دكتر اعظم كوهكن؛ مدیر پژوهشی پژوهشكده رویان
سكته قلبی یا در اصطلاح علمی انفاركتوس میوكارد عبارت است از آسیب عضله قلب در اثر نرسیدن اكسیژن كافی، كه اغلب به خاطر تنگی عروق قلبی و یا آترواسكلروز (ایجاد برآمدگیهایی در جداره داخلی شریانها ناشی از رسوب برخی مواد از جمله كلسترول) اتفاق میافتد و یا اینكه در اثر تشكیل لختههای خونی، عبور خون در عروقی كه به ماهیچههای قلب، خون حاوی اكسیژن را میرسانند دچار اختلال شده و بیمار احساس درد و فشار در قفسه سینه میكند. این علائم میتواند همراه با تهوع و استفراغ و یا عرق كردن نیز باشد. درد میتواند به دست چپ، شانه چپ و یا آرواره بیمار كشیده شود و متعاقب آن بیمار احساس تنگی نفس كند.
پیشرفتهای دهههای اخیر در امكانات و اقدامات درمانی باعث كاهش چشمگیری در مرگ و میر زودرس این بیماران شده است. اقدامات درمانی در سكته قلبی را میتوان در سه قسمت متفاوت در نظر گرفت: بخش اول اقدامات كه در مرحله حاد بیماری انجام میشوند، استفاده از داروهایی برای از بین بردن لختهها و افزایش اكسیژنرسانی و كاهش درد است كه بیشتر از نوع درمان به امكاناتی همچون وجود سامانههای اورژانس وابسته است. در مرحله بعدی درمانهایی جای دارند كه اغلب برای بازسازی مسیرهای خونرسانی از آنها استفاده میشود و از آن جمله میتوان به استفاده از داروها، گذاشتن بالن و یا استنت، جراحی باز قلب و پیوند عروق كرونر اشاره نمود. بالاخره اقدامات درمانی پیشگیرانه برای جلوگیری از عود مجدد بیماری بخش سوم اقدامات درمانی برای بهبود بیماران دچار سكته قلبی را تشكیل میدهد. اما آنچه كه تاكنون توجه كمتری را به خود معطوف داشته جایگزینی و ترمیم عضله و یا رگهای آسیبدیده در این بیماران برای پیشگیری از نارسایی قلبی متعاقب سكته قلبی است كه یكی از علل شایع مرگ و میر در بیماریهای قلبی به حساب میآید.
در بیمارانی كه دچار سكته قلبی میشوند، قسمت زیادی از ماهیچههای قلبی از بین می رود و این افراد، به نارساییهای حاد قلبی مبتلا میشوند. یكی از روشهای درمانی در این زمینه، جایگزین كردن بافتهای پیوندی است، ولی این كار مشكلاتی را ایجاد میكند، از جمله اینكه ماهیچه قلبی خاصیت انقباض دارد، در حالی كه بافت پیوندی این قابلیت را ندارد. روش دیگر، پیوند قلب است كه همواره با مشكلاتی از جمله هزینه سنگین و كمبود افراد دهنده عضو مواجه است. استفاده از سلولهای بنیادی در درمان بیماریهای مختلف یكی از مباحث نوین است، به طوری كه در تمام دنیا استفاده از سلولهای بنیادی به عنوان روشی جدید مطرح شده است. از فناوری سلولهای بنیادی به عنوان دومین انقلاب در زیستشناسی و پزشكی بعد از فناوری زیستی یاد میشود و این امید وجود دارد كه طی یك دهه آینده «سلول درمانی» جایگزین «دارو درمانی» شود. بدون شك سلول درمانی تحولی بزرگ در علم پزشكی ایجاد خواهد كرد.
مطالعات بر روی مدلهای حیوانی و انسانی نشان دادهاند كه پیوند سلولهای بنیادی به منطقه دچار سكته قلبی باعث بهبود عملكرد انقباضی عضله قلب (میوكارد) می شود. بهبود عملكرد انقباضی عضله قلبی شاخص موفقیت درمان خونرسانی مجدد قلب است كه به میزان قابل توجهی مرگ و میر زودرس را كاهش داده و پیشآگهی را در بیماران دچار سكته حاد قلبی بهبود میبخشد.
سلول بنیادی، سلولی اولیه و پرتوان است كه توانایی تبدیل و تمایز به انواع مختلف سلولها و بافتها مانند سلولهای قلبی و عروقی، عصبی، چشمی، غضروفی و سایر سلولها را دارا میباشد و با دو مشخصه توان نوسازی برای تكثیر نامحدود و پرتوانی برای تمایز به سایر سلولها، از سلولهای دیگر متمایز میشوند. این توانایی محور اصلی توجه به سلولهای بنیادی است و به نظر میرسد كه این سلولها در بازسازی و ترمیم بافتهای آسیبدیده موثرند و میتوانند درون بافتهای آسیبدیدهای كه بخش عمده سلولهای آنها از بین رفته، پیوند شوند و جایگزین سلولهای آسیبدیده شده و موجب ترمیم آنها گردند. سلولهای بنیادی را بر اساس ویژگی و منشأ به سه دسته سلولهای بنیادی جنینی، بزرگسالان و خون بند ناف تقسیم میكنند. سلولهای بنیادی جنینی كه از توده سلولی داخلی جنین گرفته میشوند، توانایی ساخت همه بافتها و اندامهای بدن یك فرد كامل را دارا هستند. سلولهای بنیادی بالغین كه از بافت مغز استخوان، خون محیطی، مغز، نخاع، پالپ دندان، عروق خونی، ماهیچه اسكلتی و اپیتلیوم پوست قابل جداسازی میباشند، امروزه به عنوان كاندیدای اصلی در درمانهای ترمیم بافتی مطرح هستند. سلولهای بنیادی خون بند ناف نوزاد نیز كه پس از تولد از طریق بند ناف و جفت در دسترس هستند، علاوه بر سلولهای خونی منبع غنی از سلولهای بنیادی خونساز بوده كه توانایی تمایز به انواع مختلف سلولها را دارا میباشند.
در همین راستا كشورهای مختلف دنیا و از جمله ایران در زمینه سلولهای بنیادی فعالیتهایی را آغاز كردهاند تا با این روش درمانی جدید، شانس بهتری برای درمان، افزایش بقا و كیفیت زندگی بیماران فراهم شود. هرچند كه در این راه موفقیتهایی نیز كسب شده است، ولی باید توجه داشت كه این روش درمانی هنوز در آغاز راه است و افزایش كارایی آن نیاز به مطالعات گستردهتری دارد.
تحقیق و مطالعه در مورد نقش سلولهای بنیادی در درمان نارساییهای قلبی از سال 2001 شروع گردیده و تاكنون مطالعات بیشماری در این رابطه انجام شده است. این مطالعات در چند سال اخیر به اوج خود رسیده، به طوری كه امروزه شاهد چاپ مقالات متعددی فقط در رابطه با پیوند سلولهای بنیادی به عضله قلبی هستیم.
استفاده از سلولهای بنیادی در درمان نارسایی و سكتههای قلبی بسیار امیدواركننده و موفقیتآمیز است. پیوند سلولهای بنیادی به قلب كه بر روی 18 بیمار ایرانی (كه بر اثر سكته قلبی قدرت ماهیچه قلب آنها كاهش چشمگیری پیدا كرده بود) انجام شد، نشان میدهد كه تزریق سلولهای بنیادی در ماهیچه تخریب شده عضله زنده یا رگ تغذیهكننده قلب، امكان ایجاد ماهیچههای قلبی و یا رگزایی در منطقهای از قلب كه بر اثر سكتههای قلبی از بین رفته است را فراهم مینماید.
علاوه بر تزریق مستقیم سلولهای بنیادی در موضع آسیبدیده، یكی از روشهای درمانی جدید در درمان بیماریهای قلبی عروقی كه توجه محققین را به خود جلب كرده است استفاده از داروهایی برای به حركت درآوردن سلولهای بنیادی است. این داروها حاوی فاكتورهای محرك برای رشد و تمایز سلولها هستند و دارای خواص تنظیمكنندگی سیستم ایمنی و آثار ضدالتهابی میباشند كه كاربرد آنها در درمان بیماریهای قلبی به واسطه سلولهای بنیادی را امیدواركنندهتر ساخته است.
با این حال، همه بیماران مبتلا به سكته قلبی كاندید درمان با سلول بنیادی نیستند. بر اساس تجارب بالینی و شاخصهای معین از جمله سن، وضع جسمانی و عمومی بیمار، مرحله بیماری، میزان درگیری قلب و وسعت سكته بیماران كاندید درمان میشوند و تشخیص این مهم تنها بر عهده پزشك بیمار است.
برای استفاده از سلولهای بنیادی در درمان بیماریهای قلبی، ابتدا سلولهای بنیادی توسط پزشك متخصص، از مغز استخوان و یا از گردش خون، تحت شرایط مشخص جمعآوری میشوند. سپس نمونه مغز استخوان، جهت فرآوری در شرایط مناسب و در كیف مخصوص به آزمایشگاه منتقل گردیده، سلولهای بنیادی از آن جدا میشوند. سلولهای بنیادی بعد از جمعآوری و فرآوری تا زمان پیوند به قلب ذخیره میگردند. در مرحله بعدی سلولهای بنیادی پس از آماده شدن در آزمایشگاه اختصاصی، حین عمل جراحی باز قلب یا بالن و استنتگذاری در محل سكته قلبی تزریق میشوند و به بدن بیمار برمیگردد كه به این عمل اغلب «پیوند» میگویند. طی 3-2 هفته بعد از پیوند زدن، سلولهای بنیادی در محل دچار انفاركتوس جایگزین و به سلولهای قلبی و یا رگ تبدیل میشوند.