دکتر میر ترابی؛ دکتری تخصصی مطالعات اعتیاد
سوءمصرف الکل یک اختلال ناتوانکننده است که با میزان بالایی از بیماریهای جسمی و روانی همراهی دارد علاوه براین باعث مرگ پیش از موعد میگردد و بار اقتصادی و اجتماعی سنگینی به جامعه وارد میکند.
در مورد میزان شیوع مصرف الکل در جامعه ایرانی آمار دقیقی وجود ندارد اما با بررسی مطالعات انجامشده بر روی گروههای گوناگون جمعیتی میتوان به این نتیجه رسید که الکل یکی از مواد رو به رشد در جامعه ایرانی است. مصرف الکل موجب بروز پیامدهای بهداشتی مختلفی میگردد.
بهعنوانمثال مصرف بیشازحد الکل سومین علت قابل پیشگیری مرگ در آمریکا است.
همچنین الکل علاوه بر اختلالات رفتاری و افزایش حوادث ترافیکی و شغلی، عامل مهمی در بروز یا تشدید اختلالات طبی مانند هپاتیت، پرفشاری خون، سل، عفونت ریوی، التهاب لوزالمعده و کاردیومیوپاتی است.
نیمی از موارد سیروز کبدی در آمریکا براثر عوارض مصرف الکل است. مصرف الکل همچنین با سرطانهای دهان، مری، حلق، حنجره و پستان ارتباط دارد.
سوءمصرف الکل با بیماریهای سیستم اعصاب مرکزی (ازجمله دمانس و سکته مغزی) و سیستم اعصاب محیطی (نوروپاتی و میوپاتی) نیز همراهی دارد.
علاوه براین مصرف الکل با چندین اختلال روانی از جمله افسردگی، اختلالات خوردن و اضطراب ارتباط دارد.
مداخلات درمانی برای الکلیها
مصرف الکل در افراد طیفی را شامل میشودکه از مصرف مقادیری که فرد را در خطر بروز پیامدهای بهداشتی قرار میدهد شروع میشود تا میزان مصرفی که باعث بروز مشکلات جسمی یا رفتاری متعددی شده و معیارهای وابستگی به الکل یا اختلال مصرف الکل را دارا میباشد.
در هرکدام از این مراحل پزشک برنامههای خاصی برای درمان یا کاهش آسیب به فرد مصرفکننده پیشنهاد میدهد.
این توصیهها از یک مشاوره ساده تا بستری و درمان دارویی را شامل میشوند.
بنابراین در حالت ایده آل تمام افرادی که مصرف الکل (به هر میزان) دارند باید توسط افراد آموزشدیده مورد ارزیابی قرار گیرند تا میزان وابستگی و شدت آن مشخصشده و بر اساس آن توصیههای لازم صورت گیرد.
در موارد مصرف شدید که در اصطلاح پزشکی اختلال مصرف الکل نامیده میشود نیاز به مداخلات درمانی ویژهای خواهد بود.
در اینگونه موارد معمولاً دو مرحله اصلی درمانی وجود دارد: مرحله سمزدایی و مرحله درمان نگهدارنده.
مرحله سمزدایی
مرحله سمزدایی در تمامی اعتیادها علائم و تظاهرات خاص به خود را دارند.
در اغلب مواد این تظاهرات شامل علائم جسمی و گاه روانی است.
در مورد الکل نکته قابلتوجه این است که علائم دوره محرومیت از الکل گاهی میتواند بهقدری شدید باشد که باعث عوارض خطرناک و حتی مرگ شود.
بنابراین سمزدایی الکل الزاماً باید زیر نظر پزشک متبحر انجام شود.
سندرم محرومیت الکل در طیفی از خفیف تا شدید رخ میدهد. شروع محرومیت معمولاً 6 - 24 ساعت بعد از آخرین نوشیدنی است.
مصرف داروهای آرامبخش ممکن است بر زمان شروع علائم محرومیت تأثیر بگذارد.
در برخی از افراد که وابستگی شدید به الکل دارند تنها باکم شدن میزان مصرف، ممکن است علائم محرومیت بروز کند.
دوره سمزدایی
دوره سمزدایی الکل بین 3 - 5 روز طول میکشد در این مدت فرد ممکن است علائمی مانند اضطراب، تب، بیخوابی، تهوع، کابوس شبانه، بیقراری، تعریق، افزایش ضربان قلب، لرزش و استفراغ داشته باشد.
در موارد شدید ممکن است توهمهای شنوایی، بینایی و لمسی و حتی تشنج رخ دهد.
شدیدترین عارضه مرحله سمزدایی الکل حالتی است که دلیریوم نامیده میشود و علائمی مانند عدم آگاهی به مکان، زمان و شخص، اضطراب، لرزش، توهم و نوسان فشارخون دارد.
این عارضه جدیترین عارضه ترک الکل است و بالقوه تهدیدکننده حیات است و به توجه پزشک فوری نیازمند است.
در افرادی که سابقه نوشیدن مداوم الکل داشتهاند یا سن بالاتر از 30 سال دارند یا قبلاً نیز دچار دلیریوم شدهاند احتمال بروز آن بیشتر است.
پس از طی دوره محرومیت که همانطور که قبلاً اشاره شد بین 3 تا 5 روز است باید درمان نگهدارنده با هدف کاهش احتمال عود انجام شود.
بهطور کلی دو رویکرد در درمان نگهدارنده وجود دارد که شامل درمانهای دارویی و غیر دارویی است.
درمانهای نگهدارنده
در درمان دارویی برای پیشگیری از عود به فرد داروهایی داده میشود که یا تمایل به مصرف الکل را کاهش میدهند و یا در صورت مصرف الکل باعث بروز علائم ناخوشایند در فرد میشوند.
از داروهایی که باعث کاهش تمایل به الکل میشوند میتوان به داروهایی مانند، نالتروکسان، آکامپروسیت و توپیرامات اشاره کرد.
دی سولفیرام دارویی است که در صورت مصرف همزمان با الکل باعث بروز علائم شدیدی مانند تپش قلب، استفراغ، گرگرفتگی و دردهای عضلانی میشود و بهاصطلاح باعث تنفر از الکل میشود.
نکته مهم این است که فرد بههیچوجه نباید همزمان با دی سولفیرام، الکل مصرف کند چراکه مصرف زیاد الکل ممکن است باعث عوارض بسیار شدید و حتی مرگ شود.
درمانهای غیر دارویی شامل مشـاورهها و رواندرمانی و درمانهای شناختی رفتاری است که اغلب به منظور بازپروری فرد و با هدف افزایش انگیزه ترک و حفظ انگیزه، کمک به بیمار برای سازگاری مجدد با شیوه زندگی عاری الکل و پیشگیری از عود انجام میشود.
طول مدت درمانهای نگهدارنده حداقل شش ماه است و طی این مدت ویزیتهای منظم جهت بررسی وضعیت بیمار، عوارض احتمالی داروها و اختلالات ناشی از بیماریهای جسمی و روانی همراه ضروری است.