Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
شنبه 3 آذر 1403 - 17:31

30
تیر
بهترین و مؤثرترین روش، آموزش تغذیه است

بهترین و مؤثرترین روش، آموزش تغذیه است

گفتگوی اختصاصی زندگی آنلاین با دکتر علی طریقت اسفنجانی متخصص تغذیه و استاد تمام دانشکده تغذیه و علوم غذایی دانشگاه علوم پزشکی تبریز

گفتگو: رضا حسینمرد ی - روزنامه‌نگار

 

تحریریه زندگی آنلاین : دکتر علی طریقت اسفنجانی 57 سال سن دارد و متولد استان آذربایجان‌شرقی است.

وی تحصیلات ابتدایی تا سوم راهنمایی را در روستای زادگاه خود گذراند؛ سپس در شهرستان اسکو مقطع متوسطه را به پایان رساند و در ادامه به مدت سه سال در حوزه علوم اسلامی «صادقیه» تبریز ادامه تحصیل داده است؛ وی همزمان با قبولی در رشته تغذیه دانشگاه مسیر تحصیلی و علمی خود را در دانشگاه علوم پزشکی تبریز ادامه داده است.

مدت تحصیلات حوزوی ایشان 5 سال (1364 تا 1369) بوده و از سال 1367 تاکنون در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی (Ph. D) به تحصیل، تدریس، تحقیق و درمان در علوم تغذیه و رژیم‌درمانی پرداخته‌اند. با توجه به علاقمندی نام‌برده به علم، اخیرا در کنار فعالیت‌های هفتگانه هیئت علمی، آموزش پزشکی را در مقطع کارشناسی ارشد به کارنامه خود افزوده‌اند. سیزده سال در کسوت کارمندی مسئول تغذیه دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی و درمانی استان‌های آذربایجان شرقی و اردبیل بوده است و از سال 1388 تاکنون به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی مشغول خدمت بوده و هستند. وی با 25 سال سابقه تدریس برای دانشجویان دکترای عمومی پزشکی، مقاطع و رشته‌های مختلف کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی علوم تغذیه، علوم بهداشتی در تغذیه، تغذیه ورزشی، تغذیه بالینی، بهداشت عمومی و بهداشت حرفه‌ای و پرستاری و چاپ متجاوز از هفتاد مقاله علمی در مجلات معتبر علمی ملی و بین‌المللی و چهار جلد کتاب ترجمه و تألیف و راهنمایی رساله پژوهشی 40 دانشجوی کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی در دانشگاه علوم پزشکی تبریز به انجام وظائف آموزشی، پژوهشی، درمانی و اجرایی خویش مشغول هستند.

وقفه‌های ایجاد شده در فواصل مقاطع مختلف تحصیلی به دلیل کار (قالی‌بافی، کارگری، کارمندی و تدریس خصوصی) جهت تأمین معاش زندگی و ازدواج سبب رشد شخصیت و پختگی ایشان در جوانب مختلف زندگی شده است.

وی می‌گوید: برای ادامه تحصیل با سهمیه آزاد (در تمام مقاطع) و رتبه‌های خوبی در کنکور پذیرفته شده است. با این مقدمه، با دکتر علی طریقت اسفنجانی، متخصص تغذیه و استاد تمام دانشکده تغذیه دانشگاه علوم پزشکی تبریز و مدیر گروه تغذیه بالینی دانشگاه علوم پزشکی تبریز گفتگوی اختصاصی انجام دادیم.

 بیشتربخوانید:

تاثیر تغذیه بر اعصاب و روان

 

 

 

لطفا بفرمایید پایان‌نامه کارشناسی ارشد شما در چه زمینه‌ای بوده است؟

از آن‌جایی که به نظر خودم فردی عمل‌گرا هستم، تلاش کرده و می‌کنم در موضوعاتی پژوهش انجام دهم که کاربردی ملموس داشته باشم. چون قبل از قبولی در کارشناسی ارشد و نیز در حین تحصیل به عنوان کارشناس و مسئول اداره امور تغذیه معاونت دانشجویی دانشگاه کار می‌کردم، بر آن شدم به ارزیابی و مقایسه وضعیت تغذیه‌ای دانشجویان خوابگاهی و غیرخوابگاهی بپردازم تا به نقاط قوت و ضعف تغذیه دانشجویان پی ببرم؛ هنوز هم فکر می‌کنم این یکی از بهترین اقدامات من بود تا برای نیروی انسانی فرهیخته جامعه که اصلی‌ترین سرمایه‌های هر جامعه است خدمتی کرده باشم. هدف من در انتخاب موضوع این پایان‌نامه، کمک به رفاه، آسایش و آرامش دانشجویان بود تا بدین ترتیب به درس و تحصیل خود بهتر برسند.

 

پایان‌نامه دکترای تخصصی را در چه زمینه‌ای انجام دادید؟

با توجه بر اینکه مشکل و موضوع اصلی مباحث تغذیه حداقل از 20 سال قبل در دنیا از سوء‌تغذیه کم‌وزنی به بیش‌وزنی و چاقی تغییر یافته است و بر اساس تجارب و دانش آموخته در دوران کاری و تحصیلی قبل از دکترا متوجه شدم که موضوع اضافه وزن و چاقی معضل تمام دنیا است و به تبع آن در کشورمان مساله خیلی مهمی محسوب می‌شود، در ابتدا می‌خواستم در این زمینه کار بکنم. در جستجوهای اولیه متون برای انتخاب موضوع پایان‌نامه پی.اچ.دی، در یکی از مقالات مروری دیدم حدود پنجاه بیماری مختلف به درجاتی با چاقی ارتباط دارد، اما درمان‌های چاقی از جنبه تغذیه و دارو، آن‌طور که باید موفق نیستند و بیشترشان با شکست کامل مواجه می‌شوند. بر اساس برخی از مقالات فقط یک درصد از درمان‌های چاقی با موفقیت همراه است و تعدادی این میزان را پنج درصد گزارش کرده‌اند و در برخی بررسی‌ها این عدد را حدود بیست درصد اعلام کرد‌ه‌اند. معنی اعداد و ارقام فوق این است که درمان‌های چاقی و اضافه وزن در خوش‌بینانه‌ترین حالت، هشتاد درصد ناموفق هستند.

با توجه به دغدغه انتخاب موضوع کاربردی از یک طرف و مشکل سردرد مزمن خودم از طرف دیگر به این فکر افتادم که پیرامون ارتباط مواد غذایی، تغذیه و سردردها کار بکنم. از آن‌جایی که ده تا سی درصد افراد جامعه به سردردهای مختلف مبتلا هستند، این موضوع را برای تحقیق مناسب دیدم. پس از بررسی‌های مقدماتی متوجه شدم که بر خلاف تصور اولیه‌ام میان غذاهای غنی از «آمین‌های بیوژنیک» (مثل لبنیات سنتی، فرآورده‌های پروتئینی مانده مثل کنسرو تون ماهی و ...) با سردردها ارتباط چندان واضحی وجود ندارد، لذا ایده اولیه کار بر روی تهیه لبنیات به ویژه پنیر سنتی با طعم و مزه پنیر لیقوان/ تبریز، اما با آمین‌های بیوژنیک محدود رنگ باخت.

من کار پایان‌نامه‌ام را با راهنمایی استاد راهنمای بسیار ارجمند خودم جناب آقای دکتر رضا مهدوی و مشاوره خانم دکتر مهناز طالبی (متخصص مغز و اعصاب) با تغییراتی بر روی سردردهای میگرنی شروع کردم. ما بر روی اثرات مکمل کارنیتین و منیزیم در میزان، شدت و تکرر سردردهای میگرنی کار کردیم و مقالات خوبی نیز نوشتیم. اگر چه ما کاهش معنی‌دار آماری سردردهای میگرنی را در گروه مکمل‌یاری مشاهده کردیم، با این وجود به نتایج معنی‌دار بالینی نرسیدیم.

بیشتربخوانید:

خلق و خوی زنان تحت تاثیر غذایی است که می‌خورند

 

 

 

شما طی پژوهش‌های خود در خصوص سردرد به چه نکاتی رسیدید؟

سردردها طیف وسیعی دارند و از سردردهای گاه‌گاه تا سردردهای تنشی حاد و مزمن، میگرنی و خوشه‌ای متفاوت هستند. بیشتر سردردها با مصرف داروهای مسکن تا حدودی کنترل می‌شوند، اما مشکلات سردردهای میگرنی بیش‌تر و مراجعه این گروه از بیماران به پزشکان نیز بیشتر از دیگر انواع سردرد می‌باشد. توصیه‌های تغذیه‌ای در خصوص پیش‌گیری و درمان میگرن فرد به فرد متفاوت است. همچنین عوامل بروز سردرد با یکدیگر اثرات هم‌افزایی دارند. مثلا مواد غذایی غنی از آمین‌های بیوژنیک وقتی هم‌زمان با دیگر عوامل شروع میگرن مثل استرس‌های بی‌خوابی، دود و ... مصرف می‌شوند، با احتمال بیش‌تری سبب شروع / تشدید / تمدید سردرد می‌شوند. علاوه بر مواد غذایی غنی از آمین‌های بیوژنیک، عوامل تغذیه‌ای دیگری مثل کمبود منیزیم، کمبود برخی از ویتامین‌های گروه B، عوامل غیرتغذیه‌ای همچون بی‌خوابی، بوهای تند (عطر و اودکلن)، دود، آلودگی هوا، گرما و نور شدید نیز باعث ایجاد سردرد می‌شوند.

گرسنگی طولانی، فراورده‌های گوشتی مانده مثل تون ماهی، ماست‌ها و پنیرهای سنتی، خیارشور، آجیل شور، غذاهای فوری (فست‌فودها)، ترشی و غذاهای تخمیری، پیاز، قهوه (البته در برخی افراد شاید قهوه موجب بهبود سردرد شود، اما در تعدادی دیگر باعث بروز و تشدید آن می‌گردد)، مرکبات و شکلات، عمده عوامل تغذیه‌ای و مواد غذایی گزارش شده هستند که در بیماران میگرنی سبب سردرد می‌شدند، اما با توجه به تفاوت‌های فردی از یک طرف و اثرات هم‌افزایی عوامل شروع / تشدید سردرد، هر کدام از بیماران مبتلا به سردرد (اعم از میگرن و غیر آن) باید به صورت شخصی و فردی مورد مشاوره تغذیه و رژیم‌درمانی قرار بگیرند. بر اساس بررسی و تحقیق ما، مکمل منیزیم و کارنیتین پاسخ قطعی و معجزه‌آسایی در بیش‌تر بیماران نشان نداد و براساس اطلاعات موجود هنوز مکمل تغذیه‌ای خاصی جهت پیش‌گیری / کنترل و درمان قطعی برای تمام بیماران مبتلا به میگرن توصیه نمی‌شود و در تحقیق ما اگرچه شدت / مدت و تکرر حملات میگرن با مکمل‌یاری منیزیم و کارنیتین تا حدودی کاهش یافت؛ اما به اندازه داروهای معمول مصرفی ضددرد مثل ژلوفن موثر نبود، لذا می‌توان چنین نتیجه گرفت اگرچه رابطه تنگاتنگی بین تغذیه و سردرد وجود دارد، اما در همه افراد یکسان نیست و حتی در هر فرد بسته به حضور/ فقدان عوامل تغذیه‌ای و غیرتغذیه‌ای در زمان‌های مختلف متفاوت است.

 

توصیه شما در مورد هدفمندی تحقیقات دانشگاهی چیست؟

مدت تحصیل و کار من در دانشگاه متجاوز از 35 سال است. بر اساس تجربیات خوبی که آموخته‌ام؛ ما باید به دنبال کاهش / رفع مشکلات سلامتی جامعه خودمان باشیم. به نظرم بیشتر کارهای تحقیقاتی دانشگاهی و پایان نامه‌ای که انجام می‌دهیم بیش‌تر برای نوشتن مقاله و اخذ مدرک کارایی دارد و بیش‌ترین منافع آن را کشورهای دیگر به ویژه کشورهای توسعه یافته می‌برند. به اعتقاد من باید مشکلات کشور خودمان را بررسی کنیم و موضوع تحقیقات دانشگاهی باید روی مشکلات مردم و کشور خودمان باشد، البته بنده تا حدود زیادی این دغدغه را در موضوعات پژوهشی مد نظر داشته و دنبال کرده‌ام به عنوان مثال من هم‌اکنون در حال گذراندن مراحل نهایی پایان‌نامه کارشناسی ارشد در رشته آموزش پزشکی هستم و در این کار تحقیقی نیز همانند تعدادی دیگر از پژوهش‌هایی که به عنوان استادراهنمای رساله دانشجویان کار کرده‌ایم به بررسی وضعیت تغذیه‌ای و رفع موانع تغذیه بیماران بستری در بخش‌های مراقبت ویژه پرداخته‌ام. چندین مقاله و پایان‌نامه در خصوص تغذیه بالینی و بیماران بستری در بخش‌های ویژه داریم. احساس من این است که مطالب علمی مطرح شده در کنگره‌ها و مقالات علمی کشورمان آن‌طور که باید کاربردی نمی‌شوند.

معتقدم یکی از اصلی‌ترین مواردی که باید من و همکارانم به آن توجه کنیم، توصیه‌های بالینی و کاربردی است، چون اغلب توصیه‌ها کتابی / نظری است. باید توصیه‌ها در خصوص غذا و تغذیه، طبخ مواد غذایی در رستوران‌ها و غذاخوری‌ها به گونه‌ای باشد که بتوان با حفظ طعم‌ مطلوب و کیفیت غذا به نحو منطقی و کاربردی توصیه‌های دقیق علمی تغذیه صحیح را به اجرا درآورد. باید رستوران‌هایی در سطح کشور تأسیس شود که غذاهای سالم، اما منطبق با ذائقه مردم طبخ کنند؛ غذایی که علاوه بر سالم بودن، عطر، طعم، بافت و ظاهر عالی نیز داشته باشد. کادر آشپزی باید به طور حرفه‌ای آموزش ببینند و دانشگاه‌ها نیز نظارت کافی و علمی داشته باشند. باید امنیت غذایی، ایمنی غذایی و الگوهای آماده‌سازی غذاهای سالم مورد توجه جدی و عملیاتی قرار گیرد. باید دانشگاه‌ها به سمتی بروند که تولید علم و اطلاعات علمی عمومی خود را با نیاز و استقبال جامعه منطبق کنند.

بیشتربخوانید:

تاثیر تغذيه بر اندومتريوز

 

 

 

 

رژیم درمانی در میان جوامع خیلی مطرح است. چطور باید از آن استقبال کرد؟

رژیم غذایی مانند خیاطی است و باید برای هر فرد به طور اختصاصی و متناسب با  قامت (سن، وزن، سن، حالات فیزیولوژیک خاص، میزان و سطح فعالیت، بیماری زمینه‌ای و ...) هر فرد طراحی و تجویز شود. در مورد برخی مواد غذایی که مضر هستند مانند انواع نوشابه‌های گازدار و شیرین، نمی‌توانیم آن‌ها را از زندگی مردم یک‌دفعه حذف کنیم، بلکه باید از طریق کارخانه‌ها اقدام به تولید نوشابه‌های سالم‌تر و کم‌ضرر، فاقد مواد مضر و نگهدارنده‌های ناسالم نمود.

 

تغییر رفتارهای نامطلوب تغذیه‌ای چگونه قابل انجام است؟

از نظر علمی آموزش با سه رویکرد و رهیافت ارائه می‌شود: 1- توزیع و انتشار اطلاعات، مثل بیان مضرات نوشابه‌ها و غذاهای فوری؛ تا مردم خودشان حتی با وجود دسترسی فیزیکی و قدرت خرید از این قبیل مواد غذایی کم‌تر استفاده کنند. 2-  تغییر نگرش و گرایشات افراد؛ مثلا اگر در میهمانی نوشابه سرو نکنیم مردم چه خواهند گفت و 3- تغییر محیط؛ مثلا حذف سوبسید مواد غذایی مثل قند و شکر و روغن و اختصاص آن به مواد غذایی سالم‌تر مثل لبنیات کم‌چرب، نان کامل، سبزی و میوه. این سطح باید با اصلاح روند فکری و تصمیم‌گیری در سطوح کلان کشور اتفاق افتد و به نظر من بهترین و مؤثرترین روش آموزش تغذیه است. می‌توان با برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری صحیح و نظارت بر اجرای آن‌ها در صنایع و کارخانه‌های مواد غذایی، رستوران‌ها، و زنجیره توزیع مواد غذایی نقش بسیار مؤثرتری در تغذیه جامعه ایفا کرد، البته تمام مراحل تصمیم‌سازی، سیاست‌گذاری و نظارت باید واقع‌بینانه باشد و غذاهای سالم با احترام به سلایق و علایق مردم تولید و عرضه شوند مثلا وقتی می‌بینیم مردم روغن زرد کرمانشاهی دوست دارند، باید روغن یا کره‌ای در صنعت تولید کنیم که همان عطر و طعم را داشته باشد، اما مضرات روغن حیوانی را نداشته باشد. بد نیست یادآوری کنم که جایگزین‌های سالم‌تر برای مواد غذایی غنی از قند و چربی در دنیا تولید شده است. یکی از توصیه‌های مهم تغذیه‌ای این است که نصف هر پرس غذای مصرفی از سبزی‌ها و میوه‌ها باشد، ولی متأسفانه الگوی غذایی و نیز توان اقتصادی ما طوری است که اغلب با نان، برنج و ماکارونی خودمان را سیر می‌کنیم و اگر درآمد خوبی داشته باشیم، گوشت بیش‌تری می‌خوریم.

 گروه مواد پروتئینی سه زیر گروه دارد که یکی از آنها گوشت است و یکی از انواع گوشت‌ها، گوشت قرمز است و دو نوع دیگر نیز ماهی و ماکیان است. باید به سراغ مواد غذایی گیاهی و پروتئین‌های دریایی برویم. متأسفانه رستوران‌هایی که غذای دریایی  در کشور عرضه می‌کنند کم داریم و به نظرم یکی از دلایل اصلی آن هم عدم آشنایی کادر آشپزی با فنون و مهارت‌های پخت و سرو غذاهای دریایی با عطر و طعم دل‌پذیر است.

 

نظر شما در مورد طبع، ماهیت و طبیعت مواد غذایی، گرم، خشک، سرد و تر چیست؟

من معتقدم هر چیزی به جای خود. متأسفانه در فضای مجازی و سایت‌های مختلف شاهد تبلیغات متعدد در این خصوص هستیم و بهتر است نظارت و دقت بیشتری بر اطلاع‌رسانی این سایت‌ها و افراد صورت گیرد. این که طبع سرد و گرم را چطور می‌توان تشخیص داد، نیازمند تخصص و تجربه کافی است، چون گاهی اوقات بین متخصصان طب سنتی هم اجماع نظر وجود ندارد. این‌که دانش طب سنتی را به طور کلی کنار بگذاریم نیز صحیح نیست. یکی از موارد اختلافی متخصصان تغذیه نوین با طب سنتی بر سر زمان مصرف میوه است. به عنوان مثال برخی از طرفداران طب سنتی می‌گویند میوه را همراه با غذا نباید خورد!!! یا اینکه در مورد مصرف روغن حیوانی، تعدادی از طرفداران طب سنتی معتقدند که روغن حیوانی خواص مفید فراوانی دارد، در صورتی که متخصصان تغذیه نوین این نظر را ندارند. در زمان‌های قدیم که پدران و اجداد ما روغن حیوانی مصرف می‌کردند، فعالیت‌های روزانه فراوانی نیز داشتند، اما امروزه اغلب مردم کم‌تحرک شده‌اند. آن دوران‌ها این همه وسیله نقلیه و ریموت کنترل وجود نداشت و ما فعالیت‌های جسمی بالایی داشتیم، اجداد ما صیادی، دامداری و کشاورزی می‌کردند. از سوی دیگر در قدیم‌الایام مثل امروز وسایل تشخیصی پیشرفته وجود نداشت که متوجه شوند فرد براثر چه عارضه‌ای جان خود را از دست داده است.

من بر این باورم که طب سنتی باید با ادبیات خود صحبت کند، نه ادبیات پزشکی و تغذیه نوین، تا مردم در تصمیم‌گیری خود دچار سردرگمی و بلاتکلیفی نشوند. وقتی یک مقاله علمی منتشر می‌شود، حاصل سال‌ها تلاش و بررسی‌های علمی گروهی از متخصصان و پژوهش‌گران است. اینکه می‌گوییم مصرف مکمل منیزیم و کارنیتین برای برخی از موارد سردرد میگرنی مؤثر است، حدود هشت سال زمان صرف شده تا به این نتیجه برسیم. کلی هزینه و زمان صرف کردیم، ولی به این پیام علمی نیز رسیدیم که حتی  مصرف منیزیم و کارنیتین معجزه نمی‌کند، اما برخی از ادعاهای طب سنتی خیلی بزرگ است و با به کارگیری اصطلاحات علم جدید موجب بروز سوء‌تفاهم می‌شوند. من با استفاده از دانش تغذیه نوین می‌گویم نمی‌توان در مورد طبع غذاها و اثرات آن‌ها ادعا و اعلام نظر قطعی کرد.

از نظر اخلاق حرفه‌ای نمی‌توانیم به مردم بگوییم که فعلا گوشت قرمز یا روغن حیوانی بخورید تا ببینیم اگر در آینده مشکلی پیش نیامد، می‌توان از آن همیشه استفاده کرد.

در یکی از کلیپ‌های منتشر شده در فضای مجازی، فردی مقداری روغن حیوانی را با نگه‌داشتن در دست‌های خود ذوب می‌کند و می‌گویند ببینید روغن حیوانی به همین راحتی در رگ‌های بدن ذوب می‌شود... ! باید در پاسخ به این افراد گفت: «مشکل ذوب شدن نیست، بلکه کلسترولی که بر جدار رگ‌ها رسوب می‌کند، نگرانی مهم در این خصوص است که موجب تصلب شرایین و سکته قلبی و مغزی می‌شود». صرفا با فرض این‌که روغن حیوانی با گرمای دست ذوب می‌شود، نمی‌توان قضاوت کرد. این جهل مرکب است که با اطمینان قطعی در مورد فواید روغن حیوانی نظر بدهیم. اینکه می‌گویند میوه را با  غذا نخوریم، چون موجب فاسد شدن غذا در دستگاه گوارش می‌شود، نمی‌توان با قطعیت چنین اعتقادی داشت. من همواره به دانشجویانم می‌گویم: «ما که با طب سنتی جنگ و نبرد نداریم». اگر طب سنتی می‌گوید میوه را با غذا نخوریم، ما می‌گوییم چشم، ولی به صورت میان‌وعده که می‌توانیم بخوریم؟؟ 

در گذشته تصور می‌شد، میوه، سبزی و شیر را وقتی فرد بیمار می‌شود باید بخورد، ولی الان اعتقاد بر این است که نصف هر وعده غذای یک فرد باید سبزی و میوه باشد و به طور جدی باید سه سهم (فنجان) از شیر و لبنیات در هر شبانه‌روز استفاده کرد.

اینکه طب سنتی بگوید با خوردن شیر و لبنیات، خون اسیدی می‌شود، برای ما مفهومی ندارد و باید حتما مقالات و استنادات علمی مربوطه ارائه شود. علم جدید معتقد است که پروتئین‌های حیوانی را نباید زیاد مصرف کرد، چون دفع کلسیم از بدن را افزایش می‌دهد. در خصوص طبایع غذاها و سردی و گرمی غذاها علوم تغذیه نوین چیزی ندارد و به اعتقاد من در این خصوص باید به مستندات متخصصین طب سنتی رجوع شود.

 

در خصوص عنوان پایان‌نامه، علت انتخاب آن و تجارب خود از دوران کارشناسی ارشد علوم تغذیه، لطفا بیشتر توضیح بدهید.

بررسی و مقایسه وضعیت تغذیه‌ای دانشجویان خوابگاهی و غیرخوابگاهی عنوان پایان‌نامه من در مقطع کارشناسی ارشد علوم تغذیه بود. آن زمان که این پایان‌نامه را شروع کردم، حتی یک نفر کارشناس تغذیه در خوابگاه‌های دانشجویی و دانشگاه وجود نداشت. من در آن زمان به تأسیس اداره امور تغذیه دانشگاه کمک کردم. یکی از ابتکارات من در تغذیه و غذای دانشجویی ایجاد تنوع و گنجاندن میوه و سبزی در منوی غذای دانشجویان بود. من پایان‌نامه کارشناسی ارشد خودم را سال 1375 تا 1378 کار کردم و از آن زمان تا کنون 24 سال می‌گذرد. طی این سال‌ها متاسفانه حتی یک نفر از مسئولین دانشگاه، نسبت به این موضوع یعنی وضعیت تغذیه دانشجویان (خوابگاهی و غیرخوابگاهی) از من جویا نشده است!!! حدود پانزده سال است که مشغول تدریس «مدیریت خدمات غذایی» در سطوح کارشناسی و کارشناسی ارشد به صورت نظری، کارآموزی و کارورزی هستم؛ حدود پانزده سال هم مسئول تغذیه در دانشگاه (معاونت‌های دانشجویی و مراکز آموزشی و درمانی) بودم، ولی کسی از تجربیات و آموخته‌های من جویا نشده است!! از این بابت من گله‌مند هستم.

در مورد وضعیت تغذیه دانشجویان توصیه من این است که باید از علم و تجربه دانش‌آموختگان، استادان و اعضای هیئت علمی دانشکده تغذیه دانشگاه استفاده کنند. الان دانشکده تغذیه دانشگاه علوم پزشکی تبریز 24 نفر هیئت علمی دارد که می‌توان  از علم و تجارب این عزیزان در زمان‌ها و مکان‌های مختلف از جمله اصلاح منوهای غذایی رستوران‌ها، و غذاخوری‌های اساتید و کارکنان، مراکز آموزشی و درمانی؛ و برنامه‌های تغذیه خوابگاه‌های دانشجویان استفاده کرد. بهترین راه  در این مسیر بهره‌گیری از تجربیات  افراد کارآزموده در همه امور است.

 

مهم‌ترین توصیه شما به گروه‌های پزشکی برای بهره‌گیری از دانش و تجربه متخصصان تغذیه چیست؟

باید دید چه فرد / افرادی در این خصوص صاحب‌نظر است / هستند و از دانش و مهارت ایشان در موارد مرتبط همچون اداره امور تغذیه دانشگاه و تغذیه بیمارستانی استفاده کرد.

پایان‌نامه کارشناسی ارشد آموزش پزشکی که من در مراکز آموزشی و درمانی انجام دادم، نیز نتیجه خوبی داشت. این پژوهش در خصوص موانع و تسهیل‌گرهای اجرای صحیح استانداردهای تغذیه روده‌ای (انترال) در بخش‌های مراقبت ویژه مراکز آموزشی، درمانی و تحقیقاتی علوم پزشکی تبریز انجام شده است.

پزشکان و پرسنل بخش‌های مراقبت ویژه باید در کارهای درمانی خود از دانش و تجربه متخصصین و کارشناسان تغذیه جهت بهبود روند درمان بیماران بستری به طور منطقی و مناسب  بهره‌گیری کنند. از کارشناسان تغذیه نظر مشورتی بخواهند و از فرمولاسیون‌های غذایی طراحی و تهیه شده و مناسب برای بیماران بستری باید استفاده کنند.

بیماران اگرچه در بخش‌ها دارو و غذا می‌خورند، ولی گاها به دلیل کم‌‌توجهی به احتیاجات تغذیه‌ای متناسب با شرایط جسمی و / یا عوارض قابل اجتناب آنان در بخش‌های ویژه می‌میرند.

ریزمغذی‌ها، درشت‌مغذی‌ها و کالری‌های مورد نیاز بیماران بخش‌های ویژه را می‌توانیم  طراحی و اجرا کنیم تا هر چه زودتر بهبود یافته و از بیمارستان مرخص شوند.

ناآگاهی برخی از اطبا و کم‌توجهی برخی از این عزیزان به اهمیت تغذیه بالینی گاهی اوقات فرصت درمان را از دست می‌دهد. نمی‌توان صرفا از دانسته‌های یک رشته خاص برای رفع تمامی دردها بهره گرفت، بلکه پزشکی امروزه به صورت یک کار تیمی و گروهی شده است و در این کار تیمی باید از کارشناسان و متخصصان تغذیه نیز استفاده کرد و از دانش آنان بهره گرفت.

باید در دانشکده‌های پرستاری برای دانشجویان پرستاری که بر بالین کار خواهند کرد، در خصوص اهمیت تغذیه بیمارستانی به نحو مناسب تدریس کرد. من بیش از بیست سال است که در بیمارستان‌های شهر تبریز فعالیت دارم، به خصوص در بیمارستان امام رضا (ع) شهر تبریز. من و همکارانم بر بالین بیماران حاضر می‌شویم و آموزش‌های لازم را نیز به دانشجویان و پرستاران می‌دهیم. عملا مانند این که ماهی‌گیری را به دانشجویان آموزش می‌دهیم، نه یک وعده غذای ماهی و طی سه دهه گذشته تلاش کردیم تا از تجربیات خودمان آن‌طور که لازم است، آموزش بدهیم.

باید دانست که صرفا با گذراندن چند واحد دانشگاهی پیرامون تغذیه نمی‌توان مدعی شد که همه چیز را می‌دانیم و برای بیماران رژیم غذایی تجویز کنیم. باید تلاش کنیم تا با اصلاح تغذیه بیماران، مدت بستری آنان را کاهش دهیم و روند بهبودی آنان را سرعت بخشیم. امیدوارم همه در این مسیر کمک کنیم.

 

 

تعداد بازديد: 85 تعداد نظرات: 0

نظر شما درباره این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز