Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
شنبه 8 اردیبهشت 1403 - 02:16

23
فروردین
چالش‌های جدی حوزه تغذیه از نگاه دکتر ساعدی

چالش‌های جدی حوزه تغذیه از نگاه دکتر ساعدی

نقش پراهمیت تغذیه در سلامت بر کسی پوشیده نیست، امروزه کارکردهای تغذیه اعم از کم‌خوری، پرخوری و بدخوری‌ها محور مباحث حوزه سلامت بوده و هیچ بیماری‌ای نیستکه به نوعی با تغذیه در ارتباط نباشد.

تحریریه زندگی آنلاین : نقش پراهمیت تغذیه در سلامت بر کسی پوشیده نیست، امروزه کارکردهای تغذیه اعم از کم‌خوری، پرخوری و بدخوری‌ها محور مباحث حوزه سلامت بوده و هیچ بیماری‌ای نیست که به نوعی با تغذیه در ارتباط نباشد. بیماری‌های غیرواگیر و متابولیک که به صورت مستقیم و بیماری‌های واگیر و عفونی نیز در تمام مراحل درمانی نیازمند مراقبت‌های تغذیه‌ای جهت بهبودی می‌باشند، از این رو می‌توان گفت تغذیه پای ثابت موضوعات سلامت محور بوده و جا دارد این رشته به عنوان یک تخصص پایه و فراگیر مورد توجه نظام سلامت قرار گیرد، در مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی نیز دستاوردهای دانش تغذیه چه در آموزش و چه در پژوهش، به صورت کارکردی و بنیادی در ارتقا و پیشرفت سلامت جامعه قابل اغماض نیست. دکتر احمد ساعدی از متخصصان جوان تغذیه می‌باشد که در کسوت استادی دانشکده تغذیه دانشگاه تهران تجارب ارزنده در حوزه بهبود تغذیه جامعه و پژوهش‌های مرتبط با آن دارد.

وی مدیر گروه تغذیه سلولی مولکولی دانشگاه علوم پزشکی تهران، فارغ‌التحصیل دانشگاه نیوکاسل استرالیا و فلوشیب دانشگاه استرالیا است. ایشان درگذشته معاون آموزش دانشجویی دانشگاه تهران و معاون بین‌الملل دانشکده تغذیه بوده است. وی مدرک کارشناسی را از دانشگاه علوم پزشکی تبریز گرفته و با کسب رتبه یک آزمون فوق‌لیسانس، وارد دانشگاه علوم پزشکی تهران شد و با کسب رتبه دوم آزمون بورسیه اعزام به خارج، برای ادامه تحصیل به استرالیا رفت. وی هنگام تحصیل در دوره دکترا، علاقه‌مند به حوزه تغذیه سلولی مولکولی بود. آنچه در ادامه آمده، نتیجه گفت‌وگوی زندگی آنلاین با دکتر ساعدی است.

 بیشتر بخوانید:

باورهای غلط کرونایی در دوران قرنطینه

 

اگر بخواهید سه مشکل اصلی در زمینه تغذیه جامعه را نام ببرید به نظر شما کدام هستند؟

یکی از بحث‌های حوزه تغذیه این است که در دانشگاه‌های علوم پزشکی، از دانشجو تا پزشک، اطلاعات زیادی از غذا ندارند. متأسفانه آن‌هایی که روی غذا کار می‌کنند، آشنایی زیادی با غذا ندارند و این دوگانگی باعث شده که رویکرد از مزرعه تا چنگال را نتوانیم پیش ببریم. یعنی یک عده متخصص صنایع غذایی هستند و یک عده پزشکان تغذیه هستند.

دراین‌بین کسی نیست که عالم تغذیه و غذا به‌صورت هم‌زمان باشد. درصورتی‌که وقتی به دانشگاه‌های درجه‌یک جهان نگاه می‌کنیم، (در دانشگاه مک گیل کانادا با بخش غذا و تغذیه همکاری دارم) می‌بینیم که یک ارتباط بسیار ناگسستنی بین غذا و تغذیه وجود دارد، چیزی که ما نداریم. ما بیشتر می‌بینیم چه اتفاقی در بدن می‌افتد، درحالی‌که باید بدانیم تفاوت سیب‌ها ازنظر پکتین چیست، باید بدانیم که انار چه ماده فعالی دارد، باید بدانیم که روی نان چه فرایندی انجام می‌شود و چه تأثیری بر بدن دارد.

 

 متأسفانه وارد این حوزه نشدیم و البته در تمام دانشکده‌های تغذیه وارد این حوزه نشده‌اند. ما غذاها را نمی‌شناسیم و شیمی غذا را نمی‌دانیم. درست است که واحد تغذیه گذرانده‌ایم، اما در حد یک واحد کارشناسی بوده و این پاشنه آشیل ماست. درنتیجه می‌بینیم در مورد شیر یا روغن یا فلان ماده غذایی نمی‌توانیم نظر بدهیم و باید افراد در حوزه صنایع غذایی صحبت کنند. بحث دیگر اینکه استاندارهای کافی غذا راداریم، اما به آن‌ها عمل نمی‌شود. وقتی می‌بینیم در حوزه غذایی فلان اشکال وجود دارد، باید ببینیم چه اتفاقی افتاده است. اکنون زمان آن رسیده که در حوزه غذا استانداردها را پیاده‌سازی کنیم. اکنون در رستوران‌ها استانداردی نداریم و هرکس در مغازه خودش هر جور که دلش می‌خواهد، غذا درست می‌کند و می‌فروشد.

 

در حوزه تغذیه افرادی که صاحب علم تغذیه نیستند، وارد این حوزه شده‌اند. امروزه آرایشگرانی راداریم که کار تتو می‌کنند و کار لاغری هم انجام می‌دهند، بعد می‌بینیم این خانم نه‌تنها تحصیلات دانشگاهی ندارد، بلکه بسیاری از آن‌ها حتی دیپلم هم ندارند، اما دستگاهی خریده‌اند و رژیم‌هایی عجیب‌وغریب می‌دهند که از آن جمله می‌توان به گوشواره لاغری، کاشتن دانه لاغری در گوش، بستن دندان‌ها، سوراخ کردن لب‌ها و گذاشتن پرسینگ روی زبان اشاره کرد.

درست است که وقتی روی زبان کسی پیرسینگ بگذاریم، زبان سوراخ می‌شود و هنگام غذا خوردن دردناک است و فرد نمی‌تواند غذا بخورد، اما آیا این روشی است که دنبالش می‌گشتیم؟ باید برنامه درست غذایی داشته باشیم و بدانیم چه چیزی بخوریم و چه چیزی نخوریم و در قالب برنامه درست غذایی، وزن کم کنیم. اکنون نه‌تنها در آرایشگاه‌ها، بلکه در ورزشگاه‌ها نیز رژیم می‌دهند و حتی در جلسات خانگی شاهد هستیم که خانمی افراد را دور خودش جمع می‌کند، شو لباس می‌گذارند و کاردرمانی هم می‌کند. متأسفانه این برنامه‌ها قابل‌کنترل نیست چراکه این خانم‌ها از آشفته‌بازار سوءاستفاده می‌کنند، وقتی هم این اشکالات را می‌گوییم، باید بدانیم که مردم روزبه‌روز آشناتر می‌شوند. در سال 72 وقتی در رشته تغذیه قبول شدم، مردم می‌پرسیدند که می‌خواهید رب گوجه‌فرنگی تولید کنید.

 بیشتر بخوانید:

باید و نبایدهای تغذیه ای در دوران قرنطینه

اما اکنون بسیاری از پزشکان اعتراف می‌کنند که بسیاری از مشکلات سلامت را می‌توان با برنامه غذایی درمان کرد. کسی که پادرد می‌گیرد و پیش متخصص اسکلت می‌رود، آن پزشک بیمار را به ما ارجاع می‌دهد که وزن را کم کند تا مشکل پادردش حل شود. کسی که کبد چرب دارد، متخصص گوارش می‌گوید پیش متخصص تغذیه برو تا مشکل کبد چرب حل شود. کسی که دیابت دارد، متخصص غدد او را نزد متخصص تغذیه می‌فرستد تا مشکل دیابتش حل شود. کسی که سرطان دارد و شیمی‌درمانی می‌شود، متخصص آنکولوژ به این نتیجه رسیده که بسیاری از داروهای شیمی‌درمانی می‌تواند با غذاها تداخل داشته باشد و باید متخصص تغذیه در مورد آن نظر بدهد. بنابراین به‌مرورزمان مردم آگاهانه انتخاب می‌کنند.

 

 شما چندین بار در حوزه تحقیقات تغذیه جایزه دریافت کرده‌اید. ایاعلاقه خاصی به این حوزه دارید؟

بی‌شک به این حوزه علاقه خاصی دارم. در کنکور کارشناسی ارشد رتبه اول و در کنکور اعزام به خارج نفر دوم کشور بودم. یک مقاله 7 سال قبل داشتم که مقاله برگزیده سنگاپور شد و جایزه 6 هزار دلاری انجمن پزشکی سنگاپور را برد. سال گذشته استاد برتر دانشگاه علوم پزشکی تهران در حوزه بین‌الملل شدم و لوح تقدیر از دکتر لاریجانی معاون وقت دانشگاه علوم پزشکی دریافت کردم. این موارد نشان می‌دهد که علاقه خاصی به بخش تغذیه دارم. اکنون حدود 9 سال است در حوزه بالینی کار می‌کنم و 4 سال است مطب شخصی دارم.

 

قبل از آن نیز در کلینیک بیمارستان شریعتی ویزیت می‌کردم و همان زمان تجربه و علاقه‌مندی بیشتری به دست آوردم. از هنگام بازگشت از استرالیا، مطب شخصی دارم که اکنون یکی از مطب‌های مؤثر در حوزه تغذیه است. اولین مطب آنلاین تغذیه را راه‌اندازی کردم تا به افرادی که امکان دسترسی به توصیه‌های تغذیه نداشته و ندارند، مشورت بدهم. در این سایت مطلب در مورد کاهش وزن، کبد چرب، دیابت، خانم‌های باردار، شیردهی و ملاحظات تغذیه‌ای می‌گذارم که استقبال خوبی شده است. اکنون هر طور که دکتر تغذیه را در اینترنت سرچ کنید، نفر اول پیشنهاد گوگل هستم.

همین باعث می‌شود که مسئولیت من بیشتر شود. امروزه بیماران زیادی به من مراجعه می‌کنند که انتظار یک سرویس علمی و درجه‌یک دارند. متأسفانه در حوزه تغذیه افراد بسیاری که دانش این کار را ندارند، در بحث بالین کار می‌کنند و مطب و دستگاه‌های آن‌چنانی بکار می‌برند که شاید افراد را بیشتر بیمار کنند. روش‌های عجیبی که وضعیت بیمار را بدتر می‌کند، بدون اینکه الفبای تغذیه را داشته باشند.

 

 شما علاوه بر دانشگاه، در زمینه بالینی نیز فعالیت می‌کنید. نقاط ضعف این بخش به نظر شما چه مشکلاتی هستند؟

علت فعالیت بالینی این است که پزشکان و مردم متوجه شده‌اند حوزه تغذیه حوزه مهمی است و می‌تواند ارجاعات بالایی داشته باشد. وقتی پزشک باور می‌کند که بیماری می‌تواند با تغذیه درست، بخشی از مشکلاتش را حل کند، ارجاعات به پزشک تغذیه بیشتر می‌شود. اکنون تعداد بیمارانی که متخصصان تغذیه می‌بینند، با تعداد سالهای قبل قابل‌مقایسه نیست. اولین باری که کلینیک تغذیه را در بیمارستان شریعتی راه‌اندازی کردم، در هفته دو بیمار داشتم که آن را هم همکاران ارجاع داده بودند.

بیشتر بخوانید:

بالا بردن ایمنی بدن با تغذیه در دوران قرنطینه

 

 خیلی از رشته‌ها علاقه به ادامه در رشته تغذیه دارند و گاه فردی در حوزه ورزشی فعال بوده و با گذراندن دو کارگاه تغذیه، شروع به دادن برنامه رژیم غذایی به افراد می‌کند، آیا تصمیم خاصی برای نظارت بر این‌گونه افراد در دانشگاه انجام‌شده یا خیر؟

درجایی که تصمیم‌گیرنده نیستم، ورود نمی‌کنم، اما اگر در جایگاهی بودم که تصمیم‌گیرنده بودم، اصرار می‌کردم کسانی وارد این حوزه شوند که تخصص تغذیه داشته باشند. باید بدانیم کسی که لیسانس تغذیه نمی‌گیرد، بی‌شک اصول تغذیه را نمی‌داند و این فرد هنگام ورود به تغذیه و بالین دچار اشکال می‌شود.

 

  مشکل بیماران اکنون چیست؟

مشکل اغلب بیماران امروزی وابسته به وزن است. یعنی بیشترین تعداد مراجعان کسانی هستند که می‌خواهند وزن کم کنند، یا کبد چرب یا دیابت دارند، یا مشکلات قلبی و عروقی دارند. جالب اینکه با کاهش وزن مشکل هر سه گروه کم یا حل می‌شود. یعنی وزن را کم می‌کنیم و مشکل کبد چرب حل می‌شود و با کاهش قند، مشکل دیابت حل می‌شود. البته عده‌ای هم برای چاق شدن می‌آیند. عده‌ای بیماران سرطانی برای تغذیه می‌آیند و مشاوره می‌گیرند که چه چیزی بخورند و چه چیزی نخورند.

 

 به‌عنوان صاحب‌نظر در حوزه تغذیه آیا توصیه خاصی برای متصدیان برنامه‌ریزی در زمینه تغذیه دارید؟

برای برنامه‌ریزی در حوزه تغذیه اگر بخواهم راحت صحبت کنم، تا زمانی که در این مملکت پول نباشد، هیچ کاری نمی‌توانیم انجام بدهیم. چون اولویت ما دیگر تغذیه نیست، بلکه پول است. در شرایط کنونی نمی‌توانیم مسئله تغذیه را پیش ببریم، اصلی‌ترین حوزه در این بخش یکی آموزش و دیگری مسائل اقتصادی است. وقتی شرایط اقتصادی این‌طور نامناسب است، تا زمانی که اتفاق بدی برای یک فرد یا جامعه نیفتد که تغذیه به اولویت برای دولت و جامعه تبدیل شود، اتفاق خاصی نخواهد افتاد. به همین دلیل تغذیه افراد جزو اولویت‌های اول برای دولت نیست. وقتی پول نباشد که بیمارستان‌ها را بچرخانیم و جلوی بروز بیماری‌ها را بگیریم، کار پیش نمی‌رود.

 

ممکن است در این کشور یک نفر کرونا بگیرد و تمامی رسانه‌ها خبر آن را کار کنند که یک نفر به دلیل ابتلا به کرونا جان باخت، درصورتی‌که هرروز و هر ساعت و هر دقیقه افراد بسیاری به دلیل ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی جان خودشان را از دست می‌دهند، یا به خاطر مصرف سبزی‌های ناسالم، انواع سرطان‌ها را شاهد هستیم، درصورتی‌که می‌توانستیم جلوی این مسائل را به‌سادگی بگیریم. دولت هم انتظار دارد اتفاقی در جامه نیفتد که باعث نارضایتی شود.

 درنتیجه تغذیه جزو اولویت‌ها نیست. اگر امروز سه ماه درهای دانشکده تغذیه را ببندیم، کسی متوجه نمی‌شود، اما اگر یک ساعت در بیمارستان شریعتی را ببندیم، همه متوجه می‌شوند. بنابراین مهم است به تغذیه فکر کنیم و جزو اولویت‌ها باشد.

 

 با توجه به عوارض کاهش وزن سریع و نتایج زیان‌بار مراجعه به افراد غیرعلمی در این زمینه، به نظر شما چرا هنوز به‌وفور در جامعه شاهد این مشکل هستیم؟ آیا کم‌کاری در زمینه معرفی مراکز معتبر وجود دارد؟

مشکل این است که مردم عجله دارند. تصور کنید که می‌خواهیم به اصفهان برویم، باید بپذیریم که باید 6 ساعت در ماشین بنشینیم و از جاده لذت ببریم، یک بحث دیگر این است که وقتی در ماشین نشستیم، از همان ابتدا انتقاد کنیم که چرا نمی‌رسیم. حالت دوم استرس و تصادف و نرسیدن را به دنبال دارد اما در حالت اول، آرامش و لذت بردن است. در بحث تغذیه نیز همین‌طور است. بیمار وقتی مراجعه می‌کند، اصرار دارد که به‌سرعت کاهش وزن داشته باشد. درصورتی‌که باید بداند سرعت مطمئنه وجود دارد و باید در هفته نیم کیلو وزن کم کنیم یا شاید مقداری هم بیشتر باشد که اشکالی ندارد. اما برخی پزشکان اصرار دارند که کاهش وزن به صورتی سریع باشد که مردم به‌سوی آن پزشک بروند. البته برای فرد مراجعه‌کننده نیز سلامت اهمیت ندارد، بلکه کاهش وزن اهمیت دارد.

 

*دولت انتظار دارد اتفاقی در جامه نیفتد که باعث نارضایتی شود. درنتیجه تغذیه جزو اولویت‌ها نیست. اگر امروز سه ماه درهای دانشکده تغذیه را ببندیم، کسی متوجه نمی‌شود، اما اگر یک ساعت در بیمارستان شریعتی را ببندیم، همه متوجه می‌شوند. بنابراین مهم است به تغذیه فکر کنیم و جزو اولویت‌ها باشد

 

 وقتی متخصص به فرد می‌گوید 15 کیلو وزنت را کاهش می‌دهیم، این عدد برای او مهم است و دیگر نمی‌گوید که کاهش سریع وزن باعث سنگ کیسه صفرا می‌شود، ریزش مو اتفاق می‌افتد، فلزات دو ظرفیتی بدن کاهش می‌یابد یا به لحاظ روانی شکننده می‌شود. باید بدانیم که سرعت در کاهش وزن به‌هیچ‌عنوان مهم نیست و سرعت زیاد اهمیت ندارد.

در مثال مسافرت، مردم نمی‌خواهند از یک سرعتی بیشتر در خیابان حرکت کنند، بلکه امنیت و آرامش اهمیت دارد. در تغذیه نیز باید در مسیری پیش برویم که امنیت بیشتر باشد. کسانی که دانش ندارند، نمی‌دانند وقتی فردی به باشگاه می‌رود و در ماه 12 کیلو وزن کم کرده چه بلایی به روزگارش آمده است. به این فرد رژیم گرسنگی می‌دهند و مولتی‌ویتامین به بدنش تزریق می‌کنند. این درست است که اگر فرد گرسنه باشد، وزنش کم می‌شود اما این را همه می‌دانند، در شرایط تحمیل گرسنگی نقش و هنر شما در این کاهش وزن چیست؟ آیا نمی‌دانید که اگر این فرد کبد چرب داشته باشد، وضعش بدتر می‌شود یا ممکن است فرد سنگ کیسه صفرا بگیرد زیرا صفرا در گرسنگی طولانی‌مدت اتفاق می‌افتد یا کلسترول بدنش بالا می‌رود.

 بیشتر بخوانید:

فعالیت بدنی بستر عادات غذایی سالم

چگونه می‌توان سطح آگاهی افراد جامعه را بالا برد؟

به‌مرورزمان با تلویزیون و مجلات و فضای مجازی می‌توانیم اطلاعات را بالا ببریم. البته گاهی اطلاعات غلطی هم در فضای مجازی داده می‌شود که باید مراقب بود. برخی مواقع بیماران اطلاعاتی دارند که جذاب است و مطالبی را می‌دانند که در کتاب‌های علمی مطرح می‌شود و ما انتظار نداریم یک خانم خانه‌دار در این مورد اطلاع داشته باشد. بنابراین مردم به‌مرورزمان اطلاعات به دست می‌آورند.

*یکی از بحث‌های حوزه تغذیه این است که در دانشگاه‌های علوم پزشکی، از دانشجو تا پزشک، اطلاعات زیادی از غذا ندارند. متأسفانه آن‌هایی که روی غذا کار می‌کنند، آشنایی زیادی با غذا ندارند و این دوگانگی باعث شده که رویکرد از مزرعه تا چنگال را نتوانیم پیش ببریم. یعنی یک عده متخصص صنایع غذایی هستند و یک عده پزشکان تغذیه هستند

 

 چقدر امکان دارد وقتی بیمار اطلاعات به دست آورد خوددرمانی کند؟

این شمشیر دو لبه است. گاهی در تلویزیون از کبد چرب صحبت می‌کنیم و از فردا مردم به مطب هجوم می‌آورند و گاهی هم امکان دارد که فرد بداند برای درمان کبد چرب باید وزن کم کند و سرخود تصمیم بگیرد وزن کم کند. اما نمی‌داند وزن کم کردن بر پایه گرسنگی و کم کردن مصرف کربوهیدرات اثرات منفی دارد. این قبیل تصمیمات را تصمیمات دستپاچگی می‌گویند. فرد جواب آزمایش می‌گیرد و می‌بیند آنزیم کبدی‌اش بالاست، سونوگرافی می‌کند و می‌بیند کبدش چرب است و یک‌باره تصمیم می‌گیرد گرسنگی بکشد تا وزن کم کند، اما نباید عجله کرد و باید با آرامش پیش رفت. افرادی که وزن بالا و کبد چرب دارند، با هر 10 درصدی که وزن کم می‌کنند، یک درصد از چربی کبدشان کاهش می‌یابد.

 

*وقتی متخصص به فرد می‌گوید 15 کیلو وزنت را کاهش می‌دهیم، این عدد برای او مهم است و دیگر نمی‌گوید که کاهش سریع وزن باعث سنگ کیسه صفرا می‌شود، ریزش مو اتفاق می‌افتد، فلزات دو ظرفیتی بدن کاهش می‌یابد یا به لحاظ روانی شکننده می‌شود. باید بدانیم که سرعت در کاهش وزن به‌هیچ‌عنوان مهم نیست و سرعت زیاد اهمیت ندارد

 

سال گذشته جنابعالی استاد نمونه دانشگاه تهران شدید، دلیل آن به خاطر تحقیق روی پروژه خاصی بود؟

جایزه به دلیل آموزش بود و بحث پژوهش نبود. من بیش از 9 سال است که استاد تغذیه دانشجویان خارجی هستم و چون به زبان انگلیسی مسلط هستم، از نحوه آموزش و تدریس من خوششان آمد. دانشجویان از بین اساتید دیگر از نحوه تدریس من بیشتر لذت بردند و من را به‌عنوان استاد نمونه برگزیدند، بنابراین جایزه به دلیل ارزشیابی فراگیران اتفاق افتاده و این را غنیمت می‌دانم که یک استاد تغذیه، استاد نمونه شده، در حالی که در 20 سال گذشته درس تغذیه را جدی نمی‌گرفتند.

 

 شما در برنامه‌های تلویزیونی مشارکت فعال در آموزش و افزایش آگاهی تغذیه‌ای جامعه دارید. بازخورد آن چگونه بوده است؟

تلویزیون جایگاهی در ایران و جهان دارد که هم می‌تواند مثبت و هم منفی باشد. مثبت از این نظر که مردم به تلویزیون اعتماد دارند و درنتیجه به کسی هم که صحبت می‌کند، اعتماد دارند. اما نکته منفی اینکه اگر فرد حرفی بزند که اشتباه باشد، جامعه را تکان می‌دهد و ایجاد اشکال می‌کند. بازخورد برنامه تلویزیونی این است که اعتماد مردم بیشتر می‌شود. وقتی مردم می‌بینند که 100 برنامه تلویزیونی داشته‌ام، به‌سادگی به من اعتماد می‌کنند، زیرا می‌گویند مراقبت و درایت لازم رادارم تا کاری که برای آنان آغاز می‌کنم، باحوصله پیش ببرم.

 

 آیا علاقه به خواندن کتاب دارید؟

کتاب‌خوانی را بسیار دوست دارم و کتاب "گزارش یک زندگی" نوشته مرحوم علی‌اکبر سیاسی را بسیار دوست دارم. ایشان بنیان‌گذار دانشگاه تهران و آموزش نوین در ایران بودند که دبیر دبیرستان و آموزگار واژه‌هایی بودند که از مکتب و مکتب‌خانه تغییر دادند. این کتاب را برای دومین بار می‌خوانم و به دنبال استقلال دانشگاه هستم. وقتی در آن زمان استقلال دانشگاه به خطر می‌افتد، دکتر سیاسی جلوی آن می‌ایستد و من افتخار شاگردی دکتر فریدون سیاسی فرزند دکتر سیاسی بزرگ را نیز دارم.

 

 چقدر به سینما علاقه‌مند هستید و آخرین فیلمی که دیدید، چه بود؟

به سینما بسیار علاقه دارم و آخرین فیلمی که دیدیم، فیلم مطرب بود. با خانواده می‌رویم و آن‌ها نیز علاقه دارند.

 

 اکثر اوقات فراغت خود را چگونه پر می‌کنید؟

اکثر اوقات فراغت را پیاده‌روی می‌کنم و در هفته چندین روز در پارک پرواز در منطقه سعادت‌آباد در سربالایی و سرپایینی‌های آن پیاده‌روی می‌کنیم و خیلی خوب است. پیاده‌روی یکی از بهترین کارهاست، زیرا هم برای سلامتی خوب است و هم باعث زلال شدن فکر انسان می‌شود.

من اصولاً تمام تصمیمات بزرگی که گرفته‌ام، در زمان پیاده‌روی گرفته‌ام و به نظر می‌رسد مغز بهتر کار می‌کند. سفر را هم خیلی دوست دارم و هر فرصت کوتاهی اتفاق می‌افتد به سفر می‌روم.

 

 با توجه به اینکه تحصیلات خود را در استرالیا گذراندید، می‌توانستید همان‌جا بمانید. دلیل خاصی برای بازگشت به کشور داشتید؟

این سؤال خیلی کلیشه‌ای است و خیلی‌ها در پاسخ آن شعاری صحبت می‌کنند، اما من وقتی بورسیه شدم، متعهد شده بودم که پس از پایان تحصیلات به کشور برگردم، چون با پول کشور رفته بودم، بورس دانشگاه بودم و طبیعی است که هر کس تعهد کرده، باید به تعهد خودش پایبند باشد. من هم کسی نیستم که زیر تعهد خودم بزنم. امکان دارد که روزی تعهداتم تمام شود و برای تحصیل یا کار به کشور دیگری بروم که به عقیده من اشکالی هم ندارد. من برای رفتن محدودیت خاصی نمی‌بینم. اما بورسیه شده بودم که برگردم و 6 سال به کشور خدمت کنم و به این تعهد عمل کردم و صلاح نمی‌بینم که سر کشور منت بگذارم.

 

 اگر مایل به بیان مطلبی هستید بفرمایید؟

از دوستان زندگی آنلاین و دنیای تغذیه به‌ویژه دکتر نعمتی تشکر می‌کنم. اولین بار که با دنیای تغذیه آشنا شدم، اولین باری بود که تحصیلاتم به پایان رسیده بود و کنگره تغذیه را راه انداخته بودم. من جزو تیم اجرایی بودم و آن زمان بحث انتشارات کنگره را به موسسه دنیای تغذیه داده بودیم و دکتر نعمتی بسیار کمک کرد و می‌دانم که همچنان مانند گذشته در این حوزه خوب کار می‌شود. دکتر نعمتی از کسانی است که با دید باز، قلم درست و همکاران درستکار پیش رفتند.

در این 10 سال نشریات متعددی دیده‌ام که دائم پوست عوض کرده‌اند، اما دنیای تغذیه همواره درست عمل کرده و من برای نشریه و همکاران آرزوی سلامت و ادامه راه رادارم.

 

 برخی معتقد هستند مصرف برخی میوه‌ها مانند خرما خاصیت زیادی دارد و هیچ زیانی ندارد، چنین باوری درست است؟

این درست است که خرما میوه بسیار خوبی است، اما باید به‌اندازه مصرف شود و بدون حساب‌وکتاب نباید باشد. این را در مورد عسل هم می‌گویند که هرچقدر دلتان می‌خواهد، عسل مصرف کنید، درصورتی‌که این باور غلط است.

 من بیماری دارم که برای درمان بیماری روماتیسم دائم عسل مصرف کرده اما نه‌تنها روماتیسم او درمان‌نشده، بلکه دیابت هم گرفته است.

بنابراین باید مصرف هر چیز ازجمله میوه را با شمارش پیش ببریم. برای یک مرد به‌طور متوسط روزانه سه میوه 120 گرمی کافی است و یک خانم سه میوه 100 گرمی یا دو میوه 120 گرمی در روز برای او کفایت می‌کند. بنابراین باید یاد بگیریم که مصرف بی‌رویه میوه‌ها آن‌طور که در فرهنگ گفتاری رایج شده، درست نیست. می‌گوییم میوه و سبزیجات خاصیت دارد، اما این‌طور نیست که میوه مانند سبزی باشد. سبزی را هرچقدر بخورید، اشکال ندارد، اما این‌طور نیست که بگوییم هرچقدر میوه بخورید، اشکال ندارد.

 

*به‌عنوان‌مثال بارها شاهد بودیم که متخصص سرطان به بیمار شیمی‌درمانی دستور داده که میوه‌های کم شیرین و رنگی استفاده کند و بیمار هم گریب فروت و انار مصرف کرده است. اما این دو میوه در هنگام شیمی‌درمانی جزو ممنوعات اصلی هستند، زیرا باعث تغییر مکانیسمی در بدن می‌شود که اثر دارودرمانی را کم می‌کند، درنتیجه سلامت بیمار به خطر افتاده است

 

برچسب ها: تغذیه سالم، کبد چرب، دکتر احمد ساعدی، رژیم درمانی، کلسترول بد خون، زندگی آنلاین، ویروس کرونا تعداد بازديد: 617 تعداد نظرات: 0

نظر شما درباره این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز