خواندنی های پزشكی
شناسایی نقش آلرژیها در بیماریهای مزمن سینوس
با توجه به نتایج تحقیق چاپ شده در نشریه «اتولارینگولوژی- جراحی سر و گردن» اگر مبتلایان به بیماریهای مزمن سینوس در معرض عوامل آلرژیزا قرار گیرند، با انجام تصویربرداریهای مكرر با اشعه ایكس یا اولتراسوند مشخص میشود كه آلرژیهای بینی میتوانند عامل بروز برخی موارد بیماریهای مزمن سینوس باشد. پژوهشگران هلندی در این پژوهش 71 بیمار با بیماری مزمن سینوس ماگزیلاری را مورد بررسی قرار دارند و 16 بیمار با رینیت آلرژیك بدون سابقه بیماری مزمن سینوس مورد بررسی قرار گرفتند. بیمارانی كه بیماری مزمن سینوس داشتند تحت 135 تست آلرژی قرار گرفتند كه در آن مواد آلرژیزا در حفره بینی آنها تزریق میشد. همچنین در 71 مورد كنترلی فقط فسفات بافر سالین مورد استفاده قرار گرفت. در افراد گروه كنترل 16 تست با مواد آلرژیزا انجام شد. قبل و بعد از این تستها به وسیله اشعه ایكس و اولتراسونوگرافی از سینوس ماگزیلاری تصویربرداری شد.. در 71 بیماری كه سینوزیت داشتند، 67 نفر 104 واكنش مثبت در بینی نشان دادند. در این گروه در 89 نفر تغییرات قابل توجهی در تصاویر رادیوگرافی سینوس ماگزیلاری مشاهده شد و در تصاویر به دست آمده از سونوگرافی 83 نفر نیز تغییرات قابل ملاحظهای دیده شد. در 71 تست كنترلی كه با فسفات بافر سالین انجام شد هیچ تغییری در رادیوگرافیها یا سونوگرافیها مشاهده نشد. این حالت همچنین در مورد 16 تست تحریكی با مواد آلرژیزا هم وجود داشت. میتوان گفت به این ترتیب و با توجه به دخیل بودن آلرژیهای مربوط به بینی در ایجاد سینوزیت مزمن میتوان از رادیوگرافی یا سونوگرافی برای تشخیص این بیماری به خصوص در كودكان استفاده كرد.
فیبروبلاستها در بروز نارسایی قلبی نقش كلیدی دارند
فیبروبلاستها سلولهایی هستند كه بیش از بقیه سلولها در قلب یافت میشوند و پیش از این گمان میرفت كه نقش اندكی در نارسایی سلولهای قلب دارند. ولی تیمی از پژوهشگران ژاپنی دریافته اند كه این سلولها در واكنش قلب موشها به شرایطی مشابه فشارخون بالا نقش كلیدی دارند. این پژوهش نشان داده كه موشهایی كه تنها در سلولهای عضله قلبشان كمبود KLf5 وجود دارد میتوانند به شرایطی كه برای بالا رفتن معمولی فشارخون طراحی شده واكنش مناسب نشان دهند در حالی كه موشهایی كه فقط فیبروبلاستهای قلبشان با كمبود KLf5 مواجه است نمیتوانند به چنین شرایطی واكنش مناسب نشان دهند. در كمال تعجب موشهایی كه تنها فیبروبلاست قلبشان با كمبود این ماده مواجه بود بیشتر از موشهای معمولی دچار نارساییهای شدیدتر قلبی میشدند و وقتی تحت شرایطی كه افزایش شدید فشارخون را شبیه سازی میكرد قرار میگرفتند، جان خود را از دست میدادند. به همین خاطر محققان بر این باورند كه فیبروبلاستها در قلب در چگونگی واكنش قلب به تغییرات فشارخون نقش كلیدی دارند و پیشنهاد میكنند كه تنظیم كار این سلولها میتواند راهی برای درمان نارساییهای قلبی پیش روی پزشكان قرار دهد. نتایج این تحقیق در ژورنال پژوهشهای بالینی به چاپ رسیده است.
شناخت بهتر پروتئین عامل بروز كیستیك فیبروزیس
تیمی از محققان كالج پزشكی كارور روی پروتئینی كه نبود یا ناقص بودن آن موجب بروز بیماری كیستیك فیبروزیس میشود تحقیق كردهاند و درباره اینكه این پروتئین چطور به طور عادی كنترل میشود و چطور ناقص عمل میكند به یافتههایی دست پیدا كردهاند. به گفته محققان شناخت چگونگی تنظیم فرآیند انتقال نمك در سلولهای نرمال برای ارائه درمانهای جدید برای بیماریهایی چون CF كه در روند حركت نمك در سلولها اختلال ایجاد میكند ضروری است. بیماران مبتلا به CF حامل ژن ناقصی هستند كه در ساخت پروتئینی كه به طور عادی حركت نمك در مرزهای سلولها را تنظیم میكند اختلال ایجاد میكند یا مانع از آن میشود. این بیماری بیشتر دستگاه گوارش و تنفسی را درگیر میكند. سرفههای مزمن، عفونت ریه و جلوگیری از جذب مواد غذایی از پیامدهای این بیماری هستند. در حدود 70 هزار نفر در سراسر دنیا مبتلا به CF هستند. ژنی كه مسئول بروز CF است CFTR نام دارد. PH محیط داخل سلولها انتقال نمك را در مرزهای سلولها تنظیم میكند و از بدن در برابر عوامل مزاحم خارجی دفاع میكند. CFTR تعادل اسید- بازی داخل سلول یا PH سلولها را برقرار میكند كه برای كاركرد درست سلولها ضروری است. با وجود مداركی دال بر این یافته اینكه CFTR چطور این تعادل را برقرار میكند شناخته نشده بود. از این رو دانشمندان فرض كردند كه فعالیت CFTR به طور مستقیم توسط خود PH سلول تنظیم میشود.آنها دریافتند كه CFTR مانند یك ورودی گردان برای سلول عمل میكند؛ به كلر اجازه میدهد در طول مرز سلول حركت كند و از طرفی دروازهای دارد كه دسترسی به این مسیر را كنترل میكند. گرداندن این دروازه بر عهده ATP است. در واقع PH داخل سلول جفت شدن ATP با دروازه و سرعت چرخش دروازه را تنظیم میكند.
بیماران آندوسكوپی شده و افزایش خطر بروز آپنه تنفسی در خواب
مطابق نتایج تحقیق انجام گرفته در بیمارستان دانشگاهی بیش از یك سوم بیمارانی كه تحت آندوسكوپی قرار گرفتهاند در معرض خطر ابتلا به آپنه تنفسی در خواب هستند. مشخص نیست كه چه تعداد از بیماران آندوسكوپی شده دچار آپنه تشخیص داده نشده هستند. این بیماران بیش از سایرین در معرض خطر بروز پیچیدگیهای تنفسی حین بیهوشی عمیق هستند. ولی اینكه میزان این خطر در فرآیندهایی كه بیمار بیهوشی یا آرام سازی سبك دارد به درستی معلوم نبود. برای درك این مطلب پرسشنامههایی بین 233 بیمار پیش و پس از انجام آندوسكوپی یا كولونوسكوپی توزیع شد و مطابق پاسخهایشان آنها را در گروههای پرخطر و كم خطر طبقه بندی كردند. به طور كلی 39 درصد از بیماران پرخطر تشخیص داده شدند. میزان هایپوكسی گذرا در این بیماران 10 درصد بود كه چندان فرقی با این عدد برای بیماران كم خطر كه 7 درصد بود نداشت. مشخص شد كه بسیاری از بیماران پر خطر میتوانند روند آندوسكوپی را به سلامت طی كنند و با استفاده از آرام سازی استاندارد ومونیتورینگ تحت آرام سازی معمول برای انجام این كار قرار گیرند.
بیماران پیوند قلبی و افزایش ریسك ابتلا به سرطان پوست
مطابق یافتههای پژوهشی كه نتایج آن در نشریه آرشیو بیماریهای پوست به چاپ رسیده بسیاری از بیماران پیوند قلبی به سرطان پوست مبتلا میشوند و ریسك ابتلای آنها به برخی انواع آن از برخی دیگر بیشتر است. به گفته محققان مایو كلینیك دریافتكنندگان پیوند اعضای غیر مایع بدن در معرض خطر ابتلا به سرطان پوست هستند. ریسك فاكتورهای ابتلا به سرطان پوست در بیماران دریافت كننده پیوند كلیه به خوبی شناخته شده است ولی درباره بیماران پیوند قلبی به درستی بررسی نشده بود. در حالی كه این بیماران حداقل دو برابر بیش از بیماران پیوند كلیه در معرض خطر ابتلا به سرطان پوست هستند. اینها كسانی هستند كه به مدت طولانیتری داروهای سركوب كننده سیستم ایمنی مصرف كردهاند و در زمان پیوند مسنتر بودهاند. در این پژوهش 312 بیمار پیوند قلب با متوسط سن 4/47 سال كه بین سالهای 1988 و 2006 پیوند دریافت كرده بودند بررسی شدند. درطی 19 سال پیگیری 4/46 درصد از بیماران دچار سرطان پوست شده بودند.
بروز Squamous cell carcinoma در كسانی كه در زمان پیوند سرطان دیگری هم داشته بودند یا سنشان بالا بود یا نارسایی قلبیشان علت شناخته شدهای داشت بیشتر مشاهده شد. میزان بروز سرطان سلولهای قاعدهای در كسانی كه داروی سركوبكننده سیستم ایمنی به نام میكوفنولات را میخوردند بیشتر بود. در واقع میزان مرگ و میر ناشی از سرطان پوست در این افراد به طور تعجب آوری پایین بود. تنها یك بیمار از ملانوما فوت كرد. محققان عقیده دارند كه آموزشهای مستمر 10 ساله مراقبان مایوكلینیك درباره ریسك، تشخیص زودهنگام و درمان سرطان پوست موجب این میزان پایین مرگ و میر بر اثر این سرطان در این بیماران است. محافظت از پوست در برابر آفتاب، آموزش درباره سرطان پوست، معاینات پوست و مصرف مرتب مكمل ویتامین D مداخلات مهمی است كه باید درباره بیماران پیوند قلبی اعمال شود.
آیا بیمارانی كه مونیتور فشارخون میشوند به كم خوابی دچار میشوند؟
تستی كه به طور وسیع برای سنجش تغییرات فشارخون در شب مورد استفاده قرار میگیرد در خواب بیماران اختلال ایجاد میكند و از این رو، روی نتایج تست تاثیر میگذارد. محققان آمریكایی در دانشگاه ایندیانا دریافتهاند در حالی كه مونیتور كردن شبانه روزی فشارخون میتواند بیش از اندازهگیری ساده فشارخون امكان بروز سكته قلبی یا مغزی را پیشبینی كند ولی اگر این كار در خواب فرد اختلال ایجاد كند امكان دارد ارتباط بین فشارخون و امكان بروز سكته قلبی یا مغزی به درستی روشن نشود. در این پژوهش نتایج مونیتور كردن 24 ساعته فشارخون 103 بیمار با بیماری كلیوی مورد بررسی قرار گرفت. فشارخون به طور عادی در شب افت میكند ولی اگر این اتفاق نیفتد خطراتی كه فشارخون برای سیستم گردش خون دارد بیشتر خواهد بود. همچنین میزان فعالیت بیماران با ابزاری شبیه به ساعت مچی سنجیده شد. محققان خواب، فشارخون و میزان فعالیت بیماران را در طی شب بررسی كردند و دریافتند كه پایین نیامدن فشارخون در شب به خاطر افزایش فعالیت آنهاست چرا كه دستگاه مونیتورینگ خواب افراد را بر هم میزند. دیده شد در شبی كه آنها از این دستگاه استفاده میكردند به طور متوسط 90 دقیقه كمتر از شبهای عادی در رختخواب بودند. آنها كمتر خوابیدند و كیفیت خوابشان هم افت كرده بود. به همین خاطر محققان توصیه میكنند كه كیفیت خواب بیمار طی شب باید هنگام تفسیر نتایج دستگاه مونیتورینگ 24 ساعتع مورد ملاحظه قرار گیرد.
برتری اثر حفاظتی نیاسین بر HDL در دیابت
محققان بیمارستان دانشگاهی زوریخ دریافتهاند كه در دیابت نوع 2، HDL خون اثر محافظتی ایندوتلیال خود را از دست میدهد ولی نیاسین میتواند اثرات حفاظتی از رگها را حفظ كند. در افراد سالم HDL با تحریك تولید اكسید نیتریك توسط سلولهای ایندوتلیال، برقراری اثر آنتیاكسیدانی و ارتقای توان ترمیمی سلولهای ایندوتلیال از عروق محافظت میكند. ولی مقایسه HDL و سلولهای ایندوتلیال در 33 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 و سندرم متابولیك و 10 فرد سالم به عنوان گروه كنترل نتایج متفاوتی را نشان داد. اول اینكه سطوح HDL علیرغم درمان با استاتینها حداقل به مدت 3هفته باز هم پایین بود. (40< میلیگرم در دسی لیتر برای مردان و 50< میلیگرم در دسی لیتر برای زنان). علاوه بر این HDL در افراد سالم قابلیتهایی داشت كه در افراد دیابتی فاقد آن بود.
مثلا در افراد سالم تولید اكسید نیتریك توسط سلولهای اندو تلیال را تحریك میكند، با اثرات اكسیدكنندگی مقابله میكند، به سلولهای اندوتلیال پیوند برقرار میكند و توان ترمیمی این سلولها را نیز بالا میبرد. زمانی كه بیماران دیابتی به طور تصادفی تحت یك دوره درمان 3 ماهه با نیاسین یا دارونما قرار گرفتند، سطوح HDL آنها بالا رفت و همچنین اثرات حفاظتی ایندوتلیال HDL هم افزایش یافت. این میتواند به خاطر كاهش اكسید شدن چربی HDL پس از درمان با نیاسین باشد. محققان توصیه میكنند كه مداخلات دارویی برای بالا بردن سطوح HDL در خون باید با توجه به توان دارو برای احیا كردن توان محافظتی HDL از رگها انجام شود. در ضمن مكانیسمهایی كه به كاهش توان محافظتی HDL در بیماران دیابتی منجر میشوند به عوامل مختلفی بستگی دارند كه میتواند تغییرات در ساختار HDL و تغییر بالقوه پیوندهای سلولهای ایندوتلیال با HDL را شامل شود.
مغز میتواند درد دیگران را حس كند
اگر تا به حال فكر كردهاید كه میتوانید درد دیگران را حس كنید شاید درست فكر كرده باشید. تصویربرداریها از مغز نشان میدهد كه برخی افراد نسبت به درد یا جراحت دیگران واكنشهای فیزیكی نشان میدهند. با استفاده از یك نوع تصویربرداری MRI محققان بریتانیایی به شواهدی دست یافتهاند كه نشان میدهد كه در مغز بعضی افراد با مشاهده درد و جراحت دیگران نقاطی از مغز كه مربوط به حس كردن درد هستند فعالتر میشوند. این یافتهها كه در ژورنال درد به چاپ رسیدهاند میتوانند راهی را برای درمان دردهایی كه افراد بدون داشتن هیچ مشكل جسمی تجربه میكنند فرا راه قرار دهند. كسانی كه اینگونه دردها را تجربه میكنند بدون وجود هیچگونه عامل فیزیكی احساس درد دارند. محققان بر همین مبنا تصمیم گرفتند آزمایش كنند و ببینند آیا مغز افرادی كه این گونه دردها را دارند مانند مغز افراد عادی به تصاویر مربوط به درد و جراحت واكنش نشان میدهند یا خیر؟ آنها به 108 دانشجو تصاویری را كه نشان از درد در خود داشتند را نشان دادند مثل تصویر ورزشكاری كه مصدوم شده و درد میكشد یا بیمارانی كه دارو به آنها تزریق میشد.
در حدود یك سوم از آنها گفتند كه حداقل با دیدن یك تصویر نه تنها ناراحت شدهاند بلكه در همان نقطهای كه فرد نشان داده شده درد میكشیده است احساس درد كردهاند. سپس از مغز 10 نفر از این افراد و 10 نفری كه واكنش نشان نداده بودند تصویربرداری شد. مشاهده شد كه با دیدن این تصاویر مراكز عاطفی مغز هر دو گروه فعالتر شد ولی نقاطی از مغز كه مربوط به درد میشوند در مغز كسانی كه واكنش نشان داده بودند فعالتر شد. همچنین این افراد گفتند كه از دیدن فیلمهای ترسناك یا تصاویر ناراحت كننده در اخبار نیز پرهیز میكنند تا درد احساس نكنند.