دکتر سید محمد علی اکبریان: متخصص مغز و اعصاب ، استاد بازنشسته دانشگاه علوم پزشکی ایران
تحریریه زندگی آنلاین : فکر میکنید این جمله را چه کسی میگوید؟ آیا پدر و مادر پولداری هستند که به فرزند جگر گوشه خود میگویند یا فرد کارخانهداری به کارگران زحمتکش خود میگوید؟ آیا این جمله مربوط به آن آدم گرسنهای است که از فقر رنج میبرد و زیر دیوار مهربانی منتظر تکه نان یا کمکی از مردم است؟
این جمله مربوط به آن افرادی بیفرهنگی است که در نابودی و فرسایش ثروتهای عمومی و منابع طبیعی ابائی ندارند. در تعطیلی خودرو گرانقیمت خود را پر از بنزین ارزان قیمت یارانهای کرده و عمدتاً راهی مسافرت به شهرهای شمالی میشوند.
در بین راه با بریز و به پاش فراوان و پرتاب پسماند خود به اطراف جاده، رودخانه و اماکن...، بدون هیچ مسئولیتی چند روزی خوشگذرانی و مسابقه سرعت در جادهها و یا فخر فروشی کرده، موجب تخریب یا آسیب محیط زیست میشوند؛ به خانه باز میگردند و منتظر تعطیلاتی دیگر و شروع مجدد اینگونه رفتارهای نادرست میشوند.
منابع ملی به سرعت در حال آسیبی و تخریب است
منابع طبیعی کشور، رودخانهها و دریاچهها، منابع و آبهای زیر زمینی، درختان، جنگلها و مراتع، راهها و جادهها، هوای تنفس، ... همه از منابع ملیاند. دولتها ضمن حفظ و حراست از این منابع خدادادی و ارزشمند باید منافع آن را برای همگان در نظر بگیرند، ولی متاسفانه منافع آن به دست افرادی فاقد مسئولیت است و نصیب عدهای خاص میشود از این رو منابع ملی به سرعت در حال آسیبی و تخریب است.
اگر با دقت به حاشیه جادهها و مسیر عبور قطار یا حتی رودخانهها و جنگلهایی که از کنار آن جاده عبور کرده نگاه کنید میبینید که زباله و پسماندها به طور زشت و مخربی ریخته و پخش شده و محیط را آلوده کرده است. بسیاری از این زبالهها و پسماندها برای تجزیه شدن به گذشت صدها سال وقت نیاز دارند.
آیا برای صیانت از این منابع ملی و خدادادی هزینه نمیشود؟
بیشک آن مردم فقیری که از خوشگذرانیها و سفر به دل طبیعت محروماند نیز نسبت به استفاده یا بهرهبرداری صحیح از این منابع سهم دارند. عوامل و نیروهای مراقبتکننده از این منابع چه کسانی هستند؟ آیا برای صیانت از این منابع ملی و خدادادی هزینه نمیشود؟ این هزینه از جیب چه کسی است؟ مگر نه اینکه از حق مردم طبقه فقیر نیز هزینه میشود؟ ولی متاسفانه حتی عایدات حاصل از این منابع ملی به این طبقه مرفه نمیرسد؟! افراد رانت خوار، آقازادهها و طبقه رفاه طلب از این منابع بیشتر بهره میبرند و بیشتر نیز به آن ضرر میرسانند.
متاسفانه مسیر خوشگذرانی و رفاه عدهای خاص به خرج و هزینه افراد پابرهنه و فقیر هموار میشود؟!
کسانی که میخواهند بیش از حد خود لذت ببرند بایستی هزینه آن را خودشان پرداخت کنند؛ این مصوبه تأیید شده تمام کشورهای پیشرفته دنیاست.
دولتها حق ندارند منابع ملی اعم از انرژی، هوا، منابع طبیعی و زیر زمینی و... را که مربوط به همه اقشار جامعه است در اختیار عدهای خاص قرار دهند یا موجبات دسترسی و بهره برداری آنان را هموار سازند.
دولتها حق ندارند جنگلها و کوهها را جادهکشی کرده و خدمات اختصاصی آب، برق، گاز... در ازاء دریافت پول وهزینه انشعابات به متقاضی بدهند تا عدهای در دامنه یا مناطق بالا دست کوهها و مراتع یا جنگلها... ویلاسازی کنند و از آن به طور اختصاصی بهره ببرند. هر خانه یا اصطلاحاً ویلایی که در بالای کوه و تپه با هزینهای سرسام آور بنا میشود (با مجوز یا بدون جواز) نیاز به خدمت و زیر ساخت دارد. همین نیز هزینه بالایی بر دوش دولت میگذارد. این گونه بیدر و پیکر بودنها که در سالهای اخیر شاهد آن بودهایم علاوه بر تخریب محیط زیست و اتلاف منابع طبیعی کشور باعث تحقیر اقشار ضعیف و نیازمند همچنین از بین رفتن انگیزه کار و تلاش جوانان کشور میشود.
چه باید کرد؟
کاش جرائم و عایدات مالی خوبی از بابت برخورد با متخلفین و زیانرسانان به محیط زیست و منابعطبیعی دریافت میشد؛ درآمدهای ناشی از جریمه افراد متخلف باید جهت بهداشت و تمیزی محیط زیست و منابع طبیعی صرف شود. بدین ترتیب هم عدهای در جنگلها، مراتع و محیط زیست مشغول به کار میشدند و هم طبیعت دستخوش آسیب و نازیبایی نمیشد.
باید بودجهای اختصاصی از این بابت در اختیار فرمانداری یا استانداریها گذاشته شود تا زبالهها و پسماندهای ریخته شده در طبیعت و جادهها و شهرها به نحو مناسب جمعآوری شود که جلوی تخریب و آسیب منابع طبیعی گرفته شود، همچنین به سلامت مردم نیز سود برسد. این هزینه کردن علاوه بر اشتغالزایی و جلوگیری از آسیب به منابع خدادادی که امانتی نزد ما برای نسلهای آینده است، بیشک کمتر از هزینههای درمان امراضی است که در اثر این بی توجهی صرف میشود.
متاسفانه در برخی نقاط خارج از شهرها شاهد انباشت زباله به منظور دفع یا بازیافت آن هستیم. این شیرابههای مضر و خطرناک ناشی از انباشت زبالهها در مناطق دور افتاده با نفوذ در اعماق زمین، آب و خاک و منابع زیر زمینی را برای سالیان دراز آلوده میسازند.
شهرداریها و فرمانداریها در هر شهر و استان با آموزش صحیح و دقیق و مستمر مردم میتوانند به فرهنگسازی مناسب جهت جمعآوری و تفکیک دقیق و صحیح زباله و پسمانده اقدام کنند؛ البته با بازیافت اصولی پسماندها این امکان وجود دارد تا بخش قابلتوجهی از هزینهها را نیز تأمین کرد.
شبکههای رادیو و تلویزیون و فضای مجازی، رسانههای نوشتاری با روش بمباران اطلاعاتی (اطلاعرسانی مدام) وظیفه مهمی برای فرهنگسازی برعهده دارند. با این اقدام خدمت بزرگی به منابع طبیعی و ملی کشور خواهیم کرد و نسل آینده را برای بهرهبرداری هر چه بهتر از آن آماده و سهیم خواهیم ساخت. به امید آن روز.