طراح بدنام مدل جنجالی "بی ام و سری 7" از یک سو مورد احترام و از سوی دیگر مورد انزجار خودرو دوستان بود. جانشین او، آدریان ون هویدوینک مسیر دشواری را پیش رو خواهد داشت. کریس بنگل، مدیر گروه طراحان «بی ام و» و یکی از جنجال برانگیزترین و مشهورترین طراحان در صنعت خودرو در سوم فوریه استعفا کرد. بنگل 52 ساله اولین امریکایی بود که به جایگاه اول تیم طراحی در یک کمپانی خودروسازی خارجی راه یافت و اکنون جای خود را به همکار و دوست قدیمی خود، آدریان ون هویدونک 45 ساله میدهد. جایگاه ریاست طراحان بی ام و که پیش از این بنگل و اکنون ون هویدونک آن را در اختیار دارد، علاوه بر طراحی خوردوهای گروه خودرو سازی بی ام و، بر زیر مجموعههای آن از جمله برندهای مینی و رولز رویس نیز نظارت دارد.
جنجالی اما اثرگذار
در سال 2001، بنگل پس از معرفی بی ام و سری 7 در نمایشگاه خودرو فرانکفورت، بسیار مورد انتقاد قرار گرفت و بدنام شد. بسیاری از بازدیدکنندگان، این مدل را به واسطه طراحی نامتناسب قسمت عقب آن مورد انتقاد قرار دادند. این خودرو از سیستم جدیدی به نامای درایو، بهره میبرد که با استفاده از دستهای شبیه دسته بازی کنسول اغلب کارکردهای الکترونیکی خودرو توسط آن کنترل میشد. این سیستم نیز با مخالفت شدید منتقدان روبرو گردید. چندی بعد نیز به واسطه اغراق بیش از حد در مدل مفهومی Z4 مورد انتقاد شدید نشریات معتبر خودرو قرار گرفت.
با این حال، صرفاً جنجال برانگیز خواندن دوران حرفهای بنگل در کمپانی «بی ام و» بسیار ناعادلانه است. جیم هال، تحلیلگر کهنه کاری که سابقه حرفهای ارزندهای در برنامه ریزی تولید و طراحی با بسیاری از خودرو سازان دارد درباره بنگل اظهار میدارد:"مشکل بتوان در صنعت خودروسازی طراحی را سراغ گرفت که یک دهه به طور کامل تسلط خود را بر این حوزه حفظ کند، کاری که بنگل دو دهه با اقتدار کامل آن را به انجام رساند."
هنگامی که شرکت بی ام و بنگل را به خدمت گرفت، در آغاز راه ماموریتی بزرگ با هدف ایجاد تحول در طراحی خودروهای خود قرار داشت. بنگل در کتاب مشهور «نگاهی به درون بی ام و، تحسین برانگیزترین کمپانی خودرو سازی جهان» میگوید:"در آن زمان ما فقط سوسیس هایی با طول متفاوت تولید میکردیم و مدیریت شرکت بخصوص ابرهارد فون کوینهیم و مدیر فنی، ولفگانگ ریتزل احساس میکردند که برای رهایی از این وضعیت نیازمند اتخاذ خط مشی جدیدی در طراحی خودرو هستیم."
تغییرات ساختاری در برند بی ام و
تاثیرگذاری بنگل در شرکت بی ام و غیرقابل انکار است. از آغاز طرح نظرسنجی «خلاق ترین شرکت ها» در سال 2006 توسط نشریه بیزنیس ویک، شرکت بی ام و همواره در 20 شرکت برتر در این رتبه بندی قرار گرفته است. در رتبه بندی مذکور، تنها شرکت تویوتا همچون بی ام و جایگاه ثابتی در رده بندی ها داشته است. در حالی که رتبه شرکت تویوتا به واسطه کارایی آن در لوجستیک و تولید حاصل شده، بی ام و جایگاه خود را به لطف طراحی و نوآوری در محصول کسب کرده است.
هنگامی که بنگل کار خود را شروع کرد، شرکت بی ام و یک برند واحد به همراه پنج مدل محصول در اختیار داشت. در پایان سال 2008، تنها در خط تولید شرکت بی ام و، 3 برند همراه با 11 محصول متنوع تولید میشد و محصولات جدیدتری نیز در صف انتظار تولید قرار داشتند. شرکت بی ام و در سال 2008 یک میلیون و چهارصد و سی هزار دستگاه خودرو به فروش رساند.
کریستوفر بنگل در اوهایو متولد شد. پس از آموزشهای مقدماتی برای ادامه تحصیل در رشته طراحی صنعتی وارد کالج پاسادنا، کالیفرنیا گردید و پس از چندی برای کار راهی اروپا شد. پیش از استخدام در شرکت بی ام و، در شعبه اروپایی شرکت جنرال موتورز، اُپل، و نیز برای فیات، خودروساز ایتالیایی کار کرد.در زمان حضورش در شرکت بی ام و بر طراحی محصولاتی نظارت کرد که به نوبه خود نام تجاری و همچنین خط سیر شرکت بی ام و را دچار تحول نمودند، از جمله سری 7 بی ام و در سالهای 2001 و 2009، سه نسل از سری 3 و سری 5 بی ام و، تاخت و تاز شرکت با مدلهای 5X، 3X، 6X و نیز سری 1 بی ام و و همچنین بازگشت سری 6 خودروهای شرکت بی ام و. علاوه بر این، بنگل بر بازطراحی مینی کوپر جدید بی ام و،و مینی کلاب من(Mini clubman) این شرکت نظارت داشته است.
همچنین، هدایت طراحی رولز رویس فانتوم و طراحیهای متعاقب آن را پس از در اختیار گرفتن این برند انگلیسی در سال 1998 به عهده داشته است.
بنگل: بنیانگذار سبکی جدید در طراحی
منتقدان خودرو در مورد بسیاری از طرحهای بنگل قضاوتهای شتاب زدهای انجام دادند. اما تقریبا در همه آن موارد، مثل سری 7 سال 2001 و 4Z، با روی آوردن رقبای سرسختی همچون مرسدس، تویوتا و لکسوس به الگو برداری از طرحهای بنگل در محصولاتشان، پس از گذشت یک یا دو سال منتقدان از نظر خود باز میگشتند. دنیس کین، مشاور مستقل بازاریابی و فردی خبره در امور استراتژی تولید و طراحی اظهار میدارد: "نگاهی به کلاس S مرسدس، لکسوس LS و تویوتا کمری بیاندازید و به من بگویید که اثری از طراحی بنگل در بدنه، شکل عقب و نسبت ها در این خودروها مشاهده نمیکنید!"بنگل در مصاحبه سال 2008 خود با مجله بیزنیس ویک میگوید: "ما از زبان طراحی هیچکس دیگری تقلید نمیکنیم، حتی خودمان، و من فکر میکنم این موضوعی است که دیگران را آزار میدهد." از آنجا که محصولات بی ام و به شدت مورد تحسین مالکان آنها قرار گرفته است، هر شخصی که در جایگاه ریاست گروه طراحی این شرکت قرار گیرد، بی شک زیر ذره بین انتقاد قرار خوهد گرفت. آنتونی بون، یکی از علاقه مندان به بی ام و از کالیفرنیا و از جمله افرادی که در یک درخواست اینترنتی در سال 2002 بر اخراج رئیس طراحان شرکت رای داده است میگوید: "وقتی که سری 7 یا 4Z بیرون آمدند از آنها تنفر داشتم."
همکاری با استودیو طراحی
بنگل مدیران شرکت بی ام و را تحت فشار قرار داد تا با نگاهی فراتر از طراحی مدلهای موجود در شرکت، به در اختیار گرفتن استودیو طراحی دیزاین ورکس(DESIGNWORKS) در کالیفرنیا مبادرت ورزند. این استودیو از سال 1990 در چند پروژه قراردادی با شرکت همکاری داشته است. ایده بنگل این بود که با در اختیار داشتن یک استودیو طراحی که پیشینه حرفهای درخشانی در حوزههای متنوع صنعتی دارد، موجب درخشش و ارتقاء بیش از پیش در طرحهای شرکت خواهد شد. علاوه بر این، اکتساب قانونی این استودیو فرصتی را برای طراحان شرکت پدید خواهد آورد تا با رویکردی فراتر از صنعت اتومبیل، استعداد خود را تازه و پرانرژی حفظ نمایند.
پس از گذشت مدتی از کار استودیو اختصاصی شرکت، وجود آن به عنوان منبع ارزشمندی از طرحهای خلاقانه در زمینه خودرو و موتورسیکلت به اثبات رسید. همچنین به مثابه ابزاری مفید در جهت استخدام و محیطی مناسب برای آموزش طراحان خبره به کارگرفته شد و نتایج بارز آن در همکاری با شرکتهای معتبر الکترونیکی اعم از نوکیا، اینتل و بسیاری شرکتهای دیگر نمود عینی پیدا کرد.
گام بعدی
چندین ماه است که زمزمه کناره گیری بنگل از شرکت بی ام و به گوش میرسد. از زمان استخدام او در این شرکت در 17 سال قبل، بنگل با 5 مدیر بی ام و کار کرده است که به نوبه خود سابقه بسیار غیرمعمول در تصدی چنین جایگاه برجستهای محسوب میگردد. اخیرا به فکر بازسازی خانهای در توسکانی ایتالیا افتاده است، و قصد تغییر زمینه حرفهای خود را دارد.
این بدین معنا نیست که فراغت او از حوزه اصلی کاری اش یعنی طراحی خودرو، موجب اتخاذ چنین تصمیمی شده است. بلکه باید گفت که اکنون سرگرم طراحی یکی از پیشرفته ترین طرحهای خود با نام ژینا است، خودرویی مفهومی که درصدد جایگزینی بدنه فلزی یا فایبرگلاس رایج در خودروها با یک غلاف پارچهای است که میتواند شکل و آیرودینامیک خود را تغییر دهد. این ایده که بنگل از زمان تحصیل در کالج راجع به آن صحبت کرده است، خودرویی را توصیف میکند که علیرغم دارابودن قابلیتهای ایمنی خودروهای امروزی، دارای شکلی انعطاف پذیر است.
با وجود ون هویدونک، شرکت بی ام و جایگزینی توانمند برای مسند ریاست گروه طراحان خود در اختیار دارد که همتراز بنگل از اعتبار حرفهای درخشان و البته منتقدان کمتری نسبت به او برخوردار است. ون هویدونک 45 ساله مدرک طراحی خودرو را در سال 1992 از مرکز هنرهای تجسمی اروپا در سویس دریافت کرده است. بلافاصله پس از فارغ التحصیل شدن به استودیو دیزاین ورکس پیوست و به استخدام بی ام و درآمد تا پیش بازگشت به کالیفرنیا و کار در سمت رئیس شرکت طراحی، چند سالی را برای بی ام و کار کند. در سال 2004، بار دیگر به مونیخ بازگشت تا هدایت طراحی برخی برندهای بی ام و را بر عهده گیرد. از میان محصولاتی که این طراح هلندی تاثیر بسزایی در خلق آنها داشته است میتوان به سری 7 سالهای 2001 و 2009، 4Z، سری 6، خودروهای مفهومی X کوپه و 9Z، سری 1، 5X و سری 3 اشاره نمود.
تاثیرگذاری ون هویدونک در بسیاری از مدلهای شرکت بی ام و باعث شده است تا به سرعت مسیر پیشرفت و کسب جایگاه بنگل را پشت سر گذارد و به بیانی دیگر، گوی اثرگذاری در طراحیهای شرکت را از رئیس خود برباید. با این وجود، او نیز مسیر دشواری را پیش رو خواهد داشت.