امروزه حتی در پرتو گسترش روزمره فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی، توسعه فرهنگی هر کشوری در گروی اهمیت دادن به کتاب و افزایش نرخ سرانه کتابخوانی است؛ به طوری که با وجود گسترش نفوذ و اثرگذاری فناوری های نوین ارتباطی، کتاب هنوز هم، جایگاه مهمی در سبد فرهنگی جوامع ایفا می کند؛ از این روست که جوامع پیشرفته شتابنده به سوی جامعه اطلاعاتی، سرانه مطالعه بالاتری را به خود اختصاص داده اند.
کتاب وسیله ای است که دانش بشری به مدد آن از تباه شدن مصون می ماند و به آیندگان منتقل می شود.
کتاب محصول تجربه های بشری و خلاقیتهای ذهنی و آموخته های دراز مدت انسان است.
سهم کتاب در انتقال دانشها، گاهی به مراتب بیشتر و فراتر از دیگر ابزار آموزشی است.
پس با ما همراه شویدتا از کتاب بهره بگیریم.
مردی به نام اُوه
کتاب «مردی به نام اُوِه» اثر «فردریک بکمن»، در مدت کوتاهی تبدیل به یکی از پرفروشترین رمانهای جهان شد.
این کتاب تا کنون به بیش از سی زبان ترجمه و منتشر شده است. اما استقبال از آن تنها محدود به علاقهمندان به رمان نبوده و سختترین منتقدان ادبی بارها و بارها درباره این کتاب مقالاتی منتشر کرده و از آن به عنوان یکی از خواندنیترین رمانهای سالهای اخیر نام بردهاند.
هفتهنامه معتبر اشپیگل در معرفی این کتاب نوشته است: «کسی که ازاین رمان خوشش نیاید، بهتر است اصلاً هیچ کتابی نخواند». اوه پیرمردی ۵۹ ساله درونگرا، سختکوش، عبوس و بسیار سنتی است که معتقد است همهچیز باید سرجای خودش باشد.
او نماد نسلی است که از تغییر بازمانده اما ارزشهای اخلاقی را فدای سرعت تغییر نکرده است.
سالها با همسرش سونیا که عاشقانه دوستش داشته، زیسته و بعد از مرگ همسرش انگار به آخر خط رسیده است. رابطه اوه و سونیا بسیار خاص و بینظیر بود به طوری که در قسمتی از کتاب آمده است:» ولی اگر کسی ازش میپرسید زندگیاش قبلاً چگونه بوده، پاسخ میداد تا قبل از این که زنش پا به زندگیاش بگذارد اصلاً زندگی نمیکرده و از وقتی تنهایش گذاشت دیگر زندگی نمیکند».
شخصیت اوه، یک شخصیت کلیشهای نیست که پس از تصادف همسرش او را رها کند یا زن دیگری را وارد زندگی خود کند، بلکه او آنقدر سونیا را دوست دارد که اثاث خانه را تا اندازه ویلچر برای او کوتاه میکند.
«آشپزخانه را کلاً بازسازی کرد، جای کابینتهای قدیمی را با کابینتهای جدید وکوتاهتر عوض کرد. حتی توانست در یک مغازه یک اجاق گاز خاص پیدا کند.
درها را عوض کرد و لبه پایین چارچوبهایشان را برداشت«. اوه پیرمردی است که امیدش را به زندگی از دست میدهد، اما بکمن با قلم شیوای خود آنقدر این ماجرا را طنزآلود بیان کرده که خواننده علاوه بر اینکه کلی به اتفاقات کتاب میخندد، به همان نسبت نیز غمگین میشود. به دلیل سن زیاد او را اجباری بازنشسته میکنند.
او فکر میکند که دیگر کاری دراین دنیا ندارد و میخواهد زودتر به پیش همسرش برود پس چندین بار تصمیم به خودکشی میگیرد.
اما هر بار که تصمیم میگیرد، اتفاقی به طور ناخواسته مانع اینکار میشود تا اینکه یک روز صبح ماشین یک زن باردار ایرانی و شوهرش که اوه درداستان او را مغز فندقی مینامد و قرار است همسایه او شوند، به صندوق پستیاش کوبیده میشود و این آغاز ماجراست... قصه به سبک تراژیک-کمیک، احساسات انسانی و هم چنین روابط در دنیای امروزی را در طنزی شیرین وجذاب بیان میکند.
داستان، همچنین یکی از موضوعات تقابل و تعامل بین فرهنگ وبین نسلها را به خوبی نمایش میدهد.
آنچه برای ما به عنوان خواننده ایرانی داستان را شیرین می کندشخصیت زن قصه است که ایرانیست و لحنی بسیار ساده و صمیمی دارد. اوه به تدریج از پوسته قدیمی خودخارج میشود و شخصیتی نو و اجتماعی را کنار پروانه (زن نیک قصه) به خود میگیرد.
در داستان عامل مشترک بین انسانها دیگر هویت جنسی، گرایش جنسی، غریبه وخودی، هم وطن و مهاجر نیست بلکه هم دردی، عواطف و مداراست. کار ادبیات ساخت ایدئولوژی یا نقد آن نیست بلکه جذب زیبایی و انبساط و لذت ذهن است چیزی که بکمن در این قصه به ما میدهد.
دختری که رهایش کردی
داستان کتاب دختری که رهایش کردی نوشته جوجو مویز، درباره یک نقاشی مربوط به دوران جنگ جهانی اول است.
این اثر دوزندگی، دو انسان، دو کشور و دو سرنوشت را به هم ربط داده است. جوجو مویز در کتاب دختری که رهایش کردی بهگونهای زیبا و نوآورانه داستان خود را که بهصورت موازی در دو زمان متفاوت با بازه زمانی ۱۰۰ ساله روایت میکند.
رمان دختری که رهایش کردی از سال 1916، یعنی اواسط جنگ جهانی اول، شروع میشود. در شهر کوچکی از شهرهای فرانسه، به نام پرون، که توسط سربازان منفعتطلب آلمانی اشغالشده است.
سربازهایی که هر چیز باارزشی از شهر که البته شامل غذاها نیز میشد، را به تصاحب خود درآوردند و باوجوداینکه مردم شهر گرسنگی میکشیدند، آلمانها بیشتر و بیشتر میخواستند.
این کتاب داستانی درباره دو زن با برخی ویژگیهای مشابه است؛ یکی از آنها به نام سوفی در زمان اشغال فرانسه مجبور است تا از خانوادهاش در نبود شوهر در مقابل نازیها محافظت نماید و دیگری به نام لیوکه در لندن زندگی میکند.
شوهر لئو قبل از فوت به وی یک تابلو نقاشی با نمایی از یک زن هدیه میدهد که مربوط به یک قرن قبل میباشد و در جریان جنگ از فرانسه به انگلستان منتقلشده است.
جسارت و شجاعت و جنگیدن برای ارزشهای خود، صفاتی هستند که در رمان دختری که رهایش کردی خوب و پسندیده تلقی میشوند و جوجو مویز نشان میدهد که چگونه قهرمانان داستان با اتکا به این صفات به اهداف خودشان دست مییابند و چگونه درحالیکه امیدشان را از دست دادند از جنگیدن دست برنداشته و همچنان تلاش میکنند.
کتاب دختری که رهایش کردی نیز جزو رمانهایی است که نویسنده آن با بهرهگیری از خاطرات و حوادث دوران جنگ جهانی دوم حال و هوای خاصی به خواننده داده و فضاسازی بسیار زیبایی را صورت میدهد.
کتاب دختری که رهایش کردی داستانی درباره دو زن با برخی ویژگیهای مشابه میباشد که یکی از آنها به نام سوفی در زمان اشغال فرانسه مجبور است تا از خانوادهاش در نبود شوهر در مقابل نازیها محافظت نماید و دیگری به نام لئو که در لندن زندگی میکند میباشد.
شوهر لئو قبل از فوت به وی یک تابلو نقاشی هدیه میدهد که نمایی از یک زن است و مربوط به یک قرن قبل میباشد ودرجریان جنگ از فرانسه به انگلستان منتقلشده است.
این کتاب در ایران با ترجمه کتایون اسماعیلی و توسط نشر میلکان به چاپ رسیده است.