پس از پيدايش تمدن و بسط روابط ميان اقوام مختلف، نوع احتياجات تغيير نموده و گسترش يافت تا به حالت كنوني خود رسيد. از بررسي تاريخ مدون تمدنهاي مختلف چنين استنباط ميشود كه اقوام و تمدنها از ديرباز با دست يافتن به فرآيند توليد محصول و مصنوع، در زمينههاي مختلف كشاورزي، كارهاي دستي و مصنوعات فلزي همواره مبادرت به مبادله كالا به صورت متقابل و برحسب نياز و نقاط ضعف و قوت در هر يك از زمينههاي توليد نمودهاند.
در اين روند، سيستم اقتصادي تقسيم كار به وجود آمد كه باعث تسهيل در داد و ستد توليدات شد. پس از به وجود آمدن اين سيستم، مبادله كالا به صورت پاياپاي و بين توليدكنندگان و مصرفكنندگان انجام ميگرفت.
بازارها بر اساس حوزه تحت پوشش و در مقياسهاي گوناگون شهري (مبتني بر نظام سلسله مراتبي) عمل ميكنند. در طي پنج سال اخير بازارهايي موسوم به بازارهاي ميوه و ترهبار (گاهي مواد لبني و پروتئيني و ...) توسط شهرداريها (سازمان ميادين، ميوه و ترهبار) و بخشهاي خصوصي (تحت نظارت و كنترل شهرداريها) شكل گرفته است. اين نوشتار قصد دارد تا با افزايش شناخت در اين زمينه بتواند به مسئولان شهري و كارشناسان مرتبط با برنامهريزي و بهرهبرداري از بازارها براي درك بهتر از ماهيت و كاركرد بازار براي اتخاذ راهبردهايي عملياتي و ارتقاء كارايي بازارها كمك كند.
تاريخچه و سير تكاملي مراكز خريد
با ايجاد زمينه مناسب و نياز مردم به مبادله كالا به صورت متقابل، نياز به تجمع و ارائه كالا و نقاط مناسبي از محدوده محل سكونت، ميادين يا محوطههاي بازي شكل گرفت و به مرور در طول تاريخ، با به وجود آمدن پول به صورت سكه يا فلزات قيمتي و بعدها پول كاغذي، مبادله اجناس با پول انجام شد. گستردگي ابعاد اين مبادلات و بعدها تجارت بين اقوام مختلف ايجاب نمود كه فضاهاي ويژهاي براي انجام معاملات و خريدهاي روزمره و نيازهاي مختلف افراد در جوامع ايجاد شود.
به لحاظ حفاظت از انواع كالاها و مصنوعات، فضاهاي سرپوشيده با مصالح ابتدايي ايجاد شد و به مرور با تكامل معماري، فضاهاي بازارها بر حسب نوع معماري به صورت خطي، دايرهاي و اشكال هندسي ديگري مانند مربع و مستطيل شكل گرفت كه نمونههاي آن در بررسي معماري تمدنهاي مختلف مشهود است.
بازارها علاوه بر ايجاد ارتباطات اقتصادي، در روابط اجتماعي و سياسي نيز نقش داشتهاند و عملاَ ارتباط افراد جوامع مختلف و گفتوگو و مبادله افكار نيز در فضاي بازارها انجام ميگرفته است. بهطور كلي از زمان تمدنهاي اوليه تاكنون، فروشندگان براي فروش اجناس و ارائه خدمات در مكانهايي تجمع مينمودند كه عموم مردم بدان دسترسي داشتند.
110 سال بعد از ميلاد حضرت مسيح در زمان امپراطور ترواژن، بردهاي يوناني كه به حرفه معماري اشتغال داشت، مركز خريد مجاور ميدان عمومي شهر روم بنا نمود. اين مركز خريد داراي بازارچهاي در دو طبقه و سيستم تهويه بود كه در آن رديفي از حجرهها قرار داشت و بهطور شگفتآوري با امروزيترين مراكز خريد شباهت داشت. اين نوع بازارچهها بعدها الگوي مناسبي براي مراكز خريد در اروپا شد.
تجمع مغازهها و غرفهها در يك خيابان نسبت به شكلگيري آنها بهصورت انفرادي، خريداران بيشتري را به خود جذب ميكند. بازارچههاي بلژيك، بازارهاي خياباني لندن در زمان قرون وسطي و بازارهاي خاورميانه، تماماً نمونههايي از تشكل متمركز و اوليه فروشگاهها بودند. با مرور تاريخچه فعاليتهاي خريد و فروش در ايالت متحده نيز مشاهده ميشود كه فعاليتهاي عمده خريد و فروش در مركز شهرهاي بزرگ و كوچك متمركز بود. با وجود اينكه صاحبان فروشگاهها مستقلاً فعاليت ميكردند، تمركز آنها مجموعهاي جذابتر از آنچه كه يك فروشگاه مستقل ميتوانست ايجاد كند، بهوجود ميآورد. بايد توجه داشت كه موقعيتهاي محلي متناسب با تمركز جمعيت و شبكههاي حمل و نقل، پشتوانه اصلي ايجاد فروشگاههاي مركز شهر بودهاند.
با حركت جمعيت به سمت حومه شهر بعد از جنگ جهاني دوم، فروشگاهها نيز به دنبال مشتريان به خارج از شهرها نقل مكان كردند. اين فروشگاههاي منطقهاي، هدف اصلي خود را دسترسي آسان مشتريان قرار دادند و از ايام قديم تاكنون تمام مراكز خريد موفق، اصول انتخاب محل احداث خود را براين مبنا استوار كردهاند.
متأسفانه روزهاي شكوفايي فروشگاههاي حومه شهري كه از آخر جنگ جهاني دوم تا اواسط دهه 1970 ادامه داشت به ميزان زيادي از بين رفته است. رشد جمعيت حومه شهري كندتر شد و يافتن موقعيتهاي مناسب براي استقرار مراكز خريد، مشكلتر گشت.
به دنبال اين تحولات، خطوط فكري جديدي در احداث فروشگاهها پيدا شده است ايجاد انواع جديد مراكز خريد، توجه به طبقه متوسط جامعه، توجه به مكانهايي كه سابقاً ناديده گرفته ميشدند و احياء بازارهاي مركزي شهر از اين جملهاند. طرح معماري بازارها و مراكز خريد امروزي برخلاف بازارهاي سنتي متأثر از معماري محيط نبوده و داراي سبك خاصي از معماري است كه بر طراحي بناهاي مجاور خود تأثير ميگذارند. در اين بازارها، نه تنها اجناس مختلف بلكه خدمات متنوعي ارائه ميشوند و از تسهيلات زيادي از قبيل پاركينگ، سيستم گرمايشي و سرمايش، سيستم اطفاء حريق، فضاي بازي كودكان، محل استراحت سالمندان و امثال آنها برخوردار هستند.
پيدايش مراكز خريد در ايران
در تاريخ كشور ايران، واژه مركز خريد با بازار مترادف بوده و بيشتر آثار باقيمانده از معماري قديم، بازارها هستند كه از زمان صفويه به بعد به چشم ميخورند. در تمام شهرها، بازارها به صورت نماد معماري آن شهر بودهاند و معمولاً به صورت مجموعهاي از مساجد، بناهاي مذهبيف غرفهها و راستهها هستند.
نقشه شهرهاي قديمي ايران نشان ميدهد كه بازار معمولاً در نقاطي به وجود آمده كه در رابطه مستقيم با توليدكنندگان (كشاورزان و دامپروران) و مصرفكنندگان بوده است.
انواع مراكز خريد در ايران قديم
واژه بازار به لحاظ واژهشناسي ميتواند تأكيد بيشتري بر ايراني بودن اين عنصر شهري باشد.
بازار يا مركز خريد به مفهوم كلي كلمه به معني محل سرپوشيده و يا غير سرپوشيدهاي است كه تجمع تعدادي فروشگاه بچه از يك صف و چه از اصناف مختلف را دربر گرفته و به عنوان كانون داد و ستد فعاليت ميكند. از نظر اقتصادي، واژه بازار به حوزههايي برميگردد كه ارتباط مستقيم ميان عرضه و تقاضا را برقرار نمايد، به صورتي كه پس از انجام فرآيندهايي كه جهت تعادل قيمت لازم است، در آن نرخ ثابتي براي هر كالا بهوجود آيد.
تعريف بازار از زبان پروفسور «هاري» بدينگونه است: بازار عبارت است از محل يا مكاني كه در آنجا عرضه و تقاضا به منظور تعيين قيمت واحد، تلاقي كند. بازار محل جغرافيايي است كه عدهاي از افراد را كه داد و ستد آنها منجر به ايجاد عرضه و تقاضا و قيمت واحد ميشود، در خود جمع مينمايد.
توجه به كاركرد بازارها و ارتباطي كه با بافت كالبدي دارند، تقسيمبندي زير ارائه ميگردد:
الف) بازارهاي دائمي
در شهرهاي متوسط و بزرگ و گاهي در شهرهاي كوچك، يك يا چند راه اصلي شهر به بازار اختصاص داشت. معمولاً بازار دائمي و اصلي شهر از مهمترين دروازه شهر شروع ميشد و تا مركز شهر يا تا دروازه يا دروازههاي ديگر امتداد مييافت. در دو سوي راستههاي اين بازارها تعدادي دكان متصل به يكديگر وجود داشت. در پشت دكانها تعدادي كاروانسرا و تيمچه ميساختند كه در ورودي آنها در راسته اصلي و گاه در راستههاي فرعي قرار داشت.
بازارها مهمترين محور ارتباطي، اقتصادي و اجتماعي و به عبارت ديگر مركز شهر بودند و علاوه بر فضاهاي اقتصادي، مهمترين فضاهاي فرهنگي و اجتماعي شهر مانند مسجد جامع و ساير مساجد بزرگ، مدرسههاي علميه، خانقاهها، زورخانهها و ... در امتداد آن قرار داشتند.
ب) بازارهاي ادواري
تا گذشتهاي نه چندان دور در بعضي از شهرها (و نيز در بعضي از روستاها) بازارهايي در مواقع معيني از سال يا ماه يا حتي هفته به صورت ادواري تشكيل ميشد. وسعت و دوره زماني اين بازارها به نوع كالاهاي مورد معامله و حجم مبادلات و حوزه نفوذ آنها بستگي داشت. در بعضي از شهرها يك روز معين از هر هفته به تشكيل بازار اختصاص داشت و معمولاً اين بازار را به نام همان روز ميشناختند، مانند: دوشنبهبازار، پنجشنبهبازار، جمعهبازار و ...
ج) بازارگاههاي شهري
در برخي شهرها فضايي باز و ساخته شده براي استفاده دستفروشان وجود داشته كه در آنها كالاهاي ارزانقيمت و در بعضي از شهرهاي بندري و مرزي حتي كالاهاي لوكس براي فروش، عرضه ميشد. بعضي از بازارگاهها نيز به فروش ميوه و سبزيجات اختصاص داشت. تفاوت بازارگاهها با بازارهاي ادواري در زمان برپا شدن آنها بود و تقريباً حالت دائمي داشتند. هر چند كه گاهي بعضي از آنها بيش از چند سال دوام نمييافتند و تحت تأثير عوامل اقتصادي و اجتماعي، يا تصميمگيري مقامهاي شهري تعطيل ميشدند. نمونههاي متعددي از اين بازارگاهها هنوز در شهرهاي مختلف به چشم ميخورد. هماكنون در بندرعباس در كنار بازار شهر دو بازارگاه وجود دارد كه در آنها كالاهاي لوكس وارداتي مانند لوازم صوتي و تصويري و پوشاك و ... عرضه ميشود. در يكي از آنها هر فروشنده يك دكه يا اتاقك پيشساخته دارد و در درگيري دستفروشان كالاهاي خود را بر روي زمين پهن ميكنند.
در چابهار نيز بازارگاهي وجود دارد كه در آن كالاهاي وارداتي عرضه ميشوند. در آنجا نيز هر فروشنده يك دكه معين دارد. در شيراز، تهران، اصفهان، تبريز و ساير شهرها نيز نمونههايي از اين بازارگاهها به خصوص بازارگاههاي ميوه، ترهبار يافت ميشود.
د) بازارچههاي محلي
در شهرهاي بزرگ و متوسط در مركز هر محله يك بازار كوچك متشكل از چند دكان مانند بقالي، قصابي، ميوهفروشي و گاه نانوايي، نجاري و پنبهدوزي كه نيازهاي روزانه و هفتگي مردم محله را تأمين ميكردند، وجود داشت و معمولاً بازارچه ناميده ميشد. وسعت بازار و تعداد دكانهاي آن بستگي به وسعت و جمعيت محله داشت.
فضاي محله و بازارچهها دو نوع بود، نوع اول به صورت ميدانچه و نوع دوم به صورت يك گذر. بخشي از معبر كه بازارچه در آن جاي داشت عريضتر از ساير قسمتهاي معبر بود تا توقف و داد و ستد خريداران و مردم محله ايجاد زحمت براي عابران نكند. بازارچههاي همدان و تهران قديم داراي اين خصوصيت بودند.
انواع بازار و مركز خريد در ايران معاصر
تحولات اجتماعي- فرهنگي، رشد جمعيت، پيشرفت تكنولوژي و ساير تحولات در جنبههاي مختلف زندگي اجتماعي، نوع ديگري از سيستم اقتصادي و مبادله كالا را ايجاب ميكند. اين تحولات با گذشت زمان در بستري از فرهنگها، آداب و رسوم و سنن و مايههاي فرهنگي كه از گذشته به ارث ميرسد، صورت ميگيرد و نميتواند به صورت مجزا و جدا از بستر تاريخي يك فرهنگ به آن القا شود.
در شهرهاي سنتي ايران، بازار نمود عيني پيدايش فضاهاي جمعي است و به اعتقاد كارشناسان عنصر بازار تنها وجه مشخصه يا خصيصه اصلي و بهترين معيار اصالت شهرهاي شرق اسلامي است.
بازارها و بازارچههي قديمي، راستهها، گذرها، ميادين و ... همه جزئي از فرهنگي هستند كه نسل به نسل منتقل شده و تا به امروز در شكل پاساژها، ميادين و ساير نقاط و كانونهاي تجاري خودنمايي ميكنند. بازار در شهرهاي قديمي ايران هيچگاه از پيش به صورت كامل طرح نميشد و آماده پذيرش انعطافهاي زيادي در زمينه فضايي و كاربري بوده است. به همين خاطر در تعيين محل استقرار فعاليتهاي بازار عوامل متعددي موثرند كه به مهمترين اين عوامل اشاره ميشود.
1) ميزان جذابيت كالا براي شهروندان
2) ارزش كالا و امنيت لازم
3) متجانس بودن فعاليتها
از نگاهي ديگر ميتوان اظهار داشت عواملي كه در ايجاد مراكز خريد نقش بهسزايي دارند، عبارتند از:
وسعت و حوزه نفوذ
عملكرد
شرايط اقليمي و جغرافيايي
بهطور كلي فعاليتهاي اقتصادي بازار به سه گروه تقسيم ميشوند: گروه فعاليتهاي تجاري، گروه فعاليتهاي توليدي، گروه فعاليتهاي انبارداري. از منظري ديگر بازارها از نظر وسعت و حوزه نفوذ به چهار دسته تقسيم ميشوند:
1) بازارهاي بينالمللي
2) بازارهاي شهري
3) بازارهاي منطقهاي
4) بازارهاي محلي
هر يك از اين بازارها، با توجه به عملكرد و نوع خدماتي كه ارائه ميدهند، حوزه نفوذ مشخصي تعريف ميكنند. از سوي ديگر، مراكز خريد را بر اساس نوع كالا و خدماتي كه در آنها خريد و فروش ميشود تقسيمبندي ميكند كه انواع مراكز خريد در دوره فعلي بر همين پايه شكل ميگيرند:
الف) مراكز خريد با همنشيني عملكردهاي يكسان
اين بازارها كه احتمالاَ برگرفته از راستههاي قديم در محورهاي اصلي شهرها ميباشند، در واقع نوعي از الگوي ساماندهي خطي هستند. نمونهاي از اين مراكز خريد در شهر اصفهان، بازار كفاشها واقع در خيابان سپه با بازار الكتريك در خيابان فردوسي ميباشد.
ب) مراكز خريد با همنشيني عملكردهاي متنوع (بازارهاي عمومي)
اين مراكز بر پايه الگوي كانوني (مركزي) شكل ميگيرند و به نوعي مشابه ميادين قديمي هستند. در اين گونه مراكز خريد، انواع متنوعي از كالا و خدمات به فروش ميرسد و به صورت نقاط خاص تجاري در سطح شهر ديده ميشوند. نمونهاي از اين مراكز، پاساژهاي تجاري در سطح شهرها ميباشند.
ج) الگوهاي متمركز مراكز خريد
در اين نوع مراكز، مايحتاج روزانه مردم عرضه ميگردد، تنوع كالا در آنها زياد بوده و معمولاً مراجع با يك گردش، نياز روزانه خود را مرتفع ميسازد. اين مراكز شامل موارد زير ميشوند:
ميادين ميوه و ترهبار
فروشگاههاي زنجيرهاي
بازارهاي روز و بازارچهها
سوپرماركتها و تعاونيهاي مصرف
در اين الگوهاي متمركز، كالا و خدمات بدون واسطه به فروش ميرسد و به واسطه در دسترس بودن، انواع كالا و خدمات، صرفهجويي در وقت و هزينه مشتري و نيروي انساني براي عرضهكننده، چشمگير است.
اين فروشگاهها به دليل عملكردي كه دارند حجم وسيعي از شهروندان را پوشش داده و در نتيجه از لحاظ كالبدي ميتوانند نقش يك شاخص را در بافت شهر داشته باشند. ويژگيهاي كالبدي چنين مراكز به قرار زير است:
شاخص بودن بنا با توجه به موقعيت قرارگيري آن و تبديل شدن به عنصر نشانه شهر
عدم ايجاد ترافيك و مزاحمت براي همسايگان
جاي دادن ساختمانهاي ديگري كه خدمات ضروري به شهروندان ارائه دهند نظير پست، شعبه بانك، كافينت و ... در دل خود
بازار روز
اولين اقدامات عملكردي شناختهشده براي خريد و فروش محصولات، بازارهاي سرباز يا غرفههاي موقتي بودند كه الگوي رايج در آنها را چه به لحاظ عملكردي و چه به لحاظ كالبدي و رفتاري ميتوان با بازارهاي هفتگي امروزي مقايسه كرده از سوي ديگر در بازارهاي امروز نسبت به بازارهاي قديم، سه نوآوري صورت گرفته است: يكي نورپردازي، ديگري ويترين و درهاي شيشهاي و سوم درهاي كركره فلزي. اين سه نوآوري و تغيير به راحتي در بازارهاي روز خود را نشان ميدهد. حال اين سوال مطرح ميشود كه بازار روز كجاست؟
بازار روز محل عرضه كالا و خدمات مورد نياز روزمره مانند: انواع مواد غذايي از قبيل نان، گوشت قرمز و سفيد، لبنيات، برنج، حبوبات، خشكبار و خدماتي مانند خشكشوئي است. برخي از بازارهاي روز با وجود فضاي مناسب و امكانات موجود، محل مناسبي براي گذران اوقات فراغت شهروندان بهويژه سالخوردگان و كودكان است.
بازار روز به مجموعههاي تجاري نواري اطلاق ميگردد كه داراي يك محدوده باز وروديهاي بارانداز و تاسيسات مشترك بوده و قيمت كالاهاي عرضهشده بهصورت روزانه توسط شهرداري كنترل گردد.
به اعتقاد نگارنده بازار روز فضايي است سرپويده يا سرباز، شكلگرفته بر اساس طرح و برنامه و يا به صورت ارگانيك (انداموار) براي توزيع مايحتاج اصلي (مثل ميوه و ترهبار، مواد لبني و پروتئيني) و تبعي (مثل گل و گياه، منسوجات و پوشاك و ...) خانوارهاي شهري با حوزههاي تحت پوشش گوناگون در نظام سلسله مراتب شهري (محلهاي- ناحيهاي و ...)، قانونمند (داراي ضابطه، كنترل و نظارت توسط مراجع قانوني و رسمي مثل شهرداري) و يا فعاليت توسط توافقات و تعاملات في مابين فروشندگان با هم و مشتريان و بدون نظارت و دخالت بخش رسمي.