دکتر صدیقه رضایی : دکترای روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی ؛ عضو نظام روانشناسی و مدرس دانشگاه
تحریریه زندگی آنلاین : تعریف اختلالات یادگیری
اختلال در یک یا چند فرایند اساسی روانشناختی مانند فهمیدن یا کاربرد زبان، حرفزدن یا نوشتن که خود را بهصورت ضعف در خواندن، نوشتن، املا، حساب و گفتار نشان میدهد. ناتوانی یادگیری، اصطلاحی کلی برای گروه ناهمگنی از اختلالها است که بهوسیله مشکلات قابل توجه در فراگیری و استفاده از شنیدن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، استدلال یا توانایی ریاضی، آشکار میشود.
سه مؤلفه مهم در تعریف اختلال یادگیری
پیش فرض بدکاری دستگاه عصبی مرکزی
امروزه از کودکان دارای ناتوانی یادگیری با عنوان فرد دارای بدکاری دستگاه عصبی مرکزی یاد میشود تا فرد دارای ضایعه و آسیب مغزی.
اختلال در پردازش (ادراک) روانشناختی
حوزه ناتوانیهای یادگیری بر این فرض استوار است که کودکان دارای چنین اختلالهایی، در توانایی درک و تفسیر محرکهای دیداری و شنیداری میباشند؛ بهعبارت دیگر دارای مشکلات پردازش روانشناختی (ادراکی) هستند. مشکلات ادراکی را میتوان مهمترین مؤلفه در تعریف اختلالات یادگیری دانست. مهارتهای پردازش خاص، با ناتوانیهای خواندن مرتبط است.
بیشتربخوانید:
نقش مهم اسباب بازی در شکل گیری شخصیت کودک
ناهماهنگی بهره هوشی-پیشرفت
کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری هوشبهر عادی دارند. با این حال بین استعدادهای بالقوه کودک (نمره هوشبهر) و پیشرفت تحصیلی آنان تفاوت معنیداری (بیش از دو انحراف معیار) وجود دارد.
متخصصان، از تعدادی از روشها برای تعیین چنین ناهماهنگی استفاده کردهاند. برای مدتها، سن ذهنی بهدستآمده از یک آزمون هوش، با معادل سن تحصیلی بهدستآمده از آزمون استاندارد پیشرفت تحصیلی، مقایسه میشدند. تفاوت دو سال، برای نشان دادن ناتوانیهای یادگیری کافی بود. با این حال، دو سال پایینتر از سطح مورد انتظار بودن در همه سطوح تحصیلی، به معنای اهمیت برابر نیست. بهعنوان مثال، کودکی که آزمونهای پیشرفت تحصیلی او، دو سال پایینتر از کلاس هشتم است، نسبت به کودکی که دو سال پایینتر از کلاس چهارم است، نقص کمتری دارد، بنابراین متخصصان فرمولهایی برای محاسبه سنین نسبی دانشآموزان، ایجاد کردند. با این حال برخی از این فرمولها از لحاظ آماری نادرست بودند و منجر به قضاوتهای غلط میشوند.
شیوع اختلالات یادگیری
شیوع اختلالات یادگیری در سالهای پایانی دهه 1970 و اوایل دهه 1980 میلادی گسترش زیادی داشته تا جایی که کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری را میتوان بزرگترین گروه کودکان استثنایی نامید. این گروه تقربیا نیمی از کل کودکان استثنایی را شامل میشوند. متخصصان سه دلیل عمده زیر را برای گسترش شیوع در این طبقه ذکر کردهاند:
الف. مشکلات تشخیص: گاهی اوقات مشکلات روشهای تدریس خود و یا مشکلات یادگیری جزئی در دانشآموزان را بهعنوان اختلالات یادگیری شناسایی میکنند.
ب. ترجیح استفاده از برچسب ناتوانیهای یادگیری بهجای تشخیص کمتوانی ذهنی.
ج. با توجه به آنکه شیوع اختلالات یادگیری در پسران حدود سه برابر دختران است، برخی محققان مطرح کردهاند، که شیوع ناتوانیهای یادگیری در پسران به آسیبپذیری زیستشناختی بیشتر در پسران بستگی دارد. با این حال احتمالا برخی سوگیریها در ارجاع بیشتر پسران نیز وجود دارد.
در حالی که شیوع اختلالات یادگیری در مدارس عمومی ایالات متحده بین 5 تا 6 درصد از دانشآموزان 6 تا 17 ساله میباشد، در DSM-5، میزان شیوع اختلالات یادگیری در میان کودکان مدرسهای 5 تا 15 و در جمعیت بزرگسال تقریبا 4 درصد برآورد شده است.
بیشتربخوانید:
عواقب خوابیدن کودک کنار والدین را جدی بگیرید
نسخه ای برای خواب راحت کودکان
علتشناسی اختلالات یادگیری
آسیبهای ساختاری و کارکردی مغز
با استفاده از فنون تصویربرداری عصبی، محققان شواهدی دال بر تفاوتهای ساختاری و کارکردی در مغز افراد مبتلا به اختلالات یادگیری بهویژه اختلال خواندن به دست آوردهاند. تفاوتهای ساختاری، به مواردی از قبیل اندازه نواحی همچون شکنجزاویهای، بروکا، ورنیکه و قطعه گیجگاهی چپ مرتبط است.
وراثت
حدود 35 تا 45 درصد از خویشاوندان درجه اول (والدین و خواهر و برادرها) فرد دارای ناتوانیهای خواندن دارای ناتوانی خواندن هستند. همین مقدار از شیوع خانوادگی در خانوادههای افراد دارای اختلالهای گفتار و زبان و ناتوانیهای املا یافت شده است. علاوه بر این مطالعاتی وجود دارد که به ژنهای مستقر در کروموزومهای 6 و 15 بهعنوان ژنهای اختلالات یادگیری اشارهکردهاند که در حال حاضر فقط نوعی حدس است.
نظریه محدود بودن دامنه دقت و توجه
براد بنت (Broad Bent)، بهعنوان طرحکننده این دیدگاه معتقد است اختلالات یادگیری ناشی از اشکال در تمرکز، توجه و دقت است. با این حال دلیل این اشکال در دقت و توجه معلوم نیست.
نظریه تأخیر در رشد
بر اساس این نظریه که توسط کریشلی (Critchley)، ارائه شده است، مراحل رشد کودکان با اختلالات یادگیری نسبت به کودکان عادی کندتر است و بر این اساس این کودکان اطلاعات و محرکهای محیط را کندتر جذب میکنند. به عبارت دیگر، مراحل رشد این کودکان با کودکان عادی تفاوتهای کمّی دارد و به لحاظ کیفی تفاوتی بین این دو گروه وجود ندارد.
نظریههای ادراکی- حرکتی
در این رویکرد وجود نقص در مغز و سیستم اعصاب مرکزی و به دنبال آن وجود آسیبهای ادراکی و تاخیرهای حرکتی بهعنوان علت اصلی اختلالات یادگیری مطرح شده است. در این نظریه اصطلاحهایی از قبیل آسیبدیده مغزی، اختلال در کارکرد سیستم اعصاب مرکزی و آسیب جزئی کاربرد بسیاری دارد.
بیشتربخوانید:
مراحل تکامل کودک در زمینه سخن گفتن
نظریههای زبان
طرفداران این نظریه اعتقاد دارند که اطلاعات، بیشتر از طریق کانال شنیداری وارد مغز میشوند. نظریههای زبان، کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری را با توجه به رشد ناقص گفتار، کاربرد نادرست قواعد دستوری، مشکل در تلفظ و سایر مشکلات زبان نوشتاری و خواندن توصیف میکنند. نظریههای زبان در مقایسه با نظریات ادراکی - حرکتی یکپارچگی کمتری دارند.
نظریههای رفتاري
نظریههای رفتاری در سالهای دهه 1970 میلادی تأثیر بسیار زیادی بر آموزش ویژه گذاشتهاند. نظریهپردازان رفتاری اعتقاددارند که در آموزش دانشآموزان با نیازهای ویژه باید بر مهارتهای خاص و کاربردی تمرکز داشت، چراکه کودک استثنایی در دنیای واقعی به کاربرد این مهارتها یا رفتارها نیاز دارد. در این دیدگاه بر آموزش مستقیم مهارتهای خاص تا رسیدن به حد تسلط از طریق تحلیل تکلیف تأکید شده است.
نظریه غلبه طرفی (برتری نیمکره مغزی طرف راست)
اورتون بهعنوان مبدع این نظریه معتقد است در جریان رشد باید یک طرف مغز بر طرف دیگر غلبه کند و نارساییها در نوشتن، خواندن و تکلم در اثر عدم غلبه طرفی مغز است. فعالیت اختصاصی نیمکره چپ، مهارتهای کلامی و گفتار و فعالیت اختصاصی نیمکره راست، ساخت و ایجاد تشخیصهای پیچیده دیداری و فرایندهای غیرکلامی و آگاهیهایی نظیر موسیقی و ریاضی است. با این حال این نظریه که توسط اورتون و فریدمن طرح شده است، علت اختلالات یادگیری را ارگانیک دانسته و معتقدند افراد مبتلا به نارساخوانی دچار برتری نیمکره راست هستند و سعی دارند بیشتر از تواناییهای غیرکلامی برای انجام تکالیف مدرسه استفاده کنند. با این حال دانشمندانی همچون پیاژه، بروئر و ورنر، این نظریه را رد میکنند.
نظریه فرابری آگاهیها (خبر پردازی)
فرابری آگاهیها به معنای تمام فعالیتهای ذهنی لازم برای یادگیری، همانند توجه، ادراک، نامگذاری ادراک، روابط و آمیختگی آگاهیهایی که توسط حواس ادراک میشوند، میباشد. در این نظریه بشر بهعنوان یک نمونهبردار از آگاهیها و محرکهای پیرامونش معرفیشده و بر چگونگی روند دریافت آگاهیها و ماهیت کوششها برای شناخت جهان تأکید میکند. طرفداران این نظریه برای تعیین درک و فهم کودک از علائم بینایی و شنوایی، اقدام به ارزشیابی نموده و در برنامهریزی بر بهبود و تقویت نارساییهای حسی و حرکتی تأکید دارد. از دیدگاه نظریه فرابری آگاهیها کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری در دریافت، ضبط (ادراک) و بازگرداندن (یادآوری) در مجرای یادگیری خاصی دچار مشکل هستند. بر اساس این نظریه کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری، از همسالان خود کندتر یاد میگیرند، اما با تمرین، بهبود مییابند. یکی از روشهای درمانی که در حیطه پرورش فرایندهای ذهنی قرار میگیرد، روش ادراکی – حرکتی کپارت است که در قسمت روشهای آموزش به کودکان اختلالات یادگیری شرح داده شده است.
بیشتربخوانید:
چگونه به کودک «زبان دوم» یاد دهیم؟
نظریههای شناختی
افرادی چون پیاژه، بروئر و ورنر، با رد نظریه غلبه طرفی اورتون و فریدمن، معتقدند رشد کلامی پس از رشد غیر کلامی به وجود میآید. در حقیقت این افراد رشد غیرکلامی را زیر بنای رشد کلامی میدانند و معتقدند در کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری ارتباط و توازن رشد عادی غیر کلامی و کلامی به هم ریخته و سیستمی که بهتر رشد کرده برای حل مسائل به کار گرفته میشود. به همین دلیل کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری بیشتر از تواناییهای غیرکلامی خود در انجام تکالیف و حل مسائل استفاده میکنند.
نظریه روانکاوی
از دیدگاه روانکاوی کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری دارای «من» ناقصی هستند و پس از آنکه تلاشهای مکرر آنها منجر به ناکامی و شکست میگردد، بهجای پرورش عزت نفس در قالب «من» به سرزنش «خود» میپردازند و سرانجام خود پنداره آنان منفی میگردد.
نظریه چند عامل
هاستراک (Hasterok)، بهعنوان مبدع این نظریه، پیشنهاد میکند، چون یادگیری فرایندی پیچیده است و عوامل مختلفی ممکن است به آن آسیب بزند، بهتر است اینگونه کودکان را به گروههای مختلفی تقسیم نموده و با استفاده از نظریههای مختلف به تبیین مشکل آنان بپردازیم. این نظریه کمتوجهی گذشتگان و راه طولانی آینده در حوزه اختلالات یادگیری را مورد توجه قرار داده است.
عوامل تراتوژن
تراتوژن (آسیبزا) به هرگونه عامل محیطی که در دوره پیش از تولد به جنین آسیب برساند، اشاره دارد. در واقع تراتوژنها، عواملی هستند که میتوانند باعث بدشکلی یا نارسایی در تحول جنین شوند.
عوامل پزشکی
عواملی مانند تولد زودرس میتوانند کودکان را در معرض خطر بدکاری عصبشناختی قرار دهند.
انواع اختلالات یادگیری
اختلال در خواندن (نارساخوانی) (Dyslexia)
مهمترین مشخصه نارساخوانی افت در پیشرفت خواندن یعنی دقت، سرعت، و درک خواندن است که با آزمونهای استاندارد شده فردی اندازهگیری میشوند. در این اختلال خواندن چه با صدا و چه بیصدا با تحریف و خطاهای استنباطی همراه است. 60 تا 80 درصد از موارد مبتلا به اختلال خواندن را پسران تشکیل میدهند.
بر اساس قانون آموزش افـراد بـا ناتوانیها، مشـکلات خواندن در کودکان با اختلال یادگیري بر سه نوع است:
مشکلات خواندن پایـه کـه شـامل دشـواري در درك روابط بین صداها، حروف و کلمات میشود.
مشکلات روانی خواندن که شامل خواندن بـا سـرعت مناسب، دقیق خواندن و طرز بیان درست میشود.
مشـکلات درك خوانـدن کـه نـوعی نـاتوانی در فهـم معنی کلمات و عبارات است. در اختلال نارساخوانی شاهد بدکاری نیمکره چپ هستیم و بخشهایی مانند شکنجزاویهای، بروکا، ورنیکه و قطعه گیجگاهی دچار آسیب ساختاری و کارکردی است.
اثر ماتیو: از آنجاییکه دانشآموزان دارای مهارتهای ضعیف خواندن در توصیف واژهها و آموختههایشان درباره جهان مشکلدارند، در نتیجه این کودکان در آزمونهای هوش و پیشرفت تحصیلی نمرههای پایینتر از متوسط میگیرند.
روشهای درمانی اختلال خواندن
آموزش روشن براي آگاهی از واج و صداشناسـی
مطالعات بسیاري در درمان مشکلات خواندن دانشآموزان انجامشده اســت، نتــایج ایــن مطالعــات نشــان دادهانــد، روشهایی کـه بـراي شناسـایی حـروف و آگـاهی از واج آموزش روشنی فراهم کردهاند، در کمک به کودکـان بـا مشکل خواندن مؤثر بودهاند.
آموزش کل زبان
رویکرد مربوط به آمـوزش کـل زبان، بر این اساس طراحی شده اسـت کـه علاقـه کـودك به خواندن را افزایش دهد. در این روش به کودك اجـازه داده میشود تـا مطالـب خوانـدنی مـورد علاقـه خـود را انتخاب کند و از نشانههاي بافت و تصویرها بهـره بگیرنـد تا معناي داستانهایی را که میخوانند، تعبیرکنند.
آموزش کل واژه
در آمـوزش کل واژه، معلمان، کودکان را تشویق میکنند تا بهجای آنکـه واژهها را بـه واجها تقسیم کنند، آنها را بهصورت کل، پردازش کننـد. در آغاز کودکان میآموزند تعداد محدودي واژه رایـج را به محض دیدن، شناسایی کنند. بعـد وقتـی معلـم واژههای جدیـد را در طـول خوانـدن معرفـی مـیکنـد، واژهخـوانی دانشآموزان گسترش مییابد.
اختلال در ریاضیات
مشخصه اصلی اختلال در ریاضیات، اشکال در تعدادی از مهارتهای مختلف مانند: مهارتهای زبانی (درک اصطلاحات ریاضی)؛ مهارتهای ادراکی (بازشناسی یا خواندن نمادها)؛ مهارتهای توجه (رونویسی درست از اعداد و شکلها و به یاد سپردن) و محاسبه در ریاضی (پیروی از مراحل توالی، شمارش و ...) است.
اختلال در نوشتن (بیان نوشتاری)
نوشتن، یک فرایند عصبی پیچیده است که به هماهنگی مکانیسمهاي چندگانه مغز مرتبط است. نوشتن نیازمند تحریک و ادغام زنجیره منابع اطلاعاتی چندگانـه، توجه، حافظه، مهارتهاي حرکتی، زبان و شناخت اسـت. اختلال نوشتن یک ناتوانی یادگیري ویژه است که اکتساب زبان نوشـتاري و اسـتفاده از زبـان نوشتاري بـراي بیان افکار و اندیشهها را تحت تأثیر قـرار میدهد. در حقیقت، مشخصه این اختلال دستخط بسیار بد، اشتباهات املایی، اشتباهات دستوری و جملهبندی ضعیف است. وجود اختلال تنها در املا یا دستخط در صورتیکه سایر اشکالات مربوط به بیان نوشتاری وجود نداشته باشد کافی نیستند.
انواع اختلال نوشتن و راهکارهای درمانی
مشکلات نوشتن در کودکان با اختلال یادگیري بر سه نوع است:
اختلال نوشتن فضـایی
افـرادي کـه از ایـن اخـتلال رنج میبرند هم در نوشتن فیالبداهه و هم در کپی از متن، خـوب عمـل نمیکنند. هجـی-کردن آنها نرمـال اسـت، سرعت حرکات انگشتی آنها طبیعـی اسـت، امـا در نقاشـی کشیدن مشکلات زیادي دارند. درمان این نوع از اختلال نوشتن، استفاده از برنامه درمـانی چنـدحسـی دسـتخط، استفاده از برنامههای سرهمنویسی، استفاده از تکنیکهاي برنامههای خوانانویسـی بـراي دقـت در انـدازه حـروف و فاصله آنها است.
اختلال نوشتن حرکتی
افرادي کـه از ایـن اخـتلال رنج میبرند هم در نوشتن فیالبداهه و هـم در رونویسـی متن، خوب عمل نمیکنند، ولـی در هجـی کـردن مشـکل خاصی ندارنــد. معمولا نقاشی کشیدن بـراي آنها مشکلآفرین و سرعت حرکات انگشتی آنها غیرطبیعی است. درمان این اختلال کار کردن در مهـارتهـاي حرکتـی ظریـف، ارزیـابی چگونگی مداد گـرفتن، اسـتفاده از برنامه چنـدحسی دستخط، شرکت در کلاسهایی که مداد گرفتن را آموزش میدهند و استفاده از ورزشها و بازيهایی کـه بـه تقویت مهارتهاي حرکتی ظریف کمک میکنند میباشد. گاهی اوقات مشکلات توجـه یـا مشکلات دیداري بـه اخـتلال نوشتن حرکتی کمک میکند. در اختلال نوشتن حرکتی ارزیابی، اصلاح نوشتههاي روي تخته، یادداشتهای معلم و دیکتهنویسی مفید هستند.
اختلال نوشتن- اختلال خواندن
افرادي که از ایـن نوع اختلال رنج میبرند، در نوشتههای فیالبداهه بهطور ناخوانا مینویسند، اگر متنی که مینویسند پیچیـده باشـد، دچار مشکل میشوند. همچنـین در هجـی کـردن مشکل دارند، امــا در نقاشــی کشــیدن مشــکل خاصــی ندارنــد و سرعت حرکت انگشتان آنها (ارزیـابی سـرعت حرکـات ظریف) طبیعی است.
درمان این اختلال، با استفاده از برنامه درمانی چند حسی براي بهبـود دستخط، فنآوری کمکـی بـراي هجـی کـردن و نوشـتن، آموزش گرامر، انشا، قوانین نقطهگذاري و فنآوریهای جبرانــی بــراي ضــعف در هجــی، آمــوزش بــا کــامپیوتر، استفاده از برنامههاي ویژه دانشآموزان با اخـتلال خوانـدن در مدارس عمومی، ارزیابی بینایی، گفتاردرمانی (اگر تأخیر در زبان دریافتی یا بیانی دارد)، ارزیابی در مـدارس جهـت برخــورداري از خــدمات و ارزیــابی در مراکــز تشــخیص است.