چکيده:
در سرتاسر تاريخچه زندگي بشر به نظر ميرسد که بين امراض و مواد زايد جامد رابطهاي وجود داشته است. از زماني که بشر براي تهيه غداي مورد نياز خود تلاش کرده و از مواد جامد به عنوان کود براي محصولات کشاورزي استفاده نموده است. كمپوست از كلمه لاتين compositus گرفته شده كه به معناي مركب يا مخلوط و گاهي در فارسي به كود آميخته مشهور است(1). در طي فرايند كمپوست كردن بر اثر فعاليت ميكروارگانيسمها مواد آلي تجزيه شده و گرما توليد ميشود. گرماي توليد شده قادر است تا عوامل بيماريزا نظير باكتريها، ويروسها و تخم انگلها را نابود كند. هم اكنون در بسياري از كشورهاي جهان، كمپوست با در نظر گرفتن شرايط عملي و مسائل زيست محيطي و بهداشت محيطي، جنبههاي اقتصادي، ميزان و كيفيت زباله به طرق مختلف صنعتي و غير صنعتي تهيه ميگردد به طوري كه در سالهاي اخير صنعت توليد كمپوست در جهان بسيار گسترده و پيشرفته شده است . وجود سموم آلي و معدني، پسماندهاي پزشكي و صنعتي، اندازه ذرات، وجود سنگريزهها، شيشه، پلاستيك و غلظت بالاي فلزات سنگين از مهمترين معايب توليد کمپوست مخلوط در مقايسه با بيوکمپوست و يا ورمي کمپوست ميباشد.
روش مطالعه:
در اين مقاله با بررسي مقالات مختلف نويسندگان داخلي و خارجي و مراجعه به کتب لاتين و سايتهايEPA WHO و غيره اقدام به جمع آوري اطلاعات گرديد.
بحث و نتيجه گيري:
توليد كمپوست مخلوط حاصل از زبالههاي شهري در سالهاي اخير در ايران با احداث كارخانههاي توليد كمپوست با صرف هزينههاي گزاف بالغ بر ميلياردها تومان رونق يافته است، عدم آشنايي با بهرهبرداري، مشكلات ناشي از جمعآوري سنتي پسماندها و ناآشنايي با ترکيب زباله شهري باعث گرديده است.
كنترل حرارت و بو، موارد ايمني و حفظ سلامت كاركنان و نيز برنامه و روشهاي نمونهبرداري و آزمايش از يك سو و محاسبه جنبههاي اقتصادي آن در مناطق مختلف كشور از جمله مواردي است كه ميبايستي به وضوح و طبق يك برنامه ضربتي در توسعه، ايجاد و يا كارايي صنايع كمپوست موجود مورد توجه قرار گيرد. با توجه به تنوع جمعيتهاي مصرف كننده كمپوست لازم است از كشاورز استفاده كننده از كود، تا فرد مصرف كننده محصولات گياهي كه با كمپوست رشد كرده اند كه و همچنين خطرات ناشي از مصرف كمپوست مخلوط زبالههاي شهري بر روي سلامت عمومي جامعه و محيط زيست بررسي شود.
کلمات کليدي: کمپوست مخلوط، آلودگي، پسماند
مقدمه :
با افزايش تقاضا براي غذا ،که در نتيجه افزايش جمعيت و کاهش قدرت حاصلخيزي خاک را به وجود ميآورد، اهميت استفاده از پسماند جامد به عنوان کود براي برداشت محصول بيش از پيش مشهود بوده است. در كشور ما بهره گيري از كود آلي در مصارف كشاورزي به شيوهاي سنتي از طريق دفن برگ و خاشاك باغها و مزارع درون زمين، از پيشينهاي كهن برخوردار است. مصرف سموم شيميايي در کشاورزي و تهديدهاي پنهان زيست محيطي، اقتصادي و بهداشتي آن در کشور ما يکي از اثرات پنهان استفاده از کودهاي شيميايي ميباشد. کودهاي شيميايي از دهه 1830 پا به عرصه جهان گذاشتهاند و در ايران نيز از سال 1325 اين موضوع مورد توجه قرار گرفت که بر اساس گزارشات در حال حاضر 4 ميليون تن کود شيميايي در کشور مصرف ميشود.
پسماند جامد يكي از آلايندههاي مهم زيست محيطي ميباشند. مشخصات پسماندهاي شهري در ايران نشان ميدهد كه بيش از 70 درصد از زائدات را مواد فساد پذير تشكيل ميدهد. كمپوست كردن پسماند آلي يكي از مناسبترين روشهاي دفع زبالهها در كشور ما به شمار ميرود.
تهيه كمپوست از مواد آلي سابقه بسيار طولاني دارد و با توجه به شرايط جوي، مقدار و نوع زبالهها و … به روشهاي مختلف سنتي، تهيه و در امر كشاورزي مورد استفاده قرار ميگرفته است. در تهيه کمپوست، چينيها از جمله مللي بودند که 4000 سال قبل از مواد زايد گياهي و انساني کود مناسبي تهيه کرده و براي حاصلخيزي خاک مورد استفاده قرار داده اند. شيوههاي مختلف توليد كمپوست با بهرهگيري از تجهيزات و ماشين آلات پيشرفته به همراه كنترل فرآيند، با راندمانهاي بالا و ظرفيتهاي قابل توجه در كشورهاي اروپايي و آمريكايي و ساير نقاط جهان به سرعت در حال توسعه ميباشد. تا دهه 1930 تهيه کمپوست از زباله به صورت گسترده متداول نبود. در اين سالها کمپوست خانگي رواج پيدا کرد.
در کشور ما نيز سابقه استفاده از زبالههاي شهري جهت تهيه كود به سال 1348 هجري شمسي در شهر اصفهان باز ميگردد. در اين سال شهرداري اصفهان بر اساس قراردادي كه با بخش خصوصي منعقد نمود موجبات تأسيس كارخانهاي با ظرفيت دريافت 220 تن زباله در يك شيفت روزانه را فراهم كرد. در سال 1351 دومين كارخانه كمپوست با ظرفيت 500 تن زباله در يك شيفت در جنوب شهر تهران (منطقه صالح آباد) با سيستمي بسيار پيچيده و مدرن احداث گرديد. البته اين كارخانه طي قراردادي با كمپاني نيوسويل 1 انگلستان احداث شد. سيستم كارخانه كمپوست تهران از نوع راكتوري است كه عمل تجزيه و تثبيت مواد آلي در يك سري راكتور انجام ميشود. يكي از معايب اساسي سيستمهاي راكتوري – علت عدم كارآيي آن در ايران – عدم كار آيي آنها براي زبالههايي با رطوبت بالا است.
در سال 1368 كارخانه جديد كمپوست اصفهان با ظرفيت 500 تن در روز آماده بهره برداري گرديد كه فرآيند مورد استـفاده در اين كارخانه به روش غيـر رآكـتوري وينـدور يـا كپـه پشتهاي ميباشد. اين كارخانه در سال 1361 توسط شركت بولر سوئيسي طراحي شد.
كارخانه كمپوست اصفهان به نوعي صنعتي ترين واحد كمپوست در ايران است از ويژگيهاي اين كارخانه كامل بودن مرحله پيش فرآيند و مرحله پس فرآيند است. استفاده از ماشينهاي ويندرو براي زيرو رو كردن و هوادهي تودههاي كمپوست به جاي لودرهاي معمولي تاثير زيادي در سرعت تجزيه مواد دارد و هوازي بودن فرآيند در سيستم را تضميـن ميكند.
در سال 1360 در شهر همدان با همكاري شهرداري و دانشگاه بوعلي اقدام به تهيه كمپوست از فضولات كشتارگاهها، برگهاي درختان و پسماندهاي گياهي با روش حوضچهاي شد كه طي اين عمليات بررسي جنبههاي بهداشتي و كشاورزي كود حاصله نيز انجام گرفت.
در سال 1368 مطالعاتي در ارتباط با تهيه كمپوست از مخلوط زبالههاي شهري و كشتارگاه در شهر سمنان توسط دانشگاه تهران انجام شد كه در اين تحقيقات 4 حوضچه آزمايش با بلوكهاي سوراخدار طراحي و ساخته شده است كه طي اين مطالعه خصوصيات كمپوست توليدي از اين روش مشخص و مورد ارزيابي اقتصادي قرار گرفت.
در شهر مشهد كارخانه كمپوست در سال 1375 راه اندازي شد و هم اكنون با ظرفيت 100 تن در حال كار ميباشد كه فرآيند در سالنهاي سر پوشيده به روش هوازي انجام ميشود و هوادهي به صورت مكانيكي انجام ميشود.
در كرمانشاه نيز در سال 1377 شركت بازيافت مواد توليد كود آلي به صورت سهامي خاص با مشاركت شهرداري كرمانشاه تأسيس گرديد. پروژه بيوكمپوست كرمانشاه براي ظرفيت 400 الي 450 تن در روز است.
در سال 1385 نيز کمپوست کرج با ظرفيت 500 تن در روز به مرحله بهره برداري رسيد. تاسيس کارخانه کمپوست رشت به ظرفيت 500 تن در روز، در مرحله بهرهبرداري آزمايش است. در تبريز نيز کارخانه کمپوست با ظرفيت 500 تن در روز در مرحله بهره برداري آزمايش قرار دارد. کارخانه کمپوست در بابل نيز با ظرفيت 120 تن در روز در حال احداث است.
2- انواع روشهاي توليد کمپوست :
الف :ورمي کمپوست :
VERMI در لاتين به معناي كرم است، بنابراين VERMICOMPOSTING به زبان ساده يعني كمپوستي كه توسط كرمها توليد ميشود. كرمهاي خاكي براي تبديل زايدات آلي به محصول تيره و غني از مواد غذايي به اسم هوموس استفاده ميشوند روش توليد كود توسط كرمها چرخهاي است كه طي آن ضايعات خوراكي به كود تبديل ميشود، اين كود براي غني سازي زمينهاي كشاورزي بسيار مفيد خواهد بود. در اين روش بيشتر از كرمهاي خاكي قرمز RED WORM به همراه باكتريها و قارچها، پروتوزوآها، نماتودها و هزارپايان ميباشد. با رشد اين موجودات در نهايت كمپوستي غني از ارگانيسمهاي سودمند بدست ميآيد، يعني خيلي بيشتر از آنچه در خاك كشاورزي به صورت طبيعي وجود دارد.
دماي مناسب براي كرمها 25-15درجه سانتي گراد است. در دماي پايينتر از 10درجه سانتيگراد فعاليت كرمها كم شده و توليدات آنها به ميزان قابل ملاحظهاي كاهش مييابد. به طوركلي ميزان مناسب رطوبت 50 درصد در نظر ميگيرند. ميزان مناسب رطوبت براي كرمها 70-60 درصد ميباشد
تهيه كمپوست توسط كرم خاكي (ورمي كمپوست ) يك صنعت جديد بوده كه در بعضي از كشورهاي جهان به آن توجه ويژهاي شده است. استفاده از كرمهاي خاكي براي تثبيت لجن فاضلاب و مواد زائد آلي در كشورهاي فيليپين، کوبا و هند که به عنوان کشورهاي در حال توسعه قلمداد ميشود و به عنوان يک صنعت تجاري باعث اشتغال بسياري گرديده است.
در بعضي از كشورها مثل استراليا به صورت صنعتي و در حجم وسيعي از اين روش براي تثبيت مواد زائد آلي و لجن فاضلاب استفاده مينمايند. تهيه كمپوست توسط كرم خاكي در ايران به صورت پراكنده در تهران و كرج انجام شده ولي يا نيمه كاره رها شدند و يا به صورت دقيق مراحل كار تا پايان ادامه ندادند .
ب : بيو کمپوست :
در اين روش از ضايعات آلي به تنهايي در توليد کمپوست استفاده ميگردد. ضايعات حاصل از تفکيک از مبدا ميدانهاي ميوه وتره بار، فروشگاههاي ميوه فروشي پراکنده در سطح شهر، ضايعات کشاورزي و ساير محصولات گياهي از زمره مواد جهت توليد اين نوع کمپوست ميباشد. در تعداد معدودي از شهرها مثل شيراز از ضايعات گياهي تفكيك شده از مبدا به مصرف توليد اين نوع کمپوست ميرسد.
ج :کمپوست مخلوط:
در اين روش توليد کمپوست از زبالههاي جمع آوري شده از سطح شهر اقدام به توليد کمپوست ميگردد. با توجه به وجود موادي مانند عوامل بيماريزا مانند پوشك بچه، دستمال كاغذي و مدفوع حيوانات اهلي، عوامل غير قابل تجزيه مانند استخوان، شيشه، پلاستيک و غيره و مواد زايد خطرناک مانند ضايعات آغشته به مواد سمي، باطريها، باطري اتومبيل، اجزاء الكترونيكي، لامپها، مواد چربي، شيشه آلات و سراميكها که منبع اصلي فلزات سنگين ميباشند را ميتوان نام برد.
بر طبق قانون مديريت پسماندها، مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران موظف است با همكاري وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و ساير دستگاهها حسب مورد، استانداردكيفيت و بهداشت محصولات و مواد بازيافتي و استفادههاي مجاز آنها را تهيه نمايد ولي پس از گذشت 3 سال از تصويب اين قانون تا زمان حال هيچگونه استانداردي در اين زمينه تدوين نشده است.
بر طبق نظر Gray (1991) منابع اوليه توليد کمپوست عبارتند از فضولات انساني، فضولات حيواني، فضولات کشتارگاهي، لجن فاضلاب، مواد زايد صنايع غذايي مثل سبزي، پوست ميوه و... ، زبالههاي رستورانها و فروشگاههاي مواد غذايي و زباله آلي خانگي که با توجه به اين نظريه به هيچ عنوان از زباله مخلوط به عنوان منبع توليد کمپوست اشاره نگرديده است. دولت آلمان فدرال نيز در سال 1989 توليد کمپوست مخلوط را ممنوع اعلام نموده است.
بحث و نتيجهگيري:
كيفيت كمپوستهاي توليدي از دو لحاظ قابل ارزيابي است:
1 – ارزش كشاورزي
2 – عدم وجود عوامل آلاينده مثل آلايندههاي شيميايي و بيولوژيكي
Sczabolcs در سال 1956 بيان نمود كه شيوه دقيق و سريعي براي تعيين كيفيت كمپوست ( تا آن زمان ) وجود ندارد. او اندازهگيري ويژگيهاي مهم فيزيكي كمپوست را پيشنهاد كرد مثل مقدار مواد آلي، خاكستري، رطوبت، مقادير نيتروژن، فسفر، پتاسيم و اسيديته. البته او خاطرنشان كرد كه اين ويژگيها به تنهايي براي تعيين كيفيت كمپوست كافي نيست و بايد كمپوستها با منشاهاي متفاوت باهم مقايسه شوند. مهمترين ويژگي كمپوست رسيده، داشتن كمپلكسهاي ارگانو – مينرال است كه نسبت به تجزيه ميكروبي مقاومند. مقدار مواد غذايي موجود در كمپوست نيز تعيين كيفيت كمپوست موثر است.
فرآيند توليد كمپوست در اثر فقدان كنترل مناسب در بهره برداري و موادي که به توليد کمپوست ميرسند باعث ايجاد آلودگيهاي هوا، آب، خاک و پخش عوامل بيماريزا و سوانح ديگر ميشود.
يكي از مهمترين معايب كمپوست مخلوط حاصل از زبالههاي شهري بالا بودن غلظت فلزات سنگين در آنها است كه سبب آلودگي محيط زيست ميشود. فلزات سنگين از لحاظ بيوشيميايي و ميكرو بيولوژيكي بر روي كيفيت خاك مثل بيومس ميكروبي، درصد كربن آلي و فعاليت آنزيمي ميكروبهاي موجود در كمپوست تاثير ميگذارند فلزات سنگين مثل كادميم، مس و . . . تاثيري منفي بر روي آنزيمهاي ميكروبي اوره از فسفو مونو استراز اسيدي و قليايي دارند. از اين رو يکي از اساسي ترين شاخصها در امکانسنجي احداث کارخانجات کمپوست، آناليز کيفيت و کميت موادشيميايي موجود در زباله ميباشد چرا که اين مواد بر بهداشت و سلامت محصول توليدي و همچنين استفاده از کمپوست توليدي در مناطق مختلف تاثير مستقيمي دارد.
اين مطلب در سالهاي اخير در هيچ يک از احداث کارخانجات کمپوست توليدي از زبالههاي مخوط شهري رعايت نگرديده است و تنها به کميت مواد آلي و فساد پذير که در اكثر شهرهاي ايران مواد زائد آلي قابل تبديل به كمپوست حدود 70 و حتي در برخي شهرها شمالي كشور80 درصد مواد زائد شهري را تشكيل ميدهد اکتفا نموده و هيچگونه آناليز در خصوص پارامترهاي شيميايي تشکيل دهنده نگرديده است.
در خصوص استفاده از کمپوست ، آزمايش فلزات سنگيني و قليلي مانند B, Ca, Fe, K, Mg, Na, Cd, Cr, Cu , Mn, Ni, P, Pb, S ,Zn يکي از مهمترين آناليزهاي قابليت مصرف کمپوست را نشان ميدهد.
جدول (1) : ماكزيمم ميزان ذرات خارجي مجاز موجود در كمپوست - استاندارد كشورهاي مختلف
مواد خارجي ساخت انسان (شيشه، پلاستيك، فلزات)
برحسب درصد وزن خشك سنگريزه برحسب وزن خشك ( درصد ) استاندارد كشور
Fracnon mm 2 <for % 5/0 > بايستي كمتر از 5% اندازه اش بيشتر از 5 ميليمتر باشد استراليا
Fracnon mm 2 <of % 2 > بايستي كمتر از 3% انازه بيش از 11 ميلي متر باشد اتريش
آلودگي نبايستي مشاهده شود ،mm 2< % 5/0 2% > بلژيك
ماكزيمم آلودگي 20 % Fracnon < mm 5 of % 6 > - فرانسه
Fracnon mm 2 <for % 5/0 > بايستي كمتر از 3% بيش از 5 ميليمتر اندازه داشته باشد آلمان
Total % 3 > - ايتاليا
Fracnon mm 2 < for % 5/0 > بايستي كمتر از 3% اندازه بيش از 5 ميلي متر داشته باشد هلند
بدون هيچ آلودگي - اسپانيا
Fracnon mm 2 < for % 5/0 > Plastrc % 1/0 max بايستي كمتراز 5% اندازه بيش از 5 ميلي متر داشته باشد سوئيس
mm 2< % 1 > Plastrc % 5/0 > بايستي كمتراز 5% اندازه بيش از 5 ميلي متر داشته باشد انگلستان
آلايندههاي شيميايي نظير فلزات سنگين مثل كادميم، سرب، روي و . . . . . و تركيبات آلي مثل ) PAH پلي آروماتيکهاي حلقوي ( , PBC
( پلي بي کلرينيتدها ) آلايندههاي بيولوژيك – ميكروارگانيسمهاي بسيار ريز هستند كه احتمالا از لباسهاي چرك دور ريخته، لاشه حيوانات خانگي، نوارهاي بهداشتي يا غذاهاي فاسد شده – وارد زبالهها ميشوند. توسط آزمايشات اثبات شده است كه كلر و پيريفوز، ايرو فننوز، ديا زنيون ( بعنوان آفت كش ) و پندي متيلين موجود در زوائد گياهان در فرايند كمپوست كاملا تجزيه ميشوند. مطالعات ديگر نشان داده كه 6 درصد حشرهكشها كلرينه و 45 % PCBها حين عمل كمپوست تجزيه ميشوند. از طرفي وقتي كمپوست نرسيده بعنوان كود استفاده شود تجزيه مواد در خاك ادامه پيدا ميكند و واسطههاي متابوليكي آلي سمي موجود در آن مثل فنلها، اسيد استيك، اسيد پرو پيونيك، اسيد بوتريك و اسيد ايزوبوتريك و حتي آمونياك وارد خاك ميشوند.
در مورد استفاده از کمپوست مخلوط بايستي به اثرات سوء وجود مواد سمي در کود بخصوص نمکها و فلزاتي از قبيل جيوه، کادميوم، مس و روي و همچنين بورات (نمکهاي اسيد بوريک ) مورد توجه قرار گيرند. Lenihan و Wainered عقيده دارند كه امروزه بيش از 60 ماده شيميايي در صنايع، مورد استفاده قرار ميگيرند كه نقش آنها در سيستمهاي حياتي گياه و حيوان، ناشناخته است. ازدياد فلزات سنگين مثل جيوه، سرب، كادميوم و آرسنيك در كمپوست و در نتيجه در خاك، باعث مسموميتهاي زياد و بيماريهاي گوناگوني در انسان ميشود. ذيلاً به اهم موادي که در کمپوست مخلوط وجود دارند اشاره ميشود.
مس: وجود مس برای کلیه گیاهان و حیوانات عالی ضروری می باشد. مس در آنزیمهای متنوعی، از جمله مراکز مس cytochrome c oxidase و آنزیم حاوی Cu-Zn به نام superoxide dismutase وجود دارد و فلز اصلی در رنگدانه حامل اکسیژن hemocyanin است.
يك حالت ارثی که بیماری ویلسون نامیده می شود موجب باقی ماندن مس در بدن و عدم ورود آن به صفرا توسط کبد ميشود. این بیماری در صورت عدم درمان می تواند منجر به آسیبهای کبدی و مغزی شود.
در كمبود مس محدوديت رشد، كوتاهي ميان گرهها، كوچك شدن برگها ديده ميشود در ابتدا سفيدي بين رگبرگها در برگهاي بالغ ظاهر ميشود سپس اين علائم بطرف بالا روي گياه پيشرفت ميكند اين برگها برنزه شده و لبه آنها بطرف بالا و داخل خميده ميشود و كل برگ سوخته و خشك ميگردد. بر اساس مطالعات صورت گرفته توسط سنگ سفيدي و همکاران مقدار مس در كمپوست مخلوط حاصل از زبالههاي شهري درمشهد - تهران و كرج و ورمي كمپوست جهاد دانشگاهي تهران بسيار بالاتر از حد مجاز است و فقط در ورمي كمپوست شيراز در حد مطلوب ميباشد. مس آزاد تبديل O2 يا H2O2 را به راديكال بسيار فعال OH كاتاليز كرده و طيف وسيعي از آسيبهاي DNA را باعث ميشوند همچنين اين عنصر دربيماري آلزايمر و هر يك از بيماريهاي تحليل برنده مغز با كمك پريونها نقش دارد. منگنز: يك جز تشكيل دهنده كلروپلاست است و همانند آهن يك عنصر غير متحرك است تجمع آن در برگهاي پائين تر انجام ميشود. علائم مسموميت با Mn درگياه ( در اثر بالا بودن مقدار آن در خاك ) بصورت زردي بين رگبرگي در برگهاي مسن تر است همچنين رگبرگها به رنگ قرمز – قهوهاي در آمده و لكههاي ار غواني متعددي روي ساقهها – دمبرگها و رگبرگهاي سطح زيرين برگها به چشم ميخورد.
روي : در ساختار چندين آنزيم در گياه شركت دارد. از علائم بارز مسموميت با Zn در گياه كوچكي برگها بازردي بين رگبرگها، ارغواني شدن زير برگها- رگبرگهاي قهوهاي متمايل به قرمز– زرد و قهوهاي شدن و داشتن ظاهري پيچ خورده براي ريشهها و ريزش زود رس برگها است. حساسيت گياهان به nZ بيشتر از حيوانات است. بر اساس مطالعات صورت گرفته توسط سنگ سفيدي و همکاران بالابودن بيش از حد مجاز آن ( بيش از حد كمپوست ) در كمپوست مخلوط حاصل از زبالههاي شهري درشهرهاي تهران – كرج و مشهد ديده ميشود. افزايش بيش از حد اندازه آن دررژيم غذايي باعث استفراغ و تهوع ميشود همچنين بالا بودن اين عنصر در بدن انسان باعث تخريب عملكردهاي مستقيم ايمني و كاهش كلسترول HDL در جريان خون ميشود.
سرب : از عناصر غير ضروري گياه است و بيشتر سبب آلودگي خاكهاي سطحي ميشود. جابجايي سرب در گياه ناچيز است. مقدار جذب آن توسط گياه كم است. ميزان جذب Pb در اندامهاي هوايي گياه شنبليله بيشتر از ريشه آن است. به طوري كه افزايش مقدار جذب آن در اندامهاي هوايي تا 110 ديده ميشود. افزايش مقدار Pb در انسان باعث خستگي شديد، ناراحتيهاي خفيف شكمي، كم خوني، اختلال در تنفس سلولي ميشود. همچنين اين فلز بر روي سيستم عصبي تاثير ميگذارد و در كودكان باعث تغييرات رفتاري و عقب ماندگي ميشود بر اساس جدول (1) مقدار سرب در كمپوست مخلوط حاصل از زبالههاي شهري در تهران و كرج و مشهد بيش از حد مجاز است ولي مقادير Pb در ورمي كمپوست شيراز و تهران در حد مطلوب است.
كادميم : اين عنصر مورد نياز گياه – حيوان و انسان نيست. كادميوم يافت شده در كمپوست به شدت محصولات كشاورزي را آلوده مينمايد زيرا بين مقادير كادميم موجود در خاك با كادميم موجود در محصول رابطه خطي وجود دارد و اين رابطه بدون حد آستانه است. غلظت كادميوم ذخيره شده در بافتهاي مختلف متفاوت است ذخيره اين عنصر در برگها بيشتر از ريشه و در ريشه بيشتر از ميوه و دانه است. كادميوم به شدت در بدن انسان باقي ميماند و نيمه عمري حدود 30- 17 سال دارد. مقدار كادميوم در كمپوست پسماند جامد شهري تهران نسبت به بقيه نمونهها بالاتر است كه لازم است در استفاده از آن احتياط شود . منبع اصلي کادميم در کمپوست مخلوط باطري ميباشد.
جيوه : سازمان جهاني بهداشت (W. H. O) حداکثر مجاز جيوه را در گياهان مورد مصرف انسان را ppm 05/0 تعيين کرده است . مقدار مجاز اين فلز در کمپوست و يا فاضلابهاي مصرفي در کشاورزي جدود ppm 5 و حداکثر ميزان مصرفي آن در سال 400 گرم در هکتار تعيين شده است.
آهن: يكي از عناصري است كه به مقادير كم براي گياه ضروري است و در ساخت كلروفيل نقش دارد. همچنين در ساختار بسياري از آنزيمها و ناقلين الكترون شركت دارد. حركت اين عنصر در گياه بسيار كند است. مقدار آهن در نمونه كمپوستهاي مورد آزمايش افزايش مقدار آهن در بدن انسان با بيماريهاي قلبي و سرطان ارتباط دارد. بالا بودن مقدار آهن در انسان ايجاد مسموميت ميكند و اگر اين عنصر براي طولاني مدت بيش از حد لازم وارد بدن شود به كبد و قلب آسيب ميرساند و باعث تغييرات پوستي و ديابت ميشود. همچنين از عوارض بالا بودن آهن كمك به ايجاد آترواسكلروز
( سفت شدن رگها )، بيماريهاي قلبي و كاهش جذب روي است.
نيكل : اين عنصر به آساني جذب گياه ميشود و همانند هر فلز دو ظرفيتي جذب سطحي هوموس ميگردد. برخي مطالعات نشان ميدهند كه نيكل باعث مسموميت گياه نميشود در حالي كه براي محصولات گياهي سمي است. مقدار Ni در كمپوست مخلوط زبالههاي شهري مشهد و تهران بيش از حد مجاز است. افزايش نيكل در بدن انسان باعث التهاب پوست، آسم، آلرژي، سرطان لوز المعده و سرطان ريه ميشود .
جدول (2) : ميزان فلزات سنگين در كمپوست در كشورهاي مختلف اروپا (mg/kg )
كانادا اسپانيا هلند ايتاليا آلمان فرانسه دانمارك سوئيس بلژيك پارك بلژيك كشاورزي استراليا عناصر
13 -- 25 10 -- -- 25 -- -- -- -- As
-- -- -- -- -- -- -- -- -- -- 100 B
3 40 2 5/1 5/1 8 2/1 3 5 5 4 Cd
210 750 200 100 100 -- -- 150 200 150 150 Cr
34 -- -- -- -- -- -- 25 20 10 -- Co
100 1750 300 300 100 -- -- 150 500 100 400 Cu
150 1200 200 140 150 800 120 150 1000 600 500 Pb
8/0 25 2 5/1 1 8 2/1 3 5 5 4 Hg
62 400 50 50 50 200 45 50 100 50 100 Ni
2 -- -- -- -- -- -- -- -- -- -- Se
500 4000 900 500 400 -- -- 500 1500 1000 1000 Zn
فرآيند كمپوست چون يك فرآيند بيولوژيكي هوازي است حرارت توليد ميشود كه قادر است در يك زمان معين پاتوژنها را از بين ببرد. اين تأثير بستگي به زمان و درجه حرارت توليدي دارد.
جدول (3) خلاصه درجه حرارت و زمان مورد نياز براي توليد محصول را نشان ميدهد .
جدول (3) : استاندارد بهداشتي براي كمپوستهاي انتخابي در كشورهاي مختلف اروپايي(6)
درجه حرارت / پاتوژنها روش كمپوست كشور
بيش ازC ٌ55 براي حداقل 3 روز تمام روشهاي كمپوست استراليا
براي 2 هفته C ٌ55 < يا
براي 1 هفته C ٌ65 <
براي 1 هفته C ٌ60 < ويندرو باز
ويندرو بسته / در مخزن آلمان
براي 6 روز C ٌ60 <
براي 3 روز C ٌ65 < براي تمام روشهاي كمپوست اتريش
براي 3هفته C ٌ55 <
براي 3 روز C ٌ60< براي تمام روشهاي كمپوست سوئيس
براي 2هفته C ٌ55 < براي تمام روشهاي كمپوست دانمارك
نتيجه گيري:
دركشور ما روزانه سرانه توليد زباله هر نفر ايراني به طور متوسط600 گرم در روز ميباشد كه از اين مقدار بالغ بر 29 هزار تن مواد آلي و ضايعات گياهي ميباشد كه به طور متوسط ميتوان10 هزار تن كود كمپوست آلي در صورتي كه از مبدا ضايعات گياهي و مواد الي تفكيك شده جمعآوري شود بدست ميآيد كه سالانه ميتوان بالغ بر65 . 3 ميليون تن كود كمپوست آلي توليد نمود كه اين كود فاقد عوارض نامطلوب كودهاي شيميايي ميباشد و موجب تقويت بافت خاك ميگردد.
عدم آشنايي با بهره برداري، مشکلات ناشي از جمع آوري سنتي پسماندها و ناآشنايي با ترکيب زباله شهري باعث گسترش بدون ضابطه کارخانجات کمپوست مخلوط گرديده است.
كنترل حرارت و بو، موارد ايمني و حفظ سلامت كاركنان و نيز برنامه و روشهاي نمونه برداري و آزمايش از يك سو و محاسبه جنبههاي اقتصادي آن در مناطق مختلف كشور از جمله مواردي است كه ميبايستي به وضوح و طبق يك برنامه ضربتي در توسعه، ايجاد و يا كارائي صنايع كمپوست موجود مورد توجه قرار گيرد. با توجه به تنوع جمعيتهاي مصرف كننده كمپوست – از كشاورز استفاده كننده از كود تا فرد مصرف كننده محصولات گياهي كه با كمپوست رشد كرده اند – و خطرات بالقوه آلايندههاي موجود در آن كه سلامت انسان را به خطر مياندازد لازم است تا خطرات ناشي از مصرف كمپوست مخلوط زبالههاي شهري بر روي سلامت عمومي جامعه و محيط زيست بررسي شود.
وجود سموم آلي و معدني، پسماندهاي پزشكي و صنعتي، اندازه ذرات، وجود سنگريزهها، شيشه، پلاستيك و سودجويي عدهاي از افراد در ترغيب شهرداريها به توليد کمپوست مخلوط، دوري و عدم احساس مسئوليت دانشگاهها و فقدان دانش علمي مناسب در خصوص مديريت پسماند، اشكالات موجود در قانون مديريت پسماندها، عدم وجود نيروهاي کارآمد علمي در خصوص مسائل مرتبط با کمپوست و مواد زايد، عدم برنامه ريزي مناسب توسط وزارت بهداشت و ادارات محيط زيست در جهت تدوين استانداردهاي کمپوست توليدي همه و همه دست به دست هم داده است تا افرادي به راحتي از اين غفلت استفاده نمايند و توليد کمپوست مخلوط را در کشور رواج دهند.
سنجش کیفیت بیوکمپوست در مقایسه با کمپوست مخلوط به وسیله چند عامل صورت می گیرد که مهمترین آنها آلایندههای فیزیکی و شیمیایی و بویژه ترکیبات هیدروکربنه آلی و فلزات سنگین است. گفتنی است یافتههای بدست آمده وجود عناصر سنگین در بیوکمپوست تولید شده در شهر باواریای آلمان در مقایسه با کمپوست مخلوط درجه يك تولید شده در شهر تهران برتری مرغوبیت بیوکمپوست را نسبت به کمپوست مخلوط به خوبی روشن می سازد. با توجه به پژوهشهای انجام شده در سایر کشورها تهیه بیوکمپوست از زایدات میادین میوه و تره بار و زایدات حاصل از فروش گلهای شاخهای به مراتب از کمپوست مخلوط مرغوب بهتر بوده و آلایندههای فیزیکی از جمله، شیشه، پلاستیک، چرم و غیره را ندارد. همچنین عناصر سنگین و فلزات کمیاب در بیوکمپوست نسبت به کمپوست تهیه شده از زایدات مخلوط کمتر می باشد و برای استفاده در مراکز تولید و تکثیر نهال، اصلاح و حاصلخیزی خاک و امور کشاورزی و باغبانی و پرورش گل مناسب تر می باشد .
اهم پيشنهادات در خصوص مديريت توليد کمپوست شامل موارد ذيل ميباشد.
1- انجام مطالعات لازم جهت بررسي وضعيت جمع آوري و دفع زباله در شهرهاي مختلف كشور با توجه خاص به اصول توليد زباله كمتر
2- تهيه مقدمات تدوين، ارائه و تصويب قوانين و استانداردهاي لازم در اين زمينه با توجه خاص بر مواد زايد سمي و خطرناك بويژه زباله مراكز بهداشتي درماني كشور
3- برگزاري سمينارها و آموزشهاي لازم جهت كادر خدمات شهري در شهرداريهاي كشور
4- تامين اعتبارات لازم جهت بهبود بهداشت محيط شهرها از طريق وزارت كشور بويژه توسعه صنايع بيوكمپوست
5- انجام اقدامات اساسي در جهت تامين ماشين آلات مورد نياز به منظور مكانيزه نمودن روشهاي جديد جمع آوري و دفع مواد زايد
6-انجام هماهنگيهاي لازم جهت تامين اعتبارات مورد نياز جهت احداث كارخانههاي بيوكمپوست و بازيافت از مبدأ توليد از طريق سيستم بانكي كشور
با توجه به فايدههاي ناشي از گسترش توليد کمپوست خانگي و بيو کمپوست در شهرهاي مختلف و نياز به کمپوست در مکانهاي مختلف حتي در فضاي سبز مجتمعهاي آپارتماني گسترش اين روند ميتواند داراي جنبههاي مثبتي از لحاظ کاهش هزينههاي جمع آوري زباله در شهرها، ايجاد انگيزه در توليد کنندگان مواد زايد در خصوص بازيافت توليدات و کاهش هزينههاي دفن زباله و کارايي موثر و عدم توليد کمپوست نامرغوب از مزايايي توليد کمپوست خانگي ميباشد. طراحيهاي کارخانجات کمپوست بايستي در مکانهايي که خاکهاي زراعي نياز به کود دارند، ايجاد شوند.
منابع در دفتر مجله موجود ميباشد.