خواندنی های پزشكی
دارویی جدید برای کودکان ایدزی
اداره نظارت بر غذا و داروی آمریكا اعلام كرد دوزهای پیشنهادی مربوط به داروی «رتروویر» (Retrovir) با نام ژنریك «زیدوورین» در كودكان 4 هفتهای، مورد تجدیدنظر قرار گرفته و از این پس این دسته از بیماران نیز میتوانند از آن استفاده كنند. «رتروویر» یك داروی مهاركننده NRT است كه در درمان بیماران مبتلا به AIDS استفاده میشود.دوز پیشنهادی در بیماران خردسال با 4 هفته سن و بیشتر و وزن بیشتر و مساوی 4 كیلوگرم در جدول زیر آمده است. در صورتی كه قرص و كپسولهای رتروویر، مناسب نباشند، برای رسیدن به دوز دقیق از شربت آن استفاده میشود.وزن بدن بین 4 تا 9 کیلوگرم: کل دوز روزانه = 24 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن.
وزن بدن بین بیشتر مساوی 9 کیلوگرم تا کمتر از 30 کیلوگرم: کل دوز روزانه = 18 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن.
وزن بدن بیشتر یا مساوی 30 کیلوگرم: کل دوز روزانه = 600 میلیگرم در روز.
این دوزهای دارویی, به تناسب اینکه دو یا سه بار در روز تجویز شود, در دوزهای منقسم تقسیم میشوند.
هموگلوبین A1C همیشه حرف اول را نمیزند
در مطالعهای مشاهدهای كه نزدیك به سه هزار بیمار مبتلا به دیابت تیپ دو را به مدت 4 سال بررسی كرده است، مشخص شد تفاوتی در مورتالیتی بیمارانی كه سطح هموگلوبین A1C آنها كمتر از 5/6 درصد باشد یا بین 5/6 تا 7 درصد، وجود ندارد. نتایج این مطالعه كه در آلمان انجام شده، همچنین نشان میدهند كه افزایش خطر قابل توجهی در مورتالیتی بیمارانی كه سطح هموگلوبین A1C آنها بیشتر از 8 درصد باشد، وجود دارد (نسبت به افرادی كه در ابتدای مطالعه، هموگلوبین A1C آنها كمتر بوده است). دیگر عوامل پیشبینی كننده پایه در مورتالیتی عبارتند از سن، سیگار كشیدن، بیماریهای قلبی عروقی و فشارخون سیستولیك. محققان این مطالعه معتقدند بیمارانی كه سطح نسبتا كنترل شدهای از هموگلوبین A1C دارند، وضعیت Smoking و كنترل خوب فشارخون، اهمیت خاصی در بقای آنان بازی میكند. به هر حال در سطوح هموگلوبین A1C بیشتر از 8 درصد، كنترل گلوكز یك عامل خطر جدی نسبت به همه عوامل مورتالیتی محسوب میشود. در تحلیلهای آماری انجام شده بر روی این بیماران، دیده شد كه اگر بیمار از ابتدا مشكلات قلبی – عروقی داشته باشد، این عامل مهمترین پیشگوییكننده مورتالیتی محسوب میشود. البته این خطر در زنان، نصف میشود. بنابراین هموگلوبین A1C، نقش فعالی در مورتالیتی بیماران ندارد.
واكسن آنفلوآنزای فصلی، تاثیری بر آنفلوآنزای A ندارد
مركز كنترل و پیشگیری از بیماریهای آمریكا اعلام كرد واكسیناسیون با واكسن آنفلوآنزای فصلی 2009-2008، اثری بر خطر ابتلا به ویروس آنفلوآنزای A ندارد و آن را کم نمیکند. این اطلاعات كه بر پایه یك مطالعه Case-Cohort و با بررسی 356 بیمار به دست آمده، مشخص میكنند كه كارایی كلی واكسن آنفلوآنزای فصلی در برابر ویروس H1N1، حدود 10 درصد است و بیمارانی كه با واكسن آنفلوآنزای فصلی واكسینه میشوند، نباید انتظار داشته باشند از خطرات ابتلا به ویروس H1N1 در امان هستند. از این رو رعایت موارد بهداشتی – سلامتی نیز برای آنها لازم است و در صورت امكان و در دسترس بودن واكسن، باید تحت واكسیناسیون علیه ویروس H1N1 نیز قرار گیرند.
خطر عود سرطان پستان در چه کسانی بالاتر است؟
براساس آنچه اخیرا در خبرهای پزشكی شنیده میشود، زنانی كه بافت پستانی آنها بسیار دنس است، پس از لامپكتومی، در معرض خطر بیشتری از نظر عود سرطان در همان پستان مبتلا قرار دارند. امروزه مشخص شده كه دنسیتی پستان با افزایش خطر پیشرفت سرطان مرتبط است و پژوهشگران و متخصصان ادعا میكنند كه پستانهای بسیار دنس، ممكن است با افزایش خطر عود سرطان در همان محل سرطان اولیه پس از لامپكتومی قرار داشته باشند. یك مطالعه انجام شده در كانادا كه در برگیرنده پیگیری 10 ساله بیماران است، ضمن نشان دادن نتایج فوق، اظهار میدارد: «این مطالعه، بسیار جالب است كه میگوید اگر شما پس از لامپكتومی، تحت رادیوتراپی قرار نگرفتهاید، دنسیتی، نقش بزرگی در عود بیماری در همان پستان مبتلا بازی میكند.» امروزه، به طور عموم پس از جراحی حفظ پستان یا لامپكتومی، بیماران تحت رادیوتراپی قرار میگیرند، اما در مطالعه مطرح شده، هیچ یك از بیماران رادیوتراپی نشده بودند. به طور كلی، متخصصان پیشبینی میكنند كه زنان مبتلا به سرطان پستان كه با جراحی حفظ پستان و رادیوتراپی درمان میشوند، 10 درصد خطر عود بیماری را در همان محل، در عرض 10 سال دارند.
در این مطالعه، زنان با دنسیتی بالای بافت پستان، خطر بیشتری برای عود داشتند، به طوری كه خطر عود به 21 درصد میرسید، اما بیمارانی كه حداقل دنسیتی را دارا بودند، این خطر 5 درصد میشد. هر چند هیچ یك از بیماران این مطالعه رادیوتراپی نشده بودند، اما مقایسه این مطالعه با مطالعههای پیشین نشان میدهد كه 22 درصد بیمارانی كه رادیوتراپی نشدهاند، در معرض خطر عود قرار دارند كه این میزان در دریافتكنندگان رادیاسیون به 10 درصد میرسد. از سویی بیمارانی كه بافت بسیار دنس پستان دارند و تحت رادیوتراپی قرار نمیگیرند، خطر عود آنها به 40 درصد میرسد. لازم به ذكر است كه این نتایج، مربوط به عود موضعی است، نه عود در دور دست یا مرگ بیمار.
نتایج این مطالعه، چند سوال را مطرح میكند: اگر بیمار لامپكتومی شده باشد و بافت پستان با چگالی بسیار كم هم داشته باشد، آیا میتواند تحت رادیوتراپی قرار نگیرد. مساله دوم این است كه با توجه به پیشرفتهای زیادی كه در رادیوتراپی به وجود آمده و میتوان تنها به لوكالیزه كردن آن روی بافت سرطانی اشاره كرد و لازم نیست تمام بافت در معرض اشعه قرار گیرد، آیا زنانی كه بافت پستان با چگالی بالا دارند، باید تحت رادیوتراپی كل پستان قرار گیرند. این دو سوال، مواردی هستند كه امید است در پژوهشهای بعدی به آنها اشاره شود و پاسخی برای آنها پیدا شود.
شاید بهتر است آنمی باقی بماند
اغلب پزشكان برای بیماران سرطانی داروهایی تجویز میكنند تا خطر آنمی آنها در طول شیمیدرمانی كاهش یابد، اما همین مساله ممكن است خطر DVT یا آمبولی ریوی را در آنها زیاد كند. این نتایج در آخرین شماره نشریه «موسسه ملی سرطان» آمریكا به چاپ رسیده است. داروهای كاهشدهنده آنمی كه تحت عنوان عوامل تحریككننده اریتروپویزیس یا ESA (مانند اریتروپویتین و داربوپویتین) شناخته میشوند، تولید سلولهای قرمز خون را تحریك میكنند، از این روز نیاز بیمار به تزریق خون طی كموتراپی كمتر خواهد شد، اما به هر حال نگرانیهایی در مورد افزایش خطر DVT یا آمبولی ریوی و به دنبال آنها مورتالیتی بیمار وجود خواهد داشت. حتی با وجود تجویز ESA نیز به نظر نمیرسد كاهش قابل توجهی در استفاده از تزریق خون مشاهده شود. با این حال، افزایش خطر مشكلات دیگر نیز باقی خواهد ماند. بنابراین این نتایج نشان میدهند كه در استفاده از ESAها، باید توجه به انواع تومورهای خاص، طول مدت درمان، دوز دارو و سطح هموگلوبین هدف را در نظر داشت. براساس یافتههای پیشین در این زمینه، اداره نظارت بر غذا و داروی آمریكا در بهار 2007، همه شرکتهای دارویی سازنده ESA را ملزم كرد بر روی بستههای دارویی، اطلاعات خاص در مورد احتمال بروز DVT، تحریک رشد تومور و كاهش بقای بیماران در بیماران مصرفكننده ESA درج گردد. محققان در پایان پیشنهاد میكنند كه لازم است تلاشهای بیشتری برای پایش استفاده و سمیت طولانی مدت داروهای گرانقیمت انكولوژی انجام شود و در مورد هر دارویی این اطمینان وجود داشته باشد كه مزایای آن بیشتر از مضرات آن باشد.
از هوای سرد، گرم و آلوده بپرهیزد
هوای خشك و آلوده، همچنین بسیار گرم یا سرد، خطر حمله قلبی را بالا میبرد. این خبری است كه در بخش سلامت خبرگزاری رویترز به چشم میخورد. در ادامه این خبر میآید: «در روزهایی كه هوا بسیار خشك است و دما به طور غیرمعمولی سرد یا گرم باشد، اثرات آنها به ویژه بدتر میشود و بر بدن تاثیر نامطلوبی میگذارد».مطالعات زیادی به ارتباط تغییرات دما و افزایش مرگ و میر ناشی از آن، همچنین مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلبی اشاره میكنند، اما با نگاه ویژه به حملات قلبی و نه فقط مرگهای ناشی از بیماریهای قلبی، تصویر دقیقی از خطرات كلی سلامت ناشی از تغییرات دما و آلودگی هوا مشخص میشود و ممكن است سرنخ این موضوع باشد كه چرا این عوامل، حملات قلبی را در افراد پرخطر تسریع مینمایند. مطالعات متعددی كه در این زمینه انجام شده و خصوصا اطلاعات مربوط به فصول سرد یا گرم را جمعآوری كردهاند، مشخص شده در هوای بسیار سرد یا گرم، خطر حملات قلبی افزایش مییابد. البته به نظر میرسد هوای سرد در مناطقی كه در کل گرمتر بودند، اثر بیشتری بر افزایش خطر حملات قلبی داشتهاند و پیشنهاد میشود مردمی كه در مناطق سردتر زندگی میكنند، بهتر است خود را با تغییرات دما تطبیق دهند. به طور مثال، در یك شهر كه به صورت طبیعی روزانه 10 حمه قلبی گزارش میشود، در روزهایی كه به طور غیرطبیعی سرد یا گرم باشد، یك تا 4 حمله قلبی بیشتر رخ میدهد. البته در این میان، متغیرهای زیادی وجود دارند كه باید جداگانه بررسی شوند، اما به نظر میرسد این نتایج به اندازه كافی واقعی هستند که مورد قبول واقع شوند.
مطالعات مربوط به آلودگی هوا نیز مطرحكننده افزایش خطر حمله قلبی در روزهای آلوده هستند و سطح ایمنی از نظر آلودگی هوا كه هیچ اثری بر خطر حمله قلبی نداشته باشد، وجود ندارد. با توجه به نتایج مطالعات بالا، مسوولان مربوطه باید در روزهای بسیار سرد یا گرم و یا با آلودگی بالا هوا، هشدارهای لازم را به افراد پرخطر بدهند تا از مواجهه با شرایط مشكلساز دوری كنند.
هپاتیت B، خطر سرطان یا پانكراس را زیاد نمیكند
امروزه مشخص شده كه ابتلا به عفونت قبلی هپاتیت B، خطر سرطان پانكراس را بیشتر نمیكند، موضوعی كه قبلا خلاف آن شنیده میشد. نتایج مطالعهای كه در نشست سالیانه انجمن مطالعات بیماریهای كبدی آمریكا مطرح شد، نشان میدهند كه سن، تنها عاملی است كه پیشگوییكننده مهم سرطان پانكراس قلمداد میشود. در این بررسی، 74 هزار بیماری كه در فاصله ساهای 1995 تا 2008، از نظر هپاتیت B تست شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند که دیده شد در این فاصله 13 ساله، بروز سرطان پانكراس در این بیماران، بیشتر از جمعیت عادی نبودهاست. وقتی دیگر عوامل مانند سن، جنس، نژاد، وضعیت HIV و وجود دیابت نیز در نظر گرفته شوند، تنها سن بالا و دیابت، عوامل مهم ابتلا به سرطان پانكراس محسوب میشوند و مواجهه قبلی با هپاتیت B، متغیر مهمی نیست.
استفاده طولانیمدت از استاتینها، خطر بروز سنگهای صفراوی را كم میكند
گزارشی كه در آخرین شماره نشریه معتبر انجمن پزشكی آمریكا (JAMA) به چاپ رسیده، نشان میدهد بیمارانی كه برای طولانیمدت از استاتینها استفاده میكنند، احتمال كمتری برای ابتلا به بیماری سنگ کیسه صفرایی دارند كه نیاز به جراحی داشته باشد. در مطالعهای كه بدین منظور انجام شده، ارتباط میان كلهسیستكتومی (به علت سنگ کیسه صفرا) و مصرف داروهای پایینآورنده چربی خون بررسی شد. در این میان، زمان و طول درمان نیز مورد توجه قرار داشتهاند. نتایج حاکی از آن هستند که میزان استفاده روتین از استاتینها, در حداقل فاصله زمانی 90 روز قبل از تشخیص سنگ کیسه صفرا، تاثیر قابل توجهی در کاهش كلهسیستكتومی ندارند، اما این اثر وقتی چشمگیر میشود كه استفاده از استاتینها، طولانیمدت بوده باشد.سنگ كیسه صفرا، یك وضعیت شایع و پرهزینهای در كشورهای غربی محسوب میشود كه با كاهش سنتز كلسترول در كبد و درمان با استاتینها برای كاهش لیپید پلاسما، شاید بتوان خطر پیشرفت سنگهای كلسترولی كیسه صفرا را كم كرد.
دارویی دیگر برای كاهش وزن
آخرین شماره نشریه «لنست» اعلام كرد داروی «Liraglutide» باعث كاهش وزن شده و شیوع عوامل خطر را در بیماران چاقی كه مبتلا به دیابت نباشند، كم میكند. علاوه بر این، دوزهای بالای «Liraglutide»، نسبت به «اورلیستات» باعث كاهش وزن بیشتری میشود.
چاقی، علاوه بر مشكلات زیادی كه ایجاد میكند، كیفیت زندگی بیماران را نیز پایین میآورد. از اینرو تعدادی داروی ایمن و موثر برای درمان چاقی در دسترس قرار دارند. در مطالعههای چندی كه در این زمینه انجام شدهاند و Liraglutide با پلاسبو و اورلیستات مقایسه شده، این داروی جدید نسبت به اورلیستات، باعث كاهش وزن بیشتری در بیماران چاق شده است. از سویی باعث كاهش فشارخون نیز شده و شیوع پرهدیابت را كم میكند. البته عوارض جانبی تهوع و استفراغ در این گروه نسبت به پلاسبو و اورلیستات بیشتر دیده شد كه اغلب گذرا بوده و به ندرت باعث قطع درمان شدند. باید یادآور شد كه بیماران علاوه بر مصرف این دارو، باید كالری رژیم غذایی خود را كم كرده، فعالیت بدنی را بیشتر نموده و به طور كلی روش زندگی خود را تغییر دهند. این دارو، در 4 دوز 2/1، 8/1، 4/2 و 3 میلیگرمی در دسترس قرار دارند كه دوزهای بالاتر، باعث كاهش وزن بیشتر میشود. Liraglutide، روزی یك بار تجویز میگردد.