دكتر پروانه صفایی مقدم - متخصص رو انشناسی بالینی
تحریریه زندگی آنلاین : اغلب ما در خانواده یا جمع دوستان با کودکانی بدخلق و ناسازگار برخورد داشتهایم. حالت بارز در این کودکان معمولا گریه کردن، جیغ زدن و تکان دادن دستها و پاها است، عملی ناگهانی و بدون برنامهریزی برای نشان دادن خشم. این کارها معمولا ۳۰ ثانیه تا ۲ دقیقه طول میکشد و در ابتدا شدیدتر است. گاهی نیز ممکن است طولانیتر باشد.
کارشناسان میگویند لجبازی و بدخلقی کودک راهی برای بیان سرخوردگیهای عاطفی، فـــیزیکی یــــا روانی کودک
است. چون بچهها هنوز بلد نیستند عصبانیت و خشم خود را به درستی نشان دهند. اغلب کودکان در ۲ سالگی دامنه لغات محدودی دارند. والدین تنها ۵۰ درصد مواقع منظور کودک را درک خواهند کرد و غریبهها کمتر. وقتی که کودک میخواهد چیزی را به شما بگوید و شما متوجه نمیشوید یا از خواسته او پیروی نمیکنید، این حالات بروز میکند. ممکن است این طور به نظر برسد که کودک با بیادبی میخواهد اعصاب شما را به هم بریزد، اما بدانید کودکان خردسال برای شرمسار یا عصبانی کردن پدر و مادر خود نقشه شومی ندارند.
تکنیکهای رفتار با کودکان بدقلق و ناآرام
ارتباطی بهتر با کودکان
صحبت کردن یکی از راههای برقراری ارتباط با کودکان است. گوش دادن و صحبت کردن دو نیمه فرآیند برقراری ارتباط است. در ادامه به شما یاد خواهیم داد چگونه به طور مؤثر به حرف فرزندتان گوش دهید و در مقابل، چگونه احساساتتان را محترمانه بیان کنید:
استفاده از جملات مثبت
اگر به فرزندتان بگویید که چهکار باید انجام دهد، پاسخ بهتری به خواستهتان خواهد داد تا از او بخواهید که چه کاری را انجام ندهد. مثلا گفتن «هومان جان، بگو چرا عصبانی هستی و جیغ میکشی؟» بهتر از گفتن «اینقدر جیغ نزن هومان!» است.
فرصت پاسخ دادن به کودک
برای کودکان با توجه به جوان بودن مغز آنها چند ثانیه طول میکشد تا آنچه را که شما گفتهاید بفهمند و نسبت به آن واکنش نشان دهند، بنابراین ضمن اینکه از جملات مثبت استفاده میکنید، فرصت کافی به کودکتان بدهید تا پیامهایی را که دریافت میکند در مغزش پردازش کرده و در خصوص واکنش مناسب تصمیمگیری کند.
کوتاه و سادهکردن پیامها
کودک شما تنها میتواند سه موضوع مختلف در هر جمله را به خاطر بیاورد. به عنوان مثال جمله «هومان جان، لطفا اسباببازیت را بردار بیار و بعد بیا اینجا ببینم چی شده؟» پاسخ مناسبی به دنبال خواهد داشت؛ درحالیکه جمله «هومان، اینقدر جیغ نزن، بازیتو بکن، دوباره چی شده؟ چرا حرف نمیزنی» طولانی است و پاسخ مناسب را در پی نخواهد داشت.
صراحت در ارائه پیام
داشتن حق انتخاب خوب است. این موضوع باعث مستقل بار آمدن فرزندتان میشود. به عنوان مثال «هومان دوست داری با هم نقاشی بکشیم یا بازی کنیم؟» یک جمله خوب توأم با حق انتخاب است، اما چنانچه از قبل برنامهریزی کردهاید، بهتر است چنین سؤالی نپرسید. با پرسیدن جمله «میخواهی الان بریم حمام؟» مجوز دادن پاسخ «نه» را به کودکتان میدهید. محترم شمردن صفات ویژه رشد فرزندان، خود میتواند به آنها کمک کند. این وظیفه والدین است که بیندیشند، قدر بشناسند و فرصتهایی را برای رشد فرزندشان به وجود آورند، نه اینکه او را مجبور کنند، طوری باشد که آرزویش را دارند یا او را هل دهند.
باكودك بدقلق و لجباز اينگونه رفتار كنيد
به حرفتان گوش نمیدهد، پاها را زمین میکوبد و وقتی در برابر خواستهاش میایستید، صدای گریهاش همه را کلافه میکند؟ شاید شما هم مثل بسیاری از مادرهای امروزی تصور کنید که جز سکوت و گوش به فرمان بودن، هیچ ابزاری برای روبه رو شدن با این رفتار کودکان ندارید یا مثل برخی از مادرهای دیروزی، عصبانیت و خشونت رفتاری یا کلامی را چاره این واکنشهای فرزندتان بدانید، اما دست نگه دارید! شما تنها به مقابله با بدقلقیهای کودکتان در همان لحظه نیاز ندارید، بلکه میتوانید با واکنش درست، برای همیشه به این رفتارها پایان دهید.
وقتی لجبازی میکند...
مامان سارا از او میخواهد لباس صورتیاش را بپوشد تا به خانه مادربزرگ بروند، اما سارا که تازه راه و رسم لجبازی را یاد گرفته، در برابر خواسته مادر، مقاومت میکند و لباس خوابش را از تنش بیرون نمیآورد. تلاشهای مادر با فرار او و بدقلقیهایش بی نتیجه میماند. مادر سارا چه باید بکند؟ با زور و دعوا او را مجبور به پوشیدن لباس مهمانی کند یا اینکه به خواستهاش تن دهد و با لباس خواب او را همراه خود ببرد؟
اینها را بگویید:
باید درباره قوانین با او واضح حرف بزنید. کنارش بنشینید به چشمهایش نگاه کنید و نامش را به زبان بیاورید. بعد درخواست خود را به طور واضح و روشن بیان کنید؛ مثلا «سارا جان وقت خوابه، برو لباس خوابت رو بپوش.» اگر همچنان مقاومت کرد و نخواست کاری که شما گفتهاید انجام دهد، باید از استراتژی محرومیت استفاده کنید؛ یعنی اگر بهانه تلویزیون، بازی و... را برای نخوابیدن میآورد، او را از این کارها محروم کنید. تلویزیون را خاموش کنید، اسباببازیهایش را جمع کنید و... البته اگر بخواهید فرزندتان کاری را انجام ندهد، باید قبلا یک بار این موضوع را به او گفته باشید.
اینها را نگویید:
اگر میخواهید کودک از انجام کار خاصی خودداری کند، نباید مدام آن را برایش تکرار کنید، یعنی یک بار توضیح دهید و دیگر ادامه ندهید. این کار او را در موقعیت لجبازی بیشتری قرار میدهد.
در صورت شما چه باید ببیند؟
نباید یک روز در برابر لجبازی بیتفاوت باشید و روز دیگر از او بخواهید طبق میل و خواسته شما عمل کند. او باید در صورت شما، اقتدار و البته آرامش را ببیند.
وقتی برای هر چیزی جیغ میکشد...
«آرش جلوی اسباببازیفروشی ایستاده و مدام جیغ میکشد که ماشین قرمزی که جلوی ویترین گذاشته شده را برایش بخرند. مادر آرش نمیداند باید ماشین را بخرد یا نه!»
اینها را بگویید:
وقتی به او بگویید «نه این اسباببازی را نمیشه خرید» باید پای نه گفتنتان بایستید و اقتدار لازم را داشته باشید. وقتی جیغ میزند، جلوی صورتش بایستید و بگویید؛ «وقتی جیغ میزنی، نمیفهمم چی میگی. میتونی بگی چرا عادی نمیتونی حرف بزنی؟» اگر نخواستید اسباببازی برایش بخرید، پیشنهاد چیز دیگری به او دهید و بگویید، «میتونیم بریم خونه با اون ماشین بزرگت مسابقه بدیم.» به این ترتیب او یاد یکی از اسباببازیهایش میافتد و در لحظه، هیجان این کار را احساس میکند.
اینها را نگویید:
به هیچ عنوان او را تأیید نکنید، اما با عصبانیت هم با او برخورد نکنید. به هیچ عنوان به او نگویید، «این اسباببازی مال تو نیست» چون او فکر میکند مالکیت همه اسباببازیها با او است و باید همه انواع اسباببازی را داشته باشد. گفتن «دیگه داری عصبانیام میکنی» هیچ کمکی به شما و کودک نمیکند، چون کودک نمیخواهد احساس شما را بفهمد.
در صورت شما چه باید ببیند؟
نباید کودک فکر کند که با جیغ کشیدن مدام، شما را مستأصل میکند و تسلیم میشوید. آرام و منطقی باشید و اگر ادامه داد، بیتوجهی نشان دهید.
وقتی مدام گریه میکند...
«مادر هلیا به او میگوید الان نمیتواند برایش ماکارونی درست کند، همین موضوع کافی است تا هلیا ساعتها گریه کند. مادر برای پایان دادن به گریههای او باید به خواستهاش تن دهد؟»
اینها را بگویید:
کنارش بنشینید و با او این طور صحبت کنید، «آهان، پس تو ماکارونی میخوای!»، «این غذا رو دوست داری؟» اینها مقدمهای است برای اینکه او بتواند احساسش را با شما در میان بگذارد. به او بگویید، «وقتی گریه میکنی، من نمیدونم که چه چیزی ناراحتت کرده، حالا بگو ببینم چی شده؟» اگر حین تعریف کردن، باز هم گریه کرد، به او بگویید که «وقتی گریه میکنی، نمیفهمم چی میگی، اول بگو چی شده».
اینها را نگویید:
به هیچ وجه آمرانه و با تحکم و تشر زدن از کودک نخواهید گریهاش را متوقف کند، چون این رفتار به جز تشدید کردن مشکل، کمک بیشتری نخواهد کرد.
در صورت شما چه باید ببیند؟
نگذارید فرزندتان در صورت شما ضعف یا خشم را ببیند. شما تنها باید بر احساسات مادرانهتان چیره شوید و با دور شدن از کودک گریان، او را به حال خودش رها کنید.
راهکار
هزاران کار است که میتوانید انجام دهید تا کودکان و حتی خردسالان را به اخلاق خوب تشویق کنید.
سازگار باشید. برنامهای روزانه تعیین کنید تا کودک نیز بداند که باید انتظار چه چیزی را داشته باشد و تا جایی که ممکن است به این برنامه پایبند باشید، ازجمله زمان خواب.
به کارهای روزانه خود فکر کنید. به عنوان مثال اگر قرار است در صفی انتظار بکشید، یک اسباببازی کوچک یا غذایی سرپایی برای مشغول کردن کودک با خود ببرید.
کودک را به استفاده از کلمات تشویق کنید. خردسالان لغات بیشتری از آنچه که میتوانند بیان کنند، میفهمند. اگر کودک شما صحبت نمیکند یا به طور واضح صحبت نمیکند باید به او استفاده از علائم و نشانهها مانند من میخواهم، کافیه و... را آموزش بدهید. هر چه کودک با شما راحتتر ارتباط برقرار کند، بداخلاقیهایش کمتر میشود. به یاد داشته باشید هر چه سن او بیشتر میشود، از او بخواهید از کلمات بیشتری استفاده کند.
به او اجازه بدهید تصمیم بگیرد. به عنوان مثال دوست دارد لباس قرمزش را بپوشد یا لباس آبی؟
اخلاق خوب او را تحسین کنید. زمانی که کودک رفتار خوبی دارد به او بیشتر توجه کنید و به او بگویید که شما چقدر سربلند میشوید وقتی که او این گونه رفتار میکند.
حواس او را پرت کنید. هرگاه حس میکنید که بد اخلاقیهای او دارد شروع میشود، حواس او را پرت کنید.
از شرایطی که موجب بروز این حالت میشود، دوری کنید. به عنوان مثال اگر کودک برای اسباببازی بهانه میگیرد، از جلوی مغازههایی که برای او وسوسهانگیز هستند، عبور نکنید.