به قلم : محمدمهدی مقدم ، کارشناس فرهنگی، مذهبی
تحریریه زندگی آنلاین : پای بر زمین کوبیدن، جیغ و فریاد زدن، اشک ریختن و یا در نقطه مقابل، پیشانی در هم کشیدن، اَخم نمودن، غر و نق زدنهای مدام، کج خُلقی، عصبانیت را به نحوی نشان دادن، بغض کردن، به گوشهای در خود فرو رفتن، کنش و واکنشهایی درست برعکس انتظار از خود نشان دادن و پافشاری سخت و پیوسته بر فعل و سخنی داشتن؛ اینها نشانههایی آشنا از رفتاری است که میتواند گویای وجود «لجبازی» در کودک باشد. اما درست مانند فوتبالیستی که چشم به سویی میدوزد و توپ را به سویی دیگر شوت میکند! در اکثر موارد لجاجت کودک نیز، ظاهری خلاف واقعیت درونیاش دارد. یعنی کودکان اغلب، لجاجت را وسیلهای برای طرح اموری قرار میدهند که باید مورد کند و کاو و ریشهیابی دقیق قرار گیرد. چراکه عموما آنان از لجبازی، هدفی دیگر را دنبال مینمایند و دلایلی متعدد را به والدین و اطرافیان خود یادآور میشوند که جز با هوشمندی و دقت نمیتوان به آن پی برد و در رفعش اقدامی مفید و موثر نمود.
بیشتربخوانید:
چرا کودکان «لجبازی» میکنند؟
برخی از دلایل لجبازی کودک
مهمترین نکته در مواجهه با مسأله «لجاجت کودک» این است که بدانیم در پس لجبازی کودکان، نیازهای ناشناختهای پنهان است که باید با حوصله، دقت و محبتِ تمام به کشف و رمزگشایی آنان برویم. خیلی وقتها درخواستهای غیر معقول کودکان ریشه در عدم درک و فهم مطلوب ایشان از محیط و شرایط و قوانین زندگی فردی و اجتماعی دارد، یعنی کودک به خوبی درک نمیکند که تحقق برخی امور وابسته به زمان و مکان خاصی است و نمیتوان هر چیزی را در لحظه، محقق ساخت. جهل یا عدم درک واقعیتهای زندگی، سبب ایجاد شکل دیگری از لجبازی، یعنی زیادهخواهی و حتی تمامیتخواهیهای گسترده و ناتمام نیز در ایشان میگردد. غذا، لباس، اسباببازی، اشخاص و ... را به میزانی غیر معقول و معمول طلب نمودن از نشانههای واضح این امر است. بعضی وقتها شماتت بسیار، سرکوفت زدنهای مکرر و حتی مقایسه نمودنهای نادرست، زمینهساز لجبازی کودکان میگردد و آنها را ناامید، دلسرد، نگران و ستیزهجو میگرداند. گاه خستگی یا تنبلی موجب لجبازی شده و کودک را به آن وا میدارد تا با ابراز لجاجت، سعی در به خدمت گرفتن دیگران در انجام امور، تکالیف و خواسته خویش نماید. برخی اوقات لجبازی وسیلهای است برای آزمودن والدین و اطرافیان! کودک در واقع با لجاجت به دنبال سنجیدن واکنش دیگران نسبت به چیزی است که طلب میکند یا کاری است که قصد انجام آن را دارد. در این صورت، کودکان غالبا بدون آنکه درک درستی از درست یا غلط بودن لجبازی داشته باشند، صرفا آن را سنگ محک عکسالعملهای اطرافیان خود قرار میدهند. در اکثر موارد لجبازی، ریشه در اوقات کمی دارد که والدین با کودکان خویش صرف میکنند. یعنی کودک با بهانهگیریهایش به دنبال جلب توجه کسانی است که برایش بسیار مهم هستند اما آنها به این امر توجه خوب و کافی ندارند.
بیشتر بخوانید:
بچه های خود محور!
اصلیترین دلیل لجاجت
همانگونه که در مطالب گذشته، بارها و بارها تاکید و تکرار شده است، نگاه تیزبین کودک، دلیل اصلی لجاجتهای او است! او به خوبی میبیند که چگونه والدین، بزرگترها و اطرافیانش در امور مختلف زندگی، در کنشها و واکنشهای خانوادگی و اجتماعی، دست به حربه لجاجت میبرند و اغلب لجوجانه خواست خویش را به کُرسی مینشانند. البته نباید استقامت، قاطعیت و اراده قوی را با لجاجت و ستیزهجویی یکی دانست. عزم راسخ و پیلگی پاک و پایدار در اموری خدا و خِردپسند، نه تنها نکوهیده نبوده که پسندیده و از نشانههای کمال انسان است. اما لجاجت عموما رنگ و بوی ناآرامی، به هم ریختگی، آشوب و جنگ داشته و در آن خبری از خیر و خوبی و خدا و خِرد نیست! کودک نیز میبیند و عمیقا درک میکند که چگونه لجاجت میتواند سبب تحقق رسیدن به اهدافی باشد که هر شخص دنبال میکند. و از این جهت، شیوهنامه رفتاری خود را بر همین اساس چیده و دنبال مینماید.
راهکارهایی برای کنترل و مواجهه با لجبازی
کودکان آینههای تمامنمای چیزهایی هستند که در اطرافشان جریان دارد. بدون شک کودکانی که شاهد رفتارهای لجاجتبار، بگومگوها و جر و بحثهای پیوسته والدین خود باشند، از حالات لجوجانه بیشتری نیز برخوردارند. لذا اختلافات را باید به دور از چشمان کودک حل و فصل نمود و برای رفع دلایل درونی و بیرونی آن کوشید و از آموزهها و مشاورههای سودمند در این خصوص بهره برد تا فضای خانه و خانواده، هرچه بیشتر و بهتر سرشار از آرامشِ گفتارها و کردارهای عقلانی و محترمانه باشد و رشد و پرورش کودک را در فضایی مطلوب محقق سازد. و اما در مواجهه با لجاجت کودک، یکی از مهمترین واکنشهای اولیه، حفظ آرامش خود است. گاه بیتوجهی کامل به لجبازی کودک، باعث توقف این رفتار او میشود. پاداش درخور برای رفتارهای خوب و جریمه متناسب در برابر رفتارهای بد، یکی دیگر از راههایی است که به پیشگیری و کنترل لجبازی کودک کمک میکند. تعیین حد و مرز برای رفتارهای کودک، بدون وضع قوانین و قید و بندهای سختگیرانه و غیر قابل اجرا نیز روش موثر دیگری است که باید در دستور کار تربیتی قرار داشته باشد. دادن حق انتخاب به کودک از طریق ارائه چند گزینه میتواند نیاز و حق استقلالطلبی او را برآورده سازد و زمینهساز جلوگیری از لجاجت وی شود. آموزش عملی، یاد دادن رفتارهای درست و غلط، پاسخ صحیح به خواستههای منطقی کودک، صحبت کردن با کودک و پی بردن به دلایل لجبازی وی در خلال گفتگو به صورتی غیر مستقیم، همکاری معقول و متعادل با کودک، مصالحه و توافق بر سر امور گوناگون با وی و پرهیز از اجبار و اکراه مدام، از جمله راهکارهای دیگری هستند که در پیشگیری و اصلاح لجاجت کودک، تاثیرات مهمی دارند.
بیشتربخوانید:
با کوچولوهای لجباز چه کنیم؟
لجاجت در آیات و روایت
بیگمان لجوج از اوج گرفتن محروم میماند. لجاجت آغازش نادانى و فرجامش پشيمانى است. لجاجت چراغ عقل را خاموش میسازد، بذر شرّ و کینه و فتنه را مینشاند و نزاع و نابودی به دنبال دارد. لجوج دچار انحراف از حق و حقیقت شده، واقعیتها را درک ننموده، از قبول آن امتناع میورزد و سرانجام تلخ و نامبارکی را برای خویش و حتی دیگران رقم میزند.
در کتاب وحی آمده است: «به سبب اصرار بر ناراستیها و نادرستیها، قلب و روحش زنگ گرفته و حقپذیر نیست.» (مطففین/14)
«لجوجان میگویند: مساوی است برای ما، موعظه کنی، یا موعظه نکنی، ما گوش بده نیستیم.» (شعرا/136)
«هر چه دلیل و حجت نشانشان بدهی، میگویند: نه! و روی برمیگردانند.» (قمر/2)
«ایشان به شدت لجبازی میکنند و در مستی لجاجت و سرکشی خود سرگردانند.» (مؤمنون/75)
امام علی علیهالسلام میفرمایند: «لیس للجوج تدبیر» آدم لجباز، توان تدبیر ندارد (غررالحکم، ص۴۶۴). و فرمودند: «راکب اللجاج متعرض للبلاء» کسی که سوار مَرکب لجبازی شود، خودش را نابود میکند و در مواجهه بلایا و گرفتاریها قرار میدهد (غررالحکم، ص464).
انسان لجوج، بیبهره از اندیشههای ناب و کاربردی است. ماندن در پس پردههای زشت و زمخت تعصبات و نفسانیات او را از گوشسپاری، درک و فهم و پذیرش آرا و افکار و دیدگاههای گوناگون محروم نموده است. او اشتباه و عذری در خود نمیبیند که عذرخواهی کند، در برابر درستی، سر فرود آورَد، از بیان و قبول نادرستیهای خود سر باز نزند و تلاش برای آگاهی و اصلاح را سرلوحه کار و زندگی خود قرار دهد. در حالی که انسان پرورش یافته در مکتب وحی، انسان با حیا، انسانی که در همهحال، خدا را حاضر و ناظر بر پندار و گفتار و کردار خود میبیند، انسان خردمندی است که اهل لجبازی نبوده و از یکدندگی ناپسند، به شدت میپرهیزد و همواره در پی نگریستن و فهمیدن و عمل نمودن از زاویه تازهای است که شاید پیشتر از آن محروم بوده است.
قرآن حکیم میفرماید: «بشارت و سعادت از آن بندگانی است که با دقت به سخنان مختلف گوش میسپارند و از بهترینش پیروی مینمایند.» (زمر/17)
همواره کودکی کودک را در نظر داشته باشید
کودکان به اقتضای کودکی و ناآگاهی و ناتوانی خود نسبت به درک و انجام بسیاری از مفاهیم و آداب، همواره باید با نگاهی سرشار از محبت، صبر، چشمپوشی و بخشش مورد تربیت قرار گیرند. فشار آوردن و سختگیریهای نابجا و بیش از حد توان کودک، در لجوج و شرور شدن وی و ادامه و افزایش یافتن این صفت ناپسند در سنین جوانی و بزرگسالی و حتی پیری، تاثیر بسزایی دارد.
در روایت است: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَ وَلَدَهُ عَلَی بِرِّهِ قَالَ قُلْتُ کیفَ یعِینُهُ عَلَی بِرِّهِ قَالَ یقْبَلُ مَیسُورَهُ وَ یتَجَاوَزُ عَنْ مَعْسُورِهِ وَ لَا یرْهِقُهُ وَ لَا یخْرَقُ بِهِ» راوی از امام صادق علیهالسلام نقل کرد که پیامبر صلی ا... علیه و آله فرمودند: خداوند رحمت کند کسی را که فرزندش را به نیکویی یاری کند.
به امام صادق علیهالسلام عرض کردم: چگونه او را به نیکویی یاری کند؟ در پاسخ فرمود: آنچه در حد توان او است از او بپذیرد و آنچه برایش سخت است از او بگذرد و به او ظلم و تحمیل نکند و نسبت جهل به او ندهد و با وی کج خُلقی و بد رفتاری ننماید (الکافی، ج6، ص50).