Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
یکشنبه 9 اردیبهشت 1403 - 01:29

6
آبان
گذشته ها گذشته در حال زندگی کن

گذشته ها گذشته در حال زندگی کن

بسیاری از دوستان بازنشسته هستند که به گذشته خود اشتغال ذهنی دارند، یعنی مدام به گذشته می‌اندیشند. شما چقدر به گذشته فکر مي‌کنید‌؟ چه حجمی از اشتغالات ذهنی شما به گذشته‌تان مربوط مي‌شود؟

رکسانا خوشابی – روانشناس

 

تحریریه زندگی آنلاین : بسیاری از دوستان بازنشسته هستند که به گذشته خود اشتغال ذهنی دارند، یعنی مدام به گذشته می‌اندیشند. شما چقدر به گذشته فکر مي‌کنید‌؟ چه حجمی از اشتغالات ذهنی شما به گذشته‌تان مربوط مي‌شود؟ چقدر از گذشته خود راضی هستید؟ برخی از بازنشستگان ‌وقتی به گذشته فکر مي‌كنند، همیشه به یاد خاطرات خوب خود می‌افتند. لحظاتی سرشار از عشق یا موفقیت. روزهای فراموش نشدنی و خاطره‌انگیز، تلاش‌ها، شور و حال جوانی، دوستی و محبت و‌ مانند اینها. برخی دیگر می‌گویند از گذشته نیرو می‌گیرند، شاد مي‌شوند و احساس سرزندگی می‌کنند. بعضی هم مرور گذشته، همیشه برایشان با‌ اندوه و ناراحتی همراه است و معتقدند ایکاش گذشته، وجود نداشت! عده‌ای هم هستند که می‌گویند گذشته، برایشان تماماً درس است. هر آنچه هستند و تمام آنچه در حال حاضر دارند، همه در اثر یادگیری‌هاي گذشته است. آن‌ها از همه اتفاق‌هاي خوب و بد گذشته، صدها درس آموخته‌اند و هر اتفاقی، بد یا خوب، برایشان معنایی منحصر به فرد و رشد دهنده داشته است. برخی هستند که اصلاً به گذشته فکر نمي‌كنند آنها می‌گویند گذشته، هر چه که بوده که گذشته و سپری شده است و فکر کردن به آن هیچ سودی ندارد و ترجیح مي‌دهند به آینده فکر کنند. عده‌ای دیگر هم هستند که گذشته، آن‌ها به یاد اشتباهاتشان می‌اندازد. اشتباهاتی که اغلب خود را به خاطر آنها سرزنش مي‌كنند. از نظر آنها گذشته شبیه یک پتک است که گاه‌به‌گاه آن را بر سر خود می‌کوبند. بعضی هم می‌گویند اصلاً گذشته را به خاطر نمی‌آورند. یعنی وقایع و گفتگوها در خاطرشان نمی‌مانند، فقط نتیجه آنها در ذهنشان باقی می‌ماند، برای همین هم نمی‌توانند به‌طور روشنی به گذشته فکر کنند. شما جزو کدام دسته هستید؟

 بیشتربخوانید:

راههای افزایش توجه (2)

 

 

 

فواید زندگی در زمان حال

روانشناسان معتقدند تمرکز زیاد روی اتفاقات گذشته یا رویدادهای به وقوع نپیوسته آینده، ما را از حضور در «حال»، یعنی از حضور در همین «لحظه» و همین «حالا» و همین «جا» باز می‌دارد. درحالی‌که لحظه حال تنها چیزی است که واقعاً و عملاً متعلق به ماست و مي‌تواند برای انجام مقاصد مختلفی به کار گرفته شود. تنها در لحظه حال، یعنی درست در «همین لحظه» مي‌توانيم با جهان پیرامون خود ارتباط برقرار کنیم. مي‌توانيم ببینیم و بشنویم و لذت ببریم. مي‌توانيم نشانه‌هايی را دریافت کنیم که مختص ما هستند، نشانه‌هايی که به‌عنوان برآیندهایی از وضعیت موجود، ما و جهان اطرافمان، ما را به‌سوی آنچه در همین لحظه برایمان بهترین است هدایت مي‌كنند. تنها در «همین لحظه» است که زنده‌ايم و مي‌توانيم زندگی کنیم، مي‌توانيم مشاهده کنیم، حس کنیم، رشد کنیم، کمک بگیریم یا کمک کنیم و از همه مهم‌تر در همین لحظه است که مي‌توانيم با خالق جهان، ارتباط برقرار نماییم. مفاهیمی مثل دعا، توبه، توکل و خلاصه هر رابطه‌اي که بین ما و خداوند برقرار مي‌شود همه در لحظه حال شکل می‌گیرند. متأسفانه اکثر ما، لحظات حال را از دست می‌دهیم و بیشتر در گذشته و گاهی در آینده زندگی مي‌کنیم‌. چرا اغلب در «حال» حضور نداریم؟ اشتغال بیش از حد به گذشته، اغلب به دلیل افسردگی، احساس شکست یا ظلم، یا برخی اختلالات روانشناختی است که خوشبختانه ‌امروزه درمان قطعی برای آن وجود دارد. برخی هم بر این باورند که زیادی بار گناه فرد و ظلم‌ها یا بی‌عدالتی‌هایی که درباره دیگران روا داشته، گاه باعث اشتغال بیش از حد به گذشته و سرزنش مداوم خویش و احساس گناه مي‌شود، تا جایی که علت تأکید ادیان بر انجام اعمال نیکو و پسندیده و پرهیز از معصیت و گناه نیز از نظر این عده، غیر از آثار اخروی، مصون نگه‌داشتن انسان از تبعات این اعمال را در بر می‌گیرد. پرداختن بیش از اندازه به آینده هم، غیر از برخی اختلالات، مي‌تواند ریشه در این داشته باشد که فرد از وضعیت فعلی خود به درجات مختلفی ناراضی است و قصد دارد با خیال‌پردازی، رضایتی را که در زمان حال بدان دست نیافته، در آینده جستجو کند. بدیهی است برای آینده می‌توان و حتی باید برنامه‌ريزي و تصمیم‌گیری داشت. اما گذاشتن وقت بیش از حد، چه برای آینده و چه برای گذشته، جز هدر دادن زمان و انرژی، نتیجه‌اي نخواهد داشت. متأسفانه نگرانی نسبت به گذشته، پرداختن زیاده از حد به گذشته، داشتن اشتغال ذهنی مداوم نسبت بدان و مواردی مثل احساس گناه، سرزنش خود و... در کشور ما شایع است. جالب است که همه می‌دانیم گذشته را نمي‌توان عوض کرد، اما اغلب درباره گذشته فکر مي‌کنیم‌. خود یا دیگران را مقصر دانسته یا محکوم مي‌کنیم‌ و خاطرات‌ اندوهبار مربوط به آن را بارها و بارها مرور مي‌کنیم‌ و به‌طور مازوخیستی خود را آزار مي‌دهيم؛ آزاری که البته سودي ندارد. آیا واقعاً گذشته، به هیچ دردی نمی‌خورد؟ البته که می‌خورد. گذشته، تجربه‌اي آموزنده است که ما را هوشمندتر، کم‌اشتباه‌تر، هوشیارتر و توانمندتر می‌سازد. به ما راه و رسم بهتر زیستن را می‌آموزد و به ابراز تجربه، تجهیزمان مي‌کند‌. گذشته را تنها تا زمانی باید مرور کرد که بتوان از آن نتیجه گرفت که در حال و آینده چه کارهایی را باید انجام داد. یا از چه کارهایی لازم است اجتناب نمود. اما هرگز نباید به گذشته چسبید. بلکه باید پس از یادگیری و به‌کارگیری آموزه‌هايش آن را به فراموشی سپرد و از بند آن رها شد.

 بیشتربخوانید:

نقش موثر زنان در بازسازیِ جامعهِ فاجعه‌دیده

 

 

خود را کمی به خطر اندازيد!

كارشناسان به این نتیجه رسيده‌اند که ريسك‌ كردن‌هاي جسمي براي ما فوايد زيادي دارد؛ آن‌ها می‌گویند چه خلبان يك هواپيماي تك موتوره باشيد يا اينكه از يك صخره مرتفع آويزان شويد، به‌جای گذشته، به زمان حال کشیده می‌شوید. همچنین موقعيت‌هاي خطير فرصت يادگيري را درباره خود و اطرافمان برايمان فراهم مي‌آورند، اعتمادبه‌نفس را افزايش مي‌دهند و كمك مي‌كنند وقايع پيش‌بيني نشده زندگي را بهتر مديريت كنيم. مايكل گاس كه بيش از 20 سال است درباره مزاياي ريسك‌هاي جسمي كار مي‌كند، مي‌گويد اهميت خطر كردن به اين دليل است كه آگاهي فرد را افزايش مي‌دهد. در رويارويي با خطر، غريزه وارد عمل مي‌شود، توجه به‌شدت بر جسم و بر محيط متمركز مي‌شود. مشغوليات ذهني، مثل بگومگوی روز پيش يا دلهره جلسه روز بعد، در پيش خطر روبرو رنگ مي‌بازد و فرد مجبور است در زمان حال به سر ببرد و در اين زمان است كه حس عمل و آگاهي سر بر مي‌آورد. يادگيري‌هاي ماجراجويانه يا به عبارتي، يادگيري‌هاي تجربي، درست برخلاف آموزش‌هاي كتابي، بازخوردي ملموس و فوري درباره نحوه عملكرد فرد در جهان اطرافش به دست مي‌دهد و همين توجه متمركز و آگاهانه است كه مي‌تواند در ديگر حوزه‌هاي زندگي تغييراتي واقعي را سبب شود. در چنين موقعيت‌هايي ناچاريم از انتخاب‌هايي كه مي‌كنيم كاملاً آگاه باشيم وگرنه مرگ حتمي است. مثلاً ‌وقتی‌که بر يك قايق كانو در رودخانه‌اي خروشان هستيد، براي اينكه قایق غرق نشود و كشته نشويد ناچاريد تعادل خود را حفظ كنيد و بدنتان را شل كنيد. اگر بترسيد، بدنتان منقبض مي‌شود و عدم تعادل حاصل از آن مي‌تواند قايق را واژگون سازد. پس بايد به كمك اراده، خود را مجبور كنيد بر ترس غلبه کنید. همین‌که در انجام اين كار موفق شويد متوجه مي‌شويد كه قرباني هيجانات نيستيد و اگر بخواهيد می‌توانید بر آنها غلبه كنيد و البته اگر بتوانيد در يك قايق خود را كنترل كنيد، پس در خانه و كار هم مي‌توانيد چنين مهارتي داشته باشيد. در واقع هر بار كه ما از انجام كاري مي‌ترسيم، اما عقب‌نشيني نمي‌كنيم و دست به عمل مي‌زنيم، قوی‌تر مي‌شويم حتي اگر شكست بخوريم. كارشناسان آموزش تجربي شك ندارند كه درس‌هايي كه ما از طريق فعاليت‌هاي ماجراجويانه ياد مي‌گيريم،‌ در زندگي روزمره هم كاربرد دارند. احساس كفايت حاصله، باعث تلاش و استمرار بيشتر و نهايتاً‌ منجر به عملكرد بسيار عالي‌تري خواهد شد. در ضمن هر چه از فرصت‌هاي بيشتري براي نشان دادن توانايي‌هاي خود و گذر از چالش‌ها استقبال كنيم، تلاش بيشتري خواهيم كرد و همين به رشد بيشتر مي‌انجامد.

 

فواید ریسک‌پذیری

ريسك‌پذيري، جداي از پرورش اعتمادبه‌نفس مي‌تواند هويت فرد را توسعه بخشد. با ريسك كردن مي‌توانيم محدوديت‌هايي را كه براي خود درست كرده‌ايم و نقش‌هاي از پيش تعيين شده خود را كنار بزنيم. عزم قوي در مقابله با چالش‌ها و وقايع نامعلوم و پيش‌بيني ناپذير، ارتباط و پيوند ما را با خودمان قوی‌تر مي‌كند، زيرا در این‌گونه شرايط، واكنش‌ها و پاسخ‌‌هاي ما شرطی شده و پيش‌ساخته نيستند. وقتي با آشفتگي‌ها روبرو مي‌شويم، آن‌وقت متوجه مي‌شويم كه الگوهاي زندگي روزمره ما چطور مانع از حركت و پيشرفت ما شده‌اند. بهترين راه براي بهره‌برداري از مزاياي ريسك كردن اين است كه در آن استمرار داشته باشيم. هرچه بيشتر خود را در موقعيت‌هايي قرار دهيم كه ناچار به گرفتن تصميات بزرگ و ناگهاني باشيم، احتمال عمل‌گرايي ما بيشتر و احتمال فلج شدن ما كمتر مي‌شود. ريسك‌هاي جسمي به ما ياد مي‌دهد در بحران‌‌ها پيروز شويم. خطر كردن به ما يادآوري مي‌كند‌ هيچ چيز قطعي نيست. افراد در زندگي روزمره دوست دارند به توهم امنيت چنگ بزنند اما وقتي پرده كنار مي‌رود متوجه مي‌شوند چقدر دنيا بي‌ثبات است. پس به‌جای اينكه عمري را در ترس كنار رفتن پرده به سر بريم بهتر است مهارت‌هاي لازم براي رويارويي با اين بي‌‌ثباتي را ياد بگيريم.

 

برچسب ها: روانشناسی، زندگی، آرامش، افکار منفی، انرژی مثبت تعداد بازديد: 249 تعداد نظرات: 0

نظر شما درباره این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز