسترون ميزان تمايل زنان را براي ارتباط با يکديگر افزايش مي‌دهد، اما آخرين تحقيقات که در نشريات مرتبط با هورمون‌ها و رفتار به چاپ رسيده است براي اولين بار نشان مي‌دهد شايعه‌پراکني در مورد ديگران و غيبت و بدگويي کردن مي‌تواند فرايند توليد اين هورمون را در بدن زنان شبيه‌سازي کند.
براي بررسي اين موضوع دانشمندان 160 دانش‌آموز زن را مورد مطالعه قرار دادند و با استفاده از نمونه بزاقشان، ميزان هورمون پروژسترون را اندازه‌گيري کردند.
سپس اين دانش‌آموزان در گروه‌هاي دو نفره تقسيم‌بندي شدند و از نيمي از آن‌ها خواسته شد از يکديگر سوالاتي بپرسند تا ارتباط بين آنها را به يکديگر نزديک تر کند.از نيم ديگر آنان نيز خواسته شد تا يک مطالعه تحقيقاتي را با يکديگر بخوانند و سعي کنند تا ايرادهاي آن را اصلاح کنند.
بعد از انجام اين تحقيقات دانشمندان دوباره ميزان هورمون پروژسترون را در زنان اندازه‌گيري کردند و و متوجه شدند ميزان اين هورمون در دانش آموزاني که با يکديگر صحبت کرده‌اند بيش تر افزايش پيدا مي‌کند.اين در حالي است که در گروه‌هاي ديگر که اقدام به خواندن يک مطلب علمي با يکديگر کرده بودند ميزان اين هورمون در حقيقت کاهش پيدا کرده بود.
پروفسور برون اضافه کرد: فهميدن رابطه بين رفتارهاي اجتماعي و اثرات بيولوژيکي آن‌ها بسيار مهم است.اين ارتباط به ما مي‌فهماند افرادي که در يک رابطه نزديک با ديگران به سر مي‌برند شادتر و سالم تر از افرادي هستند که معمولا به صورت منزوي و دور از ديگران زندگي مي‌کنند.
تایید یا رد این فرضیه
آنچه مسلم است و البته با رجوع با عقل سلیم می‌توان به آن دست یافت این است که منظور از غیبت در این تحقیق بحث و گفتگو پیرامون مسائل مختلف است.یعنی مسائل علمی، آشپزی، جامعه‌شناسی و علوم دیگر و منظور این است که اگر خانم‌ها یا حتی آقایان زمانی را تعیین کنند و با دوستان خود در مورد مسائل مختلف صحبت کنند و یا یک موضوعی را تجزیه و تحلیل کنند تا حدودی به سلامتی خود کمک کرده‌اند چرا که بارها شنیده‌ایم که تنهایی و دوری از جمع بیماری‌های روانی زیادی به همراه دارد.پس آنچه دانشمندان غربی طی سال‌ها تحقیق به آن رسیده‌اند غیبتی نیست که دین ما آن را نهی کرده‌ است بلکه صحبت در مورد مسائل روزمره و تحلیل آن توسط دو یا چند نفر است.
غیبت و بدگویی، روحیه جمعی و بهره‌وری در محیط را کاهش می‌دهد
انسان به عنوان موجودی اجتماعی در حالت معمولی از نظر جسمی و روحی به رفتار انسان‌های محیط خود، وابسته است.چنانچه در محیطی با فضایی حاکی از اعتماد قرار گیرد، احساس اطمینان روانی بالاتری خواهد داشت و نیاز او از بعد روانی بیشتر ارضا گشته و همین باعث می‌شود که خلاقانه و فعالتر در حوزه وظایفش وارد شود و فردی موفق و اثربخش باشد.
غیبت به عنوان یک آفت اخلاقی با تخریب اعتماد افراد نسبت به هم، باعث می‌شود شور و اشتیاق خود را برای تماس صادقانه از دست بدهند و دچار چندگانگی شخصیت شده و در صورتی‌که کنترل خود را از دست بدهند، روحیه جمعی را خراب ساخته و انسجام سازمانی به نوعی هم زیستی و همکاری اجباری توام با تنفر مبدل می‌شود.
غیبت با شکاف در بين روابط، روحیه جمعی را کاهش داده و باعث کاهش انگیزش و در نهایت بهره وری می‌گردد. خانواده ، نقش مهمی در کاستن غیبت و بدگویی در محیط را دارد.بی‌توجهی به نظرات افراد بدگو و غیبت‌کننده و توضیح کافی برای اعضای خانواده در این مورد اثرات مخرب آفت غیبت در محل را تا حدی زیادی از بین خواهد برد.
چند پیشنهاد درشناخت درمانی غیبت
دکتر عادل کوشا روانشناس درخصوص اینکه گاهی افراد ناخودآگاه به ورطه غیبت کشیده می‌شوند و بدون اینکه بخواهند دیگران به خودشان اجازه می‌دهند نزد آنها غیبت کنند، برای آمادگی حضور در میان جمع و دوری از غیبت پیشنهادهایی ارائه کردند که از این قرار است:
1- باور به اینکه کسی که نزد ما از دیگران بد می‌گوید، از ما نیز نزد دیگران بد خواهد گفت بنابراین هر چه بیشتر به بدگویی‌های این افراد توجه کنیم، در واقع به همه گیر شدن آن کمک کرده و باید منتظر تخریب خود نزد دیگران هم باشیم.
2- مبارزه شجاعانه و رویارویی، با بدگویان در محیط کار اینکه با زبان مخصوص به خودشان، این کار را مذمت نماییم.
3- باور به اینکه در صورت مبادرت به غیبت، اضطراب و فشار روحی افزایش می‌یابد.
4- پرهیز از شوخی و انبساط خاطری که با بدگویی دیگران ممکن باشد.
5- باور به اینکه بسیاری از عیوب دیگران نتیجه نگاه معیوب ماست.
6- مناسب ترین بازخوردها از مشاهده و بررسی مستمر حاصل می‌شود نه صرف اخبار سطحی دیگران در محیط‌های گوناگون.
7- تشریح اثرات غیبت از طریق بیان مصادیق واقعی در محیط.
8- تلاش برای کاهش احساس ناکامی در محیط می‌تواند یکی از هدف‌های شخص غیبت‌کننده باشد، بنابراین به جای توجه به محتوای غیبت، در پی یافتن علل و انگیزه غیبت باشیم.(ناکامی چیزی است که مانع رسیدن شخص به هدف می‌شود)
9- نترسیدن از تنهایی در جمعی که اهل بدگویی و غیبت‌اند.
10-‌ شهامت پذیرش عمل خطای خود بدون بد گفتن از دیگران یا تقصیر را به صورت مختلف به گردن دیگران انداختن.
11-‌ یادآوری پیوسته زشتی غیبت و بدگویی در محیط.
12-‌ تلاش برای جابه‌جایی و تحول مفهوم حسادت با غبطه.یکی از عوامل غیبت حسادت است و شخص حسود برای تخریب دیگران از بدگویی و بیان مضاعف نقطه ضعف‌های همکاران استفاده خواهد کرد.
13- باور به اینکه انتقاد سازنده با بدگویی و غیبت تفاوت دارد و دیگران را آگاه سازیم که ما پذیرای پیشنهادات و نقدهای مفید برای تحقق اهداف سازمانی هستیم. هدف اصلی در غیبت، ساکن کردن فرد مقابل بوده اما در نقد مثبت، هدف اصلاح رفتار برای نیل به هدف می‌باشد.
14-‌ ممکن است یکی ازدلایل و اهداف غیبت از دیگران نزد ما، مطرح شدن غیبت کننده باشد و فکر کند به خاطر اهمیت طرز فکرش، بیشتر از دیگران مطرح شده یا امتیازی دریافت کند یا شاید در جلسات ومحیط کار، جایی برای بیان نظرات و افکارش (که به عقیده خود می‌توانست مفید باشد)، موجود نیست پس تصمیم به مبارزه با دیگران گرفته است.
15-‌ توجه کامل به نظرات فرد بدگو و غیبت‌کننده، موجب ایجاد زمینه عدم توجه به مقررات و تخلفات آتی می‌شود مخصوصاً اگر بدون تحقیقات و تعمق بیشتر، بلافاصله برای صحبت‌های وی ارزش قائل شده و اقدامی بر علیه شخص که مورد بدگویی و غیبت قرار گرفته، بنماییم.
چگونه از دست غیبت فرار کنیم؟
برای فرار از غیبت و ترک آن در دو چیز باید تفکر کرد: 1.‌ چرا غیبت ‌کنیم؟ 2. غیبت چه آثاری دارد؟
چرا غیبت می‌کنیم؟
باید با خودمان خلوت کنیم و رفتارهایمان را مرور کنیم و ببینیم با چه انگیزه‌ای یا انگیزه‌هایی سراغ غیبت می‌رویم و بعد سعی کنیم آن انگیزه‌ها را ضعیف کرده یا از بین ببریم، هرکس خودش بهتر می‌داند با چه انگیزه‌ای غیبت می‌کند.ممکن است با کسی که از او غیبت‌ می‌کنیم دشمنی داریم و همین دشمنی سبب می‌شود علیه او اقدامی کنیم و از او غیبت کنیم و او را در نزد دیگران کوچک و خوار کنیم.اگر این چنین است باید دشمنی را از بین برده و با خود بگوییم مؤمنین که با هم برادرند.
به فرض که ما با او دشمن هستیم آیا با غیبت کردن داریم به او بدی می‌کنیم یا خوبی.در روایات آمده است که کارهای خوب آدم غیبت کننده وارد نامه اعمال غیبت شونده می‌شود، پس ما داریم با غیبت‌ او در واقع به خودمان بدی می‌کنیم نه به دشمن‌مان.
2- ممکن است از روی حسادت غیبت کنیم. در این صورت باید حسادتی که در ما هست درمان شود، با خودمان بیندیشیم که چرا ما باید از بین رفتن نعمتی را که خدا به او داده طلب و آرزو کنیم. خداوند شاید خیر و مصلحت او می‌دانسته که به او نعمت داده و به ما نداده است.
3- خداوند می‌تواند در عین این که به او ـ غیبت شونده ـ نعمت داده به ما نیز بدهد. لازم نیست که آرزو کنیم که نعمت او را بگیرد تا به ما برسد.ممکن است از روی دلسوزی باشد.
4- گاهی مشکل و گرفتاری یک فرد را که به نوعی عیب حساب می‌شود از روی دلسوزی در میان جمع مطرح می‌کنیم در حالی که او اگر بشنود ناراحت می‌شود و دوست ندارد که دیگران از مشکل و عیب او باخبر شوند.در اینجا باید بیندیشیم که این راه دلسوزی نیست اگر مشکل او قابل حل است و خودمان می‌توانیم حل کنیم باید در رفع آن بکوشیم نه آنکه آن را هر جا می‌رویم بیان کنیم یا اگر خودمان نمی‌توانیم فقط به کسی که می‌تواند آن هم به شکل خصوصی در میان بگذاریم، اگر می‌‌خواهیم خدمتی بکنیم نباید آبروی او را بریزیم.
ممکن است به خاطر هیچ یک از این انگیزه‌ها نباشد، بلکه صرفاً برای خوشگذارنی و دور هم نشستن و با گفتن سخن از این و آن لحظاتی را به خنده برگزار کردن باشد.در این صورت باید اندیشید آیا چند لحظه خوش بودن به عذاب و عقوبتی که در پی دارد می‌ارزد یا راه مناسب‌تر و بهتری بدون آن که عقوبت اخروی به همراه داشته باشد، وجود ندارد. آیا نمی‌توان غیبت نکرد و خوش بود؟ آیا نمی‌توان به سرگرمی‌های حلال پرداخت؟ ممکن است انگیزه‌های دیگری باشد که باید آنها را شناسایی کرد و با تفکر و مطالعه کتب اخلاق اسلامی راه حل مبارزه با آن را پیدا کرد.خداوند نیز در قرآن وقتی می‌خواهد از غیبت نهی کند اول از چیزهای که می‌تواند زمینه غیبت را فراهم می‌کند نهی می‌کند. می‌گوید: از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید چرا که بعضی از گمان‌ها گناه می‌باشد.
5- نباید به دیگران بدگمان شد.باید رفتار و کردار آنها را بر وجهی درست حمل کرد.باید اگر احیاناً رفتار مشکوک می‌بینیم بگوییم انشاء‌ا...قصد خیر داشته و امثال آن.نباید آن را به گونة ناصحیح تفسیر کرده و نباید بدگمان شد که همین بدگمانی سبب می‌شود بروید ببینید قضیه چیست و به تجسس بپردازید.وقتی که تجسس کردید ممکن است به عیبی یا رفتار ناشایستی برخورد کنید.به چیزی دست پیدا کنید که دیگران از آن بی‌خبر هستند بعد بیایید آن را برای آنها تعریف کنید و به این وسیله مبتلا به غیبت شوید.لذا خداوند از سه رفتار ناشایست همچون بدگمانی، تجسس و غیبت نهی می‌کند.
غیبت چه آثاری دارد؟
آثار دنیوی: وقتی که ما از کسی در پیش دیگران غیبت می‌کنیم آنها با خود فکر می‌کنند اینکه از فلانی پیش ما بدگویی می‌کند حتما از ما هم نزد دیگران بدگویی می‌کند و به یاد آن شعر می‌افتند که؛ آن که عیب دگران نزد تو آورد و شمرد_ بی‌گمان عیب تو نزد دگران خواهد برد، بنابراین به ما بدگمان و بی‌اعتماد می‌شوند، بنابراین در درجه اول سبب سلب اعتماد دیگران که در پیش آنها از کسی غیبت کرده‌ایم می‌شود، اگر غیبت شونده از موضوع باخبر شود و بفهمد که ما عیب او را پیش دیگران گفته‌ایم و از او بدگویی کرده‌ایم از ما دلخور و دلگیر خواهد شد و احتمالاً کینه ما را به دل گیرد و به دشمنی با ما بپردازد و او نیز درصدد تلافی برآید و آبروی ما را پیش دیگران بریزد بنابراین با غیبت کردن برای خود دشمن درست می‌کنیم و بذر دشمنی و کینه را در جامعه اسلامی می‌پاشیم.
اثر دیگری که در دنیا به دنبال دارد این است که طبق روایات وقتی ما در پی عیوب مردم باشیم تا از آنها آگاه شویم و به دیگران بگوییم، خداوند در پی عیب ما خواهد آمد و ما را هر چند در خانه‌مان باشیم رسوا خواهد کرد.بنابراین اگر در پی رسوا کردن دیگران باشیم خدا نیز ما را رسوا خواهد کرد.
آثار اخروی: مهمتر از همه آن است که موجب می‌شود حسنات ما از بین برود.در روایت است که آتش در سوزاندن چوب خشک از غیبت در از بین بردن حسنات سریع‌تر عمل نمی‌کند.
یا در روایت دیگری است که کسی در حضور پروردگار متوقف می‌شود و نامه عملش به او داده می‌شود پس کارهای خوب خود را نمی‌بیند، می‌گوید خداوندا این نامه اعمال من نیست، حسناتم در آن نمی‌باشد.به او گفته می‌شود پروردگار تو اشتباه نمی‌کند و نه فراموش می‌کند، اعمال تو با غیبت کردن مردم از بین رفته است و کس دیگر آورده می‌شود و نامه عملش به او داده می‌شود، پس در آن طاعات زیادی می‌بیند پس می‌گوید خداوندا این نامة اعمال من نیست من که این طاعات را انجام نداده بودم.پس به او گفته می‌شود: فلانی از تو غیبت کرد پس کارهای نیکش به تو داده شد.
بدترین نوع غیبت
غیبت از هر مسلمانى زشت و ناروا است؛ اما غیبت از خوبان و صالحان، بسى زشت‌تر و ناپسندتر است. در روایات آمده است: انسانى كه عیوب و نقایص نیكان را مطرح، و پشت سرشان غیبت كند، دچار یكى از زشت‌ترین پستى‏ها شده است:
من اقبح اللؤم غیبه الاخیار (از زشت‏ترین پستى‏ها غیبت كردن از نیكان است).
غیبت كردن از اخیار، برگزیدگان و نیكان از نظر دنیایى، پیامدهاى منفى در زندگى انسان به بار مى‏آورد. عمر را كوتاه مى‏كند و گرفتارى‏هاى بسیارى پیش مى‏آورد و انسان را از خوبى‏هاى دنیا و آخرت محروم مى‏سازد.
چگونگى رد غیبت
رد غیبت و دفاع از كسى كه مورد غیبت قرار گرفته، باید با نوع غیبت متناسب، جامع و كامل باشد.اگر عیب نفسانى فردى بازگو شده، مانند آنكه گفته شده است: فلانى متكبر یا حسود است، پاسخ هم باید با آن متناسب باشد؛ همانند آن كه به غیبت كننده گفته شود: تو چگونه از درون و باطن دیگرى آگاه شده‏اى؟! انسان به صورت معمول از رذایل نفسانى خودش نیز غافل است و آگاه نیست، پس چگونه مى‏تواند به رذیله‏اى از رذایل درونى دیگرى پى ببرد!؟ ممكن است او در پاسخ به كردار ظاهرى كه گویاى صفات زشت درونى است، استناد كند؛ مانند آنكه بگوید: فلان‌كس بخیل است؛ زیرا مال و ثروت دارد؛ ولى استفاده نمى‏كند.در جواب او باید گفت: از كجا مى‏دانى كه او این گونه است؟ چه بسا او براى خودش استفاده نمى‏كند؛ اما به دیگران مى‏دهد. اگر عیب درباره بدن و جسم شخص باشد، در پاسخ مى‏توان گفت: عیب آن است كه نزد خداوند نقص به‌شمار رود. پروردگار عالم فقط نقص‌هاى روحى یا علمى ‏را براى انسان عیب مى‏شمرد. چه بسا افرادى با نقص جسمانى پیش پروردگار محبوب‌ترین، و افرادى با وجود برخوردارى از سیما و اندامى‏مناسب، نزد خدا مبغوض‌ترین باشند.
 گاه غیبت در زمینه امور دینى است كه البته درباره گناهان راه توجیه باز است و مى‏توان رفتارى به ظاهر نادرست را بر شكل درستى حمل كرد؛ چون ممكن است عملى دو چهره داشته باشد: یكى چهره گناه، و دیگرى چهره غیر آنكه گناه شمرده نمى‏شود؛ ولى اگر راهى براى توجیه وجود نداشته باشد و درباره عمل شخص، پشت سرش بدگویى كنند مى‏توان گفت كه هر مؤمنى {غیر از پیشوایان معصوم(ع)} مى‏لغزد و ممكن است دستش به گناه آلوده شود؛ پس نمى‏توان بر او عیب گرفت؛ چرا كه ممكن است توبه كند، و دیگران به دلیل غیبت كردن از او، دچار معصیت شده و موفق به توبه نشوند؛ در نتیجه روز قیامت، او پاك باشد و دیگران آلوده باشند.اگر موقعیتى پیش آید كه شنونده غیبت به هیچ شكلى بر رد آن قدرت نداشته باشد، باید راه‌هاى دیگرى را پیش بگیرد؛ مانند آن كه بكوشد مسیر سخن را منحرف یا به گونه‌اى حرف را عوض كند.اگر باز هم نتوانست جلو این گناه را بگیرد، مجلس غیبت را ترك كند؛ اما اگر این هم ممكن نبود، مانند آن كه در جایى زندانى بود و نمى‏توانست غیبت را رد كند یا از مجلس برخیزد، باید در دل، ناخشنود، و از این كار ناراضى باشد؛ چرا كه اگر كسى از غیبت دیگرى راضى باشد و از اینكه عیوب او بازگو شده خرسند شود، بدون آنكه خود در غیبت نقشى داشته باشد، گناه كار است.
كفاره غیبت
توبه از گناهان واجب است و هر مسلمان باید بى‌درنگ از گناه خود پشیمان شده، توبه كند و اگر موفق به توبه نشود و از دنیا برود، در صحنه قیامت با گناهان بسیار خود رو به رو خواهد شد و هیچ گریزگاهى نخواهد داشت.انسانى كه غیبت مى‏كند، مرتكب گناهى بزرگ شده و بر او واجب است كه بلافاصله توبه كند.پیامبر اكرم(ص) فرمود: من اغتاب اخاه المسلم بطل صومه و نقض وضوؤه فان مات و هو كذلك مات و هو مستحل لما حرم ا.... هركس از برادر مسلمانش غیبت كند، روزه‌اش باطل مى‏شود و وضویش از بین مى‏رود؛ پس اگر در این حالت بمیرد، در حالى مرده است كه حلال شمرنده حرام الاهى است.
در چه مواردی جایز است؟
غيبت ‌کردن مظلوم از ظالم براي استيضاح او جايز است و اين مورد از مواردي است که خداوند اجازه غيبت و بدگويي را به انسان داده است.غيبت درباره فردي که داراي عقيده غلط است به معناي مرزباني از افکار است و ايرادي ندارد همچنين مشورت کردن با هدف تحقيق و تجسس درباره شريک آينده زندگي، رفتن نزد قاضي جهت گواهي دادن براي اعاده حيثيت کسي و غيبت درباره کسي جهت رد ادعاي پوچ او از جمله مواردي است که غيبت کردن درباره آنها جايز است.غيبت داراي دو شرط است؛ يکي مخفي و پنهان بودن از فرد غيبت‌شونده و دوم اينکه غيبت موجبات ناراحتي فرد را فراهم کند، خداوند در قرآن کريم مي‌فرمايد که غيبت نکنيد چراکه غيبت کردن از سوءظن شروع مي‌شود سپس تجسس را در پي دارد و بعد از تجسس به عيب و ايراد پرداخته مي‌شود که در نهايت موجب غيبت مي‌شود.
چرا گناه غيبت گوشت مرده خوردن است؟
چون وقتي گوشت مرده کنده شود گوشت ديگري جاي آن را پر نمي‌کند؛ آبروي مومن نيز در زمان غيبت مانند گوشت مرده است. بنابراين آبرو رفته ديگر بازنمي‌گردد و جاي تامل است که غيبت کردن همچون خوردن گوشت برادر مرده است چراکه مسلمانان با يکديگر برادر هستند.
درمان غیبت
درمان این بیماری خطرناک اخلاقی از جهاتی با درمان سایر بیماری‌های اخلاقی مشابه و از جهاتی متفاوت است و در مجموع رعایت امور زیر برای پیشگیری یا درمان غیبت کار‌ساز است:
درمان اصلی هر بیماری جسمی یا روانی و اخلاقی جز با ریشه‌یابی عوامل آن و قطع کردن آنها امکان پذیر نیست و از آنجا که عوامل زیادی در بروز و ظهور این صفت زشت مؤثر بود باید به سراغ آنها رفت. حسد، کینه‌توزی انحصار‌طلبی، انتقام‌جویی، کبر و خود بر‌تر‌بینی، از عوامل مهمی بود که آدمی را به سراغ غیبت می‌فرستاد و تا اینها از وجود انسان ریشه‌کن نشود صفت رذیله غیبت هم ریشه‌کن نخواهد شد. راه مهم دیگر برای درمان این رذیله اخلاقی توجه به پی‌آمد‌های سوء معنوی و مادی، فردی و اجتماعی آن است، هر‌گاه انسان به این نکته توجه کند که غیبت او را از چشم مردم می‌اندازد و به عنوان فردی خائن، حق‌نشناس، ضعیف‌ و نا‌توان در جامعه معرفی می‌کند و پیوند اعتماد و اطمینان را در جامعه متزلزل می‌سازد.
نتیجه
بنابراین غیبت حسنات را از بین می‌برد گنا‌هان دیگران را بر دوش انسان می‌گذارد عبادات تا چهل روز پذیرفته نمی‌شود غیبت‌کننده جزو نخستین کسانی است که قبل از همه وارد دوزخ می‌شود اگر توبه کند و توبه او پذیرفته شود آخرین کسی است که وارد بهشت می‌شود.
و به این حقیقت توجه کند که غیبت حق‌الناس است زیرا آبروی خلق خدا را می‌برد و ارزش آبروی هر کس همچون ارزش جان و مال اوست و تا صاحب حق راضی نشود خدا او را نمی‌بخشد و ای بسا غیبت می‌کند و دسترسی برای جلب رضایت طرف پیدا نمی‌کند و این بار گناه برای همیشه بر دوش او می‌ماند.اگر غیبت‌کننده در این امور دقت کند حتما از کار خود پشیمان و منصرف می‌شود، و آنها که غیبت را وسیله تفریح و سر‌گرمی مجالس خودشان قرار می‌دهند اگر در این عواقب بیندیشند قطعاً تجدید‌ نظر خواهند کرد. غیبت‌کننده باید به این حقیقت توجه کند که نیرو‌های انسان محدود است، اگر نیرویی را که صرف تضییع آبروی اشخاص و شکستن موقعیت اجتماعی آنها می‌کند، صرف رقابت‌های صحیح و سازنده نماید، ای بسا در مدت کوتاهی از رقیبان خود پیشی گیرد و مقام والایی را که انتظار دارد در جامعه برای خویشتن فراهم سازد بی‌آنکه ضربه‌ای بر فرد یا جامعه وارد کند و عقوبات دنیا و آخرت را متوجه خود سازد. غیبت‌کننده باید به این حقیقت توجه کند که غیبت کردن یکی از نشانه‌های بارز ضعف و ناتوانی و فقدان شخصیت و عقده خود کم‌بینی است و او با غیبت کردن این صفات درونی خود را آشکار می‌سازد و پیش از آنکه شخصیت اجتماعی طرف را بشکند شخصیت خود را در هم می‌کوبد.
پس به صراحت می‌توانیم بگوییم که برای ترک غیبت مخصوصاً در مورد کسانی که غیبت برای آنها به صورت یک عادت در‌آمده قبل از هر چیز بايد به نكات زير توجه داشته باشند:
 مراقبت شدید و نظارت اکید بر‌زبان  پرهیز از معاشرت با دوستانی که او را به غیبت تشویق می‌کنند  ترک مجالسی که مهیا برای غیبت است (کلیه اموری که وسوسه غیبت در او ایجاد می‌کند) پس چه نیکو است که اگر واقعا در طول روز وقت اضافی داریم آن را با انجام کارهای مفید پر کنیم و بنا به فرموده حضرت علی(ع) تلاش کنیم تا حتی دو روزمان مانند هم نباشد. آنقدر برای لحظه‌هایمان ارزش قائل شویم که ثانیه‌ای از آنها را بطالت و انجام کارهای زشتی مانند غیبت نگذرانیم.

تعداد بازديد: 494 تعداد نظرات: 0

ارسال نظر

فیلم روز
تصویر روز