به قلم : دکتر صدیقه رضایی ؛ دکترای روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی ؛ عضو نظام روانشناسی و مدرس دانشگاه
تحریریه زندگی آنلاین : اختلالهای حرکتی به سه دسته اختلال هماهنگی رشد، اختلال حرکات قالبی و اختلال تیک تقسیم میشوند.
اختلال هماهنگی رشدی
اختلال هماهنگی رشدی برای کودکان با مشکلات حرکتی طرح شده است. پیش از این با عناوینی چون خام حرکتی، دستوپا چلفتی، دارای اختلال حرکتی و بدون مهارت فیزیکی نامیده میشد. اختلال هماهنگی رشدی ممکن است از بدو تولد وجود داشته باشد، اما زمانی مشخصتر میشود که کودک وارد مدرسه میشود و عملکرد حرکتی قابل توصیف و مقایسه با سن تقویمی و هوش کودک نیست.
این کودکان در حرکات ظریف و درشت در کلاس درس و کارهای روزمره با مشکل مواجه هستند. علاوه بر این، کودکان با مشکلات حرکتی، ویژگیهایی از قبیل تأخیر رشد حرکتی، اختلالات تعادل، اختلالات درکی حرکتی، ناپختگی جسمانی، هماهنگی حرکتی ضعیف و تا حدی اختلال عصبشناختی خفیف را از خود نشان میدهند. همچنین این کودکان در برخی از کارکردها مانند سازماندهی، تصمیمگیری، برنامهریزی، بازنمایی و تجسم ذهنی، حرکتهای هدفمند، تنظیم سرعت حرکت و انجام حرکات جدید، نیز دچار نارسایی هستند.
معیارهای تشخیصی اختلال هماهنگی رشدی در DSM5
ملاک A. فراگیری و اجرای مهارتهای حرکتی هماهنگ با توجه به سن زمانی فرد و فرصت برای یادگیری استفاده از مهارت، بهطور قابلملاحظهای پایینتر از حد مورد انتظار است. مشکلات بهصورت بیمهارتی یا بیدست و پایی (مثل انداختن چیزها یا برخورد کردن با اشیا) همینطور کندی و بیدقتی عملکرد مهارتهای حرکتی (مانند گرفتن یک شیء، استفاده از قیچی یا قاشق و چنگال، دستخط، دوچرخهسواری، یا شرکت کردن در ورزش ها) آشکار میشود.
ملاک B. کمبود مهارتهای حرکتی در ملاک A بهطور قابلملاحظه و مداوم در فعالیتهای روزانه مناسب برای سن زمانی، اختلال ایجاد میکند (مثل مراقبت از خود و رسیدگی به خود) و بر شرایط تحصیلی/مدرسه، فعالیتهای قبل از شغل و شغلی، اوقات فراغت و بازی تأثیر میگذارد.
ملاک C. شروع نشانهها در دوره رشد اولیه است.
ملاک D. کمبودهای مهارتهای حرکتی با کمتوانی ذهنی یا اختلال بینایی بهتر توجیه نمیشوند و ناشی از بیماری عصبی که بر حرکت تأثیر میگذارد نیستند (مثل فلج مغزی، نقص تغذیه عضلانی).
بیشتربخوانید:
سندروم کوتاهی گردن کودکان
شیوع اختلال هماهنگی رشدی
اختلال هماهنگی رشدی یکی از نارساییهای بارز در زمینه رشد مهارتهای حرکتی در کودکان سنین دبستان است و در ابتدا بهصورت مشکلی در زمینه یادگیری یا داشتن مهارتهایی که نیاز به هماهنگی حرکتی دارند، آشکار میشود. میزان شیوع آن در پسران ٣ تا ٧ برابر بیشتر از دختران است، در ٧ سالگی حدودا ۵ تا ۶ درصد میباشد. مشخص شده است زایمان قبل از ٣٢ هفتگی احتمال ابتلا به این اختلال را افزایش میدهد .
ویژگیهای کودک با اختلال هماهنگی رشدی
اختلال رشد هماهنگی یا اختلال هماهنگی رشدی ممکن است بهصورت ناشیگری در مهارتهای حرکات ظریف و درشت تظاهر کند و منجر به عملکرد ضعیف ورزشی و حتی ضعف در پیشرفت تحصیلی به دلیل ضعیفبودن مهارتهای نگارشی شود. کودک مبتلا ممکن است بیش از برادر و خواهرهایش با اشیا برخورد کند یا اشیا را نبیند.
کودکان دچار اختلال هماهنگی رشدی ممکن است به دلیل ناتوانی در تسلط بر فعالیتهای حرکتی مختص گروه سنی خود، شبیه کودکان کمسنتر به نظر برسند. برای مثال کودکان دبستانی مبتلا به این اختلال در دوچرخهسواری، اسکیتسواری، دویدن، لیلی کردن یا پریدن مهارت ندارند.
اینکه اختلال هماهنگی رشدی هرچه زودتر تشخیص داده شود، در آینده شغلی و زندگی اجتماعی کودک بسیار اثرگذار است، زیرا در صورت تشخیص بهموقع و درمان درست، کودک میتواند با کمک و حمایت معلم بهراحتی از پس این مشکل برآید. معمولا این کودکان نسبت به فعالیتهایی که مستلزم پاسخ بدنی و حرکتی است بیمیل میباشند. همچنین نوعی کمتحملی، ناکامی و عزتنفس پائین در آنها مشاهده میشود. تشخیص فوری، حمایت آموزشی و درمان بهموقع کودکان با اختلال هماهنگی رشدی، بهطور چشمگیری به آنها کمک میکند تا بر مشکلات حرکتی خود چیره شوند.
مشکلات ثانویه در روابط با همسالان در کودکان دچار اختلالات رشد هماهنگی شایع است که ناشی از طرد این کودکان به دلیل عملکرد ضعیف آنها در ورزش و بازیهای مستلزم مهارتهای حرکتی خوب است. نوجوانان مبتلا اغلب عزتنفس پایینی دارند و دچار مشکلات تحصیلی هستند.
در کودکان دچار اختلال هماهنگی رشدی خطر بروز اختلالات زبان و یادگیری بیشتر است. بین مشکلات تکلم و زبان با مشکلات هماهنگی حرکتی ارتباط قدرتمندی وجود دارد و نیز مشکلات هماهنگی حرکتی با بیشفعالی، تکانشگری و گستره محدود توجه ارتباط دارد.
بیشتربخوانید:
سندروم پاهای بیقرار
راهکارهای درمانی اختلال هماهنگی رشدی
در مداخلات مربوط به کودکان دچار اختلال هماهنگی از وجوه متعددی شامل مواد دیداری، شنیداری و لمسی استفاده میشود که هدف آنها آموزش حرکتی ادراکی برای تکالیف حرکتی اختصاصی است. درمان اختلال رشد هماهنگی عموما شامل انواعی از برنامههای یکپارچگی حسی و آموزش فیزیکی تعدیل شده است. برنامههای یکپارچگی حسی را معمولا کاردرمانگرها انجام میدهند و شامل فعالیتهای جسمی است که آگاهی فرد از کارکرد حسی و حرکتی را افزایش میدهد. شاید بتوان اظهار داشت که مؤثرترین و مهمترین درمان این کودکان، کاردرمانی میباشد. در کاردرمانی، ابتدا کودک هم از جنبه جسمانی و مهارتهای فیزیکی و تحرکی مورد ارزیابی قرار میگیرد و هم اینکه تواناییهای ذهنی، درکی و مهارتی او بهدقت مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. سپس، با توجه به اختلالات و ناتوانیهای رشدی کودک، برنامه درمانی پیریزی خواهد شد و با هماهنگی و همکاری والدین، برنامه درمانی کودک پیش خواهد رفت و در سیر مراحل درمان نیز در صورت تشخیص مدیریت تیم درمانی، از دیگر خدمات توانبخشی از جمله گفتاردرمانی، آموزش ذهنی، مهارتهای درکی و حرکتی، بازیدرمانی و گروهدرمانی نیز بهره گرفته خواهد شد.
اختلال حرکت قالبی
مشخصه اصلی اختلال حرکت قالبی(حرکت کلیشهی)
عبارت است از حرکات تکراری، ظاهرا انگیزهدار، بیهدف و بیفایده، از قبیل تکان دادن دست به حالت «بایبای»، اما از بالا به پایین، زدن سر خود به دیوار یا اشیای دیگر، به جلو و عقب تکان دادن بدن خود. این رفتارها میتوانند مشکلزا باشند، زیرا ممکن است به خودجرحی (صدمه یا جراحت وارد کردن به خود) منجر شوند و بر سلامت عمومی فرد تأثیر منفی بگذارند، دیگران به فرد برچسب بزنند (استیگما)، یادگیری مهارتهای جدید را مختل کنند، و در اجرای مهارتهای موجود اختلال بهوجود آورند.
ملاکهای تشخیصی اختلال حرکت قالبی یا کلیشهای در DSM-5
ملاک A. فرد حرکاتی انجام میدهد که به نظر میرسد مجبور است انجام دهد، اما ظاهرا کاربرد خاصی ندارند یا برای هدف خاصی انجام نمیشوند (مثلا، دستش را بهصورت دست دادن با دیگران یا به حالت بایبای کردن تکان میدهد، اما منظورش سلام یا خداحافظی با کسی نیست، سرش را به اینطرف و آنطرف تکان میدهد، بدون آنکه منظورش «نه» گفتن باشد، سرش را به دیوار میکوبد، بدون آنکه از چیزی ناراحت باشد، دست یا بدن خود را گاز میگیرد، بدون آنکه هدفی داشته باشد).
ملاک B. رفتار حرکتی تکراری در فعالیت اجتماعی، تحصیلی، یا سایر فعالیتها تداخل ایجاد میکند و ممکن است به خود - جرحی منجر شود.
ملاک C. نشانهها در اوایل دوره رشدی (خردسالی و اوایل کودکی) آغاز شدهاند.
ملاک D. حرکت کلیشهای فرد را نمیتوان به تأثیر فیزیولوژیک نسبت داد و یک اختلال عصبی - رشدی یا اختلال روانی دیگر (مثلا اختلال مو - کندن، اختلال وسواسی - اجباری) توضیح بهتری برای آن نیست.
ویژگیهای کودکان اختلال حرکت قالبی
ویژگی اساسی اختلال حرکت قالبی، رفتار حرکتی تکراری، ظاهرا برانگیخته، و بهظاهر بیهدف است. این رفتارها حرکات موزون سر، دستها، یا بدن، بدون کارکرد انطباقی آشکار هستند و ممکن است به اقداماتی برای متوقف کردن آنها پاسخ بدهند یا ندهند. در کودکانی که بهطور عادی رشد میکنند، وقتی توجه به حرکات تکراری معطوف شده باشد یا زمانی که حواس کودک از انجام دادن آنها پرت شده باشد، این حرکات متوقف میشوند.
حرکات قالبی ممکن است روزی چند بار روی دهند، و از چند ثانیه تا چند دقیقه یا بیشتر ادامه یابند. فراوانی میتواند از چند بار وقوع در یک روز تا چند هفته فاصله بین رویدادها، تفاوت داشته باشد. این رفتارها بسته به موقعیت تفاوت دارند، و زمانی روی میدهند که فرد مشغول فعالیتهای دیگر، برانگیخته، تحتفشار، خسته، یا کسل باشد. ملاک A ایجاب میکند که این حرکات «ظاهرا» بیهدف باشند. بااینحال، ممکن است برخی حرکات وظایفی داشته باشند. برای مثال، ممکن است حرکات قالبی، اضطراب را در پاسخ به عوامل استرسزای بیرونی کاهش دهند. حرکات قالبی معمولا ظرف ۳ سال اول زندگی شروع میشوند. حرکات قالبی ساده در کودکی رایج هستند و ممکن است در فراگیری مهارت حرکتی دخالت داشته باشند. در کودکانی که حرکات قالبی پیچیده را پرورش میدهند، تقریبا ۸۰ درصد، نشانهها را قبل از ۲۴ ماهگی، ۱۲ درصد بین ۲۴ و۳۵ ماهگی، و ۸ درصد در ۳۶ ماهگی یا بالاتر، آشکار میسازند. در اغلب کودکانی که بهطور عادی رشد میکنند، این حرکات با گذشت زمان برطرف شده یا میتوانند متوقف شوند.
اختلالات تیک
تیکها جنبشهای حرکتی یا آواگریهای ناگهانی، سریع، عودکننده، و ناموزون هستند. امکان دارد فردی در طول زمان، نشانههای تیک مختلفی داشته باشد، اما در هر مقطعی از زمان، خزانه تیک بهصورت مشخص عود میکند. گرچه تیکها میتوانند تقریبا هر گروه عضلانی یا آواگری را دربرگیرند، برخی نشانههای تیک مانند پلک زدن یا صاف کردن گلو بسیار شایع هستند. تیکها عموما بهصورت غیرارادی تجربه میشوند، ولی میتوانند برای مدتزمانهای مختلف بهصورت ارادی متوقف شوند.
انواع تیکها
تیکها عموما در دو حالت تیکهای حرکتی و صوتی یا آوایی دیده میشوند و هر کدام میتوانند ساده یا پیچیده باشند. تیکهای حرکتی ساده کوتاهمدت هستند (یعنی، چند دهم ثانیه) و میتوانند پلکزدن، بالا انداختن شانه و کشیدن دستوپا را دربرگیرند.
تیکهای حرکتی پیچیده طولانیمدتتر هستند (یعنی چند ثانیه) و اغلب ترکیبی از تیکهای ساده مانند چرخاندن سر و بالا انداختن شانه بهطور همزمان را در برمیگیرند. تیکهای پیچیده میتوانند بهصورت هدفمند ظاهر شوند، مانند وضع اندامی سکسی یا زشت تیک مانند (مستهجن کرداری) یا تقلید تیک مانند از حرکات فردی دیگر (پژواک کرداری).
تیکهای آوایی ساده صاف کردن گلو، فینفین کردن، و خرخر کردن را شامل میشوند. همچنین،
تیکهای آوایی پیچیده، تکرار کردن صداها یا کلمات خود فرد (مکررگویی)، تکرار کردن آخرین کلمه یا عبارت شنیده شده (پژواکگویی)، یا بر زبان آوردن کلماتی که از لحاظ اجتماعی پسندیده نیستند، از جمله حرفهای زشت، یا بدگوییهای قومی، نژادی، یا مذهبی (بددهنی) را شامل میشوند.
انواع اختلالهای تیک
اختلالات تیک چهار طبقه تشخیصی را تشکیل میدهند:
اختلال توره، تیکهای حرکتی متعدد و یک یا چند تیک آوایی برخی اوقات در طول بیماری وجود دارند، هرچند که نه لزوما بهطور همزمان. بهعبارتدیگر در اختلال توره، هر دو تیک حرکتی و آوایی باید وجود داشته باشند. ممکن است تیکها از نظر فراوانی افزایش و کاهش داشته باشند، ولی به مدت بیش از ۱ سال از شروع اولین تیک، ادامه داشته و طی این مدت هرگز بیش از 3 ماه ناپدید نمیشوند.
در تقریبا نیمی از افراد دچار اختلال توره نخستین نشانههایی که آشکار میشوند، تیکهای ساده و اغلب به شکل پلک زدن و به دنبال آن تیک سر یا شکلک درآوردن (در ناحیه سر و گردن) است.
اختلال تیک حرکتی یا آوایی مداوم (مزمن)، تیکهای حرکتی یا آوایی تکی یا متعدد در طول بیماری وجود دارند، اما نه هر دو تیک حرکتی و آوایی. تیکها ممکن است از نظر فراوانی افزایش یا کاهش داشته باشند، ولی به مدت بیش از ۱ سال از شروع اولین تیک ادامه داشتهاند.
فردی که نشانههای تیک را به مدت بیش از ۱ سال از شروع اولین تیک داشته است، صرفنظر از مدت دورههای بدون تیک، مبتلا به نشانههای مداوم محسوب میشود.
اختلال تیک موقتی یا گذرا، تیکهای حرکتیو یا آوایی تکی یا متعدد. تیکها به مدت حداقل ۱ سال از شروع اولین تیک وجود داشتهاند.
شروع اختلالات تیک قبل از ۱۸ سالگی است و این اختلال ناشی از تاثیرات فیزیولوژیکی مواد (مثل کوکائین) یا بیماری جسمانی دیگر نیست (مثل بیماری هانتینگتون و التهاب مغز پس از ویروس).
اختلالات تیک مشخص و نامشخص دیگر.
شکلگیری و روند اختلال تیک
نشانههای تیک در تمام گروههای سنی و در طول عمر بهصورت مشابه آشکار میشوند. بااینحال، معمولا سن شروع این اختلال 2 تا 3 سالگی است و متوسط شروع تیکها بین 3 تا ۶ سالگی است. اوج شدت بین ۱۰ تا ۱۲ سالگی روی میدهد، بهطوریکه در نوجوانی شدت آن کاهش مییابد. خیلی از بزرگسالان مبتلا به اختلالات تیک، کاهش نشانهها را تجربه میکنند. درصد کمی از افراد در بزرگسالی همواره نشانههای شدید یا بدتر خواهند داشت. مردان معمولا بیشتر از زنان مبتلا میشوند، به گونهایکه این اختلال سه برابر در پسران بیش از دختران رخ میدهد، اما در هنگام تیکها، سن شروع، یا روند اختلالات جنسیتی وجود ندارد. زنان مبتلا به اختلالات تیک مداوم به احتمال بیشتری دچار اضطراب و افسردگی میشوند.
بیشتربخوانید:
از اختلال "مانیا" چه میدانید؟
اختلالات همزمان با تیک
چند بیماری جسمانی و روانپزشکی بهعنوان بیماریهایی که همزمان با اختلالات تیک روی میدهند، توصیف شدهاند. در این راستا، همایندی اختلال تیک و اختلال وسواس و اختلالات مربوط خیلی شایع است. رفتارهای وسواس فکری - عملی که در اختلال تیک مشاهده میشوند، معمولا شامل تقارن و نظم، شمارش و لمس کردن هستند. این در حالی است که این افراد عمدتا افکار وسواسی نظیر ترس از آلودگی و ترس از صدمه و آسیب به دیگران دارند. علاوه بر این افراد مبتلا به اختلالات تیک میتوانند اختلال ADHD، اختلالات حرکت و اختلالات روانی دیگر، نظیر اختلالات افسردگی، دوقطبی، یا مصرف مواد نیز داشته باشند.
درمان اختلال تیک
نخستین گام در تعیین مناسبترین شیوه درمانی اختلالات تیک بررسی کارکرد کلی کودک یا نوجوان است. نکته قابلتوجه آنکه در درمان تیک نباید به نوع تیک توجه کرد، بلکه باید خود کودک را مورد توجه قرار داد. علاوه بر این درمان باید با آموزش جامع خانواده شروع شود.
روشهای درمان اختلال تیک
دارو درمانی: استفاده از داروهای آرامبخش (هالوپریدول و پیموزاید) همراه با رفع نیازهای کودک رفتار درمانی: استفاده از روش وارونهسازی عادت (آموزش واکنش ناموفق): بر این اساس فرد نسبت به تیک و انجام حرکات ارادی که تیک را خنثی میکند، آگاه میشود.
شرطیسازی منفی: استفاده از این روش باعث خستگی عضلانی میگردد.