ارتباط بین انسیدانس تومور مغزی و جنس
در اغلب تومورهای مغزی، ارتباطی بین ایجاد تومورهای مغزی و جنسیت وجود ندارد؛ ولی برخی از تومورهای مغزی، مانند مننژیوما و پرولاكتیوما در خانمها شیوع بیشتری دارد.
برخی از انواع تومورهای مغزی تا قبل از دهه چهارم و پنجم زندگی در خانمها یا آقایان شیوع بیشتری دارد؛ اما پس از دهه چهار و پنج زندگی به دلیل تغییرات هورمونی مشابهی كه در هر دو جنس اتفاق میافتد، معمولا احتمال بروز تومورها در هر دو گروه جنسی یكسان میشود.
ارتباط تومورهای مغزی با سابقه خانوادگی
تعداد اندكی از تومورهای مغزی منشاء فامیلیال دارند، كه اغلب بیماریها مشتركم بین پوست و ضمایم پوستی و سیستم عصبی هستند و ضایعات «نوروكوتانئوس» نامیده میشوند. شایعترین ضایعه از دسته ضایعات نوروكوتانئوس، ضایعه (نوروفیبروماتوزیس) است كه به شكل ضایعات پوستی خود را نشان میدهد.
ضایعات نوروفیبروماتوزیس
این نوع ضایعات به دو دسته تقسیم میشوند:
1- نوروفیبروماتوزیس تیپ 1: در این نوع، بیشتر ضایعات نوروفیبرومای پوستی هستند، در این گروه از بیماران احتمال بروز تومورهای مغزی و نخاعی بیشتر است كه اغلب شامل: گلیوم و مننژیوم اعم از مغز و نخاع میباشد.
2- نوروفیبروماتوزیس تیپ 2: این نوع ضایعات معمولا تظاهرات پوستی و محیطی نداشته و بیشتر تومورهای نورینوم آكوستیك دوطرفه دارند. در این حالت، بیماران اغلب با كری دو طرفه مراجعه میكنند، كه جزء تشخیص افتراقی این نوع تومور محسوب میشود. در این بیماران مننژیوم و خصوصا تومورهای قسمت خلقی هم شیوع بیشتری دارد.
برخی از بیماریهای دیگر نیز وجود دارد كه ممكن است به دلیل شرایط سرشتی، امكان بروز تومورهای مغزی وجود داشته باشد؛ مانند «سندروم گارونر» كه در این بیماران، پولیپها و تومورهای كولون دیده میشود و در عین حال احتمال وجود تومورهای مغزی هم بیشتر است.
در (سندروم توركت) نیز تومورهای مغزی بیشتر همراه با علائم احشایی دیده میشود.
در برخی از بیماریهای با زمینه سرشتی، احتمال گرفتاری بافت مغز زیاد است؛ مانند بیماری «فون لیندو» كه در این بیماری همانژیومهای مختلف پوستی، همانژیومهای مختلف احشایی، ضایعات شبكیه، تومورهای كلیه و تومورهای لوزالمعده ممكن است دیده شود. در این بیماران تومورهای همانژیوبلاستوما در مغز و شبكیه شیوع بالاتری دارد و شیوع تومورهای مغزی نیز بیشتر است.
در بیماری «استورج وبر» كه بیماری پوستی با ضایعات عروقی مادرزادی بروز میكند، ضایعات متعدد مغزی، اعم از ضایعات دژنراتیو و ضایعات تومورال، شیوع بیشتری دارد.
بنابراین ارتباط تنگاتنگی بین بیماریهای سیستم نوروكوتانئوس و بیماری تومورال مغزی وجود دارد كه به دلیل شرایط جنینی است؛ زیرا در دوران جنینی و آمبریولوژیك مغز و سیستم عصبی، پوست و ضمائم پوستی، از اكتودرم منشاء میگیرند. و چون اكتو درم یك خاستگاه مشترك است در آینده ممكن است سلولهای تومورال در هر دو گروه شیوع بیشتری داشته باشند.
غیر از این گروه و برخی سندرومهای نادر، تومورهای مغزی، ماهیتا فامیلیال نیستند و معمولا به صورت موردی و اسپورادیك در یك خانواده بروز میكنند؛ ولی این به معنای نفی وجود مكانیسمهای ژنتیكی معیوب در تومورهای مغزی نیست؛ زیرا مشخص شده است كه تعداد بسیاری از ژنها و تغییرات ژنتیكی و كروموزومی به صورت افزایش كروموزوم، تغییرات بار ژنتیكی در كروموزوم، حذف قطعهای از كروموزوم، جابه جایی قطعهای از كروموزوم، وجود تركیبات ساختاری در كروموزومها موجب شیوع برخی از تومورهای مغزی میشوند؛ اما باید توجه داشت كه حجم قابل توجهی از اختلالات كروموزومی در تومورهای مغزی مشاهده میشود.
در تومورهای خاص مغزی این ارتباط برقرار بود، ولی اخیرا مشخص شده است كه به طور غیراختصاصی تقریبا تمام تومورهای مغزی انواع اختلالات كروموزومی را ایجاد میكنند؛ مثلا در بیماری (مننژیوم) حدود 12 نوع اختلال كروموزومی میتواند در مبتلایان به مننژیوم یافت شود.
البته در برخی بیماران، مانند نوروفیبروماتوز تیپ 1، كروموزوم 17 دچار گرفتاری شده است؛ در حالی كه در نوروفیبروماتوز تیپ 2 كروموزوم 22 دچار اختلال میشود یا در بیماری مدولابلاستوما نیز گرفتاری كروموزومی وجود دارد.
در حال حاضر امكان تشخیص قبل از بروز سرطان مغزی یا تومور مغزی از طریق یك اختلال كروموزومی وجود ندارد؛ ولی به نظر میرسد برخی انحرافات ژنتیكی مانند دیفكتهای ژنتیكی، بروز مشكلات كروموزومی در ساختار و عملكرد كروموزومها میتواند با برخی از تومورهای مغزی شیوع پیدا كنند.
در این زمینه برخی ژنها تحت عنوان «ژنهای آنكوژنیك» در مغز به شكل معكوس وجود دارند؛ به این معنا كه در سیستم اعصاب مركزی و سیستم دفاعی برای عدم ایجاد سلولهای سرطانی و تخریب سلولهای سرطانی نوظهور، ژنهایی به نام «ژنهای سركوبكننده تومور» وجود دارند، كه به عنوان مكانیسمهای حفاظتی محسوب میشوند؛ مانند ژن P-53. این ژن موجب میشود كه سلولهای سرطانی بلافاصله پس از تشكیل، با مكانیسمهای دفاعی بدن دچار مشكل شود.
حالا اگر ژن P-53 كه ژن سركوبكننده تومور است، دچار مشكل باشد یا به دلیل تغییرات ژنتیكی ژن دیگری جایگزین این ژن شود، بالطبع مكانیسم حفاظتی سركوبكننده تومورها از بین میرود و امكان بروز تومورها، از جمله تومورهای مغزی، افزایش مییابد.
بنابراین، رابطه تنگاتنگی بین اختلالات ژنتیكی و تومورهای مغزی وجود دارد؛ ولی معمولا تومورهای مغزی به صورت (اسپورادیك) بروز میكنند. در شمارههای بعدی درباره علائم تومورهای مغزی و انواع سردرد بحث خواهد شد.
برای خواندن بخش اول- تومورهای مغزی- اینجا کلیک کنید.