Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 2 آذر 1403 - 02:50

29
بهمن
گاهی کودکان نیاز به قانون شکنی دارند

گاهی کودکان نیاز به قانون شکنی دارند

اکثر خانواده‌ها قوانینی در خانه دارند که البته ممکن است نوشته نشوند اما پدر و مادرها بالاخره در هر شرایطی قوانین و چهارچوب ضوابط را در هر خانه‌ای برای فرزندان‌شان تعیین می‌کنند.

نیکی پاک‌بین

 

اکثر خانواده‌ها قوانینی در خانه دارند که البته ممکن است نوشته نشوند اما پدر و مادرها بالاخره در هر شرایطی قوانین و چهارچوب ضوابط را در هر خانه‌ای برای فرزندان‌شان تعیین می‌کنند.

در این خصوص در خانواده‌های مختلف قوانین مختلفی هم وجود دارد که بسته به سن و سال کودکان برای آنها وضع می‌شود.

بچه‌ها در هر رده سنی که باشند نیاز به یکسری قوانین دارند که با شرایط جدید آنها مطابقت داشته باشد طبیعتا قوانینی که برای کودکان نوپا وضع می‌شود با آنچه در مورد نوجوانان باید در نظر گرفته شود فرق دارد.

کوچک‌ترها نیازمند قوانینی هستند که بیشتر مربوط به ایمنی و سلامت آنها و آنهم اکثرا در محدوده خانه است.

این در حالی است که نوجوانان نیازمند حد و حدودی بسیار وسیع‌تر برای فعالیت‌ها و رفت و آمد‌ها و معاشرت‌های خود هستند پس قوانین آنها بسیار پیچیده‌تر است.

برخی اوقات قوانین باید شکسته شوند

به گفته کارشناسان کودک بد نیست گاهی اوقات قوانین هم شکسته شوند. آنها به نقل از والدین اذعان می‌دارند که پدر و مادرها نگران کودکانی هستند که گاهی در خانه شورش نمی‌کنند یا از قوانین خانه سرپیچی نمی‌کنند.

مسائل مختلفی در مراحل زندگی وجود دارند و اگر کودکان  علیه بعضی موارد شورش نکنند چطور متوجه شوند آن چیزها چیستند و چه حد و مرزی برای آنها وجود دارد؟

کودکان باید خود و شخصیت خودشان را بخوبی بشناسند و به خود باور داشته باشند نه اینکه برداشتی که از آنها می‌شود را قبول کنند.

کلید اصلی در این روش پیدا کردن راه حلی برای رفتارهای کودک است و تعیین اینکه چه چیزی قابل قبول است و چه چیزی نیست.

کدام یک از رفتارها و عکس‌العمل‌های او درست و کدامیک غیر اصولی می‌باشد. کدامیک را می‌توان پذیرفت و کدامیک را باید رد کرد.

این مهم‌ترین بخش کار پدر و مادر‌ها است که اگر قادر به ارزیابی آن نباشند باید با کارشناسان رفتار کودک مشورت کنند.

ریسک عاقلانه

همانطور که قبل از این هم اشاره کردیم، یکی از دلایلی که والدین قوانینی را در خانه برای بچه‌ها وضع می‌کنند ایمنی بچه‌ها است.

آموزش قوانینی از جمله: قبل از عبور از جاده‌ها به هر دو سمت نگاه کنید، با کسی که نمی‌شناسید همراه نشوید، از مسیر راه آهن رد نشوید و ... از این دسته می‌باشند.

اما گاهی برخی قوانین برای بچه‌ها خیلی محدود کننده و دست و پاگیرمی‌شوند. پدر و مادر‌ها دقت کنند نباید تبدیل به والدینی بیش از حد محافظ بچه‌ها شوند.

یادتان باشد هیچ قانونی وجود ندارد که به بچه‌ها تا رسیدن به سن سی و شش سالگی اجازه ندهد از درخت بالا بروند.

کودکان معمولا خطرپذیر هستند و اگر شما والدین، زمانی که آنها کودک هستند دامنه کنترل شده  ازخطر پذیری را به آنها بدهید، زمانی که بزرگ‌تر شدند با درایت بیشتر و بهتری در زندگی ریسک می‌کنند.

تصور کنید بچه‌ها بزرگ شوند و به سنین نوجوانی برسند و بخواهند مستقل شوند و تا آن زمان اجازه نداده باشید در زندگی خود ریسک کنند.

حال چه انتظاری دارید. چگونه با موقعیت‌های زندگی‌شان روبرو شوند و از پس آنها برآیند؟

به فرزندان‌تان میدان دهید و به آنها اعتماد کنید.

شناخت هویت فردی

یک مطالعه رفتاری در کودکان نشان می‌دهد قوانینی که بچه‌ها تمایل بیشتری به نقض آنها دارند ممکن است همان قواعدی باشند که نیاز به شکسته شدن دارند.

 بر اساس نتایج تحقیقی در دانشگاه کالیفرنیا از زمانی که رشد می‌کنید، قوانینی را که باید در زندگی از آنها پیروی کنید، و همچنین  آنهایی را که می‌توانید  شکستن آنها را بصورت قانونی یاد بگیرید، می‌آموزید.

برخی از قوانین را باید برای بچه‌ها توجیه کنید. قوانینی که آزادی آنها را محدود می‌کنند از این دسته هستند مثل اینکه نباید با کودک دیگری دوست باشند.

برخی از قوانین باید ادامه دار باشند مثلا از مداد رنگی‌های برادرش نباید سرقت کند. یا لوازم شخص دیگری را هرگز نباید بردارد.

کودکان بدنبال شناسایی موقعیت‌هایی می‌گردند تا  قوانینی را که ممکن است زمینه‌ای برای نادیده گرفتن آنها وجود داشته باشد شناسایی کنند. چه زمانی این اتفاق می‌افتد؟

محققان پس از بررسی‌های فراوان چنین دریافتند که زمانی که «من من» گفتن‌های کودکان به  «من باید» تغییر پیدا کند، زمانی است که آنها بدنبال شکستن قوانین هم می‌گردند.

این محدوده سنی معمولا از چهار سالگی شروع می‌شود اما در هفت سالگی بچه‌ها با ذهن باز‌تر و فکر بیشتری به این مساله می‌پردازند.

کودکان نه تنها قوانینی را که مخالف حس «خود بودن» و «منم منم» بودن‌های آنها باشد می‌شکنند بلکه از شکستن این قوانین، حس خوبی هم پیدا می‌کنند.

والدین در این میان

یافته‌های اخیر بر اساس نتایج مطالعات انجام شده برای تعادل ترویج اخلاق در بچه‌های کوچک‌تر نه تنها باید کارهایی را که بچه‌ها نباید انجام دهند محدود کند بلکه باید موقعیت‌هایی را که والدین می‌توانند کنترل بهتری روی بچه‌ها داشته باشند را نشان دهد.

در واقع والدین باید یاد بگیرند تا فضاهایی ایجاد کنند و طوری به بچه‌ها کمک کنند که فرق بین استقلال شخصی خودشان و کنترل پدر و مادر را درک کنند و متوجه بشوند وضع قوانین برای حفاظت بهتر آنها است و خود بچه‌ها جایگاه‌شان را حفظ خواهند کرد.

ایجاد بیش از حد فضاهای محدود برای کودک به لحاظ روانشناختی ممکن است در بزرگسالی باعث ایجاد مشکلاتی در وی گردد.

یکی از عوارض آن می‌تواند این باشد که بچه‌ها نتوانند در بزرگسالی «خود بودن» خود را مطرح کنند و برخی جنبه‌های خود ارزیابی کودک دچار بحران می‌شوند.

 

برچسب ها: روانشناسی کودک، تربیت کودک، کودک و والدین، ارتباط با کودک، قانون شکنی، قانون شکنی برای کودک، کودک و قوانین تعداد بازديد: 801 تعداد نظرات: 0

نظر شما در مورد این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز